گذر خوابگاه : احسـان واصـل

 این گذر در عقب مسجد پل خشتی و کاه فروشی، سرای محمد قومی (مامد قومی) بعدها سرای شهزاده (شازده)*. متصل به باغ عمومی قدیم یا چارباغ که فعلاً در آن محل سرای های تجارتی و آپارتمان‌ها آباد گردیده، واقع شده است. این گذر با باغبان کوچه، تیلی کوچه، کاه فروشی، چنداول و کوچه کتاب‌فروشی و پخته فروشی (قبل از کشیدن جاده میوند و اعمار سرای ها) از طریق دالان‌ها و دیودیوی های تنگ و تاریک ارتباط داشته. موقعیت فعلی این گذر در غرب مسجد پل خشتی بین سرک مندوی و جاده میوند است. منازل و خانه‌های این گذر به ارتفاع تا ده متر می‌رسیده. دوکتور اکرم عثمان (1937-2016) که در گذر خوابگاه زندگی نموده است در سال ۱۳۴۸ در داستانی بنام (مرجانی از خوابگاه) محل را چنین به معرفی می‌گیرد: «خوابگاه گذری از گذرهای بسیار قدیم کابل است. سال‌ها پیش خانۀ ما که دیوارهای به بلندی چندین قد آدم داشت و بی‌شباهت به چاهی نبود، در این گذر واقع شده بود… ستاره گان از درون چاه نمود دیگری داشتند و برف‌ها و باران‌ها به گونه‌ها و جلوه‌های دیگری می‌باریدند.»

 در گذشته‌ها به روایت تاریخ جویی که از پل هارتل موازی به بالاجوی کشیده شده بود با الهام از بالا جوی که در دامنه کوه بود آن را پایین جوی یا جوی خطیبان هم می‌گفتند که در زمان شاه جهان حفرشده بوده و پس از آبیاری باغ جهان آرا از این گذر می‌گذشته که فعلاً آثاری از آن نمانده است.

 در مورد باغ جهان آرا پوهاند عبدالاحمد جاوید (1927- 2002) در یکی از مصاحبه‌های خود چنین یادآور شده است: «باغ جهان آرا را به نام جهانگیر و همچنان به نام جهان آرا دختر کلان شاه جهان منسوب کرده‌اند. البته باغ شهرآرا به نام شهر بانو دختر ابو سعید، عمه بابر است. این دو باغ در دو طرف دریای کابل از پل هارتل تا باغ عمومی، باغ مستورات و قسمتی از چنداول را دربر می‌گرفت. دو چنار بزرگ باغ جهان آرا در محوطه سفارت شوروی سابق [فعلاً تعمیر بیمه مأمورین] تا همین سال‌های اخیر موجود بود. نام یکی از آن‌ها فرح بخش و دیگری سایه بخش بود. همایون فرمان عفو مالیات کابل را روی سنگی نقش کرده بود که در همین جا قرار داشت. شهر آرای امروزی از عهد امیر حبیب الله سراج است که نام قدیم آن تپه ماران بود.»

 تبدیل اسعار برای اولین بار در کابل توسط صرافان هندو (لکمی چند، امریک چند، مهرچندورما، بولدناتهـ) و نماینده د افغانستان بانک به اسم محمد عثمان که مردم او را آغه لاله می‌گفتند از خوابگاه (سرای مامد قومی) شروع شد که بعدها صرافان یهودی (ملا موسی، ملا جبرئیل و ملا اسحق) جای صرافان هندو را گرفته و تعین نرخ اسعار را در سرای شازده (شهزاده) پیش می‌بردند. مسجد این محل را بنام (آقا برادر) یاد می‌کردند و دکان‌های محل محدود به چند دکان بقالی، نانوائی، زغال فروشی و قصابی بود به نسبت اینکه در اطراف این محل گذرهای بزرگ‌تر واقع شده بود مردم ضروریات خود را از آنجاها بدست میاوردند.

