شعر حسین نوشته نذیر ظفر 13/12/11

2ngzlux********* 

اشکم برخ چکــیده و نا لان حسین گفت

الهام غم به سینه ای سوزان حسین گفت

هر سو که چشم تر نظرم شد ز روی غم

همراه اشک من همه یکسان حسین گفت

دل یادی از مصا یب ای شـــاه شهید کرد

شعر و سرود و ناله و افغان حسین گفت

ابیات من ز غصــــــه و غم تکه تکه شد

هر تکه اش بحـــــال پریشان حسین گفت

رفتــــــــم سراغ قافــــیه دیــدم بگریه بود

سویم نظر نمـوده و گر یــان حسین گفت

وزن و معــانی سیــنه زنان در بساط غم

تا داشت ناله از ســر امـکان حسین گفت

شـاعر بســوگ کرب و بــلا گریه مینمود

هر خامه را نوشت به دیوان حسین گفت