نـشیـب و فــراز روابــط امریـکا و پــاکستـان : احــمــد سـعـیدی

احمد سعیدی .از چندی بدینسو حکومت پاکستان روز های دشوار ولی سرنوشت ساز را پشت سر می گذاراند با همه تلاش های که جنرال راحیل شریف بخاطر باقی ماندن در قدرت دارد امریکا نیز می کوشد به هر قیمت که باشد جنرال راحیل شریف در اریکه قدرت باشد روی این اصل این جنرال چهار ستاره سفر های آشکار و پنهان با ایالت متحده امریکا داشته بر علاوه مقامات نظامی امریکا با  معاونین وزارت خارجه امریکا رئیس استخبارات امریکا ملاقات های داشته است امریکایی ها در تلاش اند تا دوره جنرال راحیل شریف تمدید گردیده احزاب و نهاد های مطرح پاکستان از وی بخاطر ماندنش بحیث لوی درستیز پاکستان پشتیبانی نماید در این نوشته تلاش میگردد تا روی روابط دیرینه ای امریکا و پاکستان روشنی انداخته شود

رونـــد روابـط امریکــــا و پاکستـان از ایجـــاد پـاکــستــان الـی اکنـــون (1947 – 2016 ) که طی مدت زمان فوق الذکر حوادث و انکشافاتی متعددی را در بر می گیرد که این خود الگوی زنده آن مظاهر پنداشته می شود که تنها و تنها بر مصلحت های دو جانبه استوار می باشد و این مصلحت برای تأمین روابط بین المللی بوده می تواند و بس !

همچنان روابط پاکستان و اتحاد شوروی سابق و بعداً با روسیه فدراتیف یا به عباره دیگر جریان روابط پاکستان با جهان دو قطبی دومین رخ سکه را نمایان می سازد. بین دو ابر قدرت بزرگ مصلحت بر سر یک کشور و چانه زنی بالای آن بررسی ذیل را مبنی بر روابط و روند آن آشکار می سازد ، ایجاب می نماید تا تاریخ روابط امریکا و پاکستان را از بدو تاریخ ایجاد کشور متذکره را الی اکنون بر 5 مرحله تقسیم بندی نمائیم.

 

مرحله اول :

 

از تاریخ 1947 – 1953 در جستجوی دوستان در این مرحله صدراعظم پاکستان از امریکا یک بازدید تاریخی را بعمل آورد که این بازدید و تأمین روابط اتحاد شوروی سابق را تحریک نمود که تحلیل گران این مرحله را مرحله جستجوی همکاران و دوستان نام گذاری نمودند .

 

مرحله دوم ( 1954 ) :

 

همبستگی با غرب : این مرحله پیوستن پاکستان را به پیمان های نظامی از قبیل پیمان ناتو و بغداد را بملاحظه می رساند. یکی از شرط های اساسی میثاق متذکره این نیز به شمار می رود که با یکدیگر در عرصه های دفاعی همکاری نمایند . هنگامی که پاکستان مبنی بر شمولیت شان در پیمان های نظامی موافقتنانه مورد نظر را به امضأ رساند در نیروی دفاعی غرب به حیث یک عضو قابل ملاحظه سر برافراشت و غرب نیز به حیث یک همکار ستراتیژیک بوی می نگریستند و این مرحله به نام موافقه امریکا مسمی گردید و ازین لحاظ پاکستان به کشوری مبدل گردید که می تواند از غرب همکاری های بیشتر اقتصادی را بدست آورد.

 

مرحله سوم (1963 – 1971 ) :

 

این مرحله شاهد نبرد های خونین بین هند و پاکستان بوده که جنگ اول در سال 1965 و جنگ دوم در سال 1971 بوقوع پیوست . در جنگ سال 1965 امریکا همکاری نظامی خویش را بالای پاکستان قطع نمود . امریکا از توافق نامه قبلی که با پاکستان عقد نموده بود نیز چشم پوشی نمود امریکا به دلیل اینکه روابط پاکستان با کشور چین توسعه یافته است بناءً روابط شان به سردی گرائید امریکا همواره می کوشید تا پاکستان روابط شان را با چین قطع و راه را به حل بحران ایجاد شده هموار نمایند و در جنگ سال 1971 امریکا مانند گذشته کمک های نظامی خویش را تحت بهانه روابط با چین را بالای پاکستان کماکان قطع نمود و از همین تاریخ به بعد امریکا به پاکستان از زاویه شک و تردید می نگریستند .

 

مرحله چهارم (1973 – 1977 ) :

 

این مرحله بروشنی روابط پاکستان را به امریکا و غرب به یک نوع سردی پیهم و متداوم نشان می دهد این به موجب اینکه پاکستان می خواست تا دوستان سابقه را از دست ندهند و از جانب دیگر دیگران را نیز از خود مسرور نگهدارد. پاکستان پیوسته می کوشید نا روابط ستراتیژکی خویش را با چین ، امریکا و سایر کشور های غربی حسنه نگهدارد و با هیچ یک از جانبین بر خلاف دیگران معامله ننماید با وجود اینکه امریکا از چنین سیاست پاکستان خوشنود نبود ولی اینکه موجودیت پاکستان در منطقه در مقابل بلاک  شرق (اتحاد شوروی) رول عمده را می توان بازی نماید روی همین ملحوظ دست همکاری را به آن دراز می نمود.

