April 27 at 7:59am”
https://www.facebook.com/pages/Afghans-in-Australia/260735614115968
Afghans in Australia
انجمن
عکس Afghans in Australia
کوه بچه
با آنکه روز 3 ثور به مثابه روز جهانی کتاب وحق مؤلف ازطرف سازمان ملل به رسمیت شناخته شده اما این روز در سالنمای رسمی افغانستان درج نگردیده و از روز 2 اپریل مطابق 13 حمل به عنوان روز کتاب کودک در آن یادآوری نشده بلکه هفته آخر ماه ثور به عنوان هفته کتاب که یک مفهوم کلی می باشد مسجل گردیده است. در افغانستان از روز جهانی کتاب و حق مؤلف تجلیل رسمی به عمل نمی آید و توجه چندانی به وضعیت کتاب و کتاب خوانی صورت نمی گیرد. نویسنده با خواننده و بنگاه نشراتی ارتباط ندارد.
ادامه خواندن بدروزی کتـــــــاب در افغانســــتان : برگرفته از سایت ارمغان ملی -کوه بچه
به عقیدۀ اینجانب اقدام آقای کاظم کاظمی و مؤسسۀ انتشاراتِ عرفان جهت ویرایش و چاپِ کتابِ افغانستان در مسیر تاریخ علاوه بر اینکه غیر قانونی است ، خلافِ عرف نویسندگی نیز میباشد زیرا طبق کنوانسیون « برن » حق کُپی رایت یعنی ویرایش ، ترجمه ، تکثیر و نشر این اثر فقط متعلق به آقای حشمت خلیل غبار میباشد .
اگر قانونِ حقِ تکثیر را نیک از نظر بگذرانیم ، چنین می خوانیم : کُپی رایت نوعی حفاظت قانونی از آثار چاپ شده و چاپ نشدۀ ادبی ، تاریخی ، علمی و هنری است . در موردِ تاریخِ انقضای مدتِ کُپی رایت طبق قانون سال ۱۹۷۶ چنین آمده : مدتِ اعتبار حقِ کُپی رایت ، حد اقل شاملِ طولِ حیاتِ خالقِ آن و « پنجاه » سال پس از مرگ اوست . ( طبق قانونِ سالِ ۱۹۹۸ این مدت به یکصد سال پس از مرگ صاحب آن افزایش یافته است ) .
داکتر اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در جریان سفرش به هند در حاشیه بر نامه ها وپلانها از کاهش نمایندگی های سیاسی افغانستان در کشور های دیگر وافزایش تشکیلات در هند نیز سخن گفت.اینکه این اظهارات ایشان در چنین سفری چه پیام وپیامد در خصوص این سفر داشت تا هنوز نمیدانم اما در مورد کاهش احتمالی نمایندگی های سیاسی افغانستان در کشور های مختلف جهان که از چندی بدینسو زمزمه وتبصره میشود چند نقطه را به عرض میرسانم.
ادامه خواندن کاهش نما یندگی های سیاسی یا حذف افتخارات : احمد سعیدی
سخنان آغازین: كه خبر داغ در روزنهم
جوزاي«1357» خورشيدي در كابل،خبر آزادي كتاب«افغانستان در مسير تاريخ»بود به هيچ صورت سخني گزافه يي نگفته ام. به زبان ديگر مي شود گفت كه در مقياس تاريخ مطبوعات و چاپ كتاب در افغانستان اين يگانه حادثۀ بزرگي بود كه در آن روز رخ داده است. روز گار، روزگار هياهو بود و روز گار طبل كوبيدن بر بام هاي سرخ پيروزي. روزگار تسلط رنگ سرخ بود بر رنگهاي ديگر. با اين حال خبر آزادي كتاب افغانستان در مسير تاريخ چنان قوي و تكان دهنده بود كه فكر مي كردي همۀ اين هياهو در زير چتر گستردۀ اين خبر فرو رفته و خاموش شده است.
آن روز را مي شود روز غبار در كابل خواند.
