بي معطلي کرزي راباختم زمامداري ننگينش بايد محاکمه کرد قانون ، حاکميت ،عدالت ومسووليت دراداره(کرزي) : ( عملکرد حاکميت کرزي درآينه ي ارقام وحقايق ) بخش اول (استاد صباح )

صباح

بي عدالتي، بي قانوني، بي نظمي ، زورخواهي تنظيمي ،جنگ، کشتار، ويراني، نا امني، آوارگي، فقر، مرض، فساد اداری، بنيادگرای افراطي، تبعيضات قومي و مذهبي وزباني ، مواد مخدر ،زورگويي ، جنگ سالاري ، بي کفايتي ، مصلحت گرايي ، تاراجهاي کلان پولي ، چنگل بخشي قدرت واداره دولتي ،محروم نگهداشتن مليتهاي محتلف، چپاول وغصب املاک دولتي وشخصي ، تشنج ، (وزورگويي، قانون شکني وماشه کشي درخيمه لويه جرگه پس ازتشنج درانتخابات ) و دهها مشکل ديگر، سالهاست که دامن جامعۀ را فراگرفته و زندگي آرام و خوش را ازمردم کشور سلب نموده وهمه نتيجه حاکميت ننگين کرزي است.

 

نقض حقوق بشرطي ساليان درازدرکشوررواج داشته واين پروسه پليد درحاکميت امين ادامه پيدانموده ودرشاخ جنگي تنظيم هاسیر صعودی به خود گرفت ، با موجوديت اردوي شوروی سابق و پس از آن در دوران نبردهاي جنگ سالاران ، امارت طالبان و درسالهای اخیر با هجوم نظامیان خارجي تداوم یافت. اما نقض حقوق بشردرشرایط فعلی ودرمقطعی که کشورهای مدعی برقراری امنیت وتثبیت کننده نظام دموکراسی ، وارد کشور شده و دراین سرزمین نیرو مستقر کرده اند ، موضوعی است که بیش ازهمه مورد توجه و تأمل مردم و محافل حقوق بشری است. درحاکميت کرزي شوربختانه نه تنهانقض حقوق بشربلکه پديده هاي منفي وويران کننده ديگري سربرافراشت وتارپودي جامعه رابه نابودي ميکشاند . بلي! نبود حاکمیت قانون، حکومت ناتوان، افزاش تلفات غیرنظامیان و دست داشتن شماری از مقامات حکومت با فساد، خشونت در برابرزنان، بي تفاوتي نهادهای عدلی و قضایی و شکنجه زندانیان، از عواملی است که وضعیت حقوق بشر را درکشوربه شدت نگران کننده ساخته است. درينجاجسته وگريخته مروري داريم درين موارد.

برادران تفنگدار،بی برادرم کردند
اسیر فاجعه های مکررم کردند

دست و پايم را ببستند و آنگاه
برای سنگ زدن کبوترم کردند
چهارسوی جهان رابه من بستند

بعد چون شکوفه پرپرم کردند
مزدورانه تسليم گرگ هادادند
به چوروچپاول برهنه ترم کردند
باتيروتبرزخميزدند وخنديدند

خون آلوده ترهمه پیکرم کردند.

صباح نمبر دوم

اعتماد مردم بزرگترین سرمایه وماندگارترين تحفه ي است که نصيب وطنپرستان ملي وسياستمداران مردمي ميگردد و این سرمایه بی بدیل به تدریج در گذر زمان و به سختی و با تلاش صادقانه به دست می آید .
روزها و ماهها و سالها می گذرد تا اعتماد مردم نسبت به یک شخصيت وطنخواه وميهن دوست انباشته می شود و هنر يک زمامدار این است که در مسیر فعالیتها با اصل قراردادن صداقت و تلاش مردم مدارانه از اعتمادی که به تدریج به دست می آورد به خوبی حراست و حفاظت کنند و برای توسعه و گسترش آن بکوشند.
خدمت مردم پسندانه وحس ميهن دوستانه همراه با عملکرد صادقانه، می تواند آثار خوب و مثبتی بر حاصل کار داشته باشد و دستیابی يک شخصيت ملي را به اهدافش تسهیل کرده و تسریع ببخشد.
تطابق نداشتن عملکردها و شعارها نه تنها موجب گسترش اعتماد عمومی نمی شود بلکه می‌تواند آثار منفی آن روزبه‌روز لطمات جبران ناپذیری را وارد سازد.لذا یکی از بزرگترین وظایف دولتمردان وطنپرست ، پاسداری از اعتماد عمومی به روشهای مختلف است تا این سرمایه‌ی اجتماعی دستخوش آسیب و نابودی نشود.

