طالبانیزیم”، امارت «اسلامی» و انتخابات : میرعبدالواحد سادات

در دو روز اخیر انتخابات در رسانه‌ها به بحث روز مبدل گردیده است و هموطنان عزیز در داخل و خارج کشور به  زوایای مختلف  موضوع می‌پردازند. انگیزه این مباحثه اظهارات دو روز قبل معاون سیاسی مجلس‌الوزرای طالبان (آقای مولوی کبیر) می‌باشد. از آنجایی که این بحث بحقوق اساسی شهروندان افغانستان و سرنوشت کشور ارتباط دارد، فارغ از حب و بغض، نظرات مسلکی و ارزش محور، بخاطر رفتن به مناظره ارزش محور و مبتنی بر مصالح علیای افغانستان مطرح می‌گردد تا در آتیه این بحث به محور اساسی گفتمان سراسری ملی مبدل گردد:   

ادامه خواندن طالبانیزیم”، امارت «اسلامی» و انتخابات : میرعبدالواحد سادات

از دست رفته پنجره امید دختران : گلچهره احمدی

حق بر آموزش، از حقوق بنیادین بشر است که مانند سایر حقوق مشابه می بایست تمامی افراد بدون هیچ گونه تبعیضی از آن برخوردار شوند. این حق در اسناد مختلف حقوق بشری مورد تاکید قرار گرفته است. ازاین رو، نابرابری جنسیتی در آموزش نقض آشکار حق مزبور، محسوب می شود. هرزمان که تاریخ گذشته جهان را ورق می زنیم به صحنه های دلخراشی از رفتار ظالمانه و نابرابر با زنان در چهارگوشه جهان بر می خوریم که حکایت از غفلت جوامع بشری در طول تمامی تاریخ دارد.

ادامه خواندن از دست رفته پنجره امید دختران : گلچهره احمدی

چی کنم عادتم شده«جلال نورانی» ای هموبی چاره گک اس : نوشته ی ماریا دارو

سعدیا مرد نیکو نام نمیرد هرگز — مرده آن که نامش  به  نیکویی  نبرد 

عنوان فوق  مربوط  به شخص  می باشد که  تا پای  جان  در مورد  مردم ؛ هنر و فرهنگ  وطنش قلم  زد تا اینکه قلم  به فریاد رسید و فردا زندگی  را از وی  گرفت. 

جلال نورانی از نامش پیداست  که نورافشان  تاریکی های  روزگار بود. تولد وی در  ۱۳۲۷ خورشیدی  برابر  ۲۲جولای  ۱۹۴۸ میلادی – وفات  ۲۷  حمل  ۱۳۹۶ خورشيد  برابر ۲۷ مارچ  ۲۰۱۷ م-  بود.   

او چندین  اثر  نایاب  و با ارزش  برای نسل  اینده  کشورش هدیه  کرده است.   

ارزشمندی  کارهای یک  نویسنده ؛ شاعر ؛ نقاش و طنز پرداز بیشتر از این جهت برجسته  میگردد که  چقدر در خدمت مردمش  بوده و کار های  علمی  و فرهنگیش  چه  تاثیر بالای  جامعه  داشته  است.

شاد زیستن کار هر شخص است  اما دلی  را شاد ساختن  کاریست  بس دشوار.از این  جهت  هنر طنز ن ویسی  هنر عالیست.نورانی کسی  بود که شب ها نور چشمش  را به  نور افشانی قلمش یکجا با خون دل می آمیخت تا فردا که  مردمش از خواب  بیدار می شوند؛ با خواندن  نوشته وی  لب خندن برلب شان داشته باشند.

جلال نورانی  نخستين کسی  بود که آثار همه طنز پردازان  افغانستان را  در داخل  و خارج جمع  کرد  و به  استناد آن  روند  طنز  معاصر افغانستان را رقم  زد.  

ادامه خواندن چی کنم عادتم شده«جلال نورانی» ای هموبی چاره گک اس : نوشته ی ماریا دارو

پهلوان امان الله«امانی » بلبل خموش شمالی لاله زار؛ نوشتهء : ماریا دارو

       این مطلب را درماه  می « ۲۰۱۱ » م- نوشته بودم ؛ اما تا حل از صحتمندی امانی اطلاعی بدسترس نیست لازم  دیدم  باز نشر کنم.

