گوهر اصیل آدمی چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟

بدینگونه ؛ ما برای اینکه به اصطلاح بیگدار به آب نزنیم و در مورد کشف و تعریف گوهر اصیل آدمی؛ ژرف ترین ملاحظات علمی را در نظر داشته باشیم؛ پس منظر گسترده؛ فراهم ساخته ایم!

 گوهر اصیل آدمی چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟         

شرمندهء آن عده عزیزان اهل دانش و احساس و دور اندیشی استم که طی هفته الطاف زیادی به شمول ابراز آماده گی ها برای کمک های پولی در راستای بالنده گی و درخشش هرچه کاملتر«گوهر اصیل آدمی» بر بنده مبذول داشته اند. از این میان فقط به پیام ناب و نازنین یک دوست مردمی ـ حاجی …( حاجی حج نکرده؛ ولی حاجی شده با قبول و

عنایت تودهء مردم)؛ مکث میکنم که به هر دلیلی تصور فرموده اند؛ کشف «گوهر اصیل آدمی» چیزی در راستای شبیه سازی هاست و لذا توسط عزیزی که سرِ هفته به هند آمد؛ تأکیداکید فرموده بودند که نباید این کشف را طوری عرضه کنم که «خبیث ها» (نیروهای اشغال و استعمار) از آن به نفع خود و نیات غیر انسانی شان بهره برداری نمایند.

با اینکه در پیام شان نوعی تفاهم قابل بحث وجود دارد و اینهم به دلیلی است که ایشان موضوع را توسط فرزندان یا برادر زاده هایشان که سر و کاری با انترنیت و به ویژه فیس بوک دارند؛ دریافت داشته اند؛ معهذا من این مورد را کمال موفقیت ممکن در لحظات جاری میدانم که کسی از متن تودهء مردم؛ اینچنین برای یک اندیشه ور و دانش پژوه خویش ارج و منزلت و قیمت و قدر قایل شود و با این طرز جالب؛ پیغام رسانی کند.

 

سوای این مختصر؛ با کمال تأسف و تألم عرض میدارم که خلاف هفتهء ماقبل که جناب احمد سعیدی آَنرا « هفتهء خوب برای افغانستان» خوانده بودند؛ هفتهء سپری شده؛ شاید یکی از شومترین هفته ها در تاریخ و حیات مردم افغانستان بود. درین هفته؛ شنیع ترین طرز بینش و تفکر حاکم در افغانستان کنونی از مقام نامنهاد «اکادمی علوم افغانستان» خود نمایی کرد و به ویژه در هیأت به اصطلاح کتاب «اطلس اتنوگرافیکی اقوام ساکن در افغانستان”غیر پشتون ها”» که مسبوق و مربوط به «بازی های عدد» در چاپ جدید “دایره المعارف آریانا” بود؛ نشان داد که در حال حاضر علم و مدعیات علمی و اکادمی و ریسرچ و تحقیق… در رژیم مافیایی جمهوری اسلامی افغانستان؛ چه هست و چه میتواند باشد؟!

همچنانکه در پروژهء رسوای طالبان و منجمله عملکرد فوق جاهلانه و اولترا وحشیانه شان در فجایع قرغه و سوانح  در پشاور و کویته پاکستان که ظرف همین هفته وقوع یافت؛ دیده میشود؛ تلاش مصرانه ای میخواهد نشان دهد که لااقل بخش هایی از اینکشور به لحاظ رشد تاریخی در کدامین مراحل قرار دارد و یا میخواهند؛ چنین تلقی ای از آن بیرون دهند تا مبتنی بر آن در آتی؛ پلانها و پروژه های شومتری را به منصه اجرا درآورند!؟

ولی شومی و شناعت قطعاً نومید کنندهء هفته؛ چیز دیگر و آنهم برآمد ظاهراً غیر مترقبه و پر سر و صدا و پر طنطنه و دبدبهء رئیس جمهور نامنهاد کشور؛ در گردهم آیی قوای سه گانهء دولت پوشالی یا دومین “دولت فاسد” و ششمین “دولت ناکام” جهان بود.

متعاقب کنفرانس سران ناتو در شیکاگو و خاصتاً پس از کنفرانس سازمان «پیمان شانگهای» که افغانستان به عنوان عضو ناظر آن نیز پذیرفته شد ؛ این تصور پدید آمد که اینک؛ علاوه بر ناتو؛ تشکل جهانی دیگری – البته به سبک و سیاق خود- آماده شده است؛ نظری مجدانه و مثمر بر این سرزمین نفرین شده داشته باشد؛ ممکن است دولتمردان افغانستان؛ حد اقل، حد اقل، حد اقل اهلیت و درایت و سیاست و کیاست نشان دهند و حرف و حدیثی شائیستهء نام و حیثیت آدمی درین فرصت «ازغیب» فراهم آمده؛ بر زبان آورند.

هیاهوی حامد خان کرزی از بیجینگ پایتخت چین مبنی بر لغو رخصتی تابستانی به اصطلاح پارلمان و فراخواندن اعضای آن برای مشوره عاجل ملی؛ این انتظار را شدیداً چاق کرد.

به هر حال روز موعود فرا رسید؛ ولی فقط و فقط و فقط برای اینکه بار دیگر تسجیل و تثبیت و نقش کالحجر گردد که «شتر؛ اهل ابریشم کاری نیست!»

جناب حامد کرزی؛ طی این سخنرانی چپنکی و لومپن وار و بی بهره از کوچکترین ارزش ها و ارزش نما های منطقی و تعقلی و علمی؛ آخرین آب سرد را بر روی دست همه ریخت؛ آخرین حد ممکن یأس و نومیدی و سرخورده گی در کشور و اطراف آن را تثبیت و تحکیم نمود مبنی بر اینکه در ارگ و دم و دستگاه حاکمهء کنونی از درایت و عقلانیت و حساب و کتاب مورد نظر و حرمت بشر امروز و دنیای امروز اصلاً و ابداً خبری نیست اگرهم سردمداران «جهان نو» و مهد علم و تکنولوژی؛ این موجودات عجیب الخلقه را در افغانستان بر سر کار و قدرت و مقام  و منصب آورده اند؛ شاید هم نیتی جز باز سازی فیلم «جنگل ژوراسیک» نداشته اند!

لهذا شاید از اینکه جناب حامد کرزی؛ ضمن توهین و تحقیر و تذلیل ملت افغانستان؛ آنان را نیز اهانت نمود و دشنام داد؛ خمی به ابرو نیاورند.

