مؤلفه های انتخابات ونفوذ خارجی ها:؟ احمد سعیدی

imagesمداخله در امور انتخابات وبه چالش کشیدن یک انتخابات شفاف یکی از نگرانیهای رئیس جمهور افغانستان است که به همین بهانه سر نوشت کل کشور را به قمار نشسته است.ایشان بخاطر حفظ روابط جهانی وتعامل با کشور ها  عدم مداخله خارجی ها در امور انتخابات  وآغاز مذاکرات صلح با طالبان را شرط اساسی امضای قرار داد امنیتی دانسته روز  یکشنبه مورخ اول جدی 1392  در جمع خبر نگاران داخلی بار دیگر بر دقت وهوشمندی درین زمینه اشاره کرد که درین نوشته با ذکر مؤلفه ها وعناصر نفوذ پذیر  از طرف خارجی ها اشاره میکنیم.

اول :عناصر رئیس جمهور و یا هئیت بر جستۀ انتخابات را دو کمیسیون انتخابات وکمیسیون سمع شکایات تشکیل میدهد. برای یافتن عضو وشخصیکه محل نفوذ خارجی ها ویا ساده تر مخبر وجاسوس خارجی ها باشد نامها ولست افراد را مرور کنید.هر گاه تمام أعضا از طرف شخص رئیس جمهور تعین وتائید شده باشد پس خارجی ها درین راستا چه نفوذ ونقشی دارند. طوریکه ما اطلاع داریم دعضای هردو کمیسیون از طرف شخصی حامد کرزی رئیس جمهور تعین شده مداخله خارجی در کار این دو کمیسیون چه معنی دارد؟ اگر کمیشنر های ولاتی وحوزه های انتخاباتی وابسته بخارجی ها باشند وزمینه مداخله ایشان را مساعد سازند از جناب کرزی صاحب احترامانه تقاضا میشود تا دست به تصفیه کاری بزند وبه صلاحیت خود افراد وابسته به خارجی هارا ازین پروسه خارج سازد تا تشویش ها ونگراتنیهایش کاهش یابد. واما از نظر ما تمام کار مندان پروسه انتخابات کماشته شدۀ شخص رئیس جمهور است وخارجیان را مجال پر زدن در اسمان شان نیست مگر اینکه شخصی رئیس جمهور خواسته باشد.

دوم:کمیسیون ناظر بر تفسیر قانون اساسی که تمام نا رسائیها هارا تفسیر قانونی میکند هم دست نشاندۀ رئیس جمهور است وحتی محکمه اختصاصی که میتواند حیثیت هر فرد را به برسی بگیرد وبه نحویکه ارباب قدرت میخواهد توجیح کند.اگر از عناصر اصلی پروسه انتخابات بگذریم نوبت به والیها ، ولسوال ها وقوماندانهای امنیه میرسد. مسئولین این نهاد به صفت أهرم های با صلاحیت واثر گزار  در حوزه های انتخاباتی نیز از طرف رئیس جمهور مؤظف شده اند اگر ناظرین اوضاع همه عناصر ومؤلفه های تشکیل دهندۀ پروسه انتخابات را زیر ذره بین قرار دهند هیچ عنصری را خارج از دائرۀ مدریت تیم  ارگ نمی بینند پس ما نمیدانیم این مداخله از کدام مجرا ومسیر صورت میگیرد وچگونه است ویا منظور رئیس جمهور از شفافیت تأئید همان نتیجه است که خود شان اعلان میکنند.

جرقه های شفافیت: طوریکه در رسانه ها درز کرده تعداد از کاندیدان ریاست جمهوری که از طرف کمیسیون انتخابات تأئید شده اند واجد شرائط نبوده اند وحتی صد هزار کارت رأئی را هم حاضر کرده نتئوانستند اما کمیسیون انتخابات به عنوان نخستین نشانه های شفافیت برای برخی این کاندیدان سی فیصد تخفیف قائل شده یعنی هفتاد هزار را صد هزار حساب کرده، حال شما فکر کنید که شفافیت سر از کدام گریبان بدر میکند ونتائج نهائی چه خواهد بود. اگر آقا زاده طرفدار شفافیت است  گاهی فکر میکنم سه فیصد کار پارلمان در یک دوره وسی فیصد تسامح وچشم پوشی کمیسیون بخاطر انتخاب  چنین أعضای خیلی همخوانی دارد..مسئله دیگر انتخاب کمیشنر های ولاتی است که دو ماه قبل اسناد شان به کمیسیون فرا خوانده شد اما افرادیکه واجد شرائط بوده اند  منتظر پاسخ کمیسیون سمع شکایات اند در حالیکه تعد پنجا تن ازین کمیشنر ها قبلا بخاطر روابط ومصلحتها تعین شده وکمیسیون بخاطر انتخاب صد نفر باقیمانده اسناد پنجا تن واسطه دار دیگر را زیر نظر دارد اگر عدالت وشفافیت که از همین نقطه آغاز شده معیار باشد حال انتخابات خراب می بینم.