تجلجل  از روز پدر برایم فرصت بخشید تا پدری را ازسرزمین حادثه ها وآشوب ها برای  تان معرفی  بدارم؛ با آنکه ضرورت  معرفی ندارد؛این  پهلوان  هنرمند چیره دست؛ خوش صدا و محبوب القلوب همه  هموطنان   گرامی  ما میباشد.

پهلوان امان الله  معروف به « امانی» فرزند  مرحوم  نجيب الله از خانواده هنرمند و هنر پرور از سبزه زار و لاله زار شمال ولایت پروان شهر زیبای  « چاریکار» میباشد. مرحوم  نجيب الله  که  خود مسلک  ساقو سازی داشت؛ اما آن مرد خردمند در هنر پرور هنردوستی درآن ایام عقب ماده  فرهنگی ؛ مرد ممتاز  زمان خود بشمار میرفت.مرحوم  نجيب  الله دارا  شش فريند « سه دختر وسه پسر» بود پسرانش غلام مرتضا؛ نبی الله و امان الله میباشند.

وی  فرزندان  هنرمند تربیت  کرد و یک   برادر مرحوم  نجیب الله بنام  حمید الله چاریکاری نیز  هنر  اواز  خوان و در  دسته  هنری چاریکار تنبور مینواخت. 

ادامه خواندن پهلوان امان الله«امانی » بلبل خموش شمالی لاله زار؛ نوشتهء : ماریا دارو

هشت مارچ و تراژیدی بی پایان زنان افغانستان سوگنامه ی بجای تبریکیه : مهرالدین مشید

خواستم به بهانۀ هشتم مارچ با یادآوری از کارنامه های زنان شجاع و با عفت افغانستان و ارجگذاری به شهامت و ایثارگری های مادران  این کشور دردمند و بلا کشیده تبریکیه ای به عرض برسانم تا باشد که از برکت صبر و عاطفۀ زنان صبور و با شهامت سرزمینم گل های شاد زنده گی در این کشور به شگوفایی و شگفتن های پیهم آغاز کنند و درخت رشد و بالنده گی های حیات در آن به بار و برگ بهتری بنشیند؛

ادامه خواندن هشت مارچ و تراژیدی بی پایان زنان افغانستان سوگنامه ی بجای تبریکیه : مهرالدین مشید

یوسف کهزاد ؛ رنگین کمان که دیگر در افق نمی تابد : نوشته ؛ استاد پرتو نادری

 

 محمد یوسف کهزاد نقاش پرآوازۀ افغاستان شب پنج شنبه اول جنوری2019 به ساعت 9.30 به وقت ایالات متحد امریکا در یکی از شفاخانه های ایالت کالیفورنیا به عمر 84 ساله‌گی با زنده.گی‌ بدرود گفت.

او به سال 1935 م / 1314 خورشیدی در شهر کابل چشم به جهان گشود. پدرش میرزا محمد علی نام داشت. این خانواده در افغانستان در عصه‌های فرهنگ، هنر و ادبیات شهرت گسترده‌یی دارد. 

ادامه خواندن یوسف کهزاد ؛ رنگین کمان که دیگر در افق نمی تابد : نوشته ؛ استاد پرتو نادری

تحولات نیم قرن ووابستگی گروههای اسلامی و شکست ها در جهان اسلام : نویسنده ؛ مهرالدین مشید

وابستگی های ذلت بارگروههای چپ و راست و فاجعه های کنونی در جهان اسلام

این پرسش در ذهن هر کسی خطور می کند که آیا فاجعۀ کنونی در جهان اسلام عوامل داخلی دارد و یا عوامل خارجی؟ و چه عواملی در رابطه به حوادث خونین در جهان اسلام نقش تعیین کننده دارند؟ آیا جنبش های اسلامی متاثر از افکار سید جمال‌الدین و پیروانش مسؤول رخداد های کنونی و جنبش های افراطی سلفی و دیوبندی و حقانیه ای مثل طالبان و داعش و القاعده عامل اصلی بدبختی ها در جهان اسلام اند؟ يا اينکه نه فاجعۀ کنونی در جهان اسلام دست ساخت خارجی ها است و گروه‌های یادشده ابزاری در دست کشور های خارجی بوده اند.