خوشبختانه در کان و کیف ماجرا خیلی از مبصران و صاحب نظران کشور؛ تحلیلات و تفصیلات روشن و کافی و شافی بیرون داده اند و این میتواند؛ عذر بنده را پذیرفتنی کند که بیش از این وقت گرانبهای وقف شده به امر جلیل و کبیر دیگر را؛ به آن ضایع ننمایم؛ به ویژه دو طنز بیحد جذاب و رسا از جناب شمس الحق حقانی در مورد دیدنی و خواندنی است!

لذا اجازه دهید به علم باز گردیم؛ چه به نفع و چه به زیان ما و چه به وفق طبع ما و چه بر خلاف خواست و اراده و تمایل و آرمان و باور ما !

علم – در مفهوم دقیق کلمه – نام دیگر انسانیت و نام دیگر«گوهراصیل آدمی» است. صرف به همین دلیل و برهان ساده؛ که جز بشرِ انسان؛ هیچ موجود حیه ای در دنیای دیروز و امروز قادر به تولید و کار برد علم نشده است.

++++++++++++++++++

– ادامهء گفتار چهارم –

آیا موفقیت ها در شبیه سازی گیاهی و جانوری؛ میتواند به تولید انسان هایی چون “اینشتاین” بیانجامد؟به نظر دانشمندان؛ دوگانه گی ها پدیده ای بسیار عادی، ولی پیچیده در طبیعت استند.

البته دو نفر دقیقا شبیه با هم؛ به راحتی از سوی جامعه بشری پذیرفته می شوند. اما هرگاه به جای دو نفر، ۲ هزار نفر آدم شبیه به هم در یک جامعه وجود داشته باشند، آن موقع چطور این تعداد انسان مشابه؛ تحمل خواهند شد؟

علم شبیه سازی، علمی است که ظرفیت چنین کاری را دارد و اگر صاحبان قدرت از آن در راستای اهداف بعید استفاده کنند، می توانند روزی ۱۰ هزار نسخه از یک نفر را تولید کرده و آنها را از یک تا ۱۰هزار نامگذاری کنند. فاجعه است، اما دست یافتنی!

 از این رو آشنایی با “شبیه سازی” چندان هم بی مورد نیست.شبیه سازی یا همان کلونینگ، بزرگ ترین اتفاق علمی دهه ۹۰ میلادی به شمار می رود که به لطف فیلم “ژوراسیک پارک” با اقبال عمومی هم مواجه شد. پس از آن، انتظارات مردم از این شاخه علم ژنتیک بی هیچ پشتوانه و دلیل بالا رفت.مردم دیدند که در فیلم ژوراسیک پارک؛ دانشمندان با استفاده از Dna مگس هایی که میلیون ها سال پیش دایناسورها را نیش زده بودند، دوباره دایناسورها را شبیه سازی کردند. این سوژه سینمایی باوری را برای مردم به وجود آورد که حالا که دایناسورهای میلیون ها سال پیش، از طریق Dna حشرات بازسازی شده اند، بازسازی حیوانات و سازه های زیستی که مثلا ۳۰ سال پیش منقرض شده اند، که مثل آب خوردن است.“دالی” ، گوسفند شبیه سازی هم مزید بر علت شد تا مردم یکباره از دانشمندان ژنتیک بخواهند یک انسان شبیه سازی شده از کلاه جادوگری شان بیرون آورند، اما اکران ژوراسیک پارک، آغاز تاریخ شبیه سازی به شمار نمی رود.

 آغاز داستان شبیه سازی به اوایل قرن بیستم باز می گردد؛ جایی که آدولف ادوارد دریش، تخم یک جانور دریایی را به دو تکه جداگانه تقسیم کرد و آنها را جداگانه رشد داد. در آن زمان خود آدولف هم نمی دانست که این عمل او پایه گذار علم شبیه سازی است. پس از او اتفاقات بسیار زیاد و مهمی در این زمینه افتاد که مهمترین آنها که باعث ایجاد جهش بزرگی در شبیه سازی شد، شبیه سازی گوسفند دالی  در اسکاتلند بود.اینکه چرا این شاخه پیچیده دانش بشری با چنین اقبالی مواجه شده است جای بحث زیادی دارد.مسئله مهم در اینجا این است که دانش بسیار پیشرفته تر از باور عمومی رشد کرده است، اما دانشمندان جادوگر نیستند که هرآنچه که مردم می خواهند با یک تردستی انجام دهند. به بیان ساده تر علم پیشرفته است، اما نه تا آن حد که فیلم های تخیلی نشان می دهند.یکی از وسوسه انگیزترین شبیه سازی ها، شبیه سازی حیوانات ما قبل تاریخ مانند دایناسورها است، بدین ترتیب که با استفاده از دی اِن اِی بازمانده از آنها در سنگواره ها، شاید بتوان آن ها را شبیه سازی کرد.هنگامی که این فرضیه مطرح شد، موافقت ها و مخالفت های زیادی با آن پیش آمد، اما این التهابات به زودی فروکش کرد، چون این موجودات بیش از ۶۵ میلیون سال پیش از بین رفته اند و این در حالی است که دی اِن اِی، فقط ۱۰ هزار سال عمر می کند.نظریه بعدی شبیه سازی ماموت ها بود که کمتر از ۱۰ هزار سال پیش زندگی می کرده اند. با این حال پیدا کردن دی اِن اِی مناسب ماموت ها غیرممکن به نظر می رسد.

 مفهوم سلول بنیادی stem cell:

 سلول بنیادی در پستانداران به سلولی گفته میشود که قابلیت تقسیم شدن و تبدیل به سلول های تخصص یافته و تمایز یافته را دارا باشد.

تخمک لقاح یافته این توانایی را در حد بالایی داراست، زیرا بالقوه میتواند تقسیم شود و به صورت یک موجود زنده کامل تکوین یابد. تخمک لقاح یافته چند ظرفیتی است بدین معنی که از هر نظر توانایی رشد و تکامل را دارد.

این توانایی پس از تقسیم شدن تخمک به یک یا حتی چهار سلول به قوت خود باقی بوده به گونه ای که هر کدام از سلولها پس از جدا شدن قادر به رشد و تبدیل به یک جنین کامل می باشند.

از راه این فرآیند دو گانه گی ها و چند گانه گی ها بوجود می آیند، این چند گانه گی ها؛ موجودات شبیه سازی شده طبیعی هستند که دارای ساختار ژنتیک و سیتوپلاسمی یکسان میباشند.

 پس پدیده شبیه سازی؛ پدیده ای نو و باورنکردنی نیست و از آغاز حیات در سیارهء زمین رخ میداده است.

سلول های بنیادی یا stem cell در کودکان و بزرگسالان وجود دارند. سلولهای بنیادی در مغز استخوان و به تعداد کمتری در جریان خون هر کودک و بزرگسال یافت میشود.