افغانستان کشوري که درآن پشتون- تاجيك- هزاره- ازبک- ترکمن- قزلباش- جوگی- طاهری- گوارباتی- شادی باز- براهوایی-گوجر-تیرابی-تایمنی- عرب- شیخمحمدی- مونجانی- موری- مغول- سیگ-زوری-قرغیز-یهودی- شیغنانی-اشکاشمی- جت- قپچاق- سنگلیچی-قارلیق- تیموری- پیکراغ – میش مست-روشانی- فارسی- فیروز کوهی- پاراچی- قزاق- واخی-غوربت–جمشیدی-ایماق-وانگ والا- ملیکی- نورستانی-ارموری-بلوچ-جلالی-تاتار-کوتانا-هندو، زنده گي باهمي وهمياري وهمکاري ملي داشتند وطي اين چند سال نسبت خيانتها وروزگذرانيهاتاحدودي اين همبستگي وطني وملي خدشه دارگرديده آينده اميدواريم باکاري وطنخواهانه زمامداران اين همياري ملي روندي اصلي اش رابپيمايد. متاسفانه سالهاي سال است که نسبت کرسي خواهي وقدرت طلبي، دزدي وچپاولگري ، حزب وتنظيم بازي،دروغ ورياکاري ،فريب ونيرنگ، بيگانه طلبي واجنبي پرستي ، قوم ومليت خواهي وکشتن بستن وبردن ،براي اکثريت مردم سرنوشت گروههای مختلف سیاسی مهم نبوده ونیست چون بارها و بارها برسرآبرووعزت آنها با عناوین مختلف زیبا وفریبنده معامله صورت گرفته است. و مردم درمقاطع مختلف مظلوم وتنها قربانی امیال وهوسهای گوناگون افراد و گروههای مختلف نظامی و سیاسی شده اند بدون اینکه در زنده گی سراسر پریشانی ومشقت بارآنها تغییر مثبتی صورت گیرد. منتها هرگاه که جنک برسر منافع و به دست آوردن قدرت صورت می گیرد کسانیکه بیش ازهمه ضررمی کنند وقربانی می شوند، مردم هستند که درکوران حوادث همواره باید تاوان خود خواهیها و قدرت طلبی های رجال سیاسی خویش را بپردازند. حکومت وکابينه فعلي افغانستان يکي ازبيکاره وبي ارزش ترين اداره بعدازحاکميت تنظيمي وطالبي است که باگذشت هرروزازارزش ملي وازاعتماد جامعه نسبت به آن کاسته ميشود .

فساد مالي‌، رشوت‌ ستاني‌ و بيكاري. خورد وبرد كمك‌هاي‌ خارجي‌ به‌ وسيله‌ وزارتخانه‌ها و د يگر ارگان‌هاي‌ دولتي‌ وكند بودن‌ اعمارمجدد. سران‌ وفرماندهان ديروزي درزير چشم‌ هزاران‌ عسكر امريكايي‌ وناتوبه‌ توليد و تجارت‌ بيسابقه‌ي‌ هيروئين‌ وچوروچپاول دارايي عامه وثروت ملي مشغول‌ بوده‌ كه‌ وطن رامجدداً درصدرليست‌ كشورهاي‌ توليد كننده‌ هيروئين‌ قرار داده‌اند. باوجود ادعاهاي‌ مبني‌ بر آزادي‌ بيان‌، فريادها در گلو خفه‌ مي‌گردند و آناني‌ كه‌ جرئت‌ ابراز نظرات‌ غيرسازشكارانه‌ شان‌ را دارند با لت وکوب وتفنگ‌ و تهديد روبرو مي‌شوند.باوجود اين‌ كه‌ گاهگاهي‌ بوي‌ جنايات‌ سران‌ قدرت‌ و اقارب‌ وهمد ستان‌ شان‌ در مطبوعات‌ جهاني‌ نيز بالا مي‌گيرد اما اين‌ ها بدون‌ كوچكترين‌ توجهي‌ به‌ اين‌ رسوايي‌ وبه چوروچپاول مردم ادامه‌ مي‌دهند.

بي توجهي، فسادورشوت ستاني، چپاولگري، مواد مخدر وفساد اداری کشوررا درلبه پرتگاه قرار داده است، اوضاع کنوني وقحطي وگرسنگي وبيکاري بي سرنوشتي صدها هزارجوان ومردان خانواده را ازقريه جات ، ولسوالیها و حتا شهرها برای پیدا کردن لقمه ی نان ترک خانه وکاشانه می کنند، ودرچنگال قاچاقبران بين المللي اسيرو صدهانفرانان غرق درياويا دربندوزندان کشورهاي مختلف گرفتاراند. کمترنیروی جوان را دراطراف می توان یافت که هنوز باقی مانده باشند و پیدا کردن نان شب، به دغدغه اصلی مردم تبدیل شده است.

جنگ سالار اصطلاحي است كه آمريكا در مورد آن دسته ازفرماندهان محلي به كار مي برد كه ازميل سلاح ميخواهند زندهگي نمايند. هنگامي آمريكا تصميم گرفت عليه طالبان وارد جنگ شود به تجهيز و تقويت آنهامبادرت ورزيد. تفنگداران جنگ سالاربقاونفع خویش را درایجاد انارشيزم وبرهم خورده گی وضع اجتماعی دیده، ازهمین جهت پیوسته درصدد بی ثباتنگهداشتن اوضاعتلاش هاي مذبوهانه مينمايدو سود خویش رافقط وفقط درحنگ وتفنگ مي بينند

آنهابه منظوراغوا وسرکوب مردم، درتمام عرصه ها دست به اقدامات خائنانه وماجراجويانه میزنند. دولت پروسه بنا م جمع آوري سلاح را روي د ست گرفت که ميليون ها دالررا به بادفنا داد، ولي درظاهرارقام هاي ارايه مي گردد که اميد واري هاي کاذبي را به مرد م نويد ميدهد .

افغانستان سرزمین دودوآتش باگذشت بيش ازيک دهه باوجود موجوديت صدوپنجاه هزارنظاميان کشورهاي مختلف جنگ ، فساد، بي عدالتي ، زورگويي، بي بندوباري، مردم آزاري ، چپاولگري، قوم ستيزي همچنان بيداد ميکند. ملت بادرنظرداشت ميلياردها دالرکمک جامعه بين المللي و پشتيباني وحضور نظامي، سياسي، اقتصادي واجتماعي جامعه جهاني،انتظارات بيشتررا داشتندواما دولت کرزي وائتلافيون تنظيمي وگروپي باکم کاري وروزگذراني عملآ همه رانااميد وسرخورده نموده اند.

