دردهاي ناگفته ورنجهاي ناشنيده مردمم راسرود ميسازم وفريادميکنم : نويسنده : ( استاد صباح )

داوود سرخوش

من سوژه والهام هنرم راازمردمم ميگيرم ومردمي که مراداوود سرخوش ساختند وبه من قدر، عزت وافتخاربخشيدن . هميشه بامردمم خواهم ماند وازدردها، رنجها ، تنهايهاومهاجرت وغربت آنان خواهم خواند ودردهاي ناگفته ورنجهاي ناشنيده شان راسرود ميسازم وفرياد ميکنم .

دانشمندی میگوید: اگردرمقابل با بی عدالتی ها خاموش بمانیم کاری کرده ایم که به نفع ظالم تمام شود. اکنون اگرتوجهی به هنرموسیقی نداشته باشيم مبتذل بخوانیم قدرمردم را ندانیم وازدرد ورنج آنان چیزی نگوییم درحقیقت کاری کرده ایم به نفع بیگانه ها ودشمنان مردم .

هنگامی که درباره موسیقی کشورقلم می‌زنیم ، به نام بزرگمردانی برمی‌خوریم که دربنیادوتاروپود این هنراصیل ، بیشترین تأثیررا داشته‌اند.  اگربه سابقه فعالیت هنرمندان که نامشان برسرزبان‌ها افتاده ، بیافکنیم به نامی برمی‌خوریم که حضوروفعالیتش درعرصه موسیقی بسیاربیشترازسایرهنرمندان هم وزن خود بوده است، ازاجرای پارچه هاي دل انگيز گرفته تا صدايي گيراوآهنگهاي بيادماندني . بی‌گمان یکی ازکاروانسالاران موسیقی ما داوود سرخوش است.

داوود سرخوش طي اين مدت غم ودرد مردم ميهنش رادرقالب آهنگ باتمام توان فرياد کشيده وچنين است که مردم قدرشناس وطن اوراپاس ميدارند.

داوود ميخواند:

دورهبرخفته برروي دوبستر

دوعسكرخسته دربين دوسنگر

دو رهبرپشت ميزصلح خندان

دو بيرق بر سر گور دو عسكر.

درمورد زندگينامه داوود سرخوش درهمه نشريه هاووبگاه ها هم عقيده نوشته اند: داوود سرخوش درششم ثورسيزده پنجاه خورشیدی درقریۀ ُجُرباش ولسوالی بندرولایت دایکندی چشم به جهان گشود. درشب عید قربان سال سيزده شصت دوخورشيدي سرورسرخوش برادربزرگش با سي دو تن از اعضای خانواده بدست افراطيون مذهبي کشته شدند. ناگذيرداوود با اعضای بازمانده خانواده راه مهاجرت را درپیش گرفتند وغربت نشين کويته پاکستان گرديد.

سال نوزده نود نومیلادی ازپاکستان به انگلستان رفت ویک سال را درانگلستان به سربرد وازسال دوهزارمیلادی بدینسو درشهرويانا اتریش باخانواده اش زندگي دارد .  داوود درسال نوزده نود پنج میلادی باخانم (کبرا- نیکزاد ) که ازکودکی با هم آشنا بود ند، ازدواج کردو صاحب سه پسرمی باشند. داوود با آهنگ های میهنی اش به شهرت رسید، روزگاری که افغانستان درگیرجنگ بود ومهاجرت سرنوشت بسیاری مردم کشوررارقم ميزد. آهنگ های «زمانه»، «مسافر» و« سرزمین من» رابه دوستداران هنرش عرضه نمود ومحبوب القلوب گرديد.