ادامه خواندن تحولات نیم قرن ووابستگی گروههای اسلامی و شکست ها در جهان اسلام : نویسنده ؛ مهرالدین مشید

دیگربس است تعلیم و کار زنان را گروگان نگیرید : احمد سعیدی

باید همه به این نتیجه رسیده باشیم که بستن مکاتب دختران و کار زنان در حاکمیت طالبان موقتی نیست، بلکه دایمی است، تا طالب است این کار ادامه دارد.
تا طالب است تعلیم نیست.(۱۴۰۱ سال فوت ۱۴۰۲ سال دفن تعلیم)
چرا توقع بیجا داریم ؟ چرا تاریخ را فراموش میکنیم،؟

مگر همین طالب نبود که در بیست سال صدها مکتب ، مدرسه و دانشگاه را آتش زد؟

ادامه خواندن دیگربس است تعلیم و کار زنان را گروگان نگیرید : احمد سعیدی

پیرمرد، ادیسون و من!– نوشته : استاد پرتو نادری

پیرمرد می‌گفت: این ‌شب‌ها خانهء ما مانند گور سودخور تاریک است. چارهء دیگری ندارم. من هم از بی‌برقی سوء استفاده می‌کنم، سر شو تنهایی و غم‌های خود را بغل می‌کنم و به خواب می‌روم.

پرسیدم: ایقه زود خوابت می‌برد؟

گفت: ده غم خواب نیستم. دلم می‌خواهد همین که چشمم پیش شود، امو کافر برق‌ساز را در خواب ببینم!

گفتم: پیرمرد پایت به لب گور رسیده و باز می‌خواهی یک کافر را در خواب ببینی!

ادامه خواندن پیرمرد، ادیسون و من!– نوشته : استاد پرتو نادری

 اوسني حالات د شل کلن فاسد او ناکام “جمهوريت” د کار نتيجه او ثمره ده!.. نوشتهء نور محمد غفوری

شل کاله د نړيوالې ټولنې لخوا په افغانستان کې د شر او فساد او خارجي جواسيسو د حاکميت څخه د جمهوريت د ساتنې تر نامه لاندې بې دريغه ملاتړ وشو. خو پايله يې دا شوه چې په آخره کې د دموکراتيکو آزاديو هغه له پخوا رواج شوى نوم او بوي هم پاته نه شو. د ښوونې او روزنې په ډګر کې لاسته راوړنې مو هم خارجیانو چور کړې. په لسهاوو او سلهاوو زره ځوان روزل شوي کادرونه مو د نړيوالې ټولنې ځواکمنو هيوادونو خپلو ملي مارکټونو ته استخدام کړل. هغوى چې د آزادۍ او پرمختګ له پاره يې د استبداد او ارتجاع په وړاندې مبارزه کولاى نړيوالې ټولنې په افغانستان کې د شل کلن حاکميت په موده کې د نفاق زیږوونکو قومي شوراګانو او مدني ټولنو تر څنګ، ډير انجويي سیاسي سازمانونه د ګوندونو تر نامه لاندې جوړ، تربیه، ، رهبري او تمويل کړل،

ادامه خواندن  اوسني حالات د شل کلن فاسد او ناکام “جمهوريت” د کار نتيجه او ثمره ده!.. نوشتهء نور محمد غفوری

