گـــــوتــــه شـــــاعــــری بـــه وســعــت جــهــان : دکـــتـــور عــــلـــی احـــمـــد کــــریـــمـــی

goteدکتور  علی  احمد کریمی آلمان ازمراکزمهم علم، فلسفه وادبیات  جهان به شمارمی آید.               آراسموس ومارتین لوتر درقرن شانزدهم که دوران رنسانس واصلاحات دینی اغاز شد ازبنیانگذاران زبان ادبی آلمان محسوب میگردند. آلمان درقرن 19 میلادی به اثر  جنگ سی ساله 1618 تا 1648  دچار اغتشاش، بی ثباتی وفساد اخلاقی ودینی گردید که تاثیرناگواربرادبیات نیزگذاشت. زبان المانی دراین عصرتحت تاثیرواژه های فرانسوی قرارداشت. قرن هیجدهم را عصرعظمت سیاسی وفرهنگی آلمان می نامند، دراین عصرخردگرایی وخداپرستی« دئیسیم» طرفداران زیاد داشت. نهضت « طوفان وطغیان» درحدود سالهای 1748 آغازشد. منقدان آثاراولیه این نهضت را بی نهایت تندروانه وعاری ازهرقید وقاعده می دانند.                                                                                      

آثارلسینگ،گوته وشیلر با ژانرهای ادبی مانند رمان،نمایشنامه وشعرغنایی وحماسی به رونق ادبیات آلمان افزود. لسینگ دراثرخود بنام« ادبیات نامه» با نقد جامع ادبیات آلمانی این عصررا صورت داد ودرنقدهای ادبی خود« با سادگی وصمیمیت نقاب ازچهرۀ شعربافان،مترجمان فاقد صلاحیت، فضلفروشان کم مایه ومعلمان اخلاق دروغگو برداشت.» لسینگ درداستان « ناتان خردمند» پیام اصلی وحقیقت ادیان رادرآن میداند که بشریت رابه فضیلت وتقوی هدایت کند او معتقد بود که تنها خدا حقیقت مطلق است و قبول این اصل پیروان عقاید مختلف را از جدال و مناقشه با همدیگر نجات خواهد بخشید. درتاریخ ادبیات جهان ازلسینگ چون اوج ادبیات آلمان وازیوهان هردر، فیلسوف، نویسنده وبنیانگذارنهضت ادبی « طوفان وطغیان» چون طلیعه جدید دنیای ادبیات آلمان یاد میگردد. «هردر کلاسیک نورا ازوابستگی به عقل ومنطق وکهنه گرایی آزاد ساخت وپیوندآنرا به عواطف وانگیزه های طبیعی انسان استحکام بخشید. هردر، شعررا زبان مادری نوع بشرمی دانست وراه رابرای مفهوم جدید ادبیات جهان که گوته ورمانتیکها مبشرآن بودند هموارگردانید.» منقدان اثر فلسفی هردر را به نام « اندیشه هایی درباب فلسفه تاریخ بشر» ازشاهکارهای او میدانند،که درعصرپست مدرن تازگی، جذابیت وبرازندگی  دارد اودراین شاهکارفلسفی وادبی عقاید خودرادرباره تکامل انسان با پیروی ازفرهنگ والاکه همه ودرهراقلیم وملت به عنوان بنی آدم اختلافات را درجهان مرتفع بگردانند وهرملتی باید سهم خودرا دررشد فرهنگ انسان سالاری ادا نماید،آثار لسینگ وهردر راه را برای موفقیتهای گوته وشیلرهموارگردانید. اگریونان باستان درتمدن را بروی اروپا بازنمود بدون شک فیلسوفان، دانشمندان ونوابغ ادب وفرهنگ آلمان درتمدن رابروی دنیا بازنمودند وکشورهای جهان مدیون اندیشه های فکری ودستآورد های علمی وفرهنگی آلمان می باشند. نوشتن درباره گوته جرات ودانش مسلکی خاص می طلبد، درباره گوته صدها کتاب نوشته شده است، هدف نگارنده درسلسله معرفی نویسندگان بزرگ دنیا به خوانندگان افغانی عشق وعلاقه به این نوابغ بزرگ است . گوته سفیر فرهنگی آلمان درجهان است وکمترکشوری درجهان وجود دارد که درآن انستیتوت بنام گوته فعالیت نه نماید. انستیتوت گوته درکابل سابقه طولانی دارد ودراین انستیتوت نسل های مختلف با زبان وفرهنگ آلمان وجهان تربیت گردیده است و این مرکز فرهنگی بگونه ای  مهمترین عامل وحدت درگفتگوی تمدنها به جهان کمک نموده است. این ابتکارآلمان میتواند الگوی خوب برای سایرکشورهای جهان باشد تا تمدنها وفرهنگها ازطریق گفتگو همدیگر را بشناسند وعمراختلافات را درباره عقاید گوناگون از طریق کثرت گرایی ونه ابطالگرایی، شمول گرایی وانحصارگرایی کوتاه بگردانند. کره زمین خانه مشترک ادیان وعقاید مختلف است واین خانه مشترک تنها ازطریق گفتگوی فرهنگها وتمدنها آباد وازگزند حوادث مصئون می ماند.   

