به رهبران حکومت وحدت ملی : احمد سعیدی

 احمد سعیدی .  عالی جنابان مردم سخت محروم از امنیت و مظلوم واقع شده در تحقق عدالت و متشتت افغانستان براي اين كه به حقوق كامل ملي و انسانی  شان برسند به آن شیوه با این طرح ها و این برنامه های که حکومت وحدت ملی روی دست دارد هرگز نمی رسیم اگر میخواهید ملت در پهلوی شما قرار گیرد و دنیا مجازی جای دشنام دادن به رهبران حکومت نباشد  لازم و ضروری است كه از رئیس جمهور گرفته تا رئیس اجرائیه و بلاخره همه مردم افغانستان بر روي يك سكوي سياسي، منسجم و متحد شوند.  بدون اتحاد و هم آهنگي و هم سوئي مردم، این سرزمین هرگز  ممكن نيست شما رهبران يك كار سياسي بزرگ كه نتايجي مثبت براي این کشور با خود داشته باشد انجام دهید. 

چنين اتحادي که من پیشنهاد میکنم هرگز شكل نه خواهد گرفت تا همه مردم افغانستان ندانند كه چه مي خواهند دولت چه میکند وظایف حکومت چیست وظایف ملت چیست فعلا چنين بنظر ميرسد كه هيچ كسي بشمول مسئولین حکومت وحدت ملی  نمي دانند كه براي به حركت درآوردن جامعه متوقف شده چه کنند و چه بخواهند و دست به چه اقداماتي بزنند تا امنیت حاکم شود عدالت تحقق یابد دست مداخله گران کوتاه شود چون هيچ كس در فكر چنين چيزي نيست و همه به دنبال اهداف شخصی و  فردي هستند و هر حركتي كه مي كنند فقط در محور يكسري خواسته ها و منافع شخصي دور مي زند و غالبا اکثریت در فكر اين هستند كه چطور و با چه زد و بند هاي صاحب چوکی و مقام می شوند تا به مقدار هرچه بيشتر پول برسند تا جائي كه بعضي ها براي رسيدن به مقام و منزلت عالی دولتی و به دست آوردن پول دست به خيانت های ملی هم مي زنند، خيانت هاي بزرگ مانند جاسوسي و مخبري بر عليه کشور و مردم خود در این راه مبارزه و تلاش نیز مینمایند بعضی از این خیانت کاران ثروت های بدست آورده را تبديل به خانه، موتر و خانه های مسکونی در ترکیه دوبی و کشور های دیگر مینمایند تا به ديگران نشان بدهند و به گويند كه مثلا موفق شده اند. که چنین ثروت را بدست آورند عالی جنابان  اين طرز فكري غلط و منفي و تباه كننده است كه براي فلج كردن يك جامعه كافي است. اذهان اکثریت مردم افغانستان تقريبا به دور همين دايره منافع شخصي دور مي زند. همه هركار و اقدامي را فقط براي شخص خود و يا خانواده شان انجام مي دهند. اين روش خوبي براي درست كردن يك زندگي موفق نيست چون همين روش است كه امروز مردم افغانستان  را در محيط زيستش منفرد و بدون پشتوانه حقوقي و ضمانت قانوني كرده است. اين روش زندگي انسجام جامعه را در هم مي شكند بطوري كه همدردي نه در كل جامعه بلكه در بين افراد يك خانواده هم  از بين مي رود تا جائي كه پدر با فرزند، برادر با برادر و پسر عموها و پسرخاله ها هم نمي توانند در صورت لزوم با يكديگر همدردي كنند حتی در بین رهبران موجود چنانچه دیده می شود  هم دردي ها فقط در رابطه با منافع شخصي و صد درصد خودخواهانه انجام مي پذيرد و نه بر اساس منافع جامعه و حس بشر دوستانه.  در چنين جامعه خودخواه و پول پرستي اگر كسي سرو وضعش خوب باشد و اميد نفعي از او برود با   فردی به خاطر منافع شخصي هم دردي و هم كاري صورت مي گيرد.  اگر در كسي اميد نفعي نباشد و او در بعضي شرايط  نياز شديد به همدردي و تعاون ديگران داشته باشد كسي با او همدردي و همكاري نمي كند البته استثنا وجود دارد و تر و خشک یکسان نیست اگر چنین ادامه پیدا کند و نتيجه اين مي شود كه در جامعه اي فقير نظير جامعه افغانستان فقط تعداد كمي از آدم هاي پولدار و صاحب اميد با يكديگر هم دردي و هم كاري مي كنند و بقيه مردم جامعه از نعمت هم دردي يكديگر محروم گشته و به صورت انسان هائي متنفر، ناراضي و گريزان از يكديگر درميآيند و در نتيجه آن جامعه اي متشتت و متفرق از هم بوجود ميآيد كه اگر مردم چنين جامعه اي اين عيب بزرگ خود را يعني فقط  بفكر خود بودن را در خود از يين نه برند و بفكر اجتماعي شدن نيفتند هرگز به حقوق انساني، عدالت اجتماعي و عزت ملي نه خواهند رسيد.  براي بر طرف كردن اين عيب مهلك خودخواهي تنها يك راه وجود دارد و آن اينكه براي اين حکومت و این مردم بي برنامه و بي هدف يك برنامه استراتیژیک ملي جهت رسيدن به خوشبختي داده شود و واحد هاي اجرائي اين برنامه متشكل از متخصیصین پاک دامن  علماء و روشن فكران، معلمين و دانش آموزان در مركز هر شهر  و هر ولایت  تشكيل شود. همه اين برنامه كه هدفش ترقي و تعالي جامعه بي حركت و متوقف شده است بايد پروسه وار در يك مجراي قانوني حركت كند بدين معني كه هيچ يك از برنامه هاي مرحله اي در دست اقدام به هيچ عنوان مخفي و پنهان از نظارت نهادهاي مردمی اطلاعاتي و انتظامي حكومت نباشد بلكه هر تصميم پيش از اقدام روي كاغذ پياده شود و يك نسخه آن به اطلاع مردم رسانیده شود و چون هيچ موضوعي كه مخالف با قانون يا عدالت و يا امنيت ملي باشد در آن برنامه وجود ندارد امید است که  به مانعي برخورد نه کند  و اگر هم بكند از آن حتما عبور خواهد كرد و به راهش ادامه خواهد داد و اين به شرطي است كه این حکومت خود را به یک حکومت دمكرات و پاسخگو باشد چون در جامعه اي كه عدالت محترم شمرده مي شود حق با قانون و طرفداران آن خواهد بود و نه با عناصر ضد قانون و حاميان آن و اميد است که رهبران حکومت وحدت ملی بخود آیند و در جهت همکاری ملت دست و آستین برزنند