نگرانی دیگر: اغاز مذاکرات مستقیم صلح با طالبان به پشتبانی آمریکا؟ چرا کسی نمی پرسد وقتیکه امریکا حسب تقاضا ودر خواست شما  برای طالبان دفتر وآدرس ساخت شما به بهانه بیرق طالبان در قطر دفتر طالبان را محکوم کردید؟ اگر امارت طالبان را قبول ندارید آنها هم خلافت شمارا نمی پذیرند.اگر شما بیرق دارید آنها هم دارند.اگر حضور ایشان در افغانستان محسوس نیست وبر افراشته شدن بیرق شان برای شما کسر شأن است پس چرا آنقدر بر نشست ومذاکره با ایشان اصرار می ورزید. راستی هدف رئیس جمهور را کس نمیداند.روز ها وشب ها لالای ملا برادر آخند را زمزمه کرد حالا که او آزاد شده دوباره خاموش است.چند مرتبه شورای عالی صلح وارد پاکستان شدند وهمان بوی قیادت وریاست سالهای گذشته را استشمام کردند وحتی هفته قبل نوبت ملاقات ملا برادر بود اما باز هم بی نتیجه وسکوت.آخر کجا کار بدست خارجی ها نیست،.صلح ما بدست خارجی ها، جنگ ما بدست خارجی ها، انتخابات ما بدست خارجی ها ،اقتصاد ما بدست خارجی ها  ،قرار داد ها بدست خارجی ها ،معادن وذخائر بدست خارجی ها پس شما چطور حکومت و دولت هستید بروید خدارا شکر کنید که شمارا یکطرف قضیه حساب میکنند تا قرار داد امضا کنید ورنه شما اصلا هیچ کاره ای نیستید.از طرف هم وقت شما تمام شده وقتیکه تصاویر شما که مدال هارا به گردنهای ضابط های خارجی آویخته اید نشر شود مردم  میدانند راست است ویا دروغ  .

بحث دیگر  و کلیدی : جناب رئیس جمهور در همین روز با خبر نگاران گفت امریکایی ها کسانی را تروریست میدانند که بر سفارت امریکا حمله کنند  آنانیکه مکاتب می سوزانند به نزد امریکایی ها تروریست نیست عیبی ندارد هرکس دیدگاه خود را می گوید امریکایی ها روی منافع خود صحبت میکنند و جناب کرزی طالبان را زیادتر برادر خطاب میکند هر دو گفتار و کردار با حقیقت هم خوانی ندارد  به عقیده من شورشيان یا تروریستان تحت رهبری طالبان درافغانستان در وضعيت بسيار متزلزل اجتماعی سياسی دست به مبارزه زده اند ، آنچه که شورشيان را به جنگ وا ميدارد اصلا مسله عقيده يا ايد یالوژی خاصی نيست ، بلکه فضای بی ثبات وعوامل مربوط به آن مثل شبکه های قبيلوی و طايفوی، شبکه های جنايت کاران وابسته به سازمان های بيگانه در اين امر دخيل هستند . بازيگران مستقل اما به هم پيوسته زيادی هستند که حکومت افغانستان و متهدان بين المللي آن را به دلايل مختلفی به چالش مي کشانند، در چالش مبارزه با شورشيان باید شورشيان را از شبه نظاميان تروريست جدا کرد ، اين امر فقط زمانی ممکن است که در يک استراتيژی هم آهنگ نظامی و ملکی اين موضوع رعايت شود ، هيچ راه حل نظامی در مورد اشوبگری اجتماعی وجود ندارد، اما مبارزه نظامی یکی از وسایل آن است . شورشيان به خاطری موفق هستند که مبارزه عليه انها ناکام است، عمليات نظامی بايد تروريستان و سازمانهای شورشی را هدف قرار بدهند ، اما راه حل غير نظامی توسعه اقتصادی و ساختن يک حکومت موثر و ارج گذاشتن به نقش قانون است . جدی ترين مشکل در امر مبارزه با شورش و اشوبگری نبود يک استراتيژی هماهنگ که بر اساس يک ديدگاه مشترک سياسی نظامی و انکشافی مبتنی باشد است . در افغانستان کمترارتباط بين عمليات تاکتيکی و استراتيژيکی ( اهداف کوتاه مدت و دارز مدت )وجود دارد .
عمليات نظامی و غير نظامی هيچ کدام در جهت يک هدف مشترک هماهنگ نگردیده . در همين حال اعمالی که توسط همکاران مختلف به شمول ناتو ايالات متحده امريکا و حکومت افغانستان وهمسا یگان به ويژه پاکستان و غيره انجام داده ميشود به شکل استراتيژيک از هم پاشيده اند .
طالبان را فقط از طريق عمليات نظامی ناتو شکست داده نمی توا نیم، مگر اينکه از طريق جلب رضایت مردم افغانستان آنهم با ایجاد حکومت کارا و صالح ملی و به دست آوردن حمايت مردم ستم ديده است که میشود طالبان را مغلوب کرد .به دست آوردن دل و دماغ مردم افغانستان وپاسخ یافتن به شکايت های مشروع مردم افغانستان مبرم تر از جستجوی صلح از طريق مذاکره با تند روان است ،عمليات نظامی میتواند رسيدن به اين هدف را تسهيل کند . به تاريخ اگر نظری افگنده شود کمتر شورشی بدون لانه امنی در خارج از مرز ها توانسته است بقای داشته باشد تا هنگامی که شورشيان پناه گاه امنی در پاکستان داشته باشند به سختی ميتوان به شکست آنها در افغانستان اميدوار بود . افزايش خشونت در پاکستان و طالبانیزه کردن قبايل در آنطرف سرحد ، فرصتی را فراهم کرده تا بر اوضاع امنیتی افغانستان تاثيري منفی بگذارد و نفوذ منطقوی را در افغانستان متبارز تر گرداند . طالبان لانه امنی در پاکستان دارند و کمک های تکنيکی و عملياتی را از تندروان بيگانه به دست می آورند . از بين بردن منابع شورشيان در پاکستان يک رويکرد جديد منطقوی با هماهنگی نظامی و سياسی بين المللی ، ملل متحد ، ناتو ، افغانستان و پاکستان را ضرورت دارد، تا نقش و مستولیت هر کدام واضع گردد، واز تخطی ها بررسی شده بتواند. در غیر آن برف بام خود را بالای بام دیگران انداختن فایده ای ندارد .

 

امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.