یوهان ولفگانگ فون گوته « 1749 – 1832 » شاعر،فیلسوف،نویسنده، سیاستمدارومتفکربزرگ که نقادان اورا ازارکان چهارگانه ادبیات دنیا میداننددرفرانکفورت آم-ین زاده شد.پدرگوته وکلیل مدافع بود وازموقعیت اجتماعی مهمی برخورداربود، مردی کم حرف، سختگیر،وخرده گیربود. مادرش هیجده سال داشت که گوته دیده به جهان گشود، اوزن مهربان و با قلب حساس بود به هنروداستانگویی عشق فروان داشت.میگویند که اولاد آیئنه تمام نمای پدرومادراست. گوته نظم، انظباط، خردگرایی، تدبیر وعزم را ازپدروعشق به هنروادب را ازمادرآموخت. گوته درفرانکفورت به مدرسه رفت وبعددردانشگاه لایپزیک در رشته حقوق تحصیل کرد.دراثربیماری ناگزیربه ترک لایپزیک شد وبه زادگاهش برگشت،اما دوسال بعدبرای ادامه تحصیلات به دانشگاه استراسبورگ رفت ودرآنجا با هردر بنیانگذارنهضت « طوفان وطغیان» آشنا شد. گوته درسال 1788 با شیلرشاعر نامدارآلمان که اشعارش مملو به عشق وآزادی است آشنا شد. شیلرکه اخلاق وزیبایی راازهمدیگرتفکیک ناپذیرمی دانست و معتقد بودکه بهترین وبزرگترین فرهنگها حاصل وحدت «لطف ووقار» است که به انسان شخصیت می بخشد، به گوته تاثیر شگفت گذاشت. درباره گوته نظریات گوناگون ابرازگردیده است، تعدادی اورا شاعرمهربان وصمیمی وحقیقت جووتعدادی هم که به حقیقت جویی اوتردیدی ندارند ازبی اعتنایی اونسبت به دیگران انتقاد مینمایند.  گوته مانند ولترکه هم عصراوبود ازلحاط پرکاری شاعر بی نظیراست، اوازروزگارجوانی تاپایان عمرهشتادو ساله اش به طورمداوم می نوشت وحاصل کارش 120  جلد آثاراوست. آثارگوته شامل شعرتغزلی،حماسه،رمان، نمایشنامه، مقالات علمی ونقد های ادبی میگردد، اشعارتغزلی گوته انسانی وپراحساس اند. دکترفاوست بزرگترین ومشهورترین اثرگوته است که ازسال 1769 به نوشتن آن آغاز ودرسال 1832 تا آخرعمرگوته تکمیل ونشرگردید.این اثربه اساس اسطوره آلمانی که یوهان فاستوس استاد سحروجادوگری بود که باحیله گری ونیرنگ با شیطان هم پیمان میگردد آفریده شده است . دراین داستان خدا فاوست را درمعرض وسوسه شیطان قرارمیدهد. شیطان به فاوست ثروت، قدرت،زن، شهرت وافتخار وهرچیزی بخواهد پیشنهاد می نماید درعوض ازاومی خواهد پس ازاینکه تمام آرزوهایش برآورده شد ودرلحظه ایکه غرق درشادی آرزوهای خود است وآرزو دارد که این آرزوها جاویدان ماند روحش راتسلیم شیطان نماید.فاوست پیرشرایط شیطان را می پذیرد وقرارداد با خون امضاء میشود. شیطان که کمربه گمراهی فاوست بسته است اول اورا باباده گساری وعیاشی امتحان مینماید، شیطان دراین امتحان شکست می خورد، شیطان درفکروسوسه اوبه عشق میافتد فاوست رابه آشپزخانه ساحره ها می کشاند وبه وی معجونی می خوراند که جوانیش را به او بازمیگرداند. فاوست به کمک شیطان دخترجوانرا اغفال میکند ودرجنگ تن به تن برادراورا می کشد ومجبورازشهرفرارمی نماید،دخترجوان که مارگارت گرچن نام دارد طفلی به دنیا میآورد ودرعالم نا امیدی وپریشانی اورامی کشد وبه زندان می افتدوبه مرگ محکوم میگردد، فاوست وشیطان شرایط رابری فراراواززندان مهیا میگردانند، اما دخترکه از کرده خود پیشمان است ومی خواهد کفاره گناه خودرا بپردازد ازفرارخوداری می ورزد ودرزندان میمیرد، شیطان فریاد میزند این دخترلعنت شده است اما فرشتگان پاسخ میدهند که اورستگارشده است. فاوست زمانیکه آرزوهای خودرا برآورده می داند ودرلحظه ای خودرا چنان خوشبخت میداند که