سلولهای بنیادی “رویان” انسان میتوانند بالقوه به صورت هر یک از 210 نوع سلولی که جسم یک انسان را تشکیل میدهد رشد یابند.

 در حال حاضر شبیه سازی به سه شیوه انجام میگیرد:

 

1. شبیه سازی “رویانی”

 2. شبیه سازی DNA فرد بالغ

 3. شبیه سازی درمانی؛ که در این نوع شبیه سازی هدف تولید انسان به صورت کامل نیست بلکه هدف تولید سلولهای بنیادی “رویانی” است که برای اهداف درمانی به کار می رود.

 مراحل شبیه سازی موجود زنده:

 1. هسته زدایی از تخمک گیرنده

 

2. انتقال سلول دهنده به درون تخمک گیرنده توسط میکرومانیپولاتور

3. ایجاد پیوستگی بین سلول دهنده و تخمک گیرنده توسط اتاقک آمیختگی

4. کشت “رویان” به دست آمده در انکوباتور به مدت 5 -3 روز

5. انتقال “رویان” در حال رشد به داخل رحم (مادر میزبان) 

به منظور تداوم بخشیدن به قابلیت حیات سلول؛ منجمد کردن و نگهداری آن در دمای بسیار پایین؛ شیوه ای است که دانشمندان از سال 1700 به کار گرفته اند؛ این فرآیند قابلیت حیات سلول را تا زمان نا محدودی به حالت تعلیق در می آورد. این فن آوری به طور معمول برای نگهداری semen، رویان و انواع سلول و بافت های انسان و حیوانات کاربرد دارد و سلول ها میتوانند بیش از نیم قرن

قابلیت حیات خود را حفظ کنند.

مزایای شبیه سازی :

  1. تولید گونه های تراریختی(ترانس ژنیک): به این معنی که یک گونه حامل ژنهایی از گونه های دیگر باشد مثلا گاو ها، گوسفندان و بز ها می توانند به این طریق تولید کننده مواد لبنی دارویی باشند. از جمله آنها میتوانند شیرهایی با ویژگی های زیر تولید کنند:

 

– شیر حاوی فاکتور انعقاد برای درمان هموفیلی

– شیر حاوی انسولین برای درمان دیابت؛ وغیره

بزهای تراریختی که در شیرشان پروتئین آنتی ترومبین (ضد تولید لخته خون) تولید می کنند.
2. شبیه سازی رویانی حیوان

3. شبیه سازی رویانی انسانبا پیشرفت چشمگیری که در مورد سلول های بنیادی “رویان” انسان حاصل شده است میتوان با کشت این سلول ها بافت ها یا اعضای مصدوم را ترمیم یا جایگزین نمود، میتوان پوست برای قربانیان سوختگی و سلولهای مغزی و طناب نخاعی برای افرادی که از گردن به پایین فلج شده اند تولید نمود. با استفاده از این فن آوری زوج های نابارور میتوانند بچه دار شوند و پزشکان میتوانند به جای استفاده از موادی که برای بدن جنبه بیگانه دارند؛ استخوان، چربی، بافت همبند یا غضروف تولید نمایند. میتوان برای افرادی که دچار سرطان خون هستند مغز استخوان تولید نمود . توصیه میشود برای افرادی که در مراحل وخیم بیماری قلبی هستند و در انتظار دریافت قلب پیوندی به سر میبرند در کنار تجویز داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی از روش پیوند سلول های بند ناف به عنوان یک روش کمکی استفاده شود. بر این اساس این ایده در دنیا مطرح شده است که نمونه سلولهای بند ناف هر شخص در ابتدای تولد گرفته شود و برای سالهای بعد برای خود فرد ذخیره شود. با این عمل بیمار شانس بیشتری برای زنده ماندن تا زمان دریافت قلب را خواهد داشت. این روش به ویژه در بیماران کهنسال که سلول های بنیادی مغز استخوان آنها برای پیوند کافی نیست، اهمیت بالاتری دارد. پس از آشنایی جزیی با روش های مختلف شبیه سازی، بعضاً این سؤال مطرح می شود که اصلاً چرا انسان باید شبیه سازی شود؟ و یا این که آیا تا به حال هیچ انسانی شبیه سازی شده است؟در مورد شبیه سازی انسان باید گفت که تا به حال (زمان نگارش) هیچ انسانی از کشت سلول های یک انسان دیگر تولید نشده است. اما در مورد این که چرا انسان باید شبیه سازی شود، گروهی از دانشمندان موارد ذیل را ذکر می کنند:یکی از کاربردهای شبیه سازی می تواند برای زوج ناباروری اتفاق بیفتد که تمایل بسیار زیادی به بچه دارند. این بچه که از یکی از والدین شبیه سازی می شود، مسلماً در دوران کودکی فشار های فیزیولوژیکی بسیار زیادی را متحمل خواهد شد.

کاربرد دیگر شبیه سازی می تواند شبیه سازی استعداد های بشری برای چند نسل باشد.

مثلاً می توان با استفاده از دی ان ای اینشتین، وی را شبیه سازی کرد، اما هیچ تضمینی نیست که اینشتین جدید همانند آلبرت با هوش ما همان راهی را برگزیند که اینشتین به خاطر آن به شهرت رسیده است. یکی دیگر از موارد شبیه سازی تولید جنین های تحقیقاتی است.

http://blogve.blogsky.com/1390/02/23/post-39/#

 

*****

یک خبر نمونوی از اخبار مربوط به شبیه سازی

تولد ‘دومين انسان شبيه سازی شده’