ادامه خواندن میـــرغـــلام محمـــد غبـــار در «یـــاد نامـــۀ غبــــار» :نوشته پرتو نادری
سخنان آغازین : باری حسین جفعریان نویسده و روزنامه نگار ایرانی پرسشهایی را در پیوند به شعر وادبیات معاصر افغانستان با من در میان گذاشت و از آن جمله پرسیده بود:«از چی چشم اندازی به شعر مقاومت نگاه میكنید؟ آیا می شود در ادبیات دو دهۀ گذشته در افغانستان بحث شعر مقاومت را مطرح كرد؟« پاسخ های من در شمارۀ ششم سه ماه نامۀ « سپیده» سال 1378 زیر نام «از واژه های اشک تا قطره های شعر» به نشر رسید که بحث های گسترده یی را به دنبال داشت، بعداً انجمن فرهنگی افغان های هامبورگ آلمان آن را به سال 2001 میلادی به گونۀ رساله یی به نشر رساند. حال که می خواهم اندکی با گسترده گی در پیوند به چگونه گی شعر مقاومت یا شعر پایداری بحث کنم می خواهم پاسخی را که به این پرسش ارائه کرده بودم و هنوز به بخش بیشتر دیدگاههای مطرح شده درآن باورمندم، به گونۀ مقدمۀ این بحث بیاورم. « نمی دانم چرا هرگاهی كه سخن از شعر مقاومت به میان می آید این سرودۀ حنظلۀ بادغیسی در حافظه ام بیدار می شود.
سه چیز را با احتیاط بردار قدم قلم قسم
سه چیز را پاک نگهدار جسم ً لباس و خیال
از سه چیز کار بگیر عقلُ همت ُ صبر
از سه چیز خودرا دور نگهدار افسوس ُ فریاد و نفرین
سه چیز را آلوده نساز وجدان ُ زبان و چشم
سه چیز را هیچگاه فراموش نکن خدا ُ مرگ و دوست
گــوئته: قـــران فرســتاده خــدا است.
یوهان ولفگانگ گوته ازنوابغ بزرگ آلمان وفرهنگ جهان است.منقدان اورا حکیم ترین مرد اروپا وطبیب عصرآهن میدانند.اوهمیشه به جستجوی حقیقت وزیبایی میگشت. بلند نظروسختکوش بود، ازجوانی تا پایان عمرهشتادو ساله اش همیشه مینوشت وحاصل این تلاشها 120 جلد مجموعه آثاراومیباشد.دکتر فاوست بزرگترین وماندگارترین اثرگوته است که مفهوم ومحتوای اصلی آن پیروزی معنویت برشیطان که همان نفس هماره است میباشد که در بهشت را بجای سقوط به جهنم بروی انسان باز میگرداند.
منقدان آلمانی دکتر فاوست را «بزرگترین گنجینه ادبی وآلمانی ترین آفریده فکرآلمان میدانند.» امروز درسراسرجهان انستیتوت های گوته تاریخ،فرهنگ،فلسفه وزبان آلمانی رابه جهانیان میآموزاند.
زنده یاد میر غلام محمد غبار در طول عمرش هوای آزادی را تنفس نکرد و در مبارزه علیه رژیم استبدادی آل یحیی قلم از استخوان سر کرد وبا خون دل وقایع ناهنجار ُ ظلم زندانهای مخفوف , را که چشم دیدش بوده و فداکاری مبارزین وطن دوست را بروی کاغذ ریخت ُ تا نسل نوین جامعه از گذشته های سیاه و ظلم رژیم های مستبد که بالای پدران شان چه گذشته است ُبدانند.