          اگر براي به اجرا در آوردن يك چنين برنامه جامع ملي همه مردم آن جامعه نه تنها براي بذل  وقت و مال بلكه براي دادن جان هم آمادگي كامل پيدا كنند هيچ دليلي باقي نمي ماند كه مردم چنين جامعه اي به سعادت و عزت فردي و اجتماعي نه رسند و بسوي ترقي و تعالي جهش نه كنند. اگر اين برنامه جامعي كه در اينجا ارائه مي شود توسط مردم افغانستان  با فداكاري و مخلصانه اجراء گردد و از روي سكوي نهضت عدالت، پرش بزرگ بسوي هدف يا روشن تر به گویم  بسوي خود گرداني انجام شود با نتايج مثبت و پرباري كه از آن بدست ميآيد همه تنگنا هاي مالي، فشارهاي روحي، نارضايتي ها، نا امنی ها حسدها، كينه ها، نفرت ها و بگومگو هاي دشمنانه اي كه در زمان فقر و بي برنامگي این حکومت بخاطر کاریابی برای تحصیل یافته گان بخصوص قشر جوان زندگي تمام مردم جامعه را در هم پيچيده است به پايان خود خواهد رسيد و همه مردم آزادانه و طبق مبل خود سرگرم انجام كاري مفيد در يك برنامه جامع بسوي آينده اي بهتر و شكوفا خواهند شد. در اينصورت هيچ كسي وقتي نه خواهد داشت كه آن را صرف بگو مگوهاي بي فايده و تنفر انگيز كند چون همه اين عادات منفي رشد كرده در وجود انسان ها، زائيده فقر در يك جامعه بي برنامه است.که این حکومت از آن جمله است. آقایان