 

مرحله پنجم (1978) :

 

درین مرحله فاصله که بین امریکا و پاکستان ایجاد شده بود بکلی از بین رفت و علت این تغیر موضیع زمانی صورت گرفت که اتحاد شوروی بالای افغانستان تهاجم نظامی نمود و پاکستان همه دروازه ها را برخ امریکا بازگذاشت تا امریکا در مقابل تجاوز شوروی علیه افغانستان بدست باز عمل نمایند. در همان زمان امریکا به خوبی می دانست که پاکستان در مقابل نیروی اتحاد شوروی منحیث یک کشور دوست نقش کلیدی را می تواند بازی نمایند.

 

مرحله ششم 11 سپتامبر سال 2001 :

 

درین مرحله اظهارات و تحقیقات امریکا بر بنیاد مصلحت می چرخید وقتیکه امریکا برای پاکستان بنابر اهمیت ستراتیژیکی شان در منطقه محتاج گردد رجال امریکائی پیشکش همکاری های مزید نمودند و سطح دید وادید گراف سعودی خویش را می پیمایند. وقتیکه پاکستان پیشنهاد امریکا را مبنی بر قطع روابط با چین با وجود همکاری های بی حدوحصر را نپذیرفت . امریکا درلحظات اخیر لازم دانست که بعد از سقوط اتحاد شوروی هند می تواند در منطقه نقش دلخواه را ایفا نماید و توان این را نیز دارا می باشد تا در برابر چین استاده گی نماید . ولی وقتیکه حوادث یازدهم سپتامبر کمبود بوقوع پیوست و پاکستان در برابر گروه های مسلح عکس العمل جدی را از خود نشان داد آن موقف قبلی خویش را دوباره احیأ و بدست آورد.

اندکی برگذشته می نگریم وقتیکه در سال 1947 پاکستان در نقشه سیاسی جهان ظهور یافت رئیس جمهور وقت امریکا یعنی (ترومن) به آن اظهار خرسندی نمود و در مقابل محمد علی جناح بانی پاکستان در مقابلب حسن نیت امریکا اظهار آماده گی نمود که کشورش حاضر است با امریکا روابط ستراتیژیکی خویش را توسعه بخشیده و باب جدیدی دوستانه را با امریکا بگشاید.

پاکستان بتاریخ 26/2/1948 اولین سفر خویش را به امریکا معرفی و بعداً اعزام نمود. بتاریخ 4/5/1950 صدراعظم لیاقت علی خان بازدید رسمی خویش را از امریکا آغاز نمود که از جانب مقامات امریکائی با گرمی استقبال گردید این بازدید مدت 22 روز را در بر گرفت و ازین با زدید چنین بر می آید که امریکا تا چه حد به پاکستان به دیده قدر می نگرد  وقتیکه پاکستان با بحران اقتصادی وخاصتاً با قحطی مدهشی مواجه گردید امریکا به میزان 25 ملیون دالر مواد خوراکه و غیره اشیای مورد نیاز را به آن کشور مساعدت نمود. زمانیکه امریکا در سال 1953 مبنی بر جلوگیری توسعه کمونیزم در آسیا تصمیم اتخاذ نمود یگانه کشوریکه نزد امریکا جایگاهی خاصی یافت پاکستان بود که می تواند منحیث دوست منطقوی نقش ارزنده و قابل ملاحظه را به منظور نیل با اهداف امریکائی ها در جنوب شرق آسیا ایفا نمایند.

وقتیکه امریکا پاکستان را منحیث دوست منطقوی قلمداد نمود همزمان به آن از مساعدت های اقتصادی و نظامی خویش به جانب پاکستان پیشکش نمود . مقامات امریکائی چنین وانمود می ساخت که امریکا بر تأمین روابط حسنه با پاکستان بدیده قدر می نگرد. بتاریخ 6/10/1954 اولین محموله امریکائی که حاوی تانک ها ، اسلحه و مهمات بود به پاکستان مواصلت نمود . در سال 1955 امریکا به منظور رشد هر چه بیشتر اقتصاد پاکستان مساعدت 25 ملیون دالری را اعلام نمود و در 16 ماه می همان سال میان امریکا و پاکستان پروتوکول استعمال صلح آمیز انرژی اتومی عقد گردید . در سال 1957 به موجب همکاری های اقتصادی امریکا با هند پاکستان نگرانی خویش را اظهار نمود و خاطر نشان ساخت که همکاری امریکا با کشور هند می تواند بر روابط امریکا و پاکستان سایه افگند در چنین جو سیاسی در بعضی از حلقات پاکستان چنین شایعات پخش گردید که با اتحاد شوروی روابط مجدد احیأ و تأمین گردد . اتحاد شوروی زمینه را مساعد دیده و به پاکستان از همکاری های اقتصادی و نظامی اظهار آماده گی نمود و صفحه جدید باب مذاکره را از پاکستان مطالبه نمود که از جانب پاکستان موارد قبول واقع نگردید . بعد از کودتا مسلحانه که جنرال ایوب خان زمام امور را بدست گرفت . امریکا بلافاصله در همان سال یعنی سال 1958 پروتوکول جدید نظامی را با پاکستان عقد نمود که بموجب آن امریکا مکلف بود تا در برابر تجاوزیکه علیه پاکستان صورت می گیرد به همکاری پاکستان برخاسته و از آن دفاع نمایند .

بتاریخ 7/9/1959 ایزونهاور رئیس جمهور امریکا از پاکستان بازدید بعمل آورد که مدت 2 روز را در برگرفت درین بازدید با جانب پاکستان ابراز همکاری های همه جانبه نموده و وعده هر نوع مساعدت را اظهار داشت . بتاریخ 11/5/1959 جنرال ایوب خان از امریکا بازدید بعمل آورد و با رئیس جمهور کنیدی ملاقات نمود که در ضمن این ملاقات علاوه از همکاری های نظامی و اقتصادی از کنیدی مطالبه نمود تا خط (دیورند ) را به حیث سرحد بین افغانستان و پاکستان به رسمیت بشناسند.

در زمانیکه جنگ بین هند و چین در گرفت امریکا از هند حمایت خویش را اعلام نمود و بالای پاکستان فشار وارد نمود تا با چین هیچ نوع همکاری لوژیستیکی را بعمل نیاورند و از پاکستان تقاضأ نمود تا سرحد پاکستان شرقی (بنگله دیش) را بروی سربازان هندی باز نمایند ولی پاکستان چنین پیشنهاد امریکا را نه پذیرفت و بر خلاف با چین مساعدت های همه جانبه خویش را اعلام داشت. بعد از ختم جنگ هند با چین در سال 1962 روابط امریکا با پاکستان به سردی گراید ولی اندکی بعد روی مصلحت روابط آنها بهبود یافت و بتاریخ 30/3/1964 معین وزارت خارجه امریکا ( فلیس تالبوت )از پاکستان بازدید بعمل آورد و این روابط را به مرحله جدید آن انکشاف داد و بر سر منازعه کشمیر از موقف پاکستان حمایت نمود و وعده همکاری خویش را ابراز داشت و همچنان اظهار نمود که هند حق اشغال کشمیر را نداشته و این منازعه باید از طریق مذاکرات طور صلح آمیز حل و فصل گردد.

بتاریخ 1/6/1965 امریکا سومین محموله همکاری های نظامی و اقتصادی را به پاکستان اعزام داشت که در ضمن از پاکستان تقاضا نمود تا در سیاست خارجی خویش تغیراتی را مبنی بر قطع روابط با اتحاد شوروی را وارد نمایند که پاکستان طبق خواست امریکا بلافاصله راه خویش را جدا نموده و روابط شان با اتحاد شوروی به سردی گرائید. در سال 1965 جنگ میان هند و پاکستان روابط هر دو کشور بار دیگر رو به خرابی انجامید و امریکا به مفاد آن پروتوکول هائیکه در سال 1958 در میان امریکا و پاکستان عقد گردیده بود واقعی نگذاشت و به اصطلاح پاکستان را در نیم راهی گذاشت ولی اتحاد شوروی با آتش بس و متارکه اسرار ورزید و نقش میانجی را در بین کشور های درگیر ایفا نمود. پاکستان در سال 1968 میدان هوائی پشاور را به روی طیارات امریکائی که از آن بدست باز پرویز ها می نمود مسدود نمود. در سال 1971 در جریان جنگ امریکا از همکاری پاکستان ابا ورزید. هنگامی که سربازان هندی خاک بنگله دیش را اشغال نمود امریکا یک نوع خاموشی را در قبال انکشافات جدید منطقه اختیار نمود و در سازمان ملل متحد در مورد

تجاوز هند بالای نیرو های دفاعی پاکستان صرف با پخش اعتراض نامه اکتفأ نمود . زمانیکه بنگله دیش از پاکستان جدا و منحیث یک کشور مستقل خود را اعلام نمود بتاریخ نهم ماه فبروری سال 1972 حکومت رئیس جمهور (نیکسون) اعلام داشت که کشورش آماده است تا در رشد اقتصادی و اعمار مجدد پاکستان همکاری همه جانبه نماید.  

در زمان حکومت ذولفقار علی بوتو روابط هر دو کشور بار دیکر رونق تازه کسب نمود و مساعدت های نظامی و اقتصادی امریکا بوجه احسن صورت می پذیرفت و علاوتاً وعده سپرد که معیاد باز پرداخت قروض خویش را تمدید می نمایند. در سال 1973 صدراعظم پاکستان عازم امریکا گردید تا در بهبود روابط مساعی لازمه را بخرچ دهند در حین ملاقات با صدراعظم پاکستان رئیس جمهور نیکسون خاطر نشان ساخت که کشورش در پهلوی پاکستان غرض همکاری های بیشتر اماده می باشد. بتاریخ 10/10/1974 وزیر خارجه امریکا از پاکستان بازدید بعمل آورد و طی این بازدید از سیاست خارجی پاکستان تائید نمود .

