قصیده مشهور از حکیم ناصر خسرو قبادیانی

ای عزیزان شور و غوغا در جهان خواهد گرفت
فتنه و غم در زمین و آسمان خواهد گرفت
امر از تاب ظلالت سرنگون خواهد شدن
درد ها روی زمین و آسمان خواهد گرفت
نام و ناموس از خلایق بر طرف خواهد شدن
بی حیائی در میان مردمان خواهد گرفت


مردم از دست زن بد فعل میگردد زبون
زن ز هر بازار با غیر روان خواهد گرفت
اختیار مردمان خواهد شدن در دست زن
او دگر نامحرمی را مهربان خواهد گرفت
پادشاهان را شود عدل و مروت بر طرف
تا بگردون ناله و آه و فغان خواهد گرفت
نسل یعقوب هم زدنیا بر طرف خواهد شدن
خشکی و تنگی همه از اب و نان خواهد گرفت
از جهان یکدل نمیبینم که باشد شادمان
شور و غوغا در میان مردمان خواهد گرفت
چون ز هجرت نهصدو نه سال و نه ماه بگذرد
راستی را در جهان راز نهان خواهد گرفت
بعد از آن شاهی کند فرزند او پنجاه سال
کرۀ روی زمین و آسمان خواهد گرفت
بر زمین دانه نریزد دور او در هفت سال
بعد ازان فیض برحمت در جهان خواهد گرفت
عاقبت نیکان بزاری غم کند او را اگر
محنت عصیان رۀ پیر و جوان خواهد گرفت
پشه میگردد بدور شمع روی کردگار
او دگر جا سوی آن دارالجنان خواهد گرفت
مردمان از جنگ و از پیکار ماند آخر وروز و شب
خنگ دیده نیزه و تیر و کمان خواهد گرفت
لشکر دجال از هر گوشه سر خواهد کشد
سختی عالم اندرین وهم و گمان خواهد گرفت
راز و مخفی این سخن از خارجی از ناصبی
این سخن را مردمان نکته دان خواهد گرفت
مردم عالم همه لرزند چون برگ درخت
نو بهار از مردم عالم خزان خواهد گرفت
یک صدای ناگهان از گنبد گردون زند
زان صدا ناله و مرگ ناگهان خواهد گرفت
گنج تنهائی بگیر و از خلایق دور باش
زان که در عالم غم آخر زمان خواهد گرفت
خلق در آه و فغان افتاد از دست اجل
چون ز خوف از پیش آن کاروان خواهد گرفت
یک جوان سرو خط پیدا شود با سی هزار
مکر عالم از کران تا زیگران خواهد گرفت
تا حد بلخ و بخارا و خراسان و عراق
تا حد مغرب زمین آن نو جوان خواهد گرفت
بز و آهو و گرگ به صحرا در چرا خواهند شدند
کبک با شهباز و شاهین آشایان خواهد گرفت
نوجوان دو جهان از جهان بیرون روند
محنت و غم جان پیرو ناتوان خواهد گرفت
بازگرد از کبر و گمراهی اگر خواهی نجات
ورنه مرگ ناگهان از حد روان خواهد گرفت
گرگ خواهد بود با گوسفندان اندر چرا
گوره خر با صد ها شیر ژیان خواهد گرفت
بعد ازان گویم ز فضل حق تعالا گوش دار
نسل اهل مرتضی صاحب قران خواهد گرفت
یا الاهی کن نصیب مومنان سیمای او
نور روشن از زمین تا اسمان خواهد گرفت
سال خنزیر ناگهان در غیر آن ماه ربیع
این جهان را مهدی آخر زمان خواهد گرفت
حضرت عیسی فرود آید ز چهارم آسمان
لشکر دجال را با نوک سنان خواهد گرفت
بار گردد افتاب اندر به مغرب هر زمان
چرخ هر دم پیش آن اندر کمان خواهد گرفت
از کلام و از حدیث مصطفی این گفته ام
که عجایب ها که در آخر زمان خواهد گرفت
مهر اهل مصطفی و حب و اولاد علی
نقش اهل خارجی از حد روان خواهد گرفت
ناصر خسرو نه نادان است ، ز دانا کم مدان
اهل دانش این سخن در گوش جان خواهد گرفت .
.ختم