گردآوري: مهندس آرش جوانمرد ُ برطبق كتابهاي مقدس ديني؛ آدم اولين انساني بود كه پا به زمين نهاد و همه انسانها را به وجود آورد. در روايات آمده است كه خداوند متعال آدم را در 6 روزآفريد و از روح خود در آن دميد. خداوند انسان ديگري از جنس مخالف براي مصاحبت با آدم(حوا) را نيز آفريد و به علت اينكه حوا به آدم از ميوه هاي درخت ممنوعه داد خداوند به جهت اين نافرماني آنها را از درگاه خود طرد نمود.از اين دو قابيل و هابيل به وجود آمدند و قابيل پس از قتل برادرش در زمره زيانكاران در آمد و پس از مدتي ساير انسانها را نيز به وجود آورد. هر چند در سالهاي اخير اخباري از كلونينگ انسان تا 14 روزگي در انگلستان شنيده شد اما در خبر هفته گذشته واقعا نگرانيهاي مجامع علمي انكار ناپذير بود: شرکت آمريکايی کلونايد که مدعی خلق نخستين انسان شبيه سازی شده است اعلام کرده که دومين نوزاد شبيه سازی شده در اين شرکت جمعه شب گذشته (سوم ژانويه) سال 2002 از ساعت 55/11 قبل از ظهر به وقت محلي از يك زن هلندی 31 ساله متولد شده است.اين بچه يكشنبه بيمارستان را ترك كرده است. وزن اين كودك حدود هفت پوند مي باشد و از سلامتي كامل برخوردار است نام مستعار اين دختر EVE مي باشد كه بر گرفته از نام حوا مي باشد. اين انسان توسط شركت كلونايد بوجود آمده است كه در آن اكثر طرفداران فرقه رائل فعاليت مي كنند. بريژيت بواسليه مدير عامل شرکت کلونايد كه يك متخصص مشهور شيمي مي باشد و سالها در كلج هاميلتون نيويورك سابقه تدريس دارد اما هرگز در پزشكي و فيزيولوژي توليد مثل فعاليت نداشته است پيشتر در گفت و گو با شبکه تلويزيونی بلژيکی و.ت.ام گفته بود که دومين نوزاد شبيه سازی شده دختری است که در کشور هلند متولد خواهد شد اما در مصاحبه ای که پس از تولد نوزاد با خبرگزاری فرانسه انجام داده حاضر به افشای محل دقيق تولد اين نوزاد نشده است.اين زن DNA خود را براي پروژه كلونينگ در اختيار اين شركت گذاشته است و پس از ايجاد جنين مجددا با كاشت جنين و طي مراحل آبستني زايمان نموده است. بريژيت بواسليه اظهار داشت كه اگر تاييد شود كه اين بچه داراي DNA مضاعف از مادر است ، مشخص خواهد شد كه اين دختر با مادر خود دوقلوي يكسان خواهد بود. بريژيت بواسليه نام پدر و مادر را فاش نكرد و در سخنان خود اظهار نمود كه اين مادر به اين علت به كلونينگ به عنوان آخرين حربه متوسل شده است كه شوهر او عقيم بوده است. او افزود كه اميدوار است كه والدين كودك تعهداتي را كه قبل از تولد كودك متقبل شده اند؛ فراموش نكنند چون هزينه اين پروژه بالغ بر 130000 دلار بوده است.

 

 شبيه سازی انسان در کشور هلند ممنوع است اما هيچ قانونی که تولد انسان شبيه سازی شده در اين کشور را منع کند وضع نشده است. کلونايد وعده داده بود که با آزمايش ژنتيکی و رشته د. اِن. اِی ادعای خود را ثابت خواهد کرد اما روز جمعه (سوم ژانويه) پس از اينکه شکايتی عليه والدين نوزاد شبيه سازی شده در دادگاهی در شهر ميامی ايالت فلوريدای آمريکا طرح شد، اين شرکت اعلام کرد که آزمايش را به تأخير خواهد انداخت. مدير عامل شرکت کلونايد حاضر نشده است محل دقيق تولد دومين انسان شبيه سازی شده را فاش کند. شرکت کلونايد از تولد انسانهای شبيه سازی شده ديگری نيز خبر داده که قرار است در آينده نزديک متولد شوند .اين انسانهاي شبيه شده در راه تولد؛ در آمريكاي شمالي، اروپا و دو بچه در آسيا مربوط اند. در تكنيك اخير از تكنيكي شبيه به لقاح خارج رحمي (IVF) استفاده شده است به اين صورت كه پدر اين دختر DNA استخراج شده از سلولهاي بالغ پوست را در اختيار متخصصان قرار داده است و سلول تخم مادر بعد از تخليه محتويات هسته آن و وارد كردن DNA پوست و دو باره فعال كردن ژنها؛ منشاء جنين اين دختر شده است بيشتر متخصصان صاحب نظر و به وجود آورنده گوسفند معروف دالي اظهار داشتند كه با توجه به علائم پيري زود رس دالي و اختلالات و ناهنجاريهاي كلونهاي متعدد دامهاي اهلي؛ ادعاهاي شركت كلونايد چند صباحي بيش تداوم نخواهد داشت. اين شرکت به پيروان فرقه رائل تعلق دارد که معتقدند بشر 25 هزار سال پيش به دست موجوداتی از ساير کرات و به شيوه شبيه سازی خلق شده است.به طور كلي هرچند كه كلونينگ در قرن اخير بسيار مورد توجه قرار گرفته و آرزوهاي همچون داشتن افراد مشابهي مانند آلبرت اينشتين را دست يافتني ساخته است اما جنبه هاي اخلاقي مسئله بحث عمده مجامع مختلف بوده است.

 

http://kasra13.persianblog.ir/post/50

حالا لطف نمائید به طریق مشروحتر و سیستماتیک؛ این بحث را به انجام رسانیم تا به پاسخ پرسش اساسی نزدیگ گردیم :

 واژه Cloning، به معناي شبيه سازي، برگرفته از كلمه يوناني “Klon” است و به معني شاخه  كوچكي كه مي تواند خود را تكثير نموده و تبديل به يك درخت بارور گردد، مي باشد. شبيه سازي در حقيقت توليد مثل غيرجنسي و يا تكثير كپي يا كپي هاي متعدد از يك ارگانيسم است که غالباً از طريق انتقال DNA سلول سوماتيك به تخمك MII فاقد هسته تحقق مي يابد. عليرغم مزايا و کاربردهاي گسترده اين فناوري ليکن بازده نامناسب آن به ويژه در توليد نتاج با قابليت حيات قابل قبول، کاربرد آنرا همچنان با چالشي جدي مواجه نموده است. هدف از اين گردآوري، طرح عوامل تاثيرگذار بر کارايي روند شبيه سازي با تاكيد بر تغييرات اپي ژنتيك مي باشد.

 

 

دانش مهندسی ژنتیک توسط یک راهب اتریشی به نام گرگور مندل پی ریزی شد.او کارها و تحقیقات خود را در سال 1865 در مجلۀ «علوم طبیعی برون» منتشر کرد؛ ولی ارزش کار بزرگ او در سال 1900 یعنی 16 سال پس از مرگ وی مشخص شد. کشف قوانین مندل در سال ۱۹۰۰میلادی سبب تولد علم ژنتیک گردید. این علم جدید در سه سال اول حیاتش با سرعت تعجب آوری رشد کرد و با کشف نقش DNA بشر وارد دومین عصر بزرگ ژنتیک شد .

 

طی سال های۱۹۵۲ تا ۱۹۶۶ ساختمان DNA درخشید؛‌ کُد ژنتیکی شگوفا گردید و فرآیند های رونویسی و ترجمه شرح داده شدند. پس از آن در سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ بررسی ژنتیکی مجددا با سرعت شگفت آوری به جریان افتاد که میتوان آن را فقط به عنوان یک دگرگونی در بیولوژی مدرن توجیه کرد. یک متدلوژی کاملا جدید توسعه یافت و امکان داد تا آزمایش هایی که قبلا عملی نبودند با موفقیت طرح ریزی و انجام شوند.