 

مرحله هفتم : از آزمایشات ذروی هند به بعد :

 

وقتیکه در سال 1974 هند با آزمایشات هستوی پرداخت پاکستان نیز چنین وانمود ساخت که در برابر آن بالمثل عمل نمایند و از امریکا خواست تا در مورد زیان های آن در منطقه به مذاکرات بپردازند . صدراعظم ذولفقار علی بوتو از تاریخ چهارم ماه فبروری الی هشتم فبروری سال 1975 به امریکا مسافرت نمود تا مقامات امریکائی را معتقد سازند تا تعزیرات اقتصادی را به پایان رساند که سر انجام بتاریخ 14/5/1975 امریکا تعزیرات اقتصادی را علیه پاکستان خاتمه داد.

بتاریخ 1/3/1976 حکومت پاکستان در ضمن یک قرار داد با کشور فرانسه به منظور تحقیقات اتومی یک اندازه مواد اتومی را بدست آورد که به تعقیب این موافقتنامه وزیر خارجه امریکا (هندری کسنجر ) از پاکستان بازدید نمود و از حکومت پاکستان تقاضأ نمود تا پروگرام هستوی خویش را متوقف نمایند ولی پاکستان تقاضای موصوف را در زمینه نپذیرفت.

بتاریخ 11/3/1976 امریکا تعهد سپرد تا مبلغ 22 ملیون دالر را طور قرضه برای پاکستان تادیه نماید و در عوض از پاکستان تقاضأ نمود تا پاکستان از احداث لابراتوار اتومی خویش امتناع ورزند .

بتاریخ 13/1/1980 اضلاع متحده امریکا به موجب تجاوز اتحاد شوروی علیه افغانستان پاکستان را منحیث دوست و همکار ستراتیژیک تلقی نمود (جیمی کارتر ) اعلان همکاری 400 ملیون کلدار که طیارات نوع  F 16 توأم با سلاح های پیشرفته در آن نیز شامل بوده وعده همکاری نمود.

در سال 1980 (بریجنسکی) مشاور امنیت ملی امریکا عازم پاکستان گردید و به مقامات بلند پایه پاکستان به مذاکره پرداخت موصوف مقامات پاکستانی را به این امر معتقد ساخت که اتحاد شوروی بر خلاف تمام موازین بین المللی علیه افغانستان تجاوز مسلحانه نموده بناءً ضرورت محسوس می گردد تا هر دو کشور (امریکا و پاکستان ) موافقتنامه سال 1959 را عملی نمایند.

بتاریخ 3/10/1980 رئیس جمهور پاکستان جنرال ضیأ الحق از امریکا بازدید بعمل آورد و در مورد همکاری های نظامی از جانب مقامات امریکائی طلب مساعدت نمود که با دلگرمی پذیرفته شد. به ادامه همچو مسافرت ها وزیر خارجه پاکستان (آغا شاهی) نیز به امریکا بنا به دعوت مقامات امریکائی سفر نمود .

بتاریخ 15/5/1981 کنگره امریکا مساعدت های وسیع اقتصادی و نظامی را با پاکستان اعلام داشت و از پاکستان تعزیرات تسلیحاتی را لغو قرار داد و رئیس جمهور (ریگن) وعده همکاری مبلغ 10 ملیون دالر را نیز به جانب پاکستان اعلام داشت.

بتاریخ 15/6/1981 معین وزارت خارجه امریکا به پاکستان سفر نمود که مدت پنج روز را در بر داشت و پروتوکول همکاری نظامی و اقتصادی را به امضأ رساند و بعد از آن مساعدت حاوی مبلغ 300 ملیون دالر را اعلام نمود .

بتاریخ 20/10/1981 مجلس سنای امریکا برای مدت 6 سال تعزیرات وضع شده را علیه پاکستان مورد ملغی قرار داد که بعداً در سال 1997 دوباره بالای کشور متذکره وضع گردید.

بتاریخ 22/11/1982 کشور امریکا فروش 40 پروند طیاره نوع F16  را بالای پاکستان قبولدار گردید .

بتاریخ 8/12/1982 (ریگن ) به جنرال ضیا الحق رئیس جمهور پاکستان دعوت از بازدید به امریکا نمود و طی همین سفر طرفین به ایجاد یک کمیسیون مشترک جهت پیشبرد کار مشترک به توافق رسیدند .

بتاریخ 30/12/1983 وزیر دفاع امریکا به منظور بررسی از نیازمندی های قوای مسلح پاکستان و جنگ جویان افغانی که علیه تجاوز شوروی می رزمیدند از پاکستان بازدید بعمل آورد.

بتاریخ 30/12/1983 امریکا جهت رشد اقتصادی پاکستان مبلغ 13 ملیون دالر مساعدت خویش را اعلام نمود.

به سلسله همکاری های نظامی و اقتصادی امریکا در میان سال های 1987 و 1993 جمعاً به 43 ملیون دالر می رسید.

در سال 1986 صدر اعظم پاکستان محمد خان جونیجو نیز از امریکا بازدید نمود و مساعدت های لازم در عرصه تکنالوژی و کمپیوتر های پیشرفته را از امریکا مطالبه و بدست آورد.

بتاریخ 14/10/1986 وزیر دفاع امریکا از پاکستان بازدید بعمل آورد و در طی همین بازدید موافقتنامه نظامی را به منظور سرکوبی قوای مهاجم شوروی بالای افغانستان را به امضا رسانید.

