سفرای افغانستان درروسیه ازاعتمادی تاعزیزالله کرزی«قسمت چهارم»

karimi ahmad ali
دیپلماسی امتیازنیست، مسولیت بزرگ سیاسی است که امنیت بین امللی کشورها ارتباط مستقیم به 
مهارت، چیره دستی، فن مذاکره وسازش دیپلماتها دارد وسیاستمداران درهمکاری باکشورها براساس اصل برابری وبدون دادن هیچگونه امتیاز ازمنافع ومصالح کشورخود درزمینه های سیاسی،علمی، فرهنگی واقتصادی همکاری های خودرا توسعه می بخشند. جامعه شناسان معتقداند که امتیازدادن به اهل کارمترادف پاداش است اماامتیازبخشیدن به نااهل جنایت است که آفت وبدختی آن ازوبا،قحطی وجنگ بیشتر است. مهم ترین مسله درعرصه مشکلات

 

سیاسی حکومتها، یک سان گماشتن اشخاص ونهاد ها است، درحالیکه اشخاص ونهاد های اجتماعیوسیاسی باید ازهمدیگرتفکیک گردند،مشکلات روزمره دولتها بیشترشخصی است اما آینده سازی ضرورت به نهاد های اجتماعی دارد مهمترین شعارلیبرالها قرن نزده این بود، مهم نیست چه کسی حاکم باشد مهم آن است که چه نوع حکومت باشد. دردوران سلطنت بیشترتوجه به مشکلات روزمره میگردید نهاد های سیاسی واجتماعی که آینده سازان کشوراند

ممنوع وتحت فشار ومراقبت دولت قرارداشتند واستبداد سیاه که مانند گاومیش تنبل درسایه دیوارارگ

خوابیده بود مانع مشارکت های سیاسی که ارکان مهم دموکراسی است میگردید وبه جای اراده عمومی

اشخاص درتعین سرنوشت مردم وجامعه نقش داشتند وازهمین سبب سیاست ودیپلماسی امتیازدرباری

وخانوادگی گردید وحکومت های آن زمان باتغیرات مشکلات روزمره دراندیشه آینده سازی افغانستان نه

بودند وراه انتقال مسالمت آمیزقدرت را مطابق به اراده عمومی بسته بودند وخود راه را برای گرفتن

قدرت بطورقهرآمیزهموارگردانیدند و بخاطرفجایع کنونی باید سرزنش گردند. تشکیلات حل مشکلات

روزمره دربارودرباریان مانع ایجاد امکانات مساوی برای اقوام مختلف ساکن افغانستان گردید ونگذاشتند

تا افغانستان درخط سیرخود آرام آرام ازتوحش به مدنیت گام بردارد زمانیکه حکومت ها توانایی پیشبینی

واحتیاط دراموراقتصادی را ندارند وبه سازمانهای سیاسی به دیده دشمن مینگرند با سنن اخلاقی وکوشش درراه معرفت وتوسعه علم،هنروادبیات برنمیدارند تخم تمدن در کشور بذر نمیگردد. افغانستان دردوره سردار داود آبستن حوادث گردید . خدمات سردارداود دردوره صدارت اودرپروژه مهم اقتصادی

کشورشایسته تقدیراست. اما بعدازکودتا چنان خودخواه گردید که مرتکب اشتباهات زیاد درداخل وگرایش

های مقابله جویانه درهمکاری های بین امللی گردید،با وجودیکه محورسیاست خاریجی او درروبط

وهمکاری های بین امللی پیروی ازبیطرفی فعال بود. داود نمی دانست که بروی انبارهای عظیم باروت

نشسته است وکشور بایک جریقه اندک منفجرمیگردد. این انفجاردریک روز روشن بوقوع پیوست

ودراثر این انفجار تا امروزکشوردرآتش جنگ وبحرانهای سیاسی میوسوزد وبهترین سرمایه های انسانی

طعمه این حریق گردیدند، درآخرین قسمت توجه خوانندگان محترم را به سفرای عهد سردارداود نوراحمد

اعتمادی وعلی احمد پوپل درروسیه که ازرجال مشهوروبرجسته کشوربودند معطوف میگردانم ولی باید

درنظرداشت که رجال مشهور دولتی با شخصیت های برجسته تاریخی، ملی وفرهنگی کشورفرق دارند.

