بگــذار بـگــویـم : هــارون یــوســفــی

بگذار که از مردم چوتار بگویم

از مردمِ بی رحم و سیه کار بگویم

ازآن که همه ثروت ما برده به یغما

اینجا همه را کرده بدهکار بگویم

ازقلتِ درس و قلم و کاغذ و دیوات

از کثرتِ تف دانی و ایزار بگویم

از مرگِ گلِ نسترن و لاله و سنبل

از سرزدنِ هر خس و هر خار بگویم

بگذار بگویم که چه کس کُشت- وطندار!

از ماتمِ این قومِ عذادار بگویم

از لوده گی و ساده گیِ حاکمِ این شهر

از بزدلیِ رهبر و سرکار بگویم

بگذار بگویم که چه سان کابل ما را

کردند به خمپاره چو آوار،بگویم

القصه اگر سال دگر فوت نکردم

از عاقبتِ مردمِ غدار بگویم

هارون یوسفی

لندن:17 اکتوبر 2012