مرحوم غبار از جعل کاریهای تاریخ نویسان درباری پرده برداشت و طرز نوین تاریخ نویسی را در وطن رایج ساخت ُ او با اقدام ارزشمندش تاریخ نویسانی را که کتب و اثار شان فرمایش درباریان بود و بنفع خانوادگی و تمایلات تبعیضی می چرخید ُ سرنوشت رادمردانی راکه در راه مبارزه بخاطر آزادی به سلول های زندان ها پوسیده و بعضی شان به چوبه دار آویخته شدند ُ به فراموشی گذاشته میشدُ افشا کرد. چنانچه نویسنده ء ( جناب خالق بقایایی پامیرزاد ) بزبان شعر در مورد شادروان غبار چنین میگوید:
ای غبار ای سرور آزادگان
ای که بودی حامی محنت کشان
درد مردم را تو کردی آشکار
راوی روشندل روشندلان
در جسارت درصف مردان دهر
نام پاکت جاودان باشد عیان
دست پولادین بسازد پیکرت
برفراز قله ئی تا کهکشان
بر نوشتی راه درد ورنج را
بر صریر سوره ئی تاریخ مان
افغانستان درمیسر تاریخ از مبارزات وطن پرستانُ و ظلم رژیم
های مزدور و دست نشانده و تاریخ واقعی سرزمین آریانا ُ خراستان و افغانستان امروز بحث میدارد تا نسلهای آینده وطن بدانند که تغیر نامهای وطن و آب و خاک از دست رفته شان چطور و روی کدام ملحوظات به وقوع پیوسته است و پدران مبارز شان چرا تا اخرین نفس برای آزادی میرزمیدند.
ادامه خواندن غـــــبــــار راه آزادی : نوشــتــه مـــاریــا دارو
آرياناي كهن ويا افغانستان امروز، پهناييست كه نمودهاي مادي و مشخص فرهنگ بشري را از عهد كهن سنگي ديرين واز پنجاه هزارسال قبل تا امروز درسينه خويش حفظ نموده است. آثار ومواضع شناخته شده عهد ما قبل التاريخ و دوره تاريخي مي نمايد كه اين خطة باستاني، موزه، تاريخ بشري وخزينه ارجناكيست كه از نياكان بايستة خويش به ارث گرفته ايم.
با نگرشي كوتاه برين گنج ذخار خرد و آگاهي انساني، د ست كم، سه برهة مشخص فراديد مي آيد:
فرهنگ دورة ماقبل التاريخ
فرهنگ دورة تاريخي
فرهنگ دورة اسلامي.
فرهنگ دورة ما قبل التاريخ: باستان شناسان و انسان شناسان با حفريات وارزيابي بقاياي انساني در جاوا و پيكن، عمرانسان را تا يك مليون سال قبل پيش برده اند. وآن دورانيست كه انسان آن روز با ساختن افزار خشن سنگي، از طريق شكارزندگي مي گرد واستعمال آتش را مي دانست .(1)
ادامه خواندن آريانا بستر پنجاه هزارساله فرهنگ بشري : دکترشمس الحق آریانفر
ننگ برتو ُ بهرکشتن بیوه زنان آمده ای ؟
شرم کن زنام اسلام ُ غارتگر ایمان آمده ای !
وای برتو! فرمانبر بیگانگان آمده ای !
برو ُ تفنگ آدم کشان را زسینه من دور کن
دست بردار از کشتنم ُ ترک این عمل منفور کن!
بشنو ناله پر سوز وگریه فرزندان مرا
صدای شکست دل رنجور یتیمان مرا ……
*****
تو خانه وکاشانه و مزرعه ما را بسوختی
آتش کین و وحشت در همه جا افروختی
بنگر که کودکانم افسرده و بینوایند امروز
بیمار وبرهنه وبی دوایند امروز
بنگر که ما آب خوردن و لقمه نان نداریم
دادرسی در این کلبه ُ جز خا لق کون ومکان نداریم
برو از کشتن تن رنجور من دست بگیر
جز کودکانم ُ دراین خانه هر آنچه هست بگیر !
برو به پاس شام غریبان و وقت آذان محمدی
به پاس این رکن اسلام و اصل ایمان محمدی ….
*****
لیک بی اثر بود ناله و آه بیوه زن یتیم دار …
در دل سنگ و وجدان خوابیده ء دژخیم تفنگدار …
یکبار صدای شلیک تفنگ ودود باروت وهلهله برهوا شد
عفریت مرگ ُ چیره برآن کلبه بینوا شد.