          پيشنهاد بنده اينست كه مردم محروم و ستم زده افغانستان همه بدون كمترين ترديدي عدالت خواه هستند  يعني فقط عدالت را برای همه زمینه سازی کنید و نه چيز ديگر.  عدالت چيزي است كه هر انساني به آن نياز دارد و تمام مصايبي كه انسان امروزی  گرفتار آنست به خاطر بي عدالتي و فزون طلبي است. انسان هاي فزون طلب در هر جامعه اي موجود هستند كه هرگز به حق و سهم خود قانع نمي شوند و براي رسيدن به بيش از حق خود دست بهر كار ناروا و غير قانوني هم مي زنند و بدين ترتيب آسايش و امنيت جامعه را مختل مي نمايند.  مردم چامعه به منظور اجراي عدالت و سالم نگه داشتن محيط زيست خود لازم است در مقابل عناصر فزون طلب چه در مقام و منزلت دولت باشند و چه در جای دیگری  ايستادگي نمايند و بدون ملاحظه، رفتار غلط شان را به آنان توضيح دهند و سد راه فزون طلبي غير قانوني شان گردند و اين موضوع براي سالم نگه داشتن جامعه خيلي مهم و اقدام به آن امري ضروري است تا جائي كه از وظايف هر يك از افراد جامعه بشمار ميآيد چون تنها عوامل حكومت ظالم نيستند كه پا بر روي عدالت مي گذارند بلكه افرادي غيرحكومتي هم در پايمال كردن عدالت نقش به سزائي دارند. جلوي اينگونه افراد به هر ترتيب ممكن  بايد ايستاد و آنان را قانع به حق شان كرد. در ميدان سياست، عدالت خواهي تنها حربه برنده و پيش رونده اي است كه نمي شود به آن حمله كرد، ايراد گرفت و يا محكوم نمود. چون هر كسي كه مخالف عدالت خواهي شود خودش به عنوان يك ظالم شناخته خواهد شد كه مبارزه با چنين شخص ضد عدالتي خود شكل قانوني پيدا خواهد كرد و جريان ضد عدالت چه به وسيله فرد باشد ويا بوسيله يك سيستم، در برابر عدالت و عدالت خواهان محكوم به شكست خواهد شد. پس عدالت خواهي كار مبارزه را در صحنه سياست آسان تر خواهد كرد و نه تنها در سطح منطقه بلكه در سطح جهان هم انسان هاي با وجدان از يك جريان عدالت خواهانه حمايت خواهند كرد همان طوري كه تمام دنياي بيدار و با وجدان از نهضت های  عدالت خواهانه دفاع میشود چون در عدالت خواهي هيچ ضرري متوجه انسان هاي ديگر نخواهد شد بلكه بوسيله آن جلو ضررهائي كه توسط جناح هاي فزون طلب و بي عدالت به جامعه وارد مي شود گرفته خواهد شد. پس ا جراي عدالت در جامعه كاري بسيار ضروري و براي هر انسان با وجداني يك فريضه به حساب ميآيد. مردم شریف افغانستان بيائيد هم خود و هم زمامداران ما  خودخواهی و خود پرستی را کنا ر بگذاریم و عدالت خواه شويم و با اين موضع گيري درست سياسي، مشكلات جامعه خود را به حد اقل به رسانيم و بدون اينكه ضرري متوجه ديگران كنيم جلو ضرر را از سوي ديگران نسبت به خود به گيريم. با منافعي كه با اجراي عدالت حاصل مي شود بسنده كنيم و خوشبختي را در همين بدانيم چون اگر بحق خود و يا به عدالت بسنده نه كنیم مجبور خواهيم شد فزون طلبي كنيم و در اين صورت با به چنگ آوردن مقدار بيشتري از ثروت كه طبعا حق ديگران است سعادت ديگران را پايمال كرده ايم و اگر همين روش غارت گرانه ادامه پيدا كند ديگراني در جامعه پيدا مي شوند كه از ما زور بيشتري دارند و حقه بازي بيشتري بلد هستند در اين صورت حق ما به وسيله اينها پايمال ميگردد و در مجموع نتيجه اين مي شود كه مردم يك جامعه همه در حال تجاوز به حقوق يكديگر بوده و در پريشان كردن یکديگر كوششي مسابقه وار خواهند كرد و در چنين جامعه اي امكان انسجام و اتحاد از بين خواهد رفت و نهايتا جماعتي فزون طلب و زورگو بر كل جامعه مسلط می گردند و حقوق مليون ها نفر از توده هاي مردم را به راحتي از بین میبرند و به اين كار خود آنقدر ادامه مي دهند كه در نتیجه آن  يك ملت، به تمام معنی فلج و خوار و بي مقدار مي گردد. همين حالت كشنده و زجرآوري كه سردمداران جناح خشونت و انحصار طلب با فزون طلبي هاي خود به تمام ملت افغانستان تحميل كرده اند و به اين آساني ها هم مثل اين كه حاضر به اجراي عدالت نيستند و بي پروا مي روند تا اين كشوررا تبديل بيك آتشفشان كنند و غافل از اين حقيقت هستند كه قانون عقوبت خدا اين آتشفشان را خيلي زود تبديل به گردبادي از آتش خواهد كرد و قبل از هر كسي ديگر خود اين خود خواهان زورگو  و هرآنچه را كه جمع كرده اند درهم پيچيده و هم چون خاشاكي در كام خود فروخواهد بلعيد.