مشکلات زيادی وجود داردوحتي بعضي مسايل نه تنها که کاهش نيافته بلکه بطور نگران کننده ی رو به افزايش بوده اند. دولت درامرمبارزه با مواد مخدرتاکنون موفق نبوده و کشت و قاچاق مواد مخدر همچنان رو به افزايش است. دولت گزارش کميسيون مستقل حقوق بشر را ناديده گرفته و مي خواهد که اين گزارش مهم به فراموشي کامل سپردهشود. نیروهای سیاف، گلبدین و مسعود ورباني هرکدام برای سرکوب طرف مقابل، از هیچ وسیله ای دریغ نمی کردند. کابل در ظرف چند روز به ویرانه ای شباهت پیدا نمود که همه آن را به شهرهای بمباران شده ای بعد ازجنگ دوم جهانی تشبیه می نمودند. از آسمان و زمین، باران مرمی و راکت و هاوان می بارید. کابلیان درخون فرزندانش غسل تعمید می دیدند. کابل به فرمان باداران پاکستانی وايراني این تنظیم ها می سوخت ورهبران بی توجه به این همه خونریزی و چور و چپاول، همچنان سرگرم زدوخورد بودند، بیش از ۶۵۰۰۰ کابلی را کشتند، بر زنان و دختران و پسران تجاوز نمودند، گوش و بینی مردم را بریدند و بر فرق شان میخ کوبیدند، این همه خون ریخته شده وقتل وغارت و بی ناموسی، چرت رهبران تنظیم ها را خراب نکرد و زمانی که طالبان برای تِوبيخ شان به کابل هجوم آوردند، دو پا داشتند و دو پای دیگر قرض نموده وباچهارپا به پنجشیر فرار نمودند.

زمانی که دوباره با کمک ناتو، حمايت آمريکاودرپناه بی ۵۲ به کابل یورش آوردند، در پست های حساس و کلیدی دولت جابجا شدند وسالهاي خون وجنایت را در خاطره های مردم زنده کردند و برای اینکه جنایت های شان را از اذهان مردم زدوده باشند، هشتم ثور را به عنوان جشن پیروزی جهاد نامگذاری نمودند و برای این کار همه ساله ملیون ها دالر را خرج مصارف جشن می نمایند و با چشمان کلوخی و وجدان های یخزده به نظاره ویرانی هایی می نشینند که خود عامل آن بوده اند. رهبران تنظیم های هشت ثوری چنان بی چشم و حقیر اند که برای رسیدن به پست و چوکی حاضر به هر نوع معامله و پستی اند.

جنايتکاران که درحدود شصت وپنج تاهشتادهزارانسان بي گناه وبي دفاع را بخاک وخون کشانده وکابل زيبارابه ويرانه وشهر را به شهرارواح تبديل نمودند. اعطاي رتبه هاي بزرگ نظامي به اشخاصي که ازسواداولي، ازتعليمات عسکري، از حداقل فهم سياسي هيچگونهآگاهي ندارند . اعطاي القاب ها،نشانها و مدالها به اشخاص که جزخيانت وجنايت درحق مردم وکشورکارنامه ديگري باخود ندارند. تعيين و تقرري افراد بي سواد و کم سواد، قاتل و آدم کش، دزد و قاچاقچي، سلاحدار و جنگ سالار… در پست هاي مهم دولتي.متاسفانه درجمع معاونين وکابينه نه تنها نماينده واقعي ملت حضورندارد بلکه پستهاي معاونيت هاي رياست جمهوري ادارات استخباراتي وچوکي هاي کليدي را دروزارت دفاع بين ياران تنظيمي ديروز تقسيم ميشود . ماديديم که ريس دوات دركابينه هاي خويش توجه زيادى به جنگ سالاران كرد. برخى مى گويند كه كرزى سال هاحكومت برکشور اكنون ديگر فرصتى براى جلب اعتماد عمومى ندارد. به همين دليل اكنون مردم منتظرند كه ببينند عاقبت دولت با اينهمه تفنگ داران که دروزارتخانه هاي دفاع ، داخله ورياست عمومي امنيت ملي لميده اند ، به کجا کشانده خواهد شد .  

درگيري و بي نظمي ها نشان مي دهد که امنيت، روز به روز خراب تر شده مي رود. بديهي است که اگر دولت به حل اين مشکل اساسي فايق آمده نتواند، در تطبيق پروسه هاي بازسازی و نوسازی، به کاميابي نخواهد رسيد.  در کشوري که تمام زير ساخت هاي اجتماعي و اقتصادي آن، در دوران جنگ سي ساله تخريب شده و مردم اين کشور، براي قادر شدن به گذران زندگي آبرومندانهء خويش، نياز شديد به کار در راستاي باز سازي دارند؛ امنيت و سرزنش سران روزگزران دولت ضرورت شماره اول به حساب مي آيد.