 

این روش ها تحت عنوان علم بیوتکنولوژی نامیده شده اند و سومین عصر بزرگ ژنتیک را درخشان کرده اند و ما تازه در اواسط راهی استیم که توسط این دگرگونی ایجاد شده و هیچ پایانی برای دورنمای مهیج آن قابل تصور نیست!

 

تعریف کلونینگ در علم ژنتیک:

 

واژۀ کلونینگ از ریشۀ یونانی کلون به معنی دو قلو گرفته شده است و در زبان انگلیسی به معنای کپی گرفتن می باشد. واژه های شبیه سازی، همانند سازی ژنتیکی، همانه سازی و همتا سازی به عنوان مترادف های آن در فارسی به کار می روند. کلونینگ یا شبیه سازی ژنتیکی فرآیندی است که طی آن یک یا چند موجود زنده از یک یا چند سلول سوماتیکی یا رویانی حاصل می شود که از لحاظ ژنتیکی کاملاً مشابه سلول والد خود هستند.

 

انواع کلونینگ:

 

الف- کلون سازی رویانی:

 

این روش؛ روشی است که در طبیعت در تولد دوگانه گی ها یا چند گانه گی ها رخ می دهد. در این روش در شروع مراحل تقسیم جنینی بعد از لقاح، یعنی زمانی که هنوز سلول های جنینی تمایز نیافته اند یک سلول را جدا و با تحریکات، این سلول را به ادامه تقسیم تا حد به وجود آمدن یک جنین مستقل وادار می کنند.

 

ب- کلون سازی تولیدمثلی:

 

هدف از این روش، تولید موجودات زایا با استفاده از سلول های سوماتیک(سلول غیر جنسی) است. در این روش در مرحله خاصی از تقسیم سلولی، هسته سلول های سوماتیک را که حاوی تمامی ژن های موجود استند جدا کرده و پس از تیمار الکتریکی یا شیمیایی این هسته را در داخل یک تخم لقاح نیافته که هسته آن قبلاً خارج شده قرار می دهند سپس مجموعه حاصل را در رحم مادری که به طور مصنوعی شرایط آبستنی در آن القا شده لانه گزینی می کنند که در نهایت موجود جدید کاملاً شبیه فردی خواهد شد که سلول سوماتیک از آن اخذ شده است.

 

 

ج- کلون سازی درمانی (Therapeutic Cloning):

 

در این روش ابتدا با استفاده از سلول های سوماتیک یک فرد، شبیه سازی انجام می شود و در مرحله اولیه جنینی از رویانی که حاوی چند سلول است تعدادی سلول جدا و در محیط کشت اختصاصی، سلول، بافت یا اندام مورد نظر تکثیر می شود. هدف از این روش تولید بافت یا عضوی است که فرد از دست داده است؛ مثل پوست تحلیل رفته در نتیجه سوختگی، کلیه(گُرده)، کبد(جگر)، مغز استخوان، قلب، سلول های عصبی یا عضلانی.

واضح است پیوند اعضای تولید شده به خود شخص، به دلیل قرابت ژنتیکی به مراتب موفقیت آمیزتر است و بعد از پیوند نیازی به مصرف داروهای مضر به منظور جلوگیری از دفع پیوند به مدت طولانی وجود ندارد. جهت پرورش سلول های پوست و غضروف به این شیوه عمل شده است اما پرورش اعضاء پیچیده تر هنوز با مشکل مواجه است 

روش انجام کلونینگ: در این روش هسته یک سلول سوماتیک بدن فرد درون یک سلول تخمک که هستۀ آن خارج شده است، قرار می گیرد. سلول دهنده هسته می تواند از یک شخص زنده، از سلول هائی که در محیط کشت مناسب زنده نگه داشته شده و یا از یک بافت منجمد شده در یک شرایط خاص انتخاب شود. سلول گیرنده نیز ممکن است از یک شخص زنده که توانائی حمل و به دنیا آوردن نوزاد را دارد و یا یک بافت منجمد شده و یا حتی شخص سوم گرفته شود. کلونینگ به وسیلۀ این روش می تواند باعث نگه داری ذخیرۀ ژنتیکی گونه های مورد استفاده شود.اولین مرحله انتخاب سلولهای سوماتیکی از حیوانات می باشد. انواع سلولهای مختلف در این روش می تواند مورد استفاده قرارگیرد. دومین و شاید حساس ترین مرحله در این روش، حذف DNA از سلول تخمک انتخاب شده می باشد. در این هنگام سلول تخمک در شرایط کشت مناسب قرار گرفته ؛ این عمل اجازۀ حذف مکانیکی 15- 5 % از سیتوپلاسم تخم را که شامل DNA مادری نیز می باشد، می دهد. بدین منظور تخمک را حدود 24 ساعت قبل از هسته زدائی در ظروف آزمایشگاهی قرار می دهند تا DNA در مرکز هسته متمرکز شود. سپس به کمک یک پیپت بسیار نازک و ایجاد مکش ملایم در درِِ آن، محتویات از تخمک خارج می گردد.مرحلۀ سوم در این روش، وارد کردن هسته های سلول های سوماتیکی حاوی اطلاعات ژنتیکی درون سیتوپلاسم سلول تخمی است که هسته آن برداشته شده است. در بیشتر گونه های مزرعه ای این عمل به وسیلۀ القای الکتریکی ایجاد شده که باعث تقسیم سلولهای سوماتیک در سیتوپلاسم سلول تخم می شود. سپس این دو سلول با یکدیگر وارد فاز الکتریکی میگردد که اثر آن بستگی به اثر متقابل سلول سوماتیک و سیتوپلاسم سلول تخم، شکسته شدن غشاء هسته و متراکم و فشرده شدن کروماتین دارد.

 

 دالی اولین پستاندار شبیه سازی شده:

 

یان ویلموت از انستیتوی Roslin واقع در اسکاتلند در ادامۀ پروژۀ سال 1986 شروع به فعالیت کرد. هدف او ایجاد گوسفند بالغی بود که بتواند رشد کرده و شیر تولید کند. او سلولها را در محیط عاری از مواد غذائی قرار داد یا به عبارتی به آن ها گرسنگی دهد تا آن ها را وادار به مرحلۀ G کند که همان خواب سلولی می باشد. این تکنیک احتمال زنده ماندن سلولهای کلون شده را افزایش داد. در پنجم جولای سال 1996 یان ویلموت با استفاده از سلولهای تمایز یافتۀ غدد پستانی یک گوسفند موفق به کلون اولین پستاندار شبیه سازی شده با نام دالی شد. جهت کلونینگ دالی که در مؤسسۀ رازلی اسکاتلند صورت گرفت، پس از کسب اووسیت های مورد نیاز از میش های صورت سیاه اسکاتلندی، محتویات هسته آن ها با ایجاد مکش ملایم خارج گردید. سپس هستۀ سلول سوماتیکی تمایز یافته غدد پستانی به هر یک از تخمکهای هسته زدایی شده، انتقال یافت. 

