یادی از گذشته های فاکولتۀ هنرهای زیبا : دکتورعنایت الله شهرانی

 shahrani  جای خوشی ومسرت است که اینک با لطف پرورد گارعالمیان ، فاکولتۀ هنرهای زیبا دردردانشگاه کابل درقطارسایرفاکولته ها اخذ موقع نموده است ، وشنیده میشود که استادان صاحب هنرودانشمندان فاکولتۀ مذکوردست بکارهای زده ، فعالیت های بسیارخوب را انجام داده اند ، که درآینده برای آموزش اولاد وطن عزیز افغانستان بدرد خواهد خورد.

ادامه خواندن یادی از گذشته های فاکولتۀ هنرهای زیبا : دکتورعنایت الله شهرانی

موسیقی در زمان طالبان : دوستان گرانقدر توجه شما را به این راپور جلب مینمایم بشنوید که از اینجا تا نهمین دوره ستاره افغان چه تحولات در بخش موسیقی کشور ما بوجود آمده است .

ستاره افغان در کشور برای رشد استعداد های جوانان در بخش موسیقی طی چند سال فعالیت مینماید. اما اینکه از این فرصت مردم به چه شکل استفاده مینماید… و بالاخره میخواهند با پول استعداد بخرند …توجه شمارا به مصاحبه خانم زهره یوسف داوود با شهلا زلاند جلب مینمایم .

بـــوی جـــوی مـــولـــیـان آید هـــمــی آید هـــمی : شعر شادروان عبدالله رودکی با حنجره فرزند پامیر بدخشان جناب داوود پژمان …

بوی جوی مولیان آید همی – یاد یار مهربان آید همی

ریگ آموی و درشتی راه او – زیر پایم پرنیان آید همی

استــــاد عبـــــدالقـــیوم بـــــیسد پدر تیاتر افغانستان وفات یافت « بیسد کی بود؟ »


Ustad Besedd

استاد عبدالقیوم بیسد در سال  1307  هش – در ده  افغانان  شهر کابل  دیده بدنیا  گشودُ بعد از

ختم  مکتب  ابتداییه  شامل لیسه  استقلال  گردید.  در سال 1324 هش  از لیسه استقلال  فارغ  التحصیل  گردید ُ استاد قبل  از ختم  مکتب  استقلال  یعنی در سالهای 1322 هش – که  هنوز  متعلم  بود  همکار افتخاری  در  آغازین  پوهنی  ننداری  داشته  است.

 اولین  نقش  وی  در تیاتر کشور چنین  آغاز  شد. شاد روان  استاد عبدالرشید  لطیفی  در ثور سال  1322 هش  نمایشنامه یی  را بنام میراث  نوشت  و یک  میرزا ی کمسواد ُ پرُ مدعا و آفسقال را برای شخص  خیلی  جوان  سپردند که تازه  به تیاتر راه  پیدا کرده  بود ُ هنوز در این اقلیم  نام و نشانی  نداشتُ او عبدالقیوم  بیسد بود. از همان روز تا امروز تاریخ پنجم  دسمبر  سال  2013  مطابق  سال  1392

 هش ـ میباشد و  وفات   آن گرانمایه  تیاتر  را  شیندیم  وفادار به مسلک  مقدس تیاتر  باقی  ماندُ مشعل  تیاتر افغانستان را به شهر هاُ دهات و قریجات  وطن  برده  تا هیچ گاهی  تاریکی بر روشنی  پیروز نگردد و بواسطه مشعل فروزان هنر تاریکی  جامعه را نور افشانی کرد عاشقانه و پیگیرانه  در راه  هنر  روان  گردید و رد  پای  استادان بزرگ  چون  شادروان  استاد لطیفی  ُ شادروان استاد برشناُ  شادروان عبدالرحمن  پژ واک ُ شادروان  عبدالرحمن  بینا ُ شادروان  نشاط  ملک خیل  و دیگران را  تعقیب  نمود .