بتاریخ 6/1/1987 حکومت امریکا با پاکستان مبلغ 42 ملیون دالر همکاری اقتصادی را برای سال 1988 اعلام نمود.

بتاریخ 18/4/1987 وزارت خارجه امریکا به منظور روابط خارجی خویش 420 ملیون دالر مساعدت را به پاکستان اعلام  داشت .

بتاریخ 20/4/1987حکومت امریکا موافقه نمود تا طیاراتیکه دارای سیستم مجهز و پیشرفته را دارا باشد به جانب پاکستان تحویل دهند. ولی در ماه می همین سال جانب امریکا از تعهد فوق الذکر شانه خالی نموده و در عوض با طیارات نوع (ایکس) که پیلوت ها و عمله تخینکی آن امریکائی باشد تا سربازان روسی را بدرستی تحت مراقبت قرار دهند توافق نمود.

بتاریخ 21/9/1987 مجلس سنای امریکا به سلسله همکاری های نظامی و اقتصادی مبلغ 420 ملیون دالر را با پاکستان اعلام نمود.

بتاریخ 1/1/1989 امریکا موافقه نمود تا 8 پروند طیاره را  بالای پاکستان بفروش رساند. در همین سال صدراعظم پاکستان بینظیر بوتو برای اولین بار از امریکا برای مدت 8 روز بازدید روانه امریکا گردید. بتاریخ 14/3/1989 کنگره امریکاه فیصله نمود تا 6 پروند طیاره نوع

F 16  را بالای پاکستان به فروش رساند ولی بعد از فرو پاشی اتحاد شوروی روابط هر دو کشور اندک اندک به طرف سردی گراید . در سال 1990 امریکاه مساعدت سالانه که 420 ملیون را احتوا می نمود به 203 ملیون در سال تنزیل نمود. بتاریخ 11/6/1991 رئیس پارلمان پاکستان وسیم سجاد از امریکا بازدید نمود و طی این بازدید از مقامات امریکائی خواستار گردید تا امریکا برای بار دوم همکاری های افتصادی و نظامی را با پاکستان آغاز نماید ولی جانب امریکائی مساعدت های خویش را مشروط بر قطع برنامه های هستوی پاکستان قرار داد و خواستار قطع فوری برنامه هستوی پاکستان گردید در سال 1991 معاون وزارت خارجه امریکا عازم پاکستان گردید تا معلوم نماید که پاکستان پروگرام هستوی خویش را متوقف ساخته یا چطور ولی جواب مقامات پاکستانی در زمینه چنین بود که پروگرام هستوی پاکستان برای مقاصد صلح آمیز و امنیت ملی کشور راه انداخته شده و بس! در سال 1992 رئیس جمهور بوش (بوش اول ) چین اظهار نمود که کشورش خواستار است تا به میزان 30 ملیون دالر اسلحه را بالای پاکستان بفروش رساند. بتاریخ 1/10/1992 مجلس سنای امریکا اظهار داشت که از این به بعد تعزیرات اقتصادی بالای پاکستان به پایان رسید. بتاریخ 13/11/1992 یک هئیت امریکائی عازم پاکستان گردید تا از چگونگی مسئله کشمیر و لابراتوار های اتومی با مقامات پاکستانی داخل مذاکره شوند هیئت متذکره از مقامات پاکستانی مطالبه نمود با آنها اجازه داده شود تا از لابراتوار های اتومی پاکستان بازدید نمایند و آن را از نزدیک مشاهده نمایند که آیا پاکستان واقعاً دارای بمب اتمی تحت نام بمب اتمی اسلامی هستند یا خیر ؟

مساعدت های امنیتی بین هر دو کشور :

مساعدت های مشترک امنیتی و بطور خاص تسلیم دهی اسلام گرایان افغان و عرب بین دو کشور در سال 1993 در زمان حکومت نواز شریف آغاز و الی حکومت بینظیر بوتو ادامه داشت .

حوادث یازدهم سپتامبر:

حوادث یازدهم سپتامبر با اهمیت پاکستان بیش از پیش افزود و پاکستان نیز در ائتلاف بین المللی علیه تروریزم و شبکه القاعده بر سرکردگی امریکا نقش اساسی و ارزنده خویش را ایفا نمود پاکستان رد تعقیب و گرفتاری طالبان و اعضای شبکه القاعده و گشایش دفاتر در شهر های بزرگ پاکستان برای استخبارات مرکزی امریکا یعنی (C.I.A) در اوایل یک تعد کار های را بخاطر اعتماد سازی انجام داد که باعث خوشنودی مقامات امریکائی گردید . پاکستان به سلسلیه همکاری های خویش در مورد محو کامل تروریزم و شبکه القاعده میدان های هوائی سند ، پنجاب و بلوچستان را در اختیار قوای هوائی امریکا قرار داد. در پاکستان تحلیل گران سیاسی بدین عقیده بودند که برای امریکا از دوستی مصلحت ذاتی خویش دارای اهمیت بوده و روی همین دلیل برای مصلحت ذاتی از راه همکاری های اقتصادی نزد پاکستان پیش آمدند . مقامات پاکستانی در زمینه اظهار می داشتند که پاکستان از جانب هند تحت تهدید قرار دارند روی همین ملحوظ با امریکا همکاری نمود تا از تهدید هند برای خود نجات دهند. ولی در عین حال پاکستان دوست دیرینه خویش یعنی چین را از دست نداد و همزمان روابط خویش را با آن کشور کماکان حفظ نمود. با این همه مسایل فکر میشد پاکستان ناگزیر است تا با همکاری های خویش در چارچوب ائتلاف ضد تروریزم و شبکه القاعده با امریکا همکاری نماید در غیر آن به مشکلات جدی مواجه خواهند گردید . با عقد موافقتنامه اخیر ستراتیژیکی که میان ایالات متحده امریکا و هند به وجود آمد  پاکستان بار دیگر در اضطراب شدید قرار گرفت و نگرانی های خویش را مکرراً به موجب اینکه بیلانس دفاعی میان هند و پاکستان بر هم خورد اظهار داشت و اکنون به صراحت مشهود است که روابط میان پاکستان و ایالات متحده امریکا به سردی می گراید این در حالیست که پاکستان در ائتلاف بین المللی علیه تروریزم تحت قیادت ایالات متحده امریکا در ظاهر به فعالیت های خویش ادامه می دهند از سوی دیگر با امضا رساندن موافقتنامه ستراتیژیک میان افغانستان و ایالات متحده امریکا قرائین نشان می دهند که پاکستان در صدد آن است تا متحدین منطقوی و جهانی جدیدی را جستجو نماید که آن اغلباً چین خواهد بود

 

مرحله هشتم : 2016

بارک اوباما رئیس جمهور امریکا در جریان انتخابات گذشته به مردم امریکا وعده سپرده بود که جنگ عراق را پایان می بخشد و همه سربازان را از افغانستان فرامی خواند؛ نامبرده این گفته هایش را  بار بار در سطح ملی و بین المللی تکرار کرده است در دوران حاکمیت حامد کرزی امریکایی ها تلاش داشتند تا قرار داد امنیتی را با افغانستان امضا نماید ولی آقای حامد کرزی بخاطر عدم ضمانت امریکایی ها بخاطر آوردن صلح باید میدادند تا آخر حاکمیت خویش این قرار داد را امضا نکرد اطلاعات وجود دارد که

در 5 جنوری 2014، رییس جمهور کرزی 11 نامزد ریاست جمهوری را به نان چاشت دعوت نموده بود؛ آقای داکتر  عبدالله عبدالله در جریان این ضیافت آشکارا از آقای کرزی خواسته بود: این مسوولیت شماست که پیمان امنیتی را با امریکا امضاء نمایید؛ همچنان داکتر اشرف غنی رئیس جمهور موجود نیز گفته بود که امضای این پیمان به نفع مردم و کشور ماست؛ بنابراین، بهتر است که امضاء شود؛ استاد سیاف سکوت اختیار نموده بود و اشاره ای نکرده بود.  

رییس جمهور کرزی در مجلسی که 11 کاندید و معاونان آنان حضور داشت، در این مورد ابراز داشت: آنچه را که داکتر عبدالله عبدالله آشکارا بیان داشت، داکتر اشرف غنی ناتمام گفت تا زمانی که اطمینان حاصل نکرده ام، پیمان امنیتی را با امریکا امضاء نمی کنم. در روز های نخست ایجاد حکومت وحدت ملی قرار داد امنیتی امضا شد ولی نا امنی ها تا هنوز پا برجاست

در حال حاضر، امریکا بدون اینکه به دیدگاه افغان ها، علمای دینی، روشنفکران وقعی بگذارد، تنها مبنی بر دیدگاه  چند تن افغان غربگرا به پایه ریزی سیاست هایش در قبال این کشور می پردازد؛ از همین رو است که هر راهکارش محکوم به شکست است. گرچه از چندی بدینسو روابط امریکا و پاکستان خیلی دوستانه بنظر نمی رسد اما به باورنویسنده

روابط امریکا و پاکستان تابع نیازهای منطقوی امریکا به داشته‌های پاکستان از یک سو و نیازهای اقتصادی ، امنیتی و سیاسی پاکستان به امریکا و مجموعه کشورهای غربی همسو ، از سوی دیگر بوده است.
روابط امریکا و پاکستان در طول بیش از 6 دهه که از تاسیس کشور پاکستان می گذرد، همواره تابع نیازهای منطقوی امریکا به داشته‌های پاکستان از یک سو و نیازهای اقتصادی ، امنیتی و سیاسی پاکستان به امریکا و مجموعه کشورهای غربی همسو ، از سوی دیگر بوده است.

در طول جنگ سرد ، پاکستان شریک راهبردی امریکا برای سد کردن راه نفوذ شوروی سابق به آبهای گرم جنوب بود. بعد از پایان جنگ سرد، پاکستان با بی‌اعتنایی امریکایی‌ها مواجه شد و این بی‌توجهی تا زمان حمله شوروی سابق به افغانستان ادامه یافت.

امریکا به منظور جبران شکست ویتنام و زمین‌گیر کردن شوروی سابق، جنگ افغانستان را آغاز کرد. با آغاز جنگ افغانستان بار دیگر پاکستان من‌حیث شریک راهبردی امریکا در کمک و تاثیر گذاری بر مجاهدین مورد توجه واشنگتن قرارگرفت.