برای انجام همانند سازی گروه تحقیقاتی یان ویلموت مجبور بود سلول را دوباره جوان کند، یعنی به دوران قبل از بلوغ برگرداند و بدین منظور سلول را گرسنگی می داد. در ادامه جهت امتزاج سلولها و القای تقسیم سلولی به آنها شوک الکتریکی داده شد. پس از کِشت این سلولها در محیط آزمایشگاهی و بررسی نهایی آن ها در زیر میکروسکوپ،277 رویان مناسب به نا مادری ها که از نژاد صورت سیاه اسکاتلندی بودند، منتقل گردیدند و نهایتاً پس از طی 5 ماه دورۀ آبستنی به این ترتیب در سال 1996 «دالی» به عنوان اولین پستاندار شبیه سازی شده؛ متولد گردید. برای خلق دالی گوسفند همانند سازی شده ۲۷۷ مورد تلاش در مرحله آزمایش گاهی صورت گرفت و تنها ۱۳ مورد آنها به حاملگی گوسفند مادر ختم شد. در نتیجه یک گوسفند همانند سازی شده به دنیا آمد.نکته مهمی که دانشمندان به آن اشاره میکنند، این است که دالی یا هر موجود دیگری که با استفاده از تکنولوژی انتقال هسته ای تولید شده، ۱۰۰ درصد مشابه موجود اولیه نیست. این شباهت چیزی در حد ۹۹/۷ درصد است، زیرا در این تکنولوژی تنها هسته سلول دهنده؛ وارد تخمک بدون هسته میشود، حال آنکه مقداری از مواد ژنتیکی مهم در خارج از هسته و داخل میتوکندریها وجود دارند. میتوکندریها قسمتی از سلول هستند که خارج از هسته و داخل سیتوپلاسم یک سلول قرار دارند و به عنوان منابع تولید قدرت، انرژی و متابولیزم سلولی عمل میکنند. میتوکندریها دارای قطعات کوچکی از DNA هستند و برخی از مواد ژنتیکی در فرآیند شبیه سازی از میتوکندریهای سیتوپلاسم می آیند. اینکه این موضوع به چه مقدار تغییرات در یک موجود شبیه سازی شده منجر میشود، در حال بررسی است.

کلونینگ در ایران:

 در سال 1383 (2004 میلادی) کلونینگ با کار بر روی موش در پژوهشکدۀ رویان آغاز گردید. اما به دلایل برخی مشکلات و محدودیتهای کلونینگ موش مانند راندمان بسیار پائین، کار بر روی کلونینگ دام در مرکز تهران، بر روی گوسفند و در مرکز اصفهان بر روی گاو در اواخر سال 1383 ادامه پیدا کرد.در مرکز رویان تهران با استفاده از سلول فیبروبلاست گوش یک قوچ نژاد افشاری اقدام به شبیه سازی ژنتیکی شد. در نتیجۀ 230  رویان منتقل شده به 77 نا مادری، 8 رأس دام آبستن شدند که یک مورد از میش ها دو گانه آبستن شده بود. پس از طی دورۀ آبستنی تنها دو بره از دو نامادری متولد شد. برۀ اول در یازدهم مرداد سال 1385(2006 میلادی) به وزن 4 کیلوگرم متولد شد که از لحاظ سلامتی مشکلی نداشت. این بره که اولین موجود شبیه سازی شده در ایران است،”رویانا” نامیده شد.

 

 شبیه سازی انسان:

 

دکتر بریژیت، مدیر شرکت آمریکایی کلوناید، تولد نخستین انسان شبیه سازی شده را با استفاده از سلول پوست تن زن آمریکایی ۳۱ ساله ای در روز ۲۷ دسامبر ۲۰۰۲ در یک کشتی نزدیک واتیکان با زایمان سزارین اعلام کرد. این نوزاد دختر به نام حوا هنگام تولد ۳ کیلو و ۲۰۰گرم وزن داشت. کمی بعد در سوم ژانویه ۲۰۰۳ دومین نوزاد همانند سازی شده به دنیا آمد. در پی انتشار این اخبار، ادعاهای دیگری نیز از جانب کشورهای مختلف اروپا و آمریکا در مورد جنین های شبیه سازی شده مطرح شد. به اعتقاد بعضی، همانند سازی انسان مدتها پیش از اعلام عمومی آنها به وقوع پیوسته است: پیشرفت سریع علم ژنتیک بشر کنجکاو را در بسیاری از زمینه ها توانا ساخته و به احتمال زیاد این انسانها سالها قبل متولد شده اند . پیش از تولد موفق اولین نوزاد همانند سازی شده، تعداد زیادی نوزاد ناقص به وجود آمده و از بین رفته اند که دانشمندان به علت ترس از مخالفتهای جهانی از اعلام خبر آن خود داری کرده اند.

 

 مزایا و معایب کلون سازی:

 

  مزایا:

 

از مزایای تکنیک کلون سازی سلول های حیوانی این است که به ما اجازه می دهد گونه هایی از موجودات زنده را که در خطر انقراض قرار دارند نجات دهیم. یک مشکل دیگر به ویژه در مورد همانندسازی گونه های منقرض شده آن است که در این موارد به طور طبیعی نمونه منفرد شبیه سازی شده به تنهایی قادر به خلق یک جمعیت بارور کننده دیگر نخواهد بود. علاوه بر این، حتی در صورتی که هر دو جنس مذکر و مونث آن موجود زنده وجود داشته باشند، معلوم نیست که آیا آنها در غیاب والدینی که بایستی به آنها رفتار طبیعیشان را بیاموزند قادر به زندگی خواهند بود یا خیر. از اهداف کلون سازی در آزمایشگاه های کشورهای مختلف؛ می توان به امکان بازیابی جوانی، کمک به پیشگیری حملات قلبی، استفاده از سلول های بنیادی برای ترمیم سلول های مغز و بافت های سوخته، درمان نازایی، درمان ژن های معیوب، درمان سرطان و کاربرد های محرمانه نظامی اشاره کرد.