فریاد برامد زیتیمان درآن ماتــمکـــده ویران
وآن دژخیم تفنگـــدار در ان شام غریبان
بپا خاست و کمر بست پی کشتار دیگران ….
*****
جان داده بود تن رنجور ان مادر داغدار
زیر شیلک گلوله آدم کش غدار…..
شب امد و سرد شد ان کلبه پر ظلمت وویران
نماند درآن خانه جز بوی باروت و تن لرزان یتیمان
نقش بست این حادثه ننگین
در یک فصل تاریخ حسرت باروطن
یادگار هجوم کوردلان
برمردم آزاده و داغدار وطن!
بر همگان هویدا است و آشکارا که امیر حبیب الله خان کلکانی یکی از شخصیتهای کمتر شناخته شدۀ سرزمینِ دشمن ستیز خراسان زمین است که تا کنون به دلایل مختلفی همچون فرمانروایی آل یحیی ، این شهید بصورت شفاف ، روشن و واقعی به مردم معرفی نگریده و مؤرخان و واقعه نگارانِ داخلی و خارجی ، هرکدام از ظنِ خویش و هرگونه که خود می پنداشته اند ، دربارۀ این امیر عیّار ابراز نظر کرده اند . چنانچه برخی او را دزدِ قهار ، عده ای قهرمانی شکست ناپذیر و تعدادی او را عیّار سرزمینِ مرد خیز خراسان زمین خوانده اند . اما حقایق چیز دیگری است که میتوان آنرا از لابلای اوراق کتاب گران سنگِ افغانستان در مسیر تاریخ ، نوشتۀ زنده یاد میرغلام محمد غبار ، بیرون کشید .
ادامه خواندن تحلیلِ جایگاهِ امیر حبیب الله خانِ کلکانی در تاریخ معاصر – نوشته یی از : امیر فروغ
وقتیکه از لابلای اوراقِ تاریخ ، به گذشته های دور می نگریم ، به گذشتـ های دوری که هنوز انسانِ نیمه برهنه و متوحش ، در ساده ترین شکلِ زندگی بشری می زیسته وگذشته هایی که هزاران سال لازم بود تا این انسانِ نیمه وحشی با گذر از این دوران ، وارد مرحلـۀ تمدن گردد ، می بینیم که جای پایی از مردمانِ آریایی ، روی این کرۀ خاکی پیداست .
اگر باز هم از لابلای اوراقِ این دفــــتر ، مراحل مختلفِ زندگی بشری را مرور کنیم ، به این نتیجه می رسیم که تغیراتی هرچند کوچک در زندگی انسان ، ابتدا به کندی صورت می گرفته و این تغیرات ، تابعی از زمان و مکان بوده و در همـه جـــا و در هر زمانــــی بطور یکسان صورت نمی پذیرفته بل این تغیرات ، تحت تأثیرِ شرایط محیطِ طبیعی و اجـــتماعیِ باشندگان آن ، سیر تکامل خود را طی میکرده و از همین جاست که کانون های تمدنِ باستان، نماینـــدۀ سیر تکــامل جــوامع مختلفِ بشری در ازمنـــۀ مختلفِ تاریــخی بوده و از همدیگر متمایزند .
سرزمین آریانا که از بیست هزار سال قبل از میلاد مسیح وجود داشته ، با پشت سر گذاشتنِ مراحل سختی از تکامل ، از یک جامعۀ ابتدایی و بدوی ، به جامعۀ پیشرفتۀ امروزی ارتقا یافته است .
شادروان میر غلام محمد غبار، مؤرخ و نویسندۀ نامدار کشور افغانستان ، در اثر جاودانه اش ، کتابِ ( افغانستان در مسیر تاریخ ) چنین میگوید :
یاداشت: در هفتۀ گذشته، به خاطر وفات یکی از اقاربم، مرحوم جیلانی کارگر نه توانستم قسمت چهارم را خدمت شما تقدیم نمایم، و اکنون این بخش را به روان آن خادم صادق وطن، شخصیت علمی و روشنگر متعهد که با علاقمندی مسایل وطن را تعقیب میکرد، اهدا می نمایم.