اعتمادی فرزند غلام محمد در22 فیروری 1921 درقندهارزاده شد.پدرش دروزارت خارجه کارمیکرد

وبامشروطه طلبان میانه روهمکاری وبه خاندان شاهی پیوند داشت. اعتمادی تحصیلات عالی نداشت اما

معلومات وبینش خودرا ازطریق مطالعات شخصی ارتقا بخشید درجوانی به استخدام وزارت خارجه

درآمد.درزمان شاه به مقام های مهم دولتی جون وزیرخارجه صدراعظم، سفیرافغانستان درپاکستان

وایتالیا ایفای وظیفه نموده است، بعدازکوتای داود درسال 1978 سفیرافغانستان دراتحادشوروی منصوب

گردید. بعداز«انقلاب شکوهمند» ثوردستگیروزندانی شد در10 اگوست 1979 مانند سایرنخبگان سیاسی

اعدام گردید«دانش نامه آریانا» طبق خبر دیگری درهمین منبع نظربه گزارش بی بی سی، که کریملن

ازاوضاع افغانستان راضی نیست احتمالا یکی شخصیت ورزیده افغان نوراحمداعتمادی راکه فعلا

درزندان پلچرخی است بقدرت برساند.فردای آن اعتمادی اززندان به دفتراسدالله سروری انتقال داده

شد،سروری بدون محکمه ودلیل ازاعتمادی دعوت نمودکه به چوکی پیش روی میزبینیشند وباقدم زدن

وحرف های بی ربط پشت سراعتمادی آمد وبه قوت سراورا بیک طرف چرخانید وگردن اورا شکست

وقتیکه مطمین گردید مرده است دستورداد جسداورا بیرون برند.

علمی جهانبینی نبود. اوسفیردستوری بود، وعمل اندیشه روشنفکرومرد دیپلمات اعتمادینوراحمد

ملی ازمنافع دفاع بخاطر که بود بخشیده را شهامت این اعتمادی به شخصیت وقدرت جانبه همهوسیاسی

وموثردرروابط مستقل بازیگرفعال، و پذیرد نه سیاسی های دربازی را ودودلی تردید تریناندک

برخورداربود. وقاطعیت دوراندیشی تشخیص، ازحس او باشد. امللی دراموربین ما هایوهمکاری

شنیدن ظرفیت و ،حوصله مینمود صحبت وملایم نرم داشت. صلابت دراصول اما نرم فردیدرمسایل

کشورخود نمایندگی به بود.افغانها کورکورانه های واطاعت تملق مخالف راداشت.نظرمقابل

دربرنامه محصلین با ملاقات روزهای بازبود، همه بروی سفارت دروازهدرمسکوافتخارمیکردند.

خلق میداد.نمایندگان گوش ها وپیشنهاد مشکلات به وحوصلمندی مهربانی با بود، گردیدهکارسفیرتعیین

شکارغیرحزبی به اغواگرانه های نغمه وبا داشتند وزیرزمینی مخفی های فعالیت نو زمان درآنوپرچم

نمود رفتارمی نیزیکسان آنها با میدانست،اما را ایدالوژیکی سیاسی خطرفرهنگ اعتمادی رفتند، میها

سیاسی های وتندروی خطررادیکالیسم همه برای کرد،ولی نمی خطاب رادشمن سیاسیوهرگزمخالفین

دوره جوانی بودگفت: مسکو بامحصلین آن وداع درواقع که خاص روزدرگفتگوی مینمود.یکراگوشزد

کشاند. می بختی بد رابه هردوانسان نکنید،این عادت وخطا مستی به که کنید کوشش است، وخطامستی

نتیجه این اثرماندگاربه دراین داستایفسگی نمایید، می تحصیل ومکافات» جنایات « خالق درسرزمینشما

استعداد ها، وواقعیت آرزو میان تضادهای از همه ما است. بختی بد بلکه نیست خطا جنایت که،میرسد

های روی وتند ذهنی های نظری ازتنگ را ما واقعگرایی وتنها بریم می رنج اجتماعیوامکانات

اعتمادی نداشت. مخالفت سازش فرهنگ با که بود دیپلمات داد.اواولین خواهد نجاتسیاسی

افغانستان بیطرفانه سیاست که بود ومعتقد بود شوروی با وهمکاری روابط وتقویتطرفداردوستی

وبه میدانست وفرهنگی علمی بزرگ امکانات سرزمین آن نامتعارف وجودایدیالوژی با رااوشوروی

خبرنگاری فاکولته مضامین درباره ازمن اعتمادی داشت.روزی عمیق آشنایی روسیه نزده قرنادبیات

من گردید، خواستارمعلومات است روسیه عالی موسسات سرتاج مسکوکه دولتیدانشگاه

توجه ادبیات کلمه که نمودم حس بردم، نام جهان ادبیات ازتاریخ وایدیالوژی مسلکیدرکنارسایرمضامین

را وزهرایدیالوژی فلسفه خشکی ادبیات که بود اومعتقد بیشترگردانید. من به نسبت اوراومحبت