این آرزوها پایدار بماند دراین هنگام میمیرد، شیطان که قرارداد رانا تمام میداند خواستار روح فاوست می گردد اما فرشتگان برآنند که این لحظه نه بخاطرهمرایی شیطان بلکه رشد معنوی فاوست فرارسیده است. محقیقان مفهوم فلسفی فاوست را درآن میدانند اگرانسان درراه هدف والا تلاش های شرافتمندانه نماید رستگارمی گردد. منقدان آلمانی « فاوست رابزرگترین اثرادبیات خود وآلمانی ترین آفریده فکرآلمانی میدانند» به باور هانریش هانیه « طبیعت می خواست تصویرخودرا تماشا نماید وگوته را آفرید.» این اثرحاوی 60000 بیت است، استادان ادبیات درموقع لکجربه دانشجویان توصیه مینمایند تا به حوصله مندی اولترازهمه  به اهمیت  فلسفی فاوست که حاوی « باشکوه ترین اشعارخیال انگیز،ژرف ترین نقد زندگی، گیراترین واقعیتگرایی ورقت انگیز ترین تراژدی که عشق بزن است.» توجه گردد. فاوست نماینده همه ماست. فاوست نماینده تمناها، قدرت وخوشبختی ماست. بزرگان ادبی آلمان همیشه روح وروان آلمانها را درفاوست دیده اند. توماس مان نویسنده بزرگ آلمانی برنده جایزه نوبل دکترفاستوس را درباره آلمان زمان هتلرنوشت که آلمانی ها مانند فاوست روح خودرادرقبال قدرت به شیطان هتلرفروختند وقدرت رافراترازوجدان واخلاق شمردند. فاوست ها درتمام جوامع بشری وجود دارندوتا زمانیکه انسان است فاوست ها نیزادامه خواهند داشت. شیطان با وسوسه های گوناگون مانند وعده دادن قدرت، ثروت، شهرت وتزئین وپایداری دنیا به فریب وگمراهی فرزندان آدم می پردازد تاتوجه آنهارا ازخودسازی به اهداف والایی انسانی دوربگرداند. گوته پرورده دامان غرب است. افکارگوته در گرایشهای سیاستمدران غربی امروز آموزنده وعبرت انگبز است ، غرب امروزبه روح فاوستی مشبوع گردیده است. حملات وتهاجم های غیرعادلانه غرب به دلایل وبهانه های گوناگون به سایرکشورهای که قدرت وتوانایی دفاع ازخودرا ندارند ریشه به روح فاوستی دارد واین حملات اکثرا بنام دفاع ازحقوق بشرودموکراسی صورت می گیرد اما درعمل به جنگ وویرانی ملت های مظلوم خاتمه می یابد، آیا صدها مهاجرکه دردریا ها غرق وخوراک کوسه ماهی ها می  گردند مگرقربانی قرارداد فاوست ها با شیطان نمی گردند؟ اگر گوته امروزمی بود با فاوست های این زمان  چه میگفت؟ گوته روح حقیقت جو داشت ومعتقد بود که انسانها دراندیشه دگرگونی جهان بیشترازخود سازی خود تلاش دارند ودراین راستا اندیشه گوته مشابه به طرزتفکرتولستوی است که آدمیان همه دراندیشه دگرگون کردن جهانند، اما کمتردراندیشه دگرگون ساختن خود است. اندیشه های فلسفی و عرفانی واشعارتغزلی گوته بسیارشباهت به افکار وطرزتفکربزرگان علم وادب مادارد. بشریت ازفاوست به عنوان میراث جهانی یاد مینماید. هوش سرشارگوته زبانزد عام وخاص بود اوزبانهای لاتینی،یونانی، ایتالیایی، انگلسی وعبری را می دانست وتا هنوز آنچه منقدان وشخصیت های برجسته دنیا درباره گوته نوشته اند اغراق ومبالغه نیست او کاخ باشکوه فرهنگ رادر سراسر جهان برافراشت . دیوان شرقی وغربی گوته ازدرخشان ترین آثار این نویسنده بزرگ دنیا است که بزبانهای مختلف دنیا ترجمه گردیده است. درباره عشق گوته به قران وحضرت محمد«ص» وعشق سرشاراین نویسنده بزرگ جهان به حافظ که خودرا شاگرد حافظ وزنده به نسیمی ازجهان او می دانست و همچنان تاثیر گوته درگفتار واندیشه استادان افغانی بطورجداگانه ارائه خواهد گردید. ادامه دارد

دکتورعلی احمد کریمی- مسکو