قبل از پرداختن به قسمت چهارم، در رابطه به تشویش و نگرانی از “معاملات پشت پرده” باید عرض نمایم که معامله گران در داخل و خارج ارگ با پررویی به مردم به مثابه مالکان واقعی رای افاده مینمایند: ” رای از شما و انتخاب از ما”.
ادامه خواندن بیداری قلب آسیاامید ها و چالشها :قسمت چهارم – میرعبدالواحد سادات
برخی از آدمها که میتوان آنها را “خوشبخت مادرزاد” نامید، همواره زندگی پرآوازه و رشک انگیز دارند. خود را با آنها ترازو کردن بیهوده است، زیرا از گذشته ها گفته اند: با خدادادگان ستیزه مکن!
یکی و شاید هم بهترین نمونه این قماش خوشتراش جورج واکر بوش فرزند برومند باربرا و جورج هربرت بوش، پیشوای نیرومندترین کشور روی آسمان (ببخشید: نیرومندترین کشور روی زمین) است.
خواندن هر کتاب بدون داشتن سواد نا ممکن است ؛ مگر نوشتن کتاب با داشتن سواد و بینش مشکل تر از آنست که خواننده تصور میکند .
برای اینکه از مشکلات نگارشی یک نویسنده آگاه شویم ، آنهم یک خانم نویسنده افغان ( ماریا جان دارو) در زنده گی مها جرت ؛ من
چاپ دو اثر تازه این نویسنده را که اخیرا اقبال چاپ حاصل نموده ؛ بهانه قرار داده و با ایشان گفتشنودی تر تیب نموده ام که شما عزیزان را به خوانش این مصاحبه فرا میخوانم :
1 – پرسش : کدام اصول باید در نگارش یک کتاب مد نظر گرفته شود؟
ادامه خواندن مصا حبه با خانم ماریا دارو – نویسنده چیره دست کشور مصاحبه از : نذیر ظفر
در شرايط موجود حزب سازی در افغانستان به یك مود و اكت سیاسی تبدیل شده ده ها حزب پشت سر بعض از كانديدان رياست جمهوري سر گردان اند در مجمع در حدود شصت حزب در وزارت عدليه افغانستان ثبت و راجستر بوده جواز گرفتند متباقي احزاب در روي كاغذ در جيب رهبر خود نام دارند اما نه ثبت و نه راجستر اند و نه پنج نفر پي رو دارند شايد چند نفر از اعضاي فاميل شان عضويت همان حزب را داشته باشند بعضي از احزاب مورثي قومي و زباني اند كه ميتوان آنرا مشكل ديگري تعريف كرد اما پيشنه اي احزاب در افغانستان به كدام زمان بر مي گردد .
ولنتاین یا روز عشق در آریانا کهن وجود داشته و این روز هنوزهم در ایران امروزی تجلیل می شو، تاریخ روزعشق در اریانای بزرگ، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، بل از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بودهاست. که در گاه شماری کنونی برابر است با ۲۹ دلو، یعنی تنها 4 روز پس از روز ولنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشتهاست.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که آریایی ها این روز را روز بزرگداشت زن و زمین میدانسته اند. فلسفه بزرگداشت این روز به عنوان “روز عشق” به این صورت بوده است که در آریانا هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر این که ماه ها اسم داشتند، هر یک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. به عنوان مثال روز اول “روز اورمزد”، روز دوم، روز بهمن معنی “سلامت، اندیشه” که نخستین صفت خداوند است، روز سوم یعنی “بهترین راستی و پاکی” که باز از صفات خداوند است، روز چهارم یعنی “شاهی و فرمانروایی آرمانی” که خاص خداوند است و روز پنجم “سپندار مذ” بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را به عنوان نماد عشق می پنداشتند.