بعد از شکست و خروج شوروی سابق درافغانستان، باردیگر اهمیت پاکستان نزد امریکایی‌ها کاهش یافت و تنها حادثه 11 سِپتِمبر و حوادث بعد از آن توانست امریکا را مجدداً متوجه اهمیت فراوان پاکستان کند.

از آن زمان تا کنون، پاکستان و امریکا درگیر در بحران افغانستان و جنگی که مبارزه با تروریزم نامیده شد و نیز درگیر روابطی شدند که یک سوی آن نیاز و سوی دیگر آن بی‌اعتمادی بوده است .

مردم کشورمان به سیاست پاکستان در رابطه با افغانستان پالیسی دوگانه می‌گویند. .

مردم کشورمان همواره سعی داشته‌اند که امریکا را مجاب کنند که پاکستان بخشی از راه حل نیست بلکه بخش عمده مشکل افغانستان است. این باور که به امریکایی‌ها و افغان‌ها منتقل شده، موضوعی است که در طول سال‌های حضور امریکا در منطقه، برای آنها مشخص شده است. این تفکر الگویی از روابط توام با نیاز و بی اعتمادی طرفینی را، بین امریکا و پاکستان برقرار کرده است.

اخیرا نمونه‌ای دیگر از این الگوی روابط دو جانبه در روابط دو کشور، نمایان شد که با اطمینان می‌توان گفت همان طور که اولین نمونه نبوده ، طبیعتا آخرین آن هم نخواهد بود.

توقف کمک مالی امریکا به پاکستان و چالش در روابط دو کشور

در تاریخ 14-2-95 ، «جان‌ کربی» سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرد پاکستان باید خودش پول خرید طیارت جنگی اف 16 را فراهم کند.

وی افزود: پیش از این کنگره امریکا فروش جنگنده به پاکستان را تأیید کرده بود اما در حال حاضر خود پاکستان باید مبلغ مورد نیاز برای این معامله را تهیه کند و بدون رضایت کنگره بودجه‌ای برای این کار تعین نمی‌شود.

سخنان سخنگوی وزارت خارجه امریکا در مورد کمک نظامی 742 ملیون دالری به پاکستان بود که 430 ملیون دالر از آن به تأمین بخشی از هزینه خرید طیارات جنگی اف 16 مربوط می‌شد.

کنگره امریکا پا را از این هم فراتر گذاشت و فروش جنگنده به پاکستان را مشروط به آزادی شکیل آفریدی کرد. آفریدی متهم است با اجرای پروگرام جعلی واکسیناسیون پولیو یا فلج اطفال محل اختفای بن لادن در ابیت‌آباد پاکستان را برای امریکایی‌ها مشخص کرده است.

جنرال «جان نیکلسون» قومندان ناتو در افغانستان هم در اظهار نظری که در واقع نوعی بیان علت رفتار امریکا تلقی می‌شود، گفت: پاکستان حاضر نیست صادقانه علیه شبکه حقانی وارد عمل شود.

وی افزود: امریکا نگران این است که پاکستان پروگرام سلاح هسته‌ای خود را گسترش ‌دهد و ممکن است این سلاح‌ها را در اختیار شبه ‌نظامیان افغانستان خاصتاً شبکه حقانی قرار دهد.

چوهدری‌نثارعلی‌خان» افزود: مقامات امریکایی باید یاد بگیرند که چگونه درباره یک کشور مستقل اظهار نظر کنند. وی همچنین گفت : دونالدترامپ از نقش پاکستان در زمینه مبارزه با تروریزم بی‌خبر است. وی با ناچیز خواندن کمک‌های امریکا به پاکستان گفت: نمی‌توان در ازای کمک‌های ناچیز مالی، پاکستان را تهدید کرد.

وزارت امور خارجه امریکا در گزارشی اعلام کرد: بیشتر اعضای کنگره این کشور حاضر نیستند با ادامه کمک مالی به پاکستان موافقت کنند و دولت اوباما باید به درخواست آنها عمل کند. سرتاج عزیز مشاور امور خارجی نخست وزیر پاکستان طی سخنانی در مشرانو جرگه این کشور گفت: روابط این کشور با امریکا از 3 ماه پیش به حالت تعلیق درآمده و مسایلی همچون به توافق نرسیدن درباره همکاری هسته‌ای و تحویل ندادن شکیل آفریدی منجر به تنش در روابط دو کشور شده است.

وی در ادامه گفت: کنگره امریکا تحت تأثیر لابی هند قرار گرفته و تلاش می‌کند اوباما رییس جمهور این کشور را از کمک مالی به پاکستان منصرف کند. رضا ربانی رییس مشرانو جرگه پاکستان نیز در اظهاراتی صریح اذعان کرد که روابط پاکستان با امریکا نامتعادل و غیر عادلانه است که به عاملی برای تأمین منافع واشنگتن تبدیل شده و در این خصوص منافع اسلام‌آباد در نظر گرفته نمی‌شود.

** الزامات امریکا برای ارتباط با پاکستان

سوای این اظهارات نسبتاً تند طرفین به نظرمی‌رسد اصل قضیه چیز دیگری است.

