کوتاه نگرشی به زبان اوستایی Awestaye: دکتور حمید الله مفید

زبان اوستایی از پیشینه ترین زبانهای هندواروپایی است و به گفتاورد برخی دانشمندان این زبان بر می گردد ، به نیا و یا مادر زبانهای پارااوستایی و وویدایی و هندو اروپایی .(۱)  در این  زبان  اثار گرانبهای چون : گاتها ، اوستا، خرده اوستا ، وندیداد و دیگر اثار    نگارش یافته اند.  جایگاه پیدایش این زبان بدون شک به روایت انتکتل دوپرون اوستا شناس نامور جهان سرزمین بلخ و مناطق اطراف آن می باشد و آن را زبان بلخی نیز گفته اند.

نخستین اثر در زبان اوستایی ، کتاب گاتها یا گاث های اشور زردشت است ، که به زبان کهنه و پیشین اوستایی  نگارش یافته است .

زردشت به روایتی ۱۷۸۰ سال پیش  از میلاد در (ائرنام شین Ähernämshayan) یا ( آشیانه آریان) که از رود سیر دریا از آپاختر یا شمال  آغاز می شد وتا ( وی مئذی زم Wie maahzie zem ) که نیمروز در سیستان است و از رود سند در شرق تا  رود مروه یا مرغاب در غرب بود  دیده به جهان گشود و در سن ۷۷ سالگی در بلخ کشته شد(۲). 

ریشه شناسی واژه اوستا:‌

در کتاب   گاتها نامی از زبان اوستایی برده نشده است ، تنها در یسنای ۹ به نام اوستا اشاره شده است. 

در پهلوی این نام را اوستاک یا اوپستاک گفته اند . 

نیبرگ دانشمند مشهور و اوستا شناس نامدار می نگارد: که نام اوستا در سنگ نوشته های بیستون به گونه : « اوپرت اپشتا»  آمده است ، که معنی آن را یاری و کمک رسان برگردانی نموده اند . 

برخی ها به این باور هستند ، که ابستا از واژه ( آپه) به معنی (کنار و بر) و ( ایستا) به معنی ایستادن ساخته شده است و معنی  زبانی که بر جای خود ایستاده شده است .

برخی دیگری واژه اوستا را از (اویدستا )یعنی اوید یا وید به معنی خرد و ایستا یعنی جایگاه خرد می دانند. 

در آثار اسلامی چون : تاریخ طبری ، تاریخ دینوری و تاریخ یعقوبی نام این زبان ( اویستاه ، ابستاق و بستاه ) آمده است 

نخستین کتابی که  به زبان فارسی از واژه اوستا ذکر کرده است ، تاریخ مسعودی است که چنین  نگاشته  است : 

ایسنا۲۱ سوره داشت و هر سوره ۲۰۰ ورق این خط را زرداشت پدید آورد ایستا را بوسیله میله های طلایی به زبان فارسی و اوستایی بر ۱۲ هزار پوست گاو کنده بودند ، … زرداشت برای یسنا شرح نوشت و آن را زند ، نامید، ، آنگاه آن را از زبان پهلوی به پارسی ترجمه کرد و سپس شرحی بر زند نوشت و آن را پازند  نامید … سکندر آن را بسوخت)  .

در حقیقت نام اوستا توسط اوستا شناس مشهور آنکتیل دوپرون به جهان شناسایی گردید ، 

در سده ای ۱۶ زیر عنوان برنامه بریسون تمام اطلاعات وکشفیات در مورد اوستا را در کتابش  در باره ایران و دین ایرانی در سال ۱۵۹۰ ترسایی در پاریس به چاپ رسانید. سپس هانری لرد Henry Lord  در کتابی به عنوان دین پارسی ها که در سال ۱۶۳۰ ترسایی منتشر شد  گام دومی در   اوستا شناسی برداشت . 

سپس (گابرایل دی شینون) در سال ۱۶۷۱ با نشر کتابی ( رابطه ای جدید با شرق) ،( رافایل دومان )و( شاردن) و( توماس هاد) در باره  دین زردشتی و زبان اوستایی کتاب های زیادی نوشتند.  آثار توماس هاید اغلب به روی گمان های نادرست و ارتباط دین اوستایی با دین ابراهیمی  استوار بود ، که چندان اهمیتی نداشت.

شخصی به نام آذر کیوان کتابی به نام (دساتیر) جعلی با زبان جعلی خود ساخته خودش کتاب را به عنوان کتاب پیامبران ایرانی نوشت و آنها را گویا به فارسی ترجمه کرد . در کتاب او این ها پیامبران ایرانی ذکر شده بودند : 

شت مه آباد ، شت جی افرام ، شت شای کیلو ، شت یاسبان ، ….. شت منوچهر ، شت کیخسرو ، شت زردشت ، ، پند نامه سکندر ، شت ساسان نخست و شت ساسان پنجم ، 

ویلیام جونز با بدست آوردن این کتاب به ترجمه آن پرداخت ، با آنکه این کتاب جعلی از هیچ آثاری استفاده نکرده بود ، و تمام نام ها جعلی بودند ، ، مگر دولت انگلیس جونز را با ترجمه این کتاب لقب سر ویلیام جونز را داد ، جونز را درترجمه این کتاب جعلی ملا فیروز بن کاووس کمک کرد. 

ریچارد سون نیز با استفاده از این کتاب به رد آثار دوپرون پرداخت و مدعی بود ، که واژه های عربی در اثار  اوستایی چون : دین ، آخرت ، فلک ، زمان و شمس وجود دارد و زبان عربی در قرن ششم میلادی پا گرفته است ، بر این بنا اوستا  یک زبان نادرست وجعلی است .

سپس یک نویسنده آلمانی به نام (ماینر ) نیز نقدی بر آثار دوپرون نوشت و گفت : چون واژه های عربی در زبان اوستایی دیده شده است و همچنان در باره دین زردشت در اثار یونانی پس از سکندر نیز چیزی نگاشته نشده است ، از اینرو این کتاب و این دین جعلی است. 

پس از این همه انتقاد ها شخصی به نام( کلوکر آلمانی )کتاب زند اوستایی را در یافت و ترجمه کرد او در این اثرش ، نگاشت . که در کتاب زند ، هیچ واژه عربی دیده نمی شود ، بلکه یک سو تفاهم  وعدم آگهی انتقاد کننده گان است ،  این واژه های عربی نی بلکه اوستایی  و یا از زبان سامی اند ، که نخست در زبان آرامی و سپس  به  زبان عربی انتقال شده اند . 

این اثر تحرک جدید در زبان اوستای ایجاد کرد .

در همین هنگام یک باستانشناس به نام (تیشن) که در باره سکه های قدیمی کار می کرد ، نوشت :« که در باره کتاب های اوستایی ، و ستایش ایزدان اریایی و افکار مغان ( گزنفون، سترابون ، وحتی هیرودت)نیز یاد کرده اند ، که با کتاب زند و اوستا همآهنگی دارند.» .

در سال ۱۷۹۸ یک روحانی مسیحی ( پری پولو) چندین واژه اوستایی ، سانسکرت ، و آلمانی را با یکدیگر مقایسه کرد و نوشت : که زبانهای اوستایی ، سانسکرت ،آلمانی و یونانی از یک خانواده زبانی اند ، که نیایی مشترک دارند.

سپس اثاری از نویسنده گان چون برونوف ، در زبانشناسی اوستایی ، گریم در کتاب ( زبان آلمانی و اوستایی) به چاپ رسید ، که کار برونو زبان اوستایی  را به مثابه زبان مستقل  و نیایی زبان های هندو آریایی شناسایی گرد .

بورونوف بجای ترجمه دوپرون که نواقص داشت مستقیم به آموزش زبان یسنا که توسط ( نریوسنگهه) به فارسی برگردانی شده بود ، پرداخت و زبان اوستایی را بهتر تر شناسایی کرد. 

پس از برونوف ، شپیگل ،  ووسترگارد دو کتاب جدید زبانشناسی در باره اوستا را به نشر رسانیدند ، که تحولی بزرگی در شناخت آثار اوستایی بود. سپس واژه نامه کامل زبان اوستایی و زبان فارسی را منتشر ساختند .

کهنترین متن اوستا که توسط (گلدنر) به تفصیل در مقدمه کتاب اوستای خود ذکر کرده متعلق به سال ۱۲۸۸ میلادی  نزدیک به ۷۳۱ سال پیش است ، که از هندوستان به دست آمده است .

جیمز دارمستتر با نشر کتاب (اواز های عامیانه افغان ) ( اینجا ما به واژه پشتو بر نمی خوریم  زبان افغان همان زبان پشتو است ، که پسانها در سده ای بیستم بجای واژه افغان واژه پشتو استفاده می شود)و (برسی های ایرانی) در سال ۱۸۹۳ به اثبات رسانید که زبانهای فارسی و افغانی ( پشتو) زبانهای  اوستایی اند.

در پایان به گونه نمونه برخی از واژه های اوستایی را که در زبان های فارسی و افغانی ( پشتو) کاربرد دارند بر می شماریم :

 واژه پسه: در زبان اوستایی پسه در زبان افغانی یا پشتو پسه  که در زبان فارسی گوسپند شده است .

 واژه کوه : در زبان  اوستایی (کيبری) ، در زبان  فارسی کوه ، در زبان  پهلوی( گر) و در زبان افغانی یا پشتو غر باقی مانده است .  

واژه تن  : در زبان  اوستایی تنئو ( مونث) فارسی تن و  در زبان افغانی یا پشتو تنه مونث شده است . 

 واژه گاو: اوستایی (غائیو  یا گائیو مذکر) ، فارسی گاو ، ودر زبان افغانی یا پشتو (غوا مذکر) به گونه ای اوستایی آن باقیمانده است. 

واژه استخوان :‌ در زبان اوستایی( استوگ یا استو)  در زبان پهلوی هدوک یا استوگ ، در زبان فارسی استخوان و در زبان افغانی یا پشتو (هدوکی ) صورت اوستایی و پهلوی آن حفظ شده است   .

 واژه آدرس : صورت اوستایی آن پت در زبان فارسی راه و هم صورت انگلیسی آن (آدرس کاربرد دارد) صورت  پهلوی آن (پنتگهن) و صورت پشتوی آن( پته )مانند اوستایی مونث  حفظ شده است .

فعل شدن : اوستایی هواسی : در جمله :‌ ستا هواسی برگردان فارسی : جابجا شوید . صورت پشتو زای پر زای هوسی که در فارسی تغییر خورده است.(۳)

———  

۱گات ها کهن ترین بخش اوستا ابراهیم پور داوودرویه ۷۸

 ۲پژوهش در فرهنگ باستانی و شناخت اوستا به کوشش مسعود میرشاهی رویه دهم.

  Grundriss der Neupersischen  Horn Paul 1983 berlin

۴ دانشنامه مزد یسنا  دکتر جهانگیر اورشیدی ۳۱  

۵ اوستا برگردان هفت هات از گاتها ، سروده های زردشت  دکتر آبتین ساسانفر