تقریبن همه دوستان گرامی در مورد علت اتفاق نمی دانند و سوال می کنند، توضیح می دهم. امیدوارم در هم رسانی این نوشته ما را یاری رسانید تا همه آگاه شوند!
آرش بارز برای ساخت آهنگ “عاشق بمانیم” به مقداری پول نیاز دارد تا به فرید زلاند بپردازد. فرهاد مجیدی نماینده هرات در مجلس، با ادای این که پاسدار فرهنگ و هنر است و بنا دارد در کنار جوانان هرات باشد. به آرش بارز ٥٠٠٠$ برای همکاری می پردازد. چندی بعد از آرش بارز می خواهد در برنامه های انتخاباتی که به حمایت از دکتر “عبدالله عبدالله” در هرات به راه انداخته شرکت کند، آرش بارز نمی پذیرد. اما در نهایت با این استدلال، زمانی که شما ضرورت داشتید من با شما همکاری کردم و حالا هم باید شما در برنامه ام شرکت کنید. آرش بارز می پذیرد و همراه با یک گروه از کابل به هرات می رود. هزینه رفت و آمد اعضای گروه و دست مزد نوازندگان به عهده بارز می افتد، که پولی ست بیشتر از آنچه از فرهاد مجیدی دریافت کرده. فرهاد مجیدی هم چنان درخواست های مشابه دارد که آرش بارز نمی پذیرد. او عصبانی می شود و از بارز می خواهد تا پولش را برگرداند. آرش بارز به آقای وکیل می گوید خوب این گونه که هست، باید بنشینیم و حساب کتاب کنیم.