با پاکستان مصالحه یا معامله : احــــــمـــد ســعـــیــدی

  احمد سعیدی .از طریق رسانه ها شنیده ام که رئیس صاحب اجرائیه داکتر عبدالله عبدالله بزودی در راس هئیت عازم پاکستان می شود تا در راه آوردن صلح و همکاری آن کشور بخاطر مبارزه ای صادقانه با تررویزم  روزنه ای را که در آن مردم افغانستان باورمند شوند که از آن طرف خط دیورند بعد از این آدم کش فرستاده نخواهد شد دریابد من این حق را به خود نمیدهم که در راه این سفر با داکتر صاحب عبدالله مشوره ای بدهم چون میدانم رئیس صاحب اجرائیه هم دیپلومات کار کشته ایست و هم زمانی که در جهاد و مقاومت بود آقای داکتر عبدالله کوله بار از رنج و مشقت را بخاطر آزادی وطن بدوش داشت مداخله وعملکرد های پاکستان را از من جناب داکتر  خوبتر و بهتر میداند

گرچه در سیاست بخصوص در اریکه قدرت بودن زمان و مکان نیز تفاوت ها و  جایگاه  خود را دارند که نباید منکر آن شد الگو گرفتن از این سناریو طراحی شده  که چند روز قبل سه نفر از احزاب پشتون خواه هر یک محمود خان اچکزی ، آفتاب احمد خان شیرپاو ، افراسیاب ختک ، از آن طرف خط دیورند به کابل آمده بودند با رئیس جمهور داکتر اشرف غنی با رئیس اجرائیه داکتر عبدالله مذاکرات داشتند بعد از حادثه خونین پشاور که به موجب آن اضافه تر از 145 نفر کشته و تعداد زیادی زحم برداشتند مقامات پاکستانی می گویند با سیاست های خویش در مورد افغانستان تجدید نظر میکنیم و تروریزم دشمن مشترک ما و افغانستان است همه میدانند  از چند دهه گذشته و در روندهاي تشديد يابنده تخاصم با دولت جمهوري اسلامي افغانستان كشوري كه تلاش نموده  تا خود را به صدر ليست دشمني با افغانستان  برساند؛ جمهوری اسلامی پاکستان و نظامی گران آن کشور بوده اند. شواهد نشان مي‌دهد که مقامات نظامی و اسخباراتی پاکستان  در هر تلاشي براي تضعيف موقعيت منطقه‌اي و جهاني افغانستان آنچه که در توان داشته اند  كوشيده‌اند تا نقش پيشرو را داشته و با استفاده از فریبکاری و پیوند های دیرینه با انگلیس و عربستان سعودی  نقش قوام بخش و محرك را در تقويت و تشديد اقدامات خصمانه و ديگر اقدامات عليه افغانستان ايفا كنند.نيت واقعي پاکستانی ها آنجايي آشكار شد كه اسامه بن لادن از قرار گاه نظامیان پاکستان در ایبت آباد به دام افتاد  در اين ميان طرح پاکستان براي ايجاد نيروي باز دارنده در سرحدات دو کشور آن هم در ساحات آسیب پذیری افغانستان میتواند يك مجموعه متحد را در مقابل افغانستان قرار داده است بخاطر اینکه ابزار جديدي براي بسط نفوذ منطقه‌اي پاکستانی‌ها خلق كند.از دیر زمانی بدینسو گام ها و رويكرد های نظامی گران پاکستان خصمانه بوده و در شرایط حاضر که پاکستان از خود اراده همکاری در راه مبارزه با تروریزم نشان میدهد رهبری افغانستان خیلی باید ذوقک زده نشود.  آنجايي‌كه پيدا و پنهان قضيه تفاهم و مذاکره برسی می شود پاکستانی ‌ها در كنار بعضی از کشور های غربی  مخالف آوردن صلح در افغانستان بوده‌ و هستند؛ به آن دليل كه معتقدند فشار از طریق انتحار و انفجار باید به افغانستان  چنان تشديد شود كه منجر به تسليمی افغانستان بخاطر تحقق اهداف دراز مدت پاکستان  گردد.در مورد ريشه‌هاي اين دشمني و چگونگي برخورد با آن مي‌توان به چند نكته اشاره كرد:

– در مورد ريشه اين دشمني‌ها تقريبا اجماعي کلی وجود دارد كه نظامی گران پاکستان  متمركز بر بدل شدن به هژمون اصلي منطقه باور دارند  و در اين راه کشور افغانستان  و موقعيت منطقه‌اي آن را به عنوان اصلي‌ترين مانع خود تصور مي‌كنند.از نگاه پاکستانی ها ماجراي تشديد درگيري افغانستان و طالبان که جز از مشکل ما در راه آسایش شان شمرده می شود  فرصت بي‌نظيري به آنها داده است تا با استفاده از ظرفيت‌هاي تروریستی و مزدور رقيب منطقه‌اي خود را تضعيف كرده و حتي آن را از ميدان  منحیث کشور مستقل بر دارند دليل اصلي واكنش خصمانه پاکستانی ها بعد از حادثه خونین که در ورسک رود پشاور نيز چيزي نيست که همه جانبه با آن دل بست جز آنكه مي‌ترسند توافق افغانستان با غرب و در صورت مدیریت درست در رهبری حکومت وحدت ملی و خروج قدرتمندانه از بحران امنیتی سیاسی و اقتصادی در افغانستان و دور كردن زولانه های  اقتصادي و سياسي که توسط مافیای قدرتمند دامنگیر مردم افغانستان گردیده از پاي مردم افغانستان باعث به رسميت شناخته شدن موقعيت قدرتمند منطقه‌اي افغانستان  از سوي غرب و آمريكا شود و سر نظامی گران پاکستان  که  در ویرانی افغانستان سالیانیست که کمر بسته اند بي‌كلاه بماند.ماجرا های انتحار و انفجار در افغانستان دیگر خریدار نداشته باشد  .- در مورد نحوه مواجهه با پاکستانی ‌ها در دستگاه سياست خارجي افغانستان اجماعي مبني بر اين جهت‌گيري وجود دارد كه بايد به سوي تنش‌زدايي و كم كردن اختلافات حركت كرد.در مورد مطلوب بودن چنين امري ترديدي وجود ندارد؛ تجربه نشان مي‌دهد كه مواجهه‌هاي رو در رو امكان حل تعارض‌ها را فراهم مي‌كند.ولي سوال آن است كه چرا و به چه دليل دو بار خيز دستگاه سياست خارجي افغانستان  براي بهبود روابط(يكبار در ابتداي حکومت آقای کرزی  و يك‌بار ديگر در سه ماه حکومت آقای اشرف غنی  تاكنون موفقيتي در كم كردن اختلافات به دست نيامده است؟ پاکستانی‌ها كه ديپلمات‌هاي كارگشته‌اي دارند ترجيح مي‌دهند تا به جاي گفت‌وگوي دو جانبه با افغانستان جهت حل مسائل؛با استفاده از ابزارهاي مختلف خود همچون حضور قومندان ناتو میانجی گری چین انگلیس قطر  در مذاکرات سه جانبه و چند جانبه با افغانستان و موقعيت منطقوی افغانستان را در حال حاضر  تضعيف كنند و به اهداف حداكثري خود نايل شوند.به باور من بعد از حمله ای طالبان به ورسک رود پشاور پاکستانی ها و نظامی گران آن کشور مدت‌هاست تصميم خود را براي ترسيم يك بازي صفرو يك گرفته‌اند.از اين رو واقع‌بينانه نيست كه تصور كنيم كه به مدد دوستي‌هاي شخصي و آشنايي‌هايي قديمي و آمدن های افراسیاب ختک ها اچکزی ها شیرپاو ها  که خود این ها قربانی تروریزم و  سیاست های فریبنده حکومت پاکستان اند و هیچ نوع امکانات به دسترس ندارند که بتوانند گره از مشکل افغانستان را باز کنند  امكان ترميم شكاف‌ها در مقطع زماني كنوني بزودی بوجود آید.  و افغانستان صاحب صلح و امنیت می شود به باور من -‌مهم‌ترين و بهترین  راهبرد افغانستان  در شرايط كنوني مي‌تواند ادامه مسير باشد که در آن فشار های جهانی پاکستان را مجبور سازد تا دست از حمایت تروریزم بردارد. اگر گذشته ای پاکستان را محک قرار دهیم باید به این نتیجه برسیم كه همه با در نظرداشت عدم صداقت زمامداران پاکستان از دشواري‌ها و موانع چنين مسيري آگاهند؛ولي بي‌ترديد حل اين موضوع ضمن آنكه بسياري از فشارها كه دشمنان منطقه‌اي افغانستان  به آنها دلبسته‌اند را از ميان بر مي‌دارد؛ راهي است به سوي تحكيم موقعيت منطقه‌اي کشور افغانستان  و متحدان آن.تجربه‌هاي كارآمد دارد تجربه نشان داده  كه ضمن حفظ مواضع و اختلافات با قدرت‌هاي مداخله گر در امور افغانستان امكان مصالحه‌هايي وجود دارد كه مي‌تواند توان و قدرت مانور را افزايش داده و رقبا و موقعيت رقباي منطقه‌اي آن را تضعيف نمايد و كشورهاي چون پاکستان را از آنچه طي اين سال‌ها به آنها اميد بسته‌اند نااميد كند.