معایب:

 

الف: همانند سازی یک فن آوری جدید است که به ویژه در مورد همانند سازی انسان به جای آن که با سرعت بتازیم باید کمی بایستیم و فکر کنیم، به عنوان مثال هیچ کس دقیقاً نمی داند فرآیند پیری چگونه اتفاق می افتد، آیا فردی در 40 سالگی همانند سازی شود ممکن است در بدو تولد به اندازۀ یک فرد 40 ساله آسیب ژنتیکی دیده باشد، یا 40 سال از عمر طبیعی او کم شود؟ در واقع دانشمندان هنوز به حیات طولانی مدت و سلامت حیوانات کلون شده اطمینان ندارند. این به دلیل آن است که سلول هایی که عمر بالایی دارند و در معرض اشعه تیمار می شوند ممکن است حاوی جهش های مضر در ژنوم گردند. در هر حال غالب دانشمندانى که کلون سازى پستانداران را تجربه کرده اند در پرتو مشکلات مربوط به تکوین تخم کلون شده و همچنین سایر مشکلات مرفولوژیک و فیزیولوژیک با انجام چنین اقدامى در مورد انسان مخالفند.

ب: کارایى بسیار پایین این روش است. نوعاً براى هر کلون سازى موفقیت آمیز از مرحله انتقال هسته سلول تا وضع حمل به ۱۰۰ سلول تخم نیاز است به عبارت دیگر مى بایست ۱۰۰ بار سلول تخم را تخلیه و هسته سلول سوماتیک را به آن تزریق کرده و سایر مراحل را طى کرد تا بتوان یک بار موفق بود. بنابراین کارایى این روش تنها یک درصد است. در میان پستانداران مختلف کارایى کلون سازى در بهترین شکل خود از سه درصد بیشتر نیست؛ چنانچه کلون کردن انسانى نیز داراى این معضل باشد مى بایست سلول هاى تخم فراوانى براى این منظور در نظر گرفت. در هر حال باید در نظر داشت که در سایر شیوه هاى IVF (لقاح در لوله آزمایش) نیز تعداد قابل توجهى سلول تخم مورد نیاز است و از آنجا که در هر بار عمل جراحى نمى توان بیش از ۱۰ الى ۱۵ تخمک را از تخمدان جدا کرد ممکن است بیمار چندین بار مورد عمل جراحى قرار گیرد.

ج: مشکل علمى که در فرآیند کلون سازى انسان وجود دارد فراوانى نقص عضوهاى تکوینى است که در سایر پستانداران مشاهده شده است. اخیراً در کنفرانس آکادمى ملى علوم آمریکا تعمیم اطلاعات به دست آمده از کلون سازى پستانداران به انسان مورد بحث قرار گرفته است.

دانشمندانى که در این کنفرانس با کلون سازى انسان مخالفت ورزیدند مدعى بودند که پستاندارانى که از طریق کلون سازى به دنیا آمده اند داراى نقص عضو بوده اند. غالب این نقص عضوها از گروه نشانگان نوزادان درشت (LOS) هستند.

این دانشمندان معتقدند که ممکن است انسان کلون شده نیز دچار عوارضى شود. این سندرم مشتمل بر مجموعه عوارضى است که عموماً شامل بزرگ شدن اعضاى بدن و همچنین مشکلات تنفسى و گردش خون است. به زعم برخى دیگر از دانشمندان هر یک از ۳۰ هزار ژن انسانى ممکن است در فرآیند کلون سازى دچار این مشکلات شده و عوارض سندرم نوزادان درشت را موجب شود. همین گروه از دانشمندان برآنند که طى ۲۳ سال تجربه IVF و سایر تکنیک هاى تولیدمثلى شرایط کِشت بافت بهبود قابل توجهى یافته است. البته برخی از دانشمندان معتقدند که وقوع نقص عضو LOS در پستانداران همبستگى قدرتمندى با حضور نوعى ژن (RI2GF) دارد که در انسان و سایر انسانریخت ها وجود ندارد.نسبت وقوع نقص عضو در موش هاى کلون شده ۱۲ درصد و در بزها ۳۸ درصد است. بنابر این بسیارى از دانشمندان معتقدند که شانس نقص عضو در پستانداران به طور عموم ۳۰ درصد است.اگر بپذیریم که وقوع این نواقص با تظاهرات ژنى در ارتباط است که در انسان وجود ندارد بنابر این مى بایست شانس وقوع نقص عضو در انسان هاى کلون شده بسیار کمتر از ۳۰ درصد باشد.

احتمال وقوع نقص عضو در افرادى که به طور معمول تولید مثل مى کنند ۳ درصد است.

 در نهایت اعداد و ارقام ناشی از همانندسازی نیز همواره نشان می دهد که احتمال موفقیت در همانندسازی در بهترین حالت ۵ الی ۱۰ درصد است و در حدود ۷۵ درصد کلون ها در دو ماه اول زندگی از بین می روند. دستیابی به تکنیک های این روش توسط بزهکاران (بخوانید: جانیان هستریک؛ باند های تروریستی و مافیایی گوناگون) نیز تهدید جدی و نگران کننده عمده ای است که ممکن است جهان را با نابودی مطلق روبه رو کند.بیش از ۹۵ درصد تلاشهای شبیه سازی برای تولید یک موجود زنده شکست میخورند و ممکن است بیش از ۱۰۰ فرآیند انتقال هسته ای برای تولید یک موجود شبیه سازی شده، لازم باشند. دالی پس از ۲۷۷ مرتبه تلاش برای عوض کردن هسته تخمک، به دنیا آمد. این ۲۷۷ تخمک در مجموع ۲۹ رویان تولید کردند و از میان آنها تنها دالی زنده ماند. علاوه بر این، تنها ۷۰ گوساله پس از ۹ هزار مرتبه تلاش برای همانندسازی به دنیا آمدند. یک سوم از این گوساله ها طی مدت کوتاهی جان خود را از دست دادند و بسیاری از آنها در هنگام مرگ به طور غیرعادی بزرگ بودند. بد نیست بدانید که اولین اسب شبیه سازی شده یعنی پرومته پس از ۳۲۸ بار تلاش به دنیا آمد.علاوه بر شانس موفقیت کم، بررسی ها نشان داده اند حیوانات همانند سازی شده غالبا عملکرد ایمنی مختل شدهء بیشتر و میزان بالاتری از ابتلا به انواع عفونت، سرطان و سایر اختلالات را دارند.دامهای کلون شده در طی دوران آبستنی مشکلات جفتی فراوانی دارند.عمدۀ این مشکلات به علت عدم رشد کافی جفت در حین آبستنی، به خصوص در مراحل اولیه رشد جنین و وجود خون مردگی در جفت نا مادری های حامل کلون ها است.

اسیدوز متابولیکی نیز عموماً در کلون ها به خصوص به علت عدم تکامل شُش ها دیده می شود. همچنین به دلیل عدم کار آئی مناسب کبد، کاهش قند خون(هایپو گلایسمیا)در آن ها بسیار معمول است.