از طرح ها و راه حل های ایده آلی و آرمانی تا راه حل های واقعی : مهرالدین مشید

پس از حاکمیت طالبان کارزار تبلیغاتی برای ارایهء راه حل ها بخاطر رهایی افغانستان از بن بست کنونی بیش از هر زمانی افزایش یافته و رسانه ای شده است. سازش پنهان غنی با شبکهء حقانی در تبانی با آی اس آی و فرار غیرمترقبهء او از ارگ و سقوط نابهنگام کابل در نتیجهء یک توطیهء بزرگ منطقه ای و جهانی و تحویلی ارگ به طالبان؛ مردم افغانستان را شگفت زده و وحشت زده گردانید. شگفت زده از آنجهت که چنین سقوطی برای مردم افغانستان غیرقابل تصور بود و وحشت زده گی از آن رو که سرنوشت مردم افغانستان به یک گروهء تروریستی و عامل خطرناک ترین و خونین ترین حمله های انتحاری و وابسته به شبکهء جهنمی آی اس آی سپرده شد. این تسلیمی تنها فروپاشی نظام سیاسی افغانستان را در پی نداشت؛ بلکه تمامی ساختار های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و فکری و رسانه ای این کشور را فروریخت.

ادامه خواندن از طرح ها و راه حل های ایده آلی و آرمانی تا راه حل های واقعی : مهرالدین مشید

نسلی که مرگ را به تماشا نشسته …:شعراز؛ فاطمه محمدی

نسلی که مرگ را به تماشا نشسته‌ایم

صدبار مرده‌ایم و به حاشا نشسته‌ایم

بر دار رفته‌ایم و به سنگسار مانده‌ایم

کابوس دیده‌ایم و به رویا نشسته‌ایم

ادامه خواندن نسلی که مرگ را به تماشا نشسته …:شعراز؛ فاطمه محمدی

میرمن قمرگل سرو همیشه سبز باغستان موسیقی افغانستان؛ آسمانی شد؛ پیام تسلیت و زندگینامه مرحوم خانم قمرگل هنرمند محبوب : نویسنده؛ ماریا دارو

خانواده محترم زاخیل در غم بزرگ تان شریک هستم. بدین وسیله پیام تسلیت و همدردی خودرا به شما و تمام هنرمندان و هنردوستان نسبت این ضایعه بزرگ تقدیم میدارم. اکنون با نوشتن این پیام صدای خانم قمرگل که چندین سال پیش بالای زندگی نامه او « 2009» میلادی؛ کار میکردم در گوشم زمزمه میشود. انا لله و انا الیه راجعون

***********خانم قمرگل فرزند گل شیرین خان بتاریخ بیست ویکم جنوری سال 1952 درقریه شگه ولایت ننگرهاردیده بجهان گشود. او درسن هفت سالگی درمحافل وخوشی های قریه اش آوازمیخواند. آوازگیرا یش بدلها چنگ زد، آوازه طنین صدایش از قریه به قریه رسید، تا قریه های دور وبالآخره به ولایت ننگرهار توجه هنردوستان را جلب نمود.

ادامه خواندن میرمن قمرگل سرو همیشه سبز باغستان موسیقی افغانستان؛ آسمانی شد؛ پیام تسلیت و زندگینامه مرحوم خانم قمرگل هنرمند محبوب : نویسنده؛ ماریا دارو

عاقلشاه بیرنگ کوهدامنی سرود پرداز روشن ضمیر و بیدار دل : نویسنده ؛ اسماعیل فروغی

  به بهانه ی پانزدهمین سالیاد جاودانه شدنِ بیرنگ کوهدامنی ــ سیمای آشنای نقد وشعر و چاپ مجموعه ی” طلوع سبزشگفتن ” 

      یازدهم دسامبرسال 2007 میلادی ، آفتاب عمریکی ازستاره گان تابناک شعرفارسی درافغانستان غروب کرده است . درین تاریخ ، بیرنگ کوهدامنی ــ شاعرارجمند ” سلام برشقایق ” که با چکامه ها وترانه های سرشارازامید ودادخواهی، همه را به زنده گی و تلاش فرامی خواند، زنده گی را بدرودگفت وجامعه ی فرهنگی مارا برای همیشه داغدار کرد. اوسخنوری بیداردل ودانشوری روشن ضمیر، خوش قلب ، حلیم ومتواضع بود.