در صورتيکه اين مشکلات بطورعاجل مرفوع نگردد بسيار مشکل خواهد بود تا حرکت هاي لازم ديگر، در عرصه هاي باز سازي و احياي مجدد و قادر ساختن مردم به پيداواري ضروري، صورت بگيرد. این چوکی پرست که برای بيش ازده سال تمام، برچوکی چسپيده و برای حفظ آن هزاران انسان بی گناه راکشته اند، اکنون از ناامنی و فساد اداری در افغانستان حرف می زند.در زمان حاکمیت ربانی ومسعود، کابل در آتش سوخت و دزدان مسلحش مردم را به تماشای رقص بسمل نشاندند، بر دختران پاکدامن تجاوز نمودند، چشمها را کشیدند و گوش و بینی بریدند.کرزي مطمين باشد که تداوم حاکميت جنگ سالاران ختم دولت وي خواهد بود .تعدد و تداوم اختطاف ها، سرقت ها، قتلها، انفجارات و انواع بی امنی ها در کشور واقعیت تلخی است که از سپیده

دم دولت موقت آغاز شده، در دولت انتقالی تشدید و در دولت انتخابی به اوج خود رسیده است.

ادامه‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌، حوادث‌ بيشمارتجاوز، تهد يد و ازدواج‌ اجباري‌ توسط‌ افراد مسلح‌ ‌، افزايش‌ بي ‌سابقه‌ خود كشي‌ و خو د سوزي‌ زنان‌، تهديد فاميل‌ها تا د ختران‌ خود را به‌ مكتب‌ نفرستند، سوزاند ن‌ مكاتب‌ دخترانه‌، احساس‌ ناامني‌ زنان‌ در كار بيرون‌ از خانه‌، افزايش‌ زنان‌ و بيوه‌هايي‌ كه‌ چاره‌اي‌ جز گدايي‌ و روي‌ آوردن‌ به‌ فحشا ندارند و…هم اكنون دهها هزار ميل سلاح نزد گروپ هاي مسلح وجود دارد كه عامل نا امني در كل كشور هستند.

اگر سلاح جمع اوري شده باشد، پس اينهمه زورگويي، درگيري، قتل و جنايت چگونه اتفاق مي‌افتند. همين حالا تنظيم هاي حزب گلبدين، جمعيت رباني، شوراي نظار، اتحاد سياف ، وحدت اكبري، حركت هاي اسلامي و … كاملاً مسلح بوده، واليان و قوماندانان امنيه تنظيمي هر يك دهها ميل سلاح در اختيار دارند. سرگروپ ها و بعضي ازفرماندهان و مسوولان اين تنظيم ها در دولت نيز شركت داشته ولي سلاحكوت هاي خود را حفظ كرده اند. جنگسالاران قاتل با استخراج ، قاچاق و فروش سنگهاي قيمتي مانند لعل و لاجورد بدخشان و زمرد پجشير و ساير احجار کريمه سال هاشد که بي شرمانه و خبيثانه به اين دزدي خويش ادامه ميدهند .

اينها با قاچاق لاجورد و زمرد به سرمايه هنگفت دست يافتند . اما از آنجايی که هنوز هم هزاران مشکل از فقر اقتصادی تا گرسنگی، تهيدستی، خشکسالی، آوارگی و مهاجرت های درونمرزی و بيرونمرزی موج فزاينده داشته و رنجهای بيکران مردم همچنان ادامه دارد، با تاسف مردم مجال آن را به اين زودی نخواهند يافت تا قاچا قبران اموال عامه و مخصوصاً رهزنان و چپاولگران آثار قيمتي و معادن کشور را به استنطاق بکشند و از آنها حساب بگيرند. از يکطرف با سوء استفاده از شرايط جنگ و دشواری های جاری مملکت و از سوی ديگر با استناد بر اينکه درافغانستان هنوز نيز دولت مرکزی و مسلط بر اوضاع سراسری وجود ندارد، آنها باز هم به همان اشتهای سابقه دارايی عامه را مانند گذشته حيف و ميل نموده وبه حسابهای جاری و پس انداز در بانکهای شرق و غرب افزودند . تعدادي ازمقامات بلند پايه کنوني نمايندگي فروش اين سرمايه ملي را تا چند قبل در کشورهاي غربي بعهده داشته و با استقرار دولت کرزي با ديده درايي و بي حيايي صاحب کرسي و مقام گرديدند . و هنوز که هنوز است اينها با فکر آرام به اين وظيفه ننگين يعني دزدي و قاچاق سرمايه ملي ادامه ميدهند .

مردم مظلوم، خسته ازجنگ وتاراج شده، می گویند که خانه های بزرگ با زرق و آسمانخراش هاي مجلل درپايتخت وولايات نمونه انکارناپذير فساد اداری وچپاولگري ملي در دولت می باشد وقصرهای شاهانه وچند منزله با تزهينات خيره کننده درکشور بنام قصرهای چوروچپاول یاد می شوند و به نظر مردم کسانی مالک اين قصرها اند که درجنایات و فساد اداری دست دارند. اکثریت این خانه ها در شیرپور اعمار شده اند، که مردم آن راشیرچور وچورپورمسما نموده اند. غصب زمین ها واعمار خانه های مجلل و بلند منزل ها به گفته مردم ، تیشه طالبان را دسته می دهد و آنها مردم را تشویق می کنند که از چنین یک حکومت فاسد متنفرباشند. ثروتمند شدن تعداد فساد پيشه وچپاولگر از يکجانب و حاکميت شرکت های امنیتی و انجوهاي داخلي وخارجی شرایط را برای مردم ناممکن ساخته است، داشتن خانه شخصی برای مردم امکان پذیر نیست، زیرا نرخ خانه ها بیش از حد بلند رفته است.

