وطـــــن دوســتــی : هـــــارون یـــوســـفـــی

Haroun Josefi

گویند مرا چو زاد میهن

جنگ و جدل و شکستن آموخت

جای قلم و کتاب و کاغذ

چاقو و تبر گرفتن آموخت

تا کس نشود فرا تر از من

از پاچه او گرفتن آموخت

از رشوت و غصب مُلک مردم

تا حیله و چال و کشتن آموخت

با غیر٬ برادری و مستی

با مردم خود بُریدن آموخت

جلغوزه و مرچ و سنگ پا را

از ملک دگر خریدن آموخت

در کوچه و قریه و خیابان

هی سنگساریِ زن آموخت

از پول یتیم و بیوه زنها

ده خانه ی نو خریدن آموخت

در مکتب طالبان و داعش

شق کردن و سر بریدن آموخت

القصه که از زمان طفلی

تا پیر شدیم ریدن آموخت

هارون یوسفی