و روسو جنگیدند. خرافات با ادبیات کمک به فرانسه بزرگ های شخصیت میزداید.ازمغزانسانها

اطمنان با اوافغانها سفارت درزمان نظربود. سفیردلسوزوبلند اعتمادی . بودند راستین اخلاقولتراستادان

خاطرخوشی به راکه اوکسانی دادند. می ادامه بوطن برگشت و خدمت امید به خودراخاطرتحصیلات

افزود می مخاطب به ومحترمانه تایید علامه به میکردند پرستی تظاهربوطن ملی وحدت شعارهایاوبه

سفیری اویگانه نباشد. شخصی منافع وجلب ریاکاری سرپوش بوطن وعشق خدا به ایمان که آنستمهم

غرب بکشورهای خود وزمستانی تابستانی های رخصتی به که میداد مشوره محصلین به کهبود

فرهنگی اجتماعی، سیاسی، تحولات ودرباره جهان صنعتی کشوربزرگ وپیشرفت تمدن تابهسفرنمایند،

وگرایش بود نگران افغانستان انسانی های سرمایه اوازآینده گردند. آشنا مختلف کشورهایواقتصادی

تقلیدی پوشی ازشیک پنداشت.اعتمادی می ملی امنیت راخطربه ایدیاِلوژی و سیاسی جانبه ویک تندهای

نجابت بیانگر که مینمود استفاده ساده اما کلاسیک ازسبک پوشیدن درلباس پرهیزمینمود همهمانند

علی احمد پوپل آخرین نماینده مستقل سیاسی افغانستان درروسیه علی احمد پوپل رامیتوان آخرین سفیرکبیرونماینده فوق العاده سیاست مستقل افغانستان درمناسبات افغان- شوروی نامید. اودیپلمات دوراندیش، متواضع وصاحب نظربود. علاقه خاص به پرورش استعدادها داشت، پیش از سفارت وزیرمعارف بود مشکلات وضرورت کشوررا درامورمعارف وسطح تخصص تحصیل کرده های مارا درکشورهای مختلف بهترمی دانست. درزمان پوپل فعالیت های زیرزمینی ومخفی جناح های خلق وپرچم علنی گردیده بود. روسها پیش ازاین به آنها اجازه نمیداد تا به فعالیت های علنی دست بزنند. تمایل دولت روسیه به جناح های سیاسی افغانستان بعدازدیدار سردارداود درسال 1353هجری با رهبران کریملین علنی گردید. خبرگزاری های غرب گزارش دادند که کریملین ازسردارداود خواستارانحصارمطلق درپروژه های مختلف افغانستان گردیده است اما سردارداود پاسخ صریح داده است که ما یک دولت حروآزاد هستیم مطابق منافع ملی خودبا هرکشور همکاری می نمایم ومیزمذاکره راترک گفته است. پوپل نیزطرفدار تقویت روابط درزمنیه های مختلف باشوروی بود.

دیداروی با ویکتورخاخلف رییس دانشگاه دولتی مسکوبیانگراراده نیک افغانستان به تقویت همکاری های

علمی وفرهنگی بود. پوپل به رییس پوهنتون دولتی مسکوبطورصریح پیشنهاد نمود تاعلم آلوده باسیاست

نگردد.تربیت متخصیصین ورزیده دررشته های مختلف به نفع هردو کشورخواهد بود وباعث ارتقای

حیثیت موسسات علمی روسیه میگردد،متاسفانه درمیان افغانها این ذهنیت بوجود آمده است که ایدیالوژی وسیاست درموسسات تحصیلات عالی شوروی نسبت به علم پررنگ ترگردیده است. پوپل بعد ازاین دیدارمحمود بریالی ورازمحمد پکتین سران جناح های پرچم وخلق رابا تعدادی ازافغانهای غیرحزبی

درمقرسفارت دعوت نمود . درچهره سران پرچم وخلق ترس وتشویش روانی وناراحت کننده دیده میشد

اما سفیربطورسازشگرانه حرفهای خودرا آغازنمود. دوستان شما به پول مالیات مردم افغانستان برای

تحصیل آمده اید، مردم ازشما توقع دارندتا به صفت متخصص بوطن بر گردید. وظیفه ومسولیت اصلی

شما تحصیل است.رییس پوهنتون دولتی مسکوهم ازاین وضع ناراضی است ومیگوید که تشویق خارجیان

درسیاست وایدیالوژی درموسسات علمی جبری نیست اما متاسفانه که ایدیالوژی وسیاست وسیله جلب

ترحم اساتید برای شاگردان که اعتماد به کار ولیاقت خود ندارند گردیده است.درعصراعتمادی وپوپل یک

محصل هم به دلیل سیاسی،سمتی وقومی ازحق تحصیل محروم نگردیدند.

امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.