امریکا اکنون در افغانستان در وضعیتی قرار گرفته، که نه توان پیروزی قاطع بر مخالفان دولت کابل را دارد و نه می‌تواند بعد از پانزده سال تحمل مصارفی سنگین در افغانستان بدون هیچ دستاوردی، از این کشور خارج شود و همه چیز را به حال خود رها کند. امریکا به شدت، نیازمند راه‌حل آبرومندانه‌ای برای بحران افغانستان است.

این نیازمندی امریکا در شرایطی بیشتر رخ می‌نمایاند که در ماه‌های آینده، انتخابات ریاست جمهوری این کشوربرگزار خواهد شد. در این انتخابات حزب دمکرات حاکم بر کاخ سفید، در رقابت با جمهوری خواهان، که با کاندیدایی هنجارشکن جنجالی و متفاوت نظر بخش گسترده‌ای از افکار عمومی امریکا را به خود جلب کرده‌اند، نیاز به ارائه کارنامه‌ای قابل قبول در زمینه‌های مختلف دارد.

دمکرات‌ها که مایلند یک دوره چهار ساله دیگر نیز در کاخ سفید بمانند، نیازمند ارائه کارنامه موفقی برای خود در همه زمینه‌ها، از جمله چالش‌های کنونی و درگیری‌های مزمن در خاورمیانه هستند.

تلاش دمکرات‌ها برای به نتیجه رساندن پرونده سوریه، خاتمه دادن به بحران یمن، ایجاد صلح میان طالبان و دولت کابل و نظایر آن در همین راستا قرار دارد.

در پرونده صلح طالبان با دولت افغانستان، مهمترین مشکل امریکا، همان کسی است که شریک و هم پیمان این کشور در مبارزه با تروریزم می‌باشد. برای حل پرونده جنگ افغانستان امریکا ناگزیر است به شریک خود یعنی پاکستان مراجعه کند.

پاکستانی‌ها در سیاستی دوگانه که بعد از 11 سِپتِمبر با شدت و ضعف دنبال کرده‌اند، هم شریک امریکا هستند و هم مهمترین عامل دوام و بقای نیرویی به نام طالبان افغانستان.

امریکایی‌ها در یکی دو ماه اخیر، با ورود پاکستان به روند صلح چهارجانبه و وعده جدی مسئولان این کشور به کشاندن طالبان به پای میز مذاکره، امیدوار بودند که شاید بحران 15 ساله افغانستان به پایان خوشش می‌رسد و اوباما می‌تواند در رقابت‌های انتخاباتی، یافتن الگویی برای حل مناقشه در افغانستان و مذاکره با طالبان را من‌حیث برگ برنده، رو کند.

پاکستانی‌ها که به خوبی از نیازهای امریکا به پاکستان خبر دارند و حوصله فراوان در این بازی‌ سیاسی، ضمن پاسخگویی به اتهامات امریکایی‌ها بر فعالیت‌های آشکار خود از جمله عملیات ضرب عضب که علیه تروریست‌ها در جریان است تاکید دارند و نیمه پنهان این عملیات‌ها را نیز با پیچیدگی کامل و استادانه هدایت می‌کنند و اتهامات امریکا را منکر می‌شوند.

حال سئوال اینجاست که در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد. قبل از پاسخ به این سئوال و برای درک بهتری از موضوع به یکی دو نمونه از موارد چالش برانگیز در روابط دو کشور در طول سالیان گذشته اشاره می‌کنیم :

امریکا برای تداوم حضور در افغانستان نیازمند مسیر پاکستان برای تدارک نیروهایش است. انتخاب مسیرهای جایگزین از طریق شمال افغانستان، خصوصا پس از بحران اوکراین، برای امریکا مقدور، مطمئن و مقرون به صرفه نیست.

امریکا می‌داند که پاکستان با سابقه کار بیش از سی ساله با گروه‌های شبه‌نظامی افغانستان و شناخت و نفوذ گسترده در میان آنها، از قدرت تاثیر گذاری فراوانی در بحران این کشور برخوردار است. حتی اگر امریکایی‌ها، بخواهند بدون پاکستان بحران افغانستان را به نقطه مطلوبی هدایت کنند، در صورت عدم تامین نظر پاکستان، از قدرت تخریبی آن کشور در افغانستان در امان نیستند.

پاکستان نیز با داشتن اقتصادی ضعیف و همسایه‌ای قوی نظیر هندوستان نیازمند داشتن رابطه‌ای مناسب با امریکاست، بنابراین هیچگاه و در هیچ دعوایی به اصطلاح تا آخر خط نخواهد رفت و با صبر و حوصله مثال زدنی و قدرت مدیریت درونی و کار گروهی که عمدتا با مدیریت اردوی ملی انجام می شود، دیر یا زود امتیاز لازم را خواهد گرفت و نظر امریکا را هم جلب خواهد کردتا منافع دراز مدت خود را تأمین کند.

اینگونه چالش‌ها در روابط دو کشور، که هر از چند گاهی رخ می‌نماید، با تاثیرپذیری از نیازهای دو سویه، پس از مدتی، حل می‌شود و دو شریک با درک ناچار بودن در ادامه همکاری، به نحوی دعوا را خاتمه می‌دهند.