باوجود همه اين فساد وخيانت ونظربه شكايات وارثين قربانيان جنگي ٫راپور هاي بيشمار و مكرركميته حقوق بشرکه خاطرنشان مينمايد، جنايكاران جنگي و تفنگسالاران و آناني كه طي ساليان درازبا قدرت تفنگ ازهيچ نوع زورگوهي وظلم ومردم ازاري چوروچپاول وحتي كشتار ملت ابا نورزيده اند درپستهاي دولتي لميده ودرقدرت شريک اند. اينان با قتل عام مردم مظلوم ، راکتباران شهرکابل وولايات ٫ محاصره اقتصادي شهرها، راه گيري ، بي عفتي وتجاوز به ناموس مردم ، فروش هزاران از خانم بيوه وبي پناه به اعراب براي پول و ثروت ، تخريب شهرزيباي كا بل وشهادت مظلومانه شصت وپنج تاهشتاد هزار اهالي بي دفاع  اين شهر، ميخ كو بيدنها، سينه بريدنها ، درکانتينرسوختاندنها، تيزاب پاشي ها، چهارميخ کشيدنها، رقص مرده ولواطت اطفال معصوم مظلوم وصدها جنايات ديگر، دولت بايد براي تامين عدالت اجتماعي هريك ازجنايتکاران رابخاطرخيا نتها وجنايات كه انجام داده اند ، مورد پيگردعد لي وقضايي قرارميداده وبرعکس باپيشکش نمودن پول وقدرت ، سرنوشت مردم مصيبت ديده رابه چنگال خون آلوده انان سپرده است. 

سازمان نظارت بر حقوق بشر گزارش ١٣٣ صفحه يي را تحت عنوان «دستان خون آلود- فجايع گذشته در كابل

و ميراث بيعدالتي» طي و مصاحبه با بيشتر از ١٥٠ نفر شاهد عيني و يا مطلع از حوادث ترتيب داده است. اين گزارش نه تنها افرادي را را بعنوان متهمين جنايات جنگي ذكر كرده، چند پيشنهاد ارزنده اي براي دولت كرزي نيز ارائه نموده است. گزارش، تخطي هاي اين دوره را نتيجه اجتناب ناپذير جنگها و اشتباهات ندانسته، بلكه بيشتر نتيجه اعمال غير قانوني و چشم پوشي عمدي رهبران و فرماندهان گروه ها ميداند. اين سازمان ضمناً از دولت افغانستان خواسته تا با اصلاح سيستم قضايي خود و تاسيس يك محكمه اختصاصي از قضات بين المللي و افغاني، از تلاش هايي كه جهت محاكمه جنايتكاران گذشته بعمل ميايد حمايت كند زيرا بقول آنان اگر عاملين جنايات گذشته مجازات نشوند احتمال زياد ميرود كه مرتكب جنايات ديگري شوند. اين سازمان همچنان از دولت تقاضا دارد تا ساختاري را جهت بررسي بركناري متهمين حقوق بشر از مقامات دولتي روي دست گيرد زيرا امروز تمامي متهمين جنايات جنگي تحت نام آشتي ملي كاملاً مصون از مجازات بسر مي برند.عكس العمل دولت كرزي به اين گزارش فقط اين بود كه آن را ناقص خواند كه گويا جنايات تمام دوره ها را در بر نمي گيرد.

همچنان بهانه هايي چون امنيت و ثبات و آشتي ملي و مشاركت ملي از جمله شگردهاي عوامفريبانه اي است كه بي ميلي كامل دولت را براي به محاكمه كشاندن جنايتكاران نشان ميدهد. بفرض اگر دولت كرزي بخاطر برد تبليغاتي خود در برابر حريفان و ترساندن جنگسالاران، كه گويا نزد مردم و جهان دوسيه دارند تا پا از گليم خود دراز نكنند، اين گزارش را جدي بگيرد، نه مردم به آن باور مي كنند چون اين دولت را در وعده هايش، در عزل و نصب كابينه و واليان بطور كامل آزمايش كردند، و نه هم جنگسالاران براي خود تشويش راه ميدهند چون آنان هم دست خود را در دهان دولت كرزي به دقت گشتانده و فهميده اند كه اين دولت در دهان خود چيزي بنام دندان ندارد تا جنگسالاران را محكم گيرد و طي بيشتراين سالها دولت را چنان مرعوب ساخته كه كوچكترين حركتي در برابر آنان كرده نمي تواند.

پس قدر مسلم اينست كه دوسيه متهمين جنگي سالهاي سال در با يگاني دولت و كميسيون مستقل حقوق بشر حفظ خواهد شد تا خاك بخورد. برخورد منفعل کرزي درمورد جنايتكاران جنگي سبب خواهد شد كه نامش بعنوان مدافع سرسخت جنايتكاران جنگي در ذهن مردم و حافظه تاريخ با حروف برجسته نقش گردد.

اکثر جنگسالاران سه دهه اخیر که صدها هزارافغان را به کام مرگ فرستاده اند، هنوز شانه به شانه رییس جمهور ظاهر می شوند و آنگونه که سازمانهای تحقیقی آمریکا اعلام کرده، این جنگسالاران یکجا با طالبان و رهبران قبیله ای بیش ازهفتاد درصد قلمروی افغانستان را دراختیار خویش دارند. حاکمیت قانون هم فقط در شکل چیزی بیش نیست … وهزاران هموطن غیرنظامی ماطي اين سالها قربانی ناامنی شده اند، وصدهاخانواده را گلوله های نیروهای خارجی که برای تامین امنیت ما آمده اند، به خاک وخون نشانده اند.