     ما درکابل همسایه بودیم ــ همسایه های دربه دیوار. روزها وشب های شاد وناشاد زیادی را باهم سرکرده بودیم .اوانسانی بی مدعا بود. قلبی به بزرگی آسمان داشت و بخشش وبزرگواری ومهربانی خصیصه ی اصلی اوبود . 

ادامه خواندن عاقلشاه بیرنگ کوهدامنی سرود پرداز روشن ضمیر و بیدار دل : نویسنده ؛ اسماعیل فروغی

در گرامیداشت از استاد فقیرمحمد ” ننگیالی” : فریبا آتش صادق

هنرمندي که نفسهايش را به مردم اهداء ميکرد ,

دراين ساليان غربت به تلخي بايد گفت عزيزاني از ميان ما رفته اند که تا نفسهاي آخر عاشق زندگي و انسان و فرهنگ و مردم بودند. عاشق آزادي بودند و عاشق ادبيات و هنري که در آزادي مي پويد و ذهن و روان آزاد را در خود مي پرورد.

 موسيقي افغانستان در فاصله چند سالي شاهد خزاني شدن هنرمنداني بود که هر يک در گستره همت و توان خود به آن غنا بخشيدند ويادگاري بر جا گذاشتند و خزاني شدند.

نبودن شان در ميان ما، به معناي رفتن شان از ميان ما نيست، زيرا تا هنر شان هست زنده است، آنها ماندني اند. هنرمندان با آنچه که از خود به جا گذاشته اند زندگاني ميکنند. پس بايد گفت : تا رد پاي شان هست، نام و ياد شان نيز با ماست.

ادامه خواندن در گرامیداشت از استاد فقیرمحمد ” ننگیالی” : فریبا آتش صادق

طالبان وچالشهای جدید درمحوردینامیک قدرت و امنیت در منطقه : عبدالناصرنورزاد

‌تجمع، تجهیز و فراهم آوری امکانات تسلیحاتی و لوژیستکی برای گروه های تروریست بین المللی که در شمال افغانستان سنگر گرفته اند، هم زمان است با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و این  نشان‌دهنده این است که بی ثباتی در این سرزمین، ماندگار و طولانی مدت خواهد بود و متاسفانه باید شاهد اتفاقات ناگوار دیگری در این کشور باشیم. دنیا هم اکنون در برابر طالبان تروریست و حامیان تروریست خارجی شان، چشم بسته است. تلاش می شود تا طالبان به خوب و بد تقسیم شوند و از این گروه یک چهره مناسب تر، ترسیم شود تا زمینه های تعامل با این گروه، به هدف بر آورده ساختن نیت های استراتیژیک بعدی در منطقه مساعد شود. این که چرا افغانستان همواره میدان این بازی های خونین بوده این است که   متاسفانه این کشور، در بیش از چهاردهه اخیر، بستر

ادامه خواندن طالبان وچالشهای جدید درمحوردینامیک قدرت و امنیت در منطقه : عبدالناصرنورزاد

مرگ یک انسان واقعی : داکتر ناصر اوریا

داکتر ناکامـورا، فرزند صدیق و قهــرمان تعمیر 

مقابل بیشمار اولاد ناخلف و قهرمانان تخریب

به مصداقِ سرودهٔ:

“لښـکرو ته، جـرگـو تـه، او جنـډو تـه حـاجت نشته

په شمار سړی په کار دی خو د کار سړی په کار دی”

سیاهی لشکر نیاید به کار * یکی مرد جنگی بِه از صدهزار”

ناکامورا سمبول انسانیت و قهرمان عمران و آبادی

ادامه خواندن مرگ یک انسان واقعی : داکتر ناصر اوریا

احساس بیگانگی با محیط کشنده ترازخود بیگانگی و وحشتناکترازکابوس : مهرالدین مشید

چه بشکن بشکن است امشب

از آنجا که بحث بر سر بیگانگی است و بیگانگی هم معنایی فراگیر دارد که ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی را در بر گرفته و در بسیاری مفاهیم کلان علمی و فلسفی چهره می نمایاند. آنگاه این بیگانگی بهتر حس می شود که انسان با محیط بیگانگی پیدا کرده و در نتیجه با جهانی از پدیدهها بر می خورد که همگی برایش ناآشنا اند. در این حالت است که حس بیگانگی برای انسان دست می دهد، حسی که همه امکانات توافق با محیط را از انسان می گیرد و در نتیجه تو بودن او را در هاله ای از ابهام می پیچاند. اینجا است که همه چیز برای انسان بیگانه می شوند و انسان خود را در دنیایی از بیگانگی ها مخاطب می یابد که گویا هیچ یک میل صحبت و مدارا را با او را ندارند.

