افغانها نیازمند همکاری متقابل اند: پوهاند داکتر محمد اسالم رحیمی

      چرا این عنوان را برګزیدم ؟ بخاطری که بیش از هروقت دیګر، مردم ما در داخل و خارج کشور، جهت حل مشکل شان به همبستګی وهمکاری با یکدیګرنیازدارند . درین راستا ، یک مثال عملی و آشنا به هموطنان ما درکشورالمان را متذکر میشوم . تا مصداق سخن اینجانب باشد :  من پس ازفروپاشی نظام و راه افتادن جنګهای داخلی (۱۹۹۲) ، مانند سایرهمکاران وهم سلک های من درعرصه ای علم ودانش ، زمینۀ زندګی مصئون را درکشورخویش ناممکن دیده وبا فامیل خود ، رهسپاردیارغربت گردیدیم . تا اینکه بسال ۱۹۹۵ در کشورالمان پناهنده شدیم . 

شروع زندګی درینجا هم آسان نبود. باید برمشکلات فایق میشدیم .بخاطر نیل به این هدف ، درصدد پیدا کردن راه حل برآمدم . به ادامه ای این جستجوها در یافتم که در سال ۱۹۹۳به اشتراک تعداد زیادی افغانها دریکی از صالون های پوهنتون شهرکلن ، ” شورای مهاجران افغان ” تأسیس ګردیده است. هدف ازایجاد آن ، هم بسته ساختن مهاجران بخاطر حل مشکلات خود شان بود.

پس ازآګاهی ازشیوۀ کار و مرامنامۀ شورا ، دریافتم که این یک تشکیل مستقل بوده ، به کدام حزب ، ګروه و یا شخصی مربوط نمی باشد . طبعا در رهبری هرسازمان (سیاسی ، اجتماعی ، فرهنګی) ودربین اعضای آن کمبودی ها و نواقص وجود میداشته باشد. اما مهم این است که باید خوبی ها و نواقص میزان شده و سپس در معرض ارزیابی قرار ګیرد.

بیانیه اساسی که در آن ضرورت و انګیزۀ تأسیس همچو یک شورا بازتاب یافته بود ، از جانب میرعنایت الله سادات درجلسۀ مؤسس شورا قرائت گردید. پس از تائید مرام واساسنامۀ شورا ، اعضای هیأت مدیره نیز از جانب شرکت کنندگان جلسه ، انتخاب شده ومحترم سادات در رأس ” شورای مهاجران افغان ” برگزیده شد. سپس فعالیت شورا آغاز شده و همه ساله اعضای هیاٌت مدیره ورئیس شورا درجلسۀ سرتاسری شورا با رأی مستقیم وسری ، مجدداٌ انتخاب میشدند.

 این طرزالعمل ، زمینه را مساعد ساخت تا اینجانب ( پوهاند داکتررحیمی) مطابق به منشور شورا ، منحیث عضوهیاٌت مدیرۀ شورا انتخاب شده ودرکاررهبری شورا همکاری مستقیم داشته باشم . من از نزدیک می دیدم که چګونه محترم سادات تلاش میورزید که پالیسی شورا را مطابق به مندرجات منشور آن ، مورد اجرا‌ء قراربدهد. تا زمینه های تماس فشرده و تفاهم میان مهاجران افغان فراهم شود. درمدت پنجسال که موصوف رئیس شورا بود ، به رهنمایی ایشان کارهای بزرګی صورت گرفت . شمار اعضای شورا افزایش بی سابقه یافت . بخاطرجلب توجه مقامات کشورپناه دهنده و بخاطررسیدګی به معضلات مهاجران افغان ، ګردهماهی ها و میتنګ ها ، سازماندهی میشد. همچنان پخش اعلامیه ها ، ارسال نامه ها و پیام ها به موسسات بین المللی مدافع حقوق بشرصورت میګرفت . تا متقاضیان پناهندګی پذیرفته شوند. قابل ذکراست که طبق اطلاع مراجع خبر رسانی المان دریکی ازتظاهرات مربوط به شورا ، بیش از پنج هزار افغان شرکت نموده بود.همچنان درسیمینارکه روی معضلۀ مهاجران افغان در شهر بن به ریاست محترم سادات تدویریافت ، چندین وکیل پارلمان المان (مربوط احزاب مختلف ) با حضورداشت جمع غفیری از افغانها ورسانه های معتبرالمانی به ګفتګو پرداختند ، که انعکاس وسیع داشت. 

بخاطرآګاهی ازوظایف انجام شدۀ شورا و رساندن رهنمود ها به مهاجران افغان ، همچنان به خاطراطلاع رسانی ازاوضاع جاری درافغانستان جریده ای وزین “تصویر” منحیث اورګان نشراتی شورا طبع ومنتشر میشد. همینطورارتباط شورا از طریق انترنت برقراربوده ومصاحبه های رادیوئی وتلویزیونی ، پیوسته سازماندهی میشد. 

یک مروربه کارهای انجام شده ونقش میرعنایت الله سادات در آنها میرساند که موصوف شخص مبتکر، دیموکرات و دارای افکار ملی بوده ، وازتجارب خوب در اموراجتماعی برخوردار است. اوتاریخ و اوضاع کنونی وطن مارا درکتاب اش زیر عنوان ( افغانستان سرزمین حماسه و فاجعه) انعکاس روشن و دقیق داده است . همینطوردرسائرآثار وی که از منابع معتبرجمع آوری ، ترتیب و تنظیم ګردیده است ، برای خواننده ، یک بخشی ازافق فردای کشورما را ترسیم مینماید.

نګارندۀ این نوشته ، با یاد آوری ازتاسیس شورای مهاجران و نقش مبتکرانه ای میرعنایت الله سادات در آن ، خواستم تا منحیث یک مثال ، بار دیګر روی ضرورت ونقش ” همکاری متقابل افغانها ” بخاطر حل مشکلات خودشان تاکید نمایم . پایان