پـــیــمــان اســتــراتــیــژ یـــک : نــوشـــتــه احــمـــد ســـعــیـدی

احمد سعیدی . فکر میکنم امضای پیمانهای استراةیزیک بزرگترین دست اورد حکومت های پسا طالبی است که در نیمه های آخر حکومت آقای کرزی شروع شد ودر عهد حاکمیت محترم اشرف غنی به پایه اکمال میرسد..رئیس جمهور اشرف غنی در سفر اخیرش به امارات متحده  عربی پیمان استراتیزیک را با این کشور امضا کرد که در خبر ها به برخی از تهدات بشرح آتی اشاره شده.(راه اندازی پروژه های اعمار بند آبگردان، احیای جنگلات و ایجاد بندهای کوچک برق در کابل به کمک صندوق انکشافی ابوظبی، از توافقاتی است میان رییس جمهوری و مسوولان صندوق انکشافی ابوظبی صورت گرفته است:

تقاضای کمک ویا پیمان: پیما ن های استراتیژیک  تعهد دو جانبه ویا چند جانبه را ایجاب میکند طوریکه طرف های تعهد یک سلسله التزامات ومسؤولیت ها را در قبال یکدیگر می پذیرند اما تهدات افغانستان با کشور های مختلف جهان کاملا یک جانبه است چون در تمام پیمانها از کشور های جهان تعهد کمک را گرفتنه واین بار نوبت به امارات عربی رسید وجالب اینکه در بخش احیایی جنگلات افغانستان ازین کشور پیمان گرفته شده حال معلوم نیست که افغانستان به کشور ها چه میدهد واگر همیشه پیمان ها گرفتن کمک یکطرفه باشد بهتر است نامش را تقاضای کمک واخذ مساعدت بگذاریم مشکلی که وجود دارد ابهام در مقدار کمک است که در مثلث بند آب واحیاء جنگل وبند برق  پیچیده شده پس بهتر بود کشور امارات متحده عربی مقدار مشخصی از کمک را اعلان میکرد تا در موارد مورد نیاز استفاده میشد بخاطر اینکه عنوان کردن پروژه  از طریق دونر ها صلاحیت اداره را از حکومت افغانستان میگیرد ویا اینکه  تحقق وعده هارا نا ممکن میسازد چون جانب افغانستان پروژه های دلخواه دونر را سروی وتنظیم نمیتواند ودونر هم کمک را مشروط به پروپوزل قابل قبول میسازد سر انجام مانند گذشته کمک نا پدید میگردد.

کم ارزشترین پیمانها: ارزش واهمیت قرار داد ها  از نوع تعهد وطرز بر خور مقامات افغانی نسبت به مفاد قرار داد ها وپیمانها معلوم میگردد که پیمانها وقرار داد های استراتیزیک با افغانستان از بی ارزشترین پیمانهای دنیاست وطرفین تعهد به آسانی مواد پیمان را نقض وگاهی هم بفراموشی میسپارند که دلائلش را میتوان بشرح ذیل بیان نمود. گاهی مردم فکر میکنند تمام تعهدات بین المللی با حکومت کابل تحقق یافته ومبالغ وعده داده شده تسلیم حکومت افغانستان گردیده در حالیکه قضیه چنین نیست واز آنجائیکه افغانستان جزء حرف چیزی دیگری در برابر این قرار داد ها نمیدهد وبر حرف ها که همان تعهد  حکومت داری خوب ومبارزه با فساد است نیز وفا نکرده جهان هم خودرا مکلف به اجرای مفاد مواد قرار داد ها نمیدانند همان است که حکومت افغانستان از شرم کوتاهی در عمل اظهار نمیکند وکشور های دیگر هم از دادن کمک صرف نظر میکنند.لذا پیمانهای امضا شده بین افغانستان وکشور های دیگر سنگینی وبزرگی قرار داد های متعا رف را ندارند.به همین دلیل این قرار داد ها از رهگذر اعتبار واهمیت کم ارزش اند .اگر افغانستان هم توانای وظرفیت باز پس دهی را میداشت درانصورت کشور های دیگر خودرا متعهد تر حساب میکردند اما حالا همه کشور صرف در برابر گپ به افغانستان ملیارد ها دالر کمک وعده میسپارند که بنوع خود در تعهدات بین المللی کم نظیر است.

آهمیت قرار داد ها: در تمام مکاتب سیاسی واجتماعی قرار داد ها از اهمیت خاصی بر خوردار و استوار دیده میشود که مسؤولین افغانی  بعد از بستن پیمان با کشور های جهان از راه ناز وسیاست وارد بازار سیاست می شود که مایه دلسردی ملت وما یوسیت جانب مقابل میگردد.احترام به مفاد پیمانها بزرگی وعظمت ملت هارا به نمایش میگزارد اما رهبران افغان نسبت بی توجهی به برخی پیمانها از اهمیت وبزرگی ملت ما نیز کاسته اند. شما میدانید که افغانستان علاوه از ایالات متحده امریکا با اکثریت کشور های اروپای پیمانهای استراتیزیک امضا کرده ولی باز هم  مردم نسبت به آینده نظام سیاسی کشور شک دارند و یقین دارد جهان آنطوریکه باید افغانستان را حمایت نمیکنندومثلا هوشدار رئیس جمهور امریکا  مبنی بر خروج کل نیرو های شان از افغانستان متاثر از بی اعتنایی حکومت افغانستان نسبت به پیمانهاست.چون سران افغان همان رسایی هارا بدوش امریکا وهم پیمانان می اندازد وبعد از گرفتن پول کشور های دونر را به فساد وکم کاری متهم میسازند که آنها هم با بی اعتنایی با افغانستان پشت میکنند واین امر با عث کاهش باور مردم نسبت به حکومت میشود…