پاسبان وطـن :مـختـار دریـا

مختار دریا

بر سنگ سنگ و خاک وطن پاسبان شوید

بر دشمنان میهن ما بی امان شوید

برخیز هموطن که وطن میرود ز دست

بنیان کَن نهال تعصب ز جان شوید.

تاراجگر چرا ببرد هست و بود تان؟

همسنگرانه همسخن و همزبان شوید

باری ز روی حس. بشر دوستی شبی

جویای حال مردم آتش بجان شوید 

جز نان قاق و کاسه ی آبی نباشدش

بر سفره ی فقیر وطن مهمان شوید

تاکی نظاره گر به چپاوالگران شویم؟

بر خیل بد سگال. یل جان ستان شوید

زولانه ی نفاق به نیروی همدلی

بشکسته، شیر شرزه ی افغانستان شوید

چون نان او گرفته دغلباز روز گار

بردارش آورید و. بهم مهربان شوید

بیگانه هیچگه. نکند رحم بر شما

نی چاکرانه همره ی بیگانگان شوید

با خون دشمنت بزِدا لکه ی نفاق

چون اختران بدامن این آسمان شوید

یاد وطن چوکرد قلم خون گریست دوش

پیکار گر براه وطن قهرمان شوید

دریا. خروش همدلی اش شعله ور شده

برفرق شعله تاخته شور افگنان شوید 

مختار دریا 18 جنوری2017 کانادا