          ملت افغانستان براي دفع ضرر از خود و جلب منافع شرعي و قانوني اش احتياج به قبول عدالت و اجراي عدالت در جامعه افغانستان دارد تا براي رسيدن به تمام حقوق انساني خود آزادي هاي لازم را با گذشتن از مجراي قانون بدست آورد. وقتي كه ملت افغان به آزادي بيان و حق اظهار نظر رسيده حالا تنها و  تنها از حكومت وحدت ملی فقط عدالت می خواهد و نه چيز ديگر. و حكومت وحدت ملی اگر حقيقتا آن طوری که در جریان کمپاین انتخابات گفته اند و حالا در بیانیات خود اظهار میدارند و  می گویند ما  يك حكومت عادل و دموكرات هستیم اگر چنین باشد تمام آن مطالباتي را كه تحت عنوان عدالت قرار مي گيرند به مردم افغانستان به اثبات براسانند.

در اخیر میخواهم پیشنهاد را مطرح کنم  اگر با نظري باز و خداپسندانه به آن نگريسته شود تمام مصيبت ها و جنجال هاي داخلي افغانستان براي هميشه به پايان خود خواهد رسيد و اين نيك نامي نصيب اين حکومت خواهد شد و در طول تمام حيات سياسي افغانستان كاري بي سابقه خواهد بود و اينست پيشنهاد:  

هيچ شكي نيست كه اجراي عدالت در كشور مورد تقاضاي همه مردم افغانستان است و شكل عملي آن اينست كه مركز قبل از هر چيز ديگر مردم پشتون، تاجیک ، هزاره ، ازبک ترکمن ، ایماق ، بلوچ و اقوام و ملیت های دیگر در حکومت وحدت ملی از  حقوق مساوی برخوردار باشند امتیاز طلبی ها کنار گذاشته شود تا همه بدانند ما در این حاکمیت جای پای داریم  .