محور نظامی گری ضد افغانی  كه طي سال‌هاي بعد از حضور امریکایی ها در افغانستان كوشيده است تا تعداد هرچه بيشتري از كشورهاي منطقه را وارد و باور های خود سازد .در اين ميان بهانه  ماجراي حضور غربی ها در افغانستان  و همزماني آن با جاه‌طلبي‌هاي تركيه  که می خواهد احیای ترکیه عثمانی را ایجاب کند باعث شده  تا وضیعت در منطقه و فرا منطقه بحران زا تر شود تردیدی وجود ندارد که هدف نهايي پاکستان تضعيف افغانستان است؛ اشتباه  كه پاکستان در حمله با یک مکتب در پشاور تبعات آن را چشيدند و در ظاهر به نظر مي‌رسد در پي تغيير راهبرد خود هستند.تلاش جاري افغانستان براي بهبود روابط با پاکستان ؛ضمن تضعيف تلاش‌هاي دولت‌هاي نیست که صادقانه گام بر میدارد اما اگر دقت نشود تلاش های دیگری نیز وجود دارد که آسیب پذیری های نیز در راه دارد که میتواند افغانستان را بطرف ببرد که از دیروز مشکل آفرین تر و بار آن سنگین تر باشد .‌ترديدي وجود ندارد كه پاکستان  از منظر «برادر بزرگ ‌تر خود یعنی انگلیس  به كشور ما نگاه مي‌كند و مي‌كوشد تا افغانستان را مانند دوران حاکمیت طالبان زیر چتر خود، به عنوان کشور که بدون دستور پاکستان نتواند گامی بردارد داشته باشد  مجموعه‌اين حرکت ها عليه افغانستان نشان میدهد.که در اين ميان بخش مهمي از ديپلماسي منطقه‌اي افغانستان با مدیریت درست و اگاه  مي‌تواند معطوف به بهبود روابط با اين كشور و کشور های دیگر گردد .گفت‌وگو با پاکستان در راه آوردن صلح  ضرورتي انكارناپذير است و هر تلاشي در راستاي آن که نتیجه ای مطلوب را به باور آورد  شايسته تقدير.ولي به نظر مي‌رسد كه اين گفت‌وگو تنها در صورتي مي‌تواند مفيد و موثر باشد كه پاکستانی ‌ها از كارايي ديپلماسي چند لايه خود عليه افغانستان و موقعيت منطقه‌اي آن همه چیز را به نفع خود نااميد شده و احساس كنند که دیگر افغانستان طفل کوچکی نیست که پاکستان به آن راه رفتن را بیاموزد باید پاکستانی ها باور پیدا کنند که بهترین راه این است که  بايد گفت‌وگويي صريح و شفاف و معطوف به مصالحه با افغانستان داشته باشند.بدون چنين روندي دستيابي به مصالحه امري دور از واقعیت به نظر مي‌رسد. 

سياست و ديپلماسي عرصه ريسك است و دو طرفي كه مي‌خواهند در اين عرصه وارد رابطه و معامله شوند بايد به يكديگر اعتماد كنند و اگر نتوانند از طريق مذاكره و گفت‌وگو به اهداف خود دست يابند، شكست مي‌خورند. در اين صورت يا بايد دست روي دست گذاشت و كاري نكرد يا اينكه وارد جنگ شد كه هر دو راه غيرقابل قبول و بحران آفرين هستند و نمي‌تواند به تامين منافع ملي كمك نمايد. پس براي رسيدن به راه‌حل و تامين منافع ملي بايد ريسك كرد. اما نكته‌اي كه در اينجا وجود دارد اين است كه بايد همه جوانب را در نظر بگيريم. ممكن است آمريكا و چین روابط تنگا تنگ که با پاکستان دارند آنچه را که به افغانستان وعده میدهند تا آخر خط نروند  يا اين موضوع كه دولت آمريكا از طریق کای آی دی نماینده سابق ملل متحد در افغانستان با طالبان مذاکره میکند یا چین از زاویه استخبارات پاکستان با طالبان  از موضع بالا و با نخوت با برخي كشورها غیر مستقیم  مذاكره ادامه دارد  كه اين امر نمي‌تواند قابل قبول باشد چون به حيثيت و وجهه كشور ما نيز ضربه وارد مي‌كند. ما بايد در اينجا با رويكرد احترام متقابل و در موضعي برابر با پاکستان وارد مذاكره شويم و زير بار زور از هر طرف که باشد  نرويم. همچنين اين امر را نيز بايد مدنظر داشت كه در گفت‌وگو با دولت پاکستان همه سناريوهاي مختلف را درنظر داشت و با توجه به موضع پاکستان، دولت بتواند بدون اتلاف وقت راهكار مناسب را انتخاب نمايد. در واقع نكته مدنظر مهم نيز همين جاست كه ما بايد خود را براي مواجهه با هرگونه برخورد يا واقعه‌اي از سوي دولتمردان پاکستان که بعد از حادثه خونین پشاور اندک سرا سیمه اند  آماده كنيم. با توجه به سوابق آقاي دوکتور اشرف غنی  و دوکتور عبدالله عبدالله و تيم ايشان اميد مي‌رود كه مشكلات عرصه سياست خارجي با رويكردي سازنده حل شود و دولت بتواند از پس چالش‌هاي پيش رو در اين عرصه سربلند بيرون بيايد و منافع ملي كشور با كمترين هزينه ممكن تامين شود.در غیر آن سال 1394 از سال 1393 بهتر نخواهد بود .