ادامه خواندن احساس بیگانگی با محیط کشنده ترازخود بیگانگی و وحشتناکترازکابوس : مهرالدین مشید

هراس از فرهنکشتاین تروریستی و تعامل جهان با طالبان : مهرالدین مشید

تبدیل شدن شمال افغانستان به وزیرستان شمالی و نگرانی های روسیه

در این روزها تلاش های دوگانه ای در پیوند به اوضاع افغانستان در سطح کشور های منطقه و جهان به راه افتاده است که یک سر نخ این تلاش ها به مسکو و پیکنگ و سر نخ دیگر آن به واشنگتن می رسد شگفت آور اینکه چرخه گیر هر دو رابطه نظامیان پاکستان است. این تلاش ها بیانگر این است که حل کلید حل بنیادی مشکل افغانستان نه در داخل، بلکه در ایجاد تفاهم مشترک میان امریکا و روسیه و چین است. در ظاهر هدف هر دو تلاش پیشگیری از خطر تروریسم از افغانستان تحت حاکمیت طالبان ذکر شده است. مقام های کشور های یادشده نگران فعالیت های گروه‌های خطرناک تروریستی در افغانستان بوده و هریک موجودیت این گروه‌ها را خطری جدی نسبت به کشور های خود تلقی می کنند.

ادامه خواندن هراس از فرهنکشتاین تروریستی و تعامل جهان با طالبان : مهرالدین مشید

شلاق کاری پی در پی زنان زنان در قرن ۲۱: اسماعیل فروغی

 · شلاق کاری پی درپی زنان : شرم انسانیت درقرن 21 نمایش شلاق کاری پشت همِ چهارده زن در حضورهزاران مرد شخ بروت درلوگر، مایه ی شرمساری برای انسانیت است . گروه تندروطالبان پس ازرسیدن به قدرت ، با انهدامِ فرهنگ ، مدنیت و انسانیت درافغانستان به دستور بیگانه گان می خواهند ما را از ریشه ی ما جدا ساخته ، افغانستان را عقب مانده ترین مملکت و مردم آن را نا متمدن ترین و وحشی ترین مردم جهان معرفی نمایند .

ادامه خواندن شلاق کاری پی در پی زنان زنان در قرن ۲۱: اسماعیل فروغی

زندگی نامه مختصردکتور اسدالله حبیب : هدایت حبیب

دوکتور اسد الله حبيب در سال 1320 خورشيدی مطابق با 1941 ميلادی در شهرکابل دريک خانواده ی روشنفکر چشم به جهان گشود. وی ايام کودکی و نوجوانی را درآغوش فاميل در شهر ميمنه مرکز ولايت فارياب بسربرد و دوره ی آموزش ابتدايی و متوسط را نيز درليسه ابو عببيد جوزجانی سپری کرد و با کسب نمرات عالی در امتحان کانکور، در سال (1340) شامل دانشکده ی ادبيات دانشگاه کابل گرديد و در سال  (1343) از اين دانشکده بدرجه ی لسانس گواهی نامه حاصل کرد.

ادامه خواندن زندگی نامه مختصردکتور اسدالله حبیب : هدایت حبیب

سفر بی برگشت زنده یاد نصیر نشاط روزنامه نگار وطنز نویس کشور یک ساله شد : استاد پرتو نادری

سفر بی‌برگشت زنده‌یاد نصیر نشاط، روزنامه‌نگار و طنزنویس کشور یک ساله شد!

نصیر احمد نشاط در زمستان 1379 خورشدی گزینۀ از شعرهایش را زیر نام «نزع كابل» در شهر پشاور به چاپ رساند. بخش بزرگ این گزینه طنزهای منظوم شاعر است او بیش‌تر به طنز نویسی منظوم دل‌بسته‌گی داشت. نشاط در دهكدۀ بابای علی ولسوالی آب‌شار ولایت پنجشیر به دنیا آمد، دورۀ ابتدایی را در همان‌جا خواند، ولی بعد‌ها مشكلات زنده‌گی نگذاشت تا به آموزش‌ خویش ادامه دهد. با این حال او تا هفده ساله‌گی در مدارس دینی به آموزش علوم دینی پرداخت. در دهۀ پنجاه خورشیدی با زنده‌یاد علی اصغر بشیر مدیر مسؤول هفته نامۀ طنزی ترجمان در كابل آشنا شد و این آشنایی به او فرصت داد تا در این یگانه نشریۀ طنزی كشور مشغول كار شود و از حضور استاد علی اصغر بشیر فیض برد. 

ادامه خواندن سفر بی برگشت زنده یاد نصیر نشاط روزنامه نگار وطنز نویس کشور یک ساله شد : استاد پرتو نادری

شعر بنام سرنوشت؛ شرح حال مریضی هارون یوسفی طنز پرداز محبوب کشور ماست.

هارون یوسفی شاعر و طنزپرداز شناخته شده کشور یک خبر غم انگیز از مریضی اش در صفحه فیسبوک اش نشر نموده، برایش شفاء عاجل وی ازبارگاه خداوند دعا میکنیم.

سرنوشت

آن دشمن دیرینه و جانی سرطان است

گه در سر و گه در تن و گاهی به «فلان» است

چندیست که مهمان همین دشمن جانم

هرچند که خورد است ولی آفتِ جان است

آوازه‌ی این دردِ مرا هر که شنیده‌ست

یک عده خوش و عده‌ی  دیگر  نگران است

طنزی نسرودیم و دو سطری ننوشتیم

صد راز به لپتاپک این بنده نهان است

من قصه‌ی تلخ غم خود را به که گویم!

«چیزی که عیان است چی حاجت به بیان است»

این دردِ پدر لعنت و این دانه‌ی بی مهر 

گویند که حتا به تنِ شاه عمان است

ترسم نه ز مرگ است و نه از روز قیامت

تشویش من از دلهره‌ی «آمنه جان» است 

ادامه خواندن شعر بنام سرنوشت؛ شرح حال مریضی هارون یوسفی طنز پرداز محبوب کشور ماست.

این چهرهً مرموز کیست؟–دا ناولی او مرموزه څیره  څوک ده؟ : نوشتهً داکتر ناصر اوریا

این چهرهٔ مرموز بنیانگذار کشوری است که (بیش از ۴ دهه در پهلوی ایران و کشور های مشخص دیگر)، برای افغانستان قهرمان تخریب و پهلوان کشتار تربیه و ارسال کرده و می کند.

استعمار بر سبیل عادت، در طول تاریخ مخصوصاً در کشور های جهان سوم از بدکارترین ها قهرمان و اسطوره می سازد.

میتوان با آشنایی مختصر با “قائد اعظم” به ماهیت دیگر قهرمانان ساخته و پرداختهٔ استعمار قسماً پی برد.

بلی!‌

این چهرهٔ به ظاهر نحیف، کارآترین وسیله در تجزیهٔ هند بود.

چهره ای که بیش از نیم میلیارد مسلمان هند را به سه بخش جدا کرد.

ادامه خواندن این چهرهً مرموز کیست؟–دا ناولی او مرموزه څیره  څوک ده؟ : نوشتهً داکتر ناصر اوریا

دعا : سلطان محمود غیاثی

الهی کی شود روزی که مایان بی ملا گردیم؟

شویم آزاد از بند خرافات بی بلا گردیم

شده سالها گهی اینجا و آنجا می رویم از ترس 

نشاید این چنین اندر جهان پخش و پلا گردیم

نبینیم وحشت و دهشت به شرق و غرب این کشور

ز ملک و میهن زیبای خود تا کی جلا گردیم؟

ادامه خواندن دعا : سلطان محمود غیاثی