شایستگی کلونینگ سلول های سوماتیکی به معنای آمادگی فیزیولوژیکی سلول دهنده در برنامه ریزی مجدد در طی کلونینگ است. سلول های سوماتیکی مختلفی به طور موفقیت آمیزی جهت انتقال هسته استفاده شده اند.اما هنوز بررسی مستدلی انجام نشده تا مشخص کند کدام نوع از سلول ها بهترین شایستگی را در انتقال هسته دارد.

 

  یک مشکل اصلی در شناخت عواقب شبیه سازی آن است که متاسفانه بسیاری از حیوانات شبیه سازی شده به اندازه کافی زنده نمانده اند. این موضوع باعث شده است تا دانشمندان اطلاعات کافی در مورد اینکه حیوانات شبیه سازی شده چگونه زندگی کرده و پیر میشوند، به دست نیاورند.

 

  سالم به نظر رسیدن در سن کم به تنهایی یک نشانه خوب برای بقای طولانی مدت موجودات شبیه سازی تلقی نمیشود. در حقیقت این حیوانات به دلیل مردن اسرارآمیز شان شهرت دارند. به عنوان مثال، نخستین گوسفند شبیه سازی شده استرالیایی پیش از مرگ کاملا سالم و سرحال به نظر میرسید و نتایج کالبد شکافیها نتوانستند علت مرگش را مشخص کنند.

در سال ۲۰۰۲، پژوهشگران موسسه وایتهد در ماساچوست آمریکا اعلام کردند که رگهای موشهای همانندسازی شده دارای اشکالاتی هستند. آنها در تجزیه و تحلیل بیش از ۱۰/۰۰۰ سلول کبد و جفت موشهای همانندسازی شده، متوجه شدند که در حدود ۴ درصد از عملکرد ژنها غیرعادی بوده است. به عقیده دانشمندان تغییراتی در فعالیت طبیعی آنها و یا بروز یک سری ژنهای خاص علت بروز این اشکالات هستند.

  مخالفت اصلى که با شیوۀ کلون درمانی از مداوا صورت مى گیرد از این واقعیت ناشى مى شود که این شیوه متضمن به وجود آوردن یک جنین انسان و سپس از بین بردن آن براى به دست آوردن سلول هاى بنیادى است. این مخالفین معتقدند که گزینه هاى دیگرى براى به دست آوردن سلول هاى بنیادى وجود دارد که متضمن از بین بردن جنین نیست. مجادلات علمى پیرامون کلون سازى انسان بر حول محور حقوق یک فرد نازا یا یک زوج که خواهان بچه دار شدن بدون دخالت دولت هستند، دور مى زند. در این میان دولت یا سیستم هاى قانون گذار از حقوق کودکى دفاع مى کنند که ممکن است با مخاطره قابل توجه نقص عضو ناشى از اقدامات مربوط به کلون سازى رو به رو شوند. واضح است آنچه مخاطره قابل توجه اطلاق مى شود مفهوم دقیق علمى ندارد. افرادى که ممکن است والدین بالقوه اى باشند تحت شرایط مختلف ادراک متفاوتى از مخاطره تولیدمثل خواهند داشت.

 

  درک یک زوج چهل سال به بالا از مخاطره به دنیا آوردن یک نوزاد ناقص الخلقه از ادراک یک زوج ۲۰ ساله متفاوت است. اگر ثابت شود که مخاطره داشتن نوزاد ناقص الخلقه پس از کلون سازى کمتر از ۳ درصد است در آن صورت؛ بخش بزرگى از مخالفت هاى علمى با این روش متوقف خواهد شد ولى بدون شک مخالفت هایى که جنبه هاى مذهبى و اخلاقى دارند همچنان باقى خواهند ماند.

یک راه حل قاطع براى از میان بردن تردید علمى در مورد این تکنیک این خواهد بود که آزمایشات جامعى در زمینه کلون سازى انسانریخت ها صورت گیرد.

 

بدون شک در حال حاضر شواهد علمى لازم براى تائید و رد این تکنیک در دست نیست. مجادله علمى درباره کلون سازى درمانى انسان بر حول محور منافع پزشکى این شیوه در مقابل هزینه هاى از میان بردن یک جنین در مراحل اولیه تکوین آن دور مى زند. بسیارى برآنند که جنین؛ یک انسان است و بنابراین تمام حقوق انسانى را بدان نسبت مى دهند.

 

از دیدگاه این گروه از میان بردن یک جنین جنایت است. در هنگام مجادله درباره حقوق جنین چندین نکته مى بایست در نظر گرفته شود. مراحل اولیه جنین در پستانداران؛ توده اى سلولى است که حتى فاقد سلول هاى اولیه عصبى است. بنابراین به سادگى نمى توان حقوق اساسى فرد را به این توده سلولى بخشید.

حقوق مربوط به سقط جنین در بسیارى از کشورها زوجین را در سقط جنین مجاز شمرده است. بیش از ۷۰ درصد از جنین هایى که محصول روابط جنسى طبیعى اند شانس اتصال به دیواره رحم را پیدا نمى کنند. اگر هر یک از این جنین ها صاحب حقوق اساسى انسانى بودند؛ مى بایست شکست تلاش هاى پزشکى در بقاى آنها را معادل جنایت تعریف کرد.

این واقعیتى است که ملاحظات اخلاقى مى بایست واقعیت هاى جامعه را درک کند. ارزش کدام یک از این دو در یک جامعه بیشتر است؟

 

به طور خلاصه باید در نظر داشت که ریسک کلون سازى در انسان به طور کامل مشخص نشده است. بدون شک تحقیقات آتى مى توانند ایمنى روش هاى کلون سازى براى مادر و نوزاد را مشخص سازند، ولیکن سایر اعتراضات به ویژه اعتراضات دینى و اخلاقى باقى خواهند ماند. اما از طریق این تکنولوژی می توان نسل های در حال انقراض را نجات داد. از مزایای شبیه سازی در پرورش دام های اهلی می توان به استفاده از تعداد محدودی از حیوانات پر تولید با هزینۀ نگهداری کمتر و افزایش سریع پیشرفت ژنتیکی گله اشاره کرد.

 

ارائه دهنده پژوهش تفصیلی: دکتر محمدرضا بهروزیان

http://www.vet.mihanblog.com/post/649

 

+++++++++++++++++++++++++

 

بدینگونه ؛ ما برای اینکه به اصطلاح بیگدار به آب نزنیم و در مورد کشف و تعریف گوهر اصیل آدمی؛ ژرف ترین ملاحظات علمی را در نظر داشته باشیم؛ پس منظر گسترده؛ فراهم ساخته ایم!