گويي اين مردم ستم ديده بايد هميشه باکشتن ، بستن، بردن و نابود شدن زنده گي نمايند . با رفتن طالبان فقط چهره عوض شد . برنامه  کار روزانه، سياست هاي محلي، انديشه بنياد گرايي، جنگ و تفنگ، بردن و کشتن، قنداق کاري، به زندان انداختن همان بود که در زمان طالبان جريان داشت، ولي با دو تفاوت ،يکي اينکه اين زنداني ساختن و بردن و تسليم دادن بي گناهان به خارجيان و در زندان هاي بيگانه ها صورت گرفت و دوم تغير دستار به پکول و کلاه پوست و چپن بود . آمريکايان با سياست هاي دود منشانه خويش بازهم همان دزدان نوکرصفت که با دو پاسپورت افغاني وآمريکايي پکول پوشان فراري که شهر را به ويرانه و کابل را به غمخانه تبديل نموده بودند بلاي جان مردم گردانيد . جاه طلبي رهبران فسادپيشه تنها اهرم مصيبت بار بود که استعمار مي توانست درين راه از آن بهره برداري نمايد . خيانت و خودخواهي اينها کشور را بصورت سرزمين ملک الطوايفي درآورده و در هرگوشه فرمانده؛ گروه؛ سردسته و گردنکشي براي خويش پوسته و پاتک و زندان و کشتارگاه ساخته از اين طريق قدرت وحاکميت خودرا به نمايش گذاشتند. ديگر همه معتقد شده اند كه كرزى در طي بيش ازيک دهه حكومت، ديگر فرصت براى جلب اعتماد عمومى نداردوبايد باروپندکش رابسته وراهي کشوري گردد که ازآنجابه قندهارديسانت گرديده بودويابه پيشگاه مردم حساب اين يک دهه راپس بدهد . کابل پايتخت کشور که در آن نيروهاي پرشمار داخلي و خارجي تامين کننده امنيت، وجود دارند نيزاز گزند نا امني ها، مصئون نمانده وهرهفته مورد حملات انتحاري و فير راکت قرار مي گيرند.

درگيري و بي نظمي ها نشان مي دهد که امنيت، روز به روز خراب تر شده مي رود. بديهي است که اگر دولت به حل اين مشکل اساسي فايق آمده نتواند، درتطبيق پروسه هاي بازسازی و نوسازی، به کاميابي نخواهد رسيد. در کشوري که تمام زير ساخت هاي اجتماعي و اقتصادي آن، در دوران جنگ سي ساله تخريب شده و مردم ، براي قادر شدن به گذران زنده گي آبرومندانهء خويش، نياز شديد به بازسازي واعمارمجدد دارند، امنيت وحسابدهي سران دولت ، رهبران تنظيمها ، وقوماندانان جهادي ضرورت مبرم به حساب مي آيد.

منطقي و مطلوب است كه براي ترويج و نهادينه ساختن حساب‌ گيري ازدوره مسئووليت كساني كه مسئول بوده وهستند،‌ به صورت عاجل گام برداشته شود ونيز اقدامات مؤثر و حساب‌شده در دفاع و حفظ حقوق بشرورسيده گي به جنايات سازمان‌يافته و پراكنده با حفظ مصالح و منافع آينده و فعلي كشور صورت بگيرد.

بعد ازسقوط طالبان و با ورود نيروهاي آمريكا ، تفنگ سالاران جان دوباره گرفته ، يكبار ديگرشريک قدرت شدند. اين تقصيرمهم ، همچنان برعهده نيروهاي خارجي است،زيرا اگر برخي ازهمسايگان وكشورهاي ذي دخل ، اين ها را كمك نمي كردند ، امروز شاهد رشد وجان گرفتن دوباره اين ها به نفع برخي ازکشورهاي خارجي و به ضرر مردم نبوديم.بنابراين لازم است تا نيروهاي بين المللي ازخود صداقت بيشتري نشان داده با تفنگ سالاران وچپاولگران ، برخورد قاطعانه و جدي نمايند. تا بدين وسيله براي مردم ثابت شود كه خارجي ها واقعا قصد بازسازي را دارند.

رئيس‌جمهوربارهابه فساد زياد در دستگاه حكومتي و اداري‌‌اش اعتراف كرد، ولي با صراحت اعلام كرد كه دولتش براي بقا و اداره نسبي کشور ناچار است چشم خود را روي برخي فسادهاي جاري درحكومت ببندد. كرزي درتوجيه ديدگاهش ميگويد- يكي ازفرماندهان قدرتمند محلي به هيچ وجه حاضر نمي‌شد سلاح‌هاي خود را به دولت مركزي تحويل دهد وعملا نا‌امني‌هاي فراواني را درنواحي تحت كنترول خود به‌وجود آورده بودند. ما هيچ چاره‌اي دربرابرآن فرمانده قدرتمند محلي نداشتيم، تصميم به مذاكره با اوگرفتيم و نتيجه مذاكره اين شد كه دولت مركزي ماهانه سي هزار دالر به وي بپردازد و درعوض نيروهاي مذكورازهرگونه ايجاد نا‌امني پرهيز كنند. درواقع از اين نوع فرماندهان متمرّد درنواحي مختلف کشورفراوان به چشم مي‌خورند كه دولت مركزي چاره‌اي جز باج‌دهي به آنها ندارد ودرغيراين صورت آنها به دشمن مي پيوندد.

ازديگرشهکاري هاي اداره فعلي ، چپاول وتاراج کابل بانک که رسانه های خارجی سرمایه گزاری و تاجران افغانرا از ابعاد مختلف به بررسی گرفته اند وروزنامه فایننشل تایمز به نقل از مسئولان اتحادیه تاجران افغاني در دوبی نوشته است که سالانه حدود ده میلیارد دالر توسط تاجران در دوبی و افغانستان رد و بدل می شود شماری آگاهان معتقداند که بیشتر این پول ها بجای اینکه در داخل کشور سرمایه گذاری شود از افغانستان خارج میگردد.

روزنامه فایننشل تایمز درمقاله ي نوشته است امروز دوبی به یک مرکز تجمع ثروتمندان افغانستان تبدیل شده است. سرمایه داران افغان در بزرگترین شرکت های ساختمانی و تجارت ملکیت در دوبی سرمایه گذاری کرده اند. وبزرگترین سرمایه گزاری درتجارت ملکیت دردوبی متعلق به شیرخان فرنود رئیس کابل بانک است که بالغ بر دوصد میلون دالر میشود، برخی از تحلیل گران معتقد اند مقدار پول های که ازافغانستان به دوبی آمده احتمال دارد يکمقدارپول های قانونی باشد، اما مقداری هنگفت ديگري اين پول منابع آنها نامعلوم نيست . این روزنامه درادامه نوشته است در ماه مبارک رمضان هر شام در رستورانت نو تاسیس «شایسته» در دوبی شمار زیاد افغانها برای روزه افطار جمع می شند و درگرد میز افطار رستورانت شایسته دردوبی که هرنوع غذای افغانی افطارمی کردند که این رستورانت به خانواده صافی تعلق دارد که شرکت هوایی صافی نیز از آن ها می باشد . شرکت برادران صافی که متعلق به پسران صوفی قدوس هراتی میباشد وزمانی قراردادی طالبان درغرب افغانستان بودند . ظرف دودهه اخیر ازلحاظ مادی رشد چند صد برابر و بی سابقه نموده حالا مالک هوتل صافی لندمارک وبزنس سنتر درکابل ، مالک خطوط هوایی صافی وبزرگترین واردکننده آهن حالات وروغن کم کیفیت شایسته درافغانستان میباشد .

این روز نامه همچنان نوشته است که یک تعداد دیگر این تجار کسانی هستند که در کابل بانک سهم داشتند. یکی از آن ها برادر رییس جمهور کرزی محمود کرزی است. او می گوید با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان هرکسی که پول داشت کشور را ترک کرد که شمار زیاد آن ها به دوبی نقل مکان کردند. به گفتهء او فضای تجارت در دوبی با سهولت ها همراه می باشد. او می افزاید در آن وقت تجارت در افغانستان در حال رکود قرار داشت و تاجران راه دیگر نداشتند بجز از این که به امریکا و اروپا و یا دوبی بروند. این روزنامه خانواده ثروتمندی دیگر رانیز معرفی کرده افزدوده است . یک خانوادهء ثروتمند دیگر که در تجارت های مختلف در دوبی دست دارد خانوداه عزیزی می باشد که شرکت آن ها بنام «عزیزی انویست منت» تحت ریاست میرویس عزیزی در بزرگترین شرکت ساختمانی بنام نخیل جبل علی که جزایر خود ساخت در بحر بوده و قیمت ترین منطقه دوبی به شمار می رود، سرمایه گذاری کرده است. اما شرکت نخیل به خاطر رکود اقتصادی در دوبی با مشکلات روبروست. شرکت تجارتی عزیزی هوتک که مالک عزیزی بانک هم می باشد در واردات نفت به افغانستان سهم عمده دارد. با این وجود به باورشماری از کارشناسان اقتصادی ، دوبی به مرکز دیگر تجارتی افغان ها تبدیل شده است درهمین حال مدیرانستیتوت تحقیقاتی شرق نزدیک وخلیج، تیودور کاراسیک می گوید . نزدیک ترین سیستم بانک داری فعال وساده برای افغانستان در دوبی می باشد. پول که به این جا می آید، می تواند قانونی باشد اما یک مقدار آن از درک قاچاق مواد مخدر، رشوت و اخاذی بدست آمده است.به نوشته اين روزنامه یک تعداد از تاجران افغان که جای پای خود را در دوبی مستحکم کرده اند، اکنون می خواهند که تجارت های خود را دوباره در افغانستان نیز احیا کنند و یک مقدار پول ها را به کشورانتقال بدهند، اما فساد اداری و رشوت ستاني آن ها را مایوس می سازد.از سوی دیگر با داخل شدن به افغانستان پای آن ها در یک ماجرا و یک نزاع سیاسی کشانیده می شود.شماری از تجار تاکید دارند که از پرداخت رشوت خسته شده اند و این پول دیگر بخشش به شمار نمی رود، بلکه یک اقدام تحریک آمیز و تهدید آمیز برای تاجران می باشد.

بربنياد یک نظر سنجی انجام شده ازسوی اداره مبارزه با فساد و جرایم سازمان ملل متحد، نزدیک به شصت درصد مردم افغانستان می گویند که در زندگی روزمره خود با فساد دولتی دست به گریبانند، و این در حالی است که پنجاه وچهار درصد آنان به مشکلات امنیتی و پنجاه دودرصد برمعضل بیکاری تأکید می کنند.رییس اداره مبارزه با فساد و جرایم ملل متحد، می گوید که به گفته شرکت کنندگان در این نظر سنجی، غیرممکن است که مردم بدون پرداخت رشوت از خدمات دولتی برخوردار شوند، و این امر نه صرفاً یک تصور عمومی بلکه امری بوده است که افراد آن را تجربه کرده اند.این سند بر اساس مصاحبه با هفت هزاروششصدنفر در دوازده شهر وهزاروششصد قريه وعلاقداري در سراسرکشور، از سوی اداره مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد تهیه شده است.

ازهردوتبعه کشور، یک نفر آن رشوت داده است که در بیشتر موارد از آنان به صراحت درخواست پول شده

است.تهیه کنندگان این گزارش می گویند که متوسط پرداخت رشوت دروطن، سالانه به يکصدوشصت دالر می رسد. بر اساس گزارشها عاید سرانه ناخالص ملی در افغانستان،چهارصدوبيست وپنجدالر است.در طي يکسال ، افغانها دو و نیم میلیارد دالر رشوت داده اند که این مقدار پول تقریبا معادل بيست وسه درصد عاید ناخالص ملی است.

وهمچنان بیشتر مجریان قانون، (خود از) بزرگترین ناقضان قانونند.حدود بيست وپنج درصد مصاحبه شونده گان در این نظر سنجی گفته اند که حداقل یکبار به پولیس و مقامات محلی و ده درصد دیگر به بخش های قضایی در دولت رشوه پرداخته اند.نتایج این گزارش نشان می دهد که پول، ساختار قدرت های سنتی در افغانستان را به فساد آلوده می سازد.رئیس اداره مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد می گوید که عدم اعتماد بر نهاد های دولتی در ارائه خدمات باعث شده تا مردم به جهات دیگر از جمله عناصر ضد دولتی رو بیاورند.

تهدید وجود فساد درکشور را به سرطان تشبیه کرده و گفته است که برای جلوگیری از چنین وضعیتی و پیش از آن که به بیماری علاج ناپذیری بدل شود، باید کرزی، دست به اتخاذ تدابیر قاطع بر اساس کنوانسیون مبارزه با فساد اداری سازمان ملل متحد بزند.

کرزی موجودیت مشکلات در نهاد های عدلی و قضایی ميگويد- که مردم از این ناحیه بیشتر رنج می برند. اطمینان مردم بر این نهاد ها باعث شده است که آنان هنوز هم به منظور حل و فصل دعوای شان به سیستم عنعنوی رو آورند.

دلیل که هنوز هم مردم در دهات و شهر های کشور به روش های عنعنوی و رسوم اجتماعی برای به دست آوردن عدالت و حل و فصل قضایا مراجعه می کنند این است که نه حکومت توان فراهم آوری آن عدالت را دارد و نه هم رسیده گی به موقع می شود .

همچنان وری فدوتوف، رئیس دفتر مقابله با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحددر مصاحبه‌اش با رویترز می‌گوید تولید تریاک نسبت به سال دوهزارودوازده افزایش یافته است.افغانستان بزرگترین تولیدکنندهتریاکدر جهان است که هروئن از آن ساخته می‌شود و به تامین مالی طالبان کمک می‌کند.وضعیت در حال بدتر شدن است، این موضوع آشکار و بسیار نومیدکننده است.هنگامی که نیروهای خارجی در پایان سال دوهزاروچهارده این کشور را ترک کنند، در نبود پول و نیروهای هوایی آنها، دولت افغانستان نیاز به کمک بیشتری برای مبارزه با کشت خشخاش خواهد داشت.مواد مخدر هزینه نیروهای شورشی را فراهم می‌آورند و پایداری منطقه‌ای و سلامت مردم در افغانستان را که بالاترین میزان اعتیاد در جهان را دارد، تهدید می‌کنند.

اافغانستان همچنین زمینه مساعدی برای فساد و سایر اشکال جرائم سازمان‌یافته فراملی دارد. این چالشی چندوجهی است و لازم است که ما با آن به عنوان مشکلی جدی برخورد کنیم.در غیر این صورت بدون حمایت بین‌المللی، بدون کمک‌های قابل‌توجه بیشتر، این خطر وجود دارد که این کشور در ادامه این روند به یک دولت مواد مخدر (narco-state) تمام عیار بدل شود.

پس از گذشت تقریبا دوازده سال از تهاجم نیروهای به سرکردگی آمریکا به افغانستان بخش‌های گسترده‌ای از این کشور تحت کنترول طالبان است و نیروهای داخلي هنوز در نواحی دورافتاده به شدت به حمایت نیروهای خارجی وابسته استناتو قصد دارد پس ازدوهزاروچهارده فقط نقش آموزشی و مشورتی در افغانستان داشته باشد، اما آمریکا و متحدانش هنوز درباره شمار دقیق نیروهایی که در این کشور باقی خواهند ماند، اظهار نظر نکرده‌اند.

اراده سیاسی برای مقابله با مشکل مواد مخدر در افغانستان وجود دارد، اما شمار فزاینده حملات و دستگیری‌ها و تلاش‌ها برای ریشه‌کنی مواد مخدر تا به حال نتوانسته است جلوی این موج در حال گسترش را بگیرد.
خارجيها منتوانستند اقتصاد جایگزینی در افغانستان ایجاد کنند با وجود همه تلاش‌ها، حرکت در مسیر جایگزینی تجارت مواد غیرقانونی  با کالاهای قانونی سخت است.