 گذر تیلی کوچه:

 این گذر در بین بازار کتاب فروش، پخته فروشی، کاه فروشی و در جوار گذر خوابگاه قرار داشت که با کشیدن جاده میوند از این گذر فعلاٌ یک کوچه و راه به‌طرف کاه فروشی باقیمانده است که راه خیلی‌ها ناپاک بود. در گذشته‌ها جهازهای تیل کشی در همین محل قرار داشت که از زغر، کنجد، شرشم و پنبه دانه تیل (روغن) استخراج می‌کردند. مردمان گذرها و محل‌های مختلف کابل و اداره‌های حکومتی تیل (روغن) مورد ضرورت تنویر و خوراکه خود را از همین محل بدست میاوردند و به همین سبب هم بنام تیلی کوچه یاد می‌شد. باید متذکر شوم که اکثر خانواده‌ها در آن زمان‌ها از “روغن زرد” یا روغن حیوانی استفاده می‌نمودند و استفاده از روغن‌های نباتی را “عار” می‌دانستند. ماهی، جلبی، پکوره و سایر خوراکه های که در دکان‌ها و روی بازار تهیه می‌شد در روغن نباتی سرخ و بفروش می‌رسید. سرای و دکان‌های روغن و برنج از همان گذشته‌های دور در همین قسمت که بنام مندوی یاد می‌شد موجود بود که بعد از تخریب منازل کهنه و تعمیر سرای ها و دکان‌ها، به یک مرکز تجارتی شهر کابل مبدل شد. روغن فروشان مردمان شهرها و ولایات بخصوص بامیان و هزاره جات بودند که روغن زرد را در مشک‌ها برای فروش میاوردند ولی برنج فروشان از جمله مردمان قدیم کابل بشمار می‌روند.

 چون گذرهای کتاب فروشی، تیل فروشی، کاه فروشی و پخته فروشی که احتیاجات اولیه آن زمان‌ها بود در پهلوی هم قرار گرفته بودند همین قسمت شهر به محل تردد و رفت و آمد مردم و خریداری مواد اولیه (مندوی) تبدیل شده بود. در تیلی کوچه دکان‌های برنج فروشی، روغن فروشی، بنیه گری، ارزن فروشی، دکان‌های خشکه‌بار، قصابی، کله پزی، چپلی کبابی (حسن جرمن)، مهر کنی، شیر فروشی، ترکاری و سبزی‌های تازه، زرگری، بوجی فروشی، نانوائی، صابون فروشی، سلمانی و غیره موجود بود که مردم گذرهای همجوار هم از این دکان‌ها به‌منظور خریداری مواد مورد ضرورت خود استفاده می‌نمودند.

 گذر توپچی باغ:

 در قسمت‌های گذشته هم تذکر داده شد که محله‌ها، گذرها و کوچه‌های شهر کهنه کابل چنان باهم نزدیک و در جوار هم ساخته شده بودند که تفکیک یک گذر از گذر دیگر را همان ساکنان محل بهتر و خوب‌تر می‌دانستند. گذر توپچی در میان گذرهای گاه فروشی، باغبان کوچه، تیلی کوچه و خوابگاه قرار داشت. از کوچه متذکره فعلاً اثری نیست ولی اگر از مندوی در یک راه باریک به‌طرف قبر تیمور شاه برآمده باشید همین جا یک سر کوچۀ توپچی باغ است که انجام آن را الی اخیر سرک مندوی که به سرک «سایه رخ» و دکان‌های سیمساری و زرگری می‌رسد، ختم می‌شد. مأموریت سمت مندوی هم در گذر توپچی باغ قدیم قرار دارد. «در گذر توپچی باغ دو صنعت “گلیت کاری و شیشه سازی” وجود داشته که قبلاٌ در افغانستان وجود نداشت. این صنعت توسط عبدالخالق خان، فضل الحق خان و محمد ابراهیم نامان در منازل شخصی‌شان به شکل بسیار ابتدائی پیش برده می‌شد که انواع چوری‌ها بوتل‌های خورد و کلان و نازک که یک نوع آن را بنام (کتابی) یاد می‌کردند تهیه و به بازار عرضه می‌نمودند.» در این محل خانمی به ساختن عطر گلاب مصروف بوده که بوتل‌هایش را شیشه سازان محل تهیه می‌کردند و عطر آن در بازار کابل بفروش می‌رسید، این خانم در محل بنام خاله عطری شهرت داشت.

 _____________________________________

 – (*) مرحوم عثمانی از زبان پسر شهزاده عبدالعزیز آورده است که: «سرای محمد قومی که بعدها توسط پدر مرحومم شهزاده عبدالعزیز خریداری شد، اما چون از ابتدا بنام محمد قومی مشهور بود به همان نام یاد می‌شود. این سرای یک دروازه دارد که از طرف سرایدار حاجی کاکا شهنواز از طرف صبح باز و شب‌ها بسته می‌شد.                                                      – مأخذ: کابل در گذرگاه تاریخ ۱۳۶۶- مصاحبه پوهاند جاوید، کوچه‌ها و گذرها…عثمانی، سایت افغانستان فردا شاه محمود محمود، سایت فردا و یادداشت‌های شخصی.