بی آشیانه گشتم         خانه به خانه گشتم
بیتوهمیشه باغم         شانه به شانه گشتم
عشق یگانه من          از تو نشانه من
بی تو نمک ندارد       شعر و ترانه من
سرزمین من
خسته خسته از جفایی   سرزمین من
بی سرود و بی صدایی  سرزمین من
درد مند وبی دوایی       سرزمین من
سرزمین من
کی غم تو را سروده؟    سرزمین من
کی ره تو را گشوده؟     سرزمین من
کی به تو وفا نموده؟     سرزمین من
ماه و ستاره من           راه دوباره من
در همه جا نمیشه         بی تو گزاره من
گنج تو را ربودند         ازبهرعشرت خود
قلب تو را شکسته        هرکه به نوبت خود
سرزمین من
مثل چشم این ستاره     سرزمین من
مثل دشت پرغباره       سرزمین من
مثل قلب داغداره         سرزمین من.

 

آلبوم‌هاهاي هنري :

سرزمین من (نوزده نودهشت)

پری‌جو (دوهزار)

سپید وسیاه (دوهزارچهار)

مریم (دوهزارهشت)

بازی (دوهزارده)

داوود سرخوش خواننده، شاعروآهنگسازمحبوب افغانستان است . سرخوش بیشترآهنگ‌های آلبوم‌هایش را خودش ساخته واجرا می‌کند. داوود درسن نوسالگی به نواختن دنبوره پرداخت و درهفده سالگی به آوازخوانی آغاز کرد. وي درآهنگهای خود، تلاش کرده است احساسات ملی راباغم غربت وبي وطني بازتاب دهد که میلیون ها افغان درمهاجرت و آوارگی تجربه کرده اند.  داوود سرخوش ازوسايل موسيقي دنبوره ، هارمونيه ، پيانو و رباب رامينوازد.

پدرسرخوش غلام حیدر که ازمتنفذین منطقه به شمار می رفت، هم در زمان محمد ظاهر شاه وهم محمد داوود، وکیل انتخابی منطقه بود و به همین دلیل به نام وکیل شهرت داشت. غلام حیدر وکیل با کیمیا، مادر داوود که درتذکره او را فاطمه نوشته بودند، ازدواج کرده بود. حاصل ازدواج آنها چهارپسروهشت دختربود که ازاین میان یک پسر و یک دختر دیگردرقید حیات نیستند. غلام حیدرازدو ازدواج دیگر خود فقط صاحب یک فرزند شد.

داوود که به عنوان یازدهمین فرزند خانواده به دنیا آمده بود، هنوز کودکی بیش نبود که مادر را از دست داد.

تا هفت سالگی، قرآن، خواجه حافظ و شهنامه را درخانه نزد پدرخواند. وقتی یگانه معلم قریه که ازهرات بود در سال سيزده پنجاه هفت خورشیدی مانند همیشه به قریه آمد، پس ازامتحان گرفتن دید که داوود خواندن و نوشتن می تواند. او رامستقیماً شامل صنف سوم ساخت. سال بعد درآغاز صنف چهارم که تازه قلم وکتاب وکتابچه را ازمکتب گرفته بودند، یکباره جنگ آغاز شد. میزوچوکی که مکتب آنها به عنوان یگانه مکتب در منطقه آن را تازه به دست آورده بود، سوختانده شد و آن یگانه معلم قریه هم به سختی توانست جان سالم بدر ببرد.

اين زمان هنگام بود که بنيادگرايان اسلامي برسرنوشت مردم وميهن جولان مينمود وزندگي رابرمردم کشورجهنم ساخته بود. بسیاری ازمتنفذین منطقه جان خود را دراين کش وگيرازدست دادند وخانواده سرخوش نيزتاوان بزرگي رادرين لجام گسستگي متقبل گرديد و سي دو تن ازاعضای خانوادۀ داوود به شمول برادرش سرور سرخوش، کاکا، پسران کاکا، پسران عمه وپسران ماما دریک شب به قتل رسیدند. کودکان وتعدادي خانواده که از دم تیغ قتل یافته بودند مدت ها متواری بودند تا این که غربت سرای کویته را به عنوان اقامتگاه موقت برگزیدند. داوود سه پسربه نام های صبور، ذوالفقارویاسر دارد. داوود سرخوش زمانيکه آهنگ وطنم دوباره … راسرود  همه هوشها گوش شد.

وطنم دوباره اینک توي شانه های پامیر
بتکان ستاره ها را که سحر شود فراگیر
بتکان ستاره ها را که ستاره های این شهر
همه یادگار زخم اند ، همه یادگار زنجیر
منم وامید روزی که ترا چنان ببینم
که شوی چو بال طاووس به هزاران رنگ و تصویر
گل و گندم شقایق بدمد زدشتهایت
ز بلند شانه هایت شود آفتاب تکثیر
وطنم مبادا روزی که کسی زغنچه هایت

به فراقت اشک ریزد ، ز غمت شود گلوگیر.

داوود سرخوش تا اکنون کنسرت‌های زیادی را درکشورهای مختلف ازجمله روسیه، هالند، ناروي، سوئدن ، دانمارک ،پاکستان و نیزکنسرتهای را درشهرهای مختلف ایران و استرالیا برگزارکرده است. اوتاکنون پنج آلبوم به صورت رسمی به بازار عرضه کرده است. ازداوود سرخوش تاحال پنج آلبوم نشر شده به نام های سرزمین من، پری جو، سپید وسیاه، مریم و بازي. وي اکنون مصروق ثبت آلبومی است که شاید ( جنگ وجنون) و شاید هم ( جنون) نام بگیرد. دوکاردیگری که عزم انجام دادن آنها را دارد با دمبوره، این یاردیرین اودر پیوند است. می خواهد آهنگ های مخصوص دمبوره را با همان اصالت شان آلبوم کند ونگذارد بادهای فراموشی آنها را ازیادها محو کند. با استفاده ازتکنیک های ثبت می خواهد درنوازندگی دمبوره هم نوآوری های کند ودمبوره ازتنهایی خود بدرآید.

داوود سرخوش درغربت وبيگانگي ازتي دل فرياد کشيد:

گر یک دانه و دردانه هستی
اگر چشم و چراغ خانه هستی
به‌ ملک دیگران بیگانه هستی

کسی مهر تو را در دل ندارد
کسی نام تو را بر لب نیارد
کسی دست تو را نمیفشارد

نه یار باوفا و مهربانی
نه ازیاری وعیاری نشانی
نه دوست هم رفاه وهمزبانی

نه جشن گل سرخ و شادیانی
نه جوش گل بهار و ارغوانی
نه بویی از هرات با صفانی

نه قولی نه قراری        نه پارک زرنگاری
نه باغ وکوچه باغی     نه میل و نه دماغی.

داوود سرخوش باري به پرسشگرمجله آرمان گفته بود : متآسفانه موسیقی هم مثل سایربخشهای هنری وفرهنگی در افغانستان فعلآ ازوضعیت چندان مطلوب برخوردارنیست . بدلیل این سه دهه وضع اشفته ونا بسامان افغانستان که تمام ابعاد زندگی مردم ما راتحت تآثیر منفی خود قرارداد ومانع ازایجاد فرصت های رشد وترقی جامعه درزمینه های مختلف گردید هنروموسیقی هم نتوانست درچنین شرایط رشد وپویائی داشته باشد وعملآ دراین دوران سی ساله نه تنها کدام کاراصولی وبنیادی برای شکوفائی وتربیت هنرمند دراین رشته هنری انجام نشد بلکه بعضآ تلاشهایی جهت نا بودی ان نیز صورت گرفت. به همین جهت اکثر کارهایی که دراین مدت به نام موسیقی افغانستان عرضه شده است بیشتر حالت ذوق گونه وشاید بتوان گفت بازاری دارد تا کیفیت وغنای لازم هنری را .

اگردراین میان ما شاهد بعضی اثاربرجسته وازنگاه هنری تا حدودی قابل قبول هستیم این صرفآ بدلیل تلاشهای فردی واستعداد خود این هنرمندان بوده است . درمجموع وضعیت هنرموسیقی افغانستان درشرایط فعلی زیاد خوب نیست .اما وضعیت فعلی به معنی این نیست که ما نتوانيم شاهد یک وضعیت خوبتروبهتردرآینده باشیم. خوشبختانه نگاه به موسیقی به حیث یک هنرمتعالی دربین مردم افزایش یافته وهنرمندان به محتوای کارشان بیشتراهمیت می دهند که این خود باعث امید واری برای اینده بهتر برای هنرموسیقی می باشد.

کمپوزوموسيقي بهترين آهنگهاي داوود سرخوش.

سرزمین من آهنگ ترکی امیر جان صبوری

یا مولا علی، امیر جان صبوری

جره جو ، داوود سرخوش

آی مردم آخر ای مردم، امیر جان صبوری

دمی که با تو می گذارم ، داوود سرخوش

به ای ملکا ، امیر جان صبوری

مریم ، داوود سرخوش

شب های بی ترانه، امیر جان صبوری

شهرستانی ، داوود سرخوش .

در شرایطی که موسیقی کشوربه دلیل ستم واستبداد بنیادگرایان درتاریکی فرو رفته بود، داود سرخوش این هنررا با خواندن آهنگ هایی که ازحس وطن پرستی ورنج غربت الهام می گرفت، جان تازه ای بخشید. آهنگ های وی تجارتی نبود، بلکه انعکاس هنری ازغم غربت و طعم تلخ زندگی درمهاجرت برای میلیون ها مهاجرافغان درسراسر جهان بود، هزاران مهاجری که به کنسرت های داود سرخوش شتافتند تا فرهنگ وتجربه مهاجرت و دوری ازوطن را با او قسمت کنند و برای لحظاتی با وی خوشحال باشند.

امروزداود سرخوش به عنوان هنرمندی توانا ویکی ازسرشناس ترین چهره های هنری کشورشناخته می شود.

داوود سرخوش با رها گفته است: اگرمی خواهید به موسیقی رو آورید آگاهانه ومسئولانه وارد کارزاراین هنر شوید، نه برای نان و شهرت.

داوود سرخوش را میتوان ازجمله هنرمندان ملی ومردمی شمرد. آهنگ های بلندي میهنی ومردمی سروده است که حس وطن دوستی وبازتاب مصایب ودردهای مردم را منعکس می سازد ومیخواند:

دل من شکوه نکن از کس و ناکس دل من
دل من تو راز عشق و عاشقی بر دل من
دل من دنيا را شناختی دل من

مرد ونامردها را شناختی دل من
عشق و آدمها را شناختی دل من
دل من ياران زمانه       ناسپاس و نامهربانه
عشقشان خالی و ريايي  راهشان در غربت جدايی…

من قبلآ صحبتهاي تلفوني که باآقاي سرخوش داشتم ، بارهاوبارها ايشان تاکيد داشتن که من سوژه والهام هنرم راازمردمم ميگيرم ومردمي که مراداوود سرخوش ساختند وبه من قدر، عزت وافتخاربخشيدن . من هميشه بامردمم خواهم ماند وازدردها، رنجها ، تنهايهاومهاجرت وغربت شان خواهم خواند ودردهاي ناگفته ورنجهاي ناشنيده اينان راسرود ميسازم وفرياد ميکنم .

داوود سرخوش درمورد هنروموسيقي عقيده داشت:

زيباترين آهنگ كه دردمردم رامنعکس بسازد وغربت وآوارگي راتمثيل نمايد ، ميتوانيد آهنگ جاودانه وماندگارباشد ، زيباترين آهنگ كه تنها براي مردم وميهن سروده شود ودرجملات وکلماتش مفاد مادي وزرق وبرق ظاهري وجودنداشته باشد ، يعني آهنگ که درآن درد وجود داشته باشد ومتعلق به مردم باشد ، ميتواند آهنگ هميشه بيادماندني باشد . من باخود گفتم يقين چنين است وهرآهنگي راکه سرخوش سرود بياد ماندني شد. آهنگهاي :

سرزمین من

زمانه

دست های خالی

خدمت زندان

آهنگ سفر

دل من دنیا را شناختي دل من

باگذشت سالهاهنوزدرلبهاتکرارودرگلوهازمزمه ميشود.

داوود سرخوش خواننده، شاعروآهنگسازبه نام سرزمين ماست. سرخوش بیشترآهنگ‌های آلبوم‌هایش را خودش ساخته و اجرامی‌کند. آهنگهايش بیشترازسروده‌های خود وی است، اما ازآهنگ ، شعروکمپوزاميرجان صبوري نیزبهره ‌برده است. سرخوش ازنوسالگی شروع به نواختن دمبوره وبعدهاکيبورد ، آرمنيه ورباب را نيزفراگرفت ودر۱۷سالگی به آوازخوانی پرداخت.

. وطنم

. یا مولا علی

. تندی مکن

. دل من دنیا را شناختی

. من ودریا

. دراین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند

. سرزمین من

. با این دستان خالی، سیالی بی سیالی

. تب کرد خاک و تیره انسان تباه شد      شرمنده باز چهره خورشید و ماه شد

. سلام ای هموطن فرزند میهن             امید پاک و نیرومند میهن

. باز دل می تپد از رغبت دیدار دگر        که کشد باز مرا برسر بازار دگر

. ترک سفر کن

. بتکان ستاره ها را که ستاره های این شهر، همه یادگار زخمند، همه یادگار زنجیر

. دخترم مکن بازی، بازی اشکنک دارد

. تب کرد خاک و تیره انسان تباه شد

. همسایه

. بهار

. تنها.

اينان ازبهترين هاي داوود سرخوش است وسرخوشي که ازفقر،ظلم وستم درسالهاي دوري دورسروده بود وبااين نوادرقلبهاجاي گرفت ودرلبهاتکرارشد.

درسالهاي نودودوتادوهزاردوميلادي درافغانستان دوران رکود هنرموسيقي بودوبرعکس درپاکستان درهرکست وسي دي فروشي ، البوم هاي گوناگوني ازهنرمندان مختلف وارد بازارموسيقي مي شد. ازجمله البومهاي احمد ولي ، حيدرسليم ، فرهاددريا، قادراشپاري ،احسان امان ،حبيب قادري … بيشترين شنوينده وخريدارراداشت واماالبومهاي فرهاددريا که درآن آهنگهاي:  يک دانه گل دودانه ، کابل دوراست که من سلامت بکنم ، گردش چشم سياهي تو، تو رفتی، دوری ات بر ما اثرکرد، خودم این سو، دلم آن سوی دریا، دراین غربت سرا دل دربرم نیست وازهمه بيشترمورد خريد وفروش قرارميگرفت ودرهررستورانت وکافي شنيده ميشد ودرين گيرودارداوود سرخوش سه البوم بنامهاي:

– سرزمین من (نوزده نودهشت)

– پری‌جو (دوهزار)

– سپید وسیاه (دوهزارچهار).

يکي راازپي ديگري وارد بازارموسيقي نمود وبخصوص آهنگهاي: مولاعلي ، سرزمين من ، جره جو، دراین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند، دل من دنیا را شناختی، سلام ای هموطن فرزند میهن . غوغا برپاکرد درهربزم موسيقي ، درمحافل ومجالس عروسي وخانوادگي ودرهرزباني اين آهنگهازمزمه ميشد واکثرهنرمندان موسيقي اين آهنگهارابازخواني وکاپي مي نمودند.

درپشاورآوازخوانان که بيشتردرمحافل ومجالس خوشي وجشنهاي خانوادگي شرکت ميکردند ، رسول زمري ، شاه رسول قاسمي ، حفيظ وصال ، نبي راهش ، رسول راهش ، فهيم شايق ، اکبرسروش، سلطان هم آهنگ ، داوود حنيف ،قاسم بخش ،شريف ساحل، نصيرهم آهنگ … بودند وبارهارسول زمري، نبي راهش ، فهيم شايق، رسول راهش، نصيرپرد يس وحفيظ وصال وديگران مي گفتند که درمحافل ومجالس بيشترين علاقمند وشنوينده را آهنگهاي داوود سرخوش دارد وهمين آهنگهاي داوود سرخوش است که مردم تسکين دردهاي دوري ازوطن ورنجهاي غربت وآوارگي خودرا درلابلاي آن جستجومينمايد. البوم هاي داوود سرخوش به بازاررارونق ديگري بخشيد، وبيشترين فروش راازآن خودنمود وهمانطوريکه ميدانيم درشهرهاي پاکستان کاپي وتکثيرکست والبوم هنرمندان مطابق هيچ معياري نيست وهزاران فروشگاه کست وسي دي ، دکان ، کراچي ودست فروشي براي عرضه کست والبوم موسيقي فعاليت غيررسمي وغيرمعياري دارند. هرکسي بايک دوسه راديوکست ودستگاه هاي کوچک ثپت وتکثيردرهرگوشه شهروبازارنشسته وناني ازينطريق بدست مي آورد.

البومهاي داوود سرخوش باتمام قيودومقررات که طالبان براي ازبين بردن موسيقي وخاموش نمودن صداي آوازخوانان بکارگرفته بودودرهرگوشه وطن برده شدومردم مخفيانه به ان گوش ميدادند.

آهنگهاي پرطنين، صداي رسا ونازنين والبومها دلنشين – داوود سرخوش رابه مردم معرفي وموصوف راچهره ماندني ودوست داشتني ساخت .

روزنامه پرتيراژمشرق اززبان سرخوش مي نويسد:( داوود سرخوش با این پیام که اگرمی خواهید به موسیقی روآوریدآگاهانه ومسئولانه وارد کارزاراین هنرشوید، نه برای نان وشهرت.)

صحبتهاي زيادي که باداوود سرخوش ازطريق تلفون داشتم بيشتربه اين نتيجه رسيدم ، نامبرده هنرمنديست که موسيقي راآگاهانه ومسوولانه پذيرفته ودرتلاش است تااين هنر رابيش ازبيش به جامعه ومردم معرفي نمايدومتعقداست ،هنرمندواقعي كسي است كه داراي انگيزه‌اي والا، اهداف متعالي وازهدفمند ي برخوردارباشد، اراده قوي براي باروري، احساس وعاطفه خاص نسبت به موسيقي ومردم دروجودش جوانه بزند، جهان بيني روشن ازهنروتسلط برهنرموسيقي داشته باشد.  دردها ورنج‌هاي روحي مردم و اسارت ودرماندگي محرومين ومظلومين را بازگو كند. عشق ورزيدن و دوست داشتن نسبت به توده هاي مردمي ومردم گرايي و صبوري ازويژگي‌هاي مهم يک هنرمند متعهد است و ازهمان آغازحركت، اهداف عالي هنري داشته باشد.

ويژگيهاي يك آوازخوان خوب – دربين مردم و يا به عبارتي مردمي باشد، نكته بين ومشاهده گرخوبي باشد،متعهد باشد دركار خود تخصص ومهارت داشته باشدوبه آنچه مي گويد ويا مي خواند ، خود عميقا اعتقاد داشته باشد.

آی مردم آخر ای مردم
یارآهنگ سفر دارد
رفتن تنها خطر دارد
راه بی همراه خطر دارد
آی مردم آخر ای مردم
عاشقی خون جگر دارد…

به باورمن، عدم همکاري بين اميرصبوري وداوود سرخوش پيامدهاي خوبي رابراي سرخوش نداشت وطي سالهاي اخرهيچگونه کارمشترک هنري بين اين دونخبه موسيقي وجود ندارد ودرموقع مساعد دراين مورد مفصل خواهم نوشت وآرزوداريم بارديگرشاهد همياري وهمکاري مشترک هنري ايشان باشيم .  بهره ازشبکه سراسري مردم هزاره.

بامهر- صباح

thesabah@gmail.com