ادامه خواندن استــــاد عبـــــدالقـــیوم بـــــیسد پدر تیاتر افغانستان وفات یافت « بیسد کی بود؟ »

سنایی غزنوی انديشمند ، شاعروعارف بزرگ پژوهش استاد (صباح)

Untitled

الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی

 که پیدا نیست کارم را درین گیتی سرانجامی

کنون چون توبه بشکستم به خلوت با تو بنشستم

 ز می باید که در دستم نهی هر ساعتی جامی

نباید خورد چندین غم بباید زیستن خرم

که از ما اندرین عالم نخواهد ماند جز نامی

همی خور بادهٔ صافی ز غم آن به که کم لافی

که هرگز عالم جافی نگیرد با کس آرامی

منه بر خط گردون سر ز عمر خویش بر خور

که عمرت را ازین خوشتر نخواهد بود ایامی

چرا باشی چو غمناکی مدار از مفلسی باکی

که ناگاهان شوی خاکی ندیده از جهان کامی

مترس از کار نابوده مخور اندوه بیهوده

دل از غم دار آسوده به کام خود بزن گامی

ترا دهرست بدخواهی نشسته در کمین‌گاهی

زغداری به هر راهی بگسترده ترا دامی.

ابوالمجد مجدود بن آدم متخلص به سنایی شاعر و عارف بزرگ و نامدار نیمهٔ دوم سده پنجم و نیمهٔ اول سدهٔ ششم هجری است. وی در سال ۴۶۳ یا ۴۷۳ هجری قمری در غزنین دیده به جهان گشود. چنانچه ازشعرسنایی برمی‌آید او به تمام دانشهای زمان خود آگاهی و آشنایی و در برخی تبحر و استادی داشته است. وی در سال ۵۲۵ یا ۵۳۵ هجری قمری در سن ۶۲ سالگی درگذشت. از آثار وی غیر ازدیوان قصیده وغزل و ترکیب وترجیع وقطعه و رباعی، مثنویهای وی معروف و بدین قرارند: مثنویهای حدیقةالحقیقه، طریق التحقیق، کارنامهٔ بلخ، سیر العباد الی المعاد، عشق‌نامه و عقل‌نامه. سه مکتوب و یک رسالهٔ نثرنیز به وی نسبت داده‌اند

ادامه خواندن سنایی غزنوی انديشمند ، شاعروعارف بزرگ پژوهش استاد (صباح)

درباره وفات شاد روان نصرالله حافظ شاعرحماسه سرای کشور : ماریا دارو

 ی  بلبل  ترانه  خوان   کجا  رفتی   –   از  گلشن  شعر  و ترانه  بی جا رفتی 

در  موسوم  گل  ُگلشن  خموش وطن  – خورشید رخت  غروب  کرد وفنا رفتی 

Hafiz_d.14.11.13 

 شاد روان  نصرالله   معروف  به  حافظ  شاعر  زبان  پشتو  که یک  عمر  در  غنی  سازی  فرهنگ وادبیات  پشتو  قلم  زد و گهر  های  نایاب  از بحر  افکار ش بروی  کاغذ  ریخت.

 نصرالله  حافط  در سال  1310 هــش – در  ولسوالی «  چپرهار» ولایت  ننگرهار بدنیا  آمد وبتاریخ  چهاردهم عقرب  سال  1392 هش در  شهر کابل  وفات  نمود. استاد حافظ  دانش  متداوله  را در  قریه  زادگاهش  آموخت  و جهت فرا گیری  بیشتر  تحصیل  روانه  کابل  گردید. 

حافظ  در سال  1331  هش – در  وزارت  معارف  شامل  خدمت و در لیسه  خوشحال  خان  بصف  استاد  درآن لیسه به  تدرسس پرداخت. 

   در سال  1232 نظر به  ضرورت  به  رادیو کابل  وقت  شامل تبدیلا مقررو  به  نوشتن  آثار  ادبی  و هنری  پرداخت.

در  آن زمان رادیو  نشرات  مستقیم  داشت  و برنامه  های  هنری  و ادبی  مستقیم  نشر میگردید  و اثار  ویاز ان زمان   در  آریشف  رادیو  موجود نیست . 

در سال  1339  هش – معاون  مسلکی  مجله  پشتون  غژ  ارگان  نشراتی  رادیو  

در سال 1343 هش –  بحیث  معاون  تدقیق  پروگرامهای   هنری  وادبی  

بعد از آن  بصفت  نویسند رادیو  درامها  بخش  پشتو  و همچنن  در سال  های  که  جنگ نشراتی  از طریق  نشرات  رادیو  ازپروگرامهای  پشتونستان  اغاز  شد ُ سروده  های میهنی  اوزینت بخش   نشر ات پروگرام  پشتونستان گردید.

 در سال  1348هش –  زمانیکه رادیو  به  انصاری  وات  منتقل  گردید  مرحوم  نصرالله  حافط  بحیث  عضو  مدیریت روزنه تقرر حاصل  کرد  و هم  چنان در  پروگرامهای  پشتونستان  بمدیریت شادروان  امان  الله  سیلاب  ساپی  بفعالیت  ادبی  و سرودن  اشعار  حماسی  خویش  ادامه  داد. حافظ  در نوستن  اثار ادبی  در بخش  نشرات  مطبوعاتی  خدمات  چشم  گیر انجام  داده  است . وی  بر علاوه  اینکه  یک  شاعر بلند  مرتبت  بود در نوشت  نثر  نیز قلم  فرسایی  نموده  است و بسیار  برنامه  های  هنری  و ادبی  از  قلم  وی  به  نشر رسیده  است 

شاد روان  نصرالله  حافظ  در سال  1353  هش – بحیث  مدیرانسجام  پروگرامها رادیو  ایفای  وظیفه  کرد  و 

 در سال   1358 هش – از  طرف  اداره  پشتونستان  جایزه  بهترین  شاعر  حماسه  سرا را نصیب  گردید.

در سال  1373 هش –  به  تقاعد  سوق  شد و مصروف  نوشتن اثار  و جمع آوری  اشعار اش  گردید.

آثار  حافظ : 

1 -دنغمو کاروان  از  طرف  ریاست رادیو  افغانستان درسال  1356 هش – نشر  گردید

2- دشمشاد هسکی  څوک دی ـ  در سال  1362 هش – از  طرف  اتحادیه  نویسندگان  افغانستان  به  طبع  رسید

3- ترانی  –  مجموعه  اشعار  وی  از طرف  رادیو  افغانستان  به طبع  گردید  

4 – په جاپان کی  سلام 

5 – دلنډو  کیسو ټولګه – 

6 – د بیداری  غژ – در  سال  1334  هش – جایزه  را  نیز  بدست  آورد . 

7 – دسباوون نغمه – در  سال 1353  هش – جایزه  ادبی را حاصل کرد. 

8 – مات وزرونه  –  اثر  جبران  خیلیل  را حافظ  به   نظم  در  آور 

9 – داسلام سیاسی  تاریخ  – یک  کتاب  دلچسپ  سیاسی  مذهبی  میباشد . 

10 – دحضرت  محمد  «ص» د وډکتوب  کیسی  .   

11 – ویرنی  او ستاینی – این  کتاب  درباره  شاهان  و  نویسندگان  و شاعران  تحریر  شده  است.

12 – دسولی  علم بردار –  اشعار  که درباره  خان  عبدالغفار  سروده  شده  است 

13 – پردیسه مینه  –  زمانیکه  حافظ  به  سفر  حج  و بغداد رفته بود  نوشته  است.

14 – مرسته  – اشعار  در باره غربای  افغانستان  و کمک های  سره  میاشت 

15 – حبابه  – قصه  های جالب   اموی های در  باره خلیفه  یزید  بن  عبدالمالک 

16 -کابل  شهید  شو – در زمان  جنگی  های  داخلی  اشعار  که  درباره  قتل  مردم  شهر  کابل  سروده  است

17 –  غیرتی  ربی – یک  منطومه  شعر که  از  طریق  رادیو  نشر  شده  است.

 18 – هغه  شپی  چه  لمن یی  په سینه  ده 

 19 – شعر  بغاوت …بخاطر   تجاوز وطن سروده  .

  20 – مجموعه اشعار  

21 –  دپشتو ژبی  سره  دله  خواله  

22 -سپرلنی  توگه   مجموعه  اشعار  بهاری  

23 – دنری  دنامتو لیکوالانو  کیسی  .  قصه  نویسندگان  جهان 

24 –  پت  خزانی  –  درباره  شاعران  زبان  پشتو

25  – دنری  د مشهور  شاعرانو 

26  – پرهرونه  .  مجموعه  اشعار  عشقی  

مراتب  تسلیت  خودرا  نسبت  این  ضایعه  بزرگ  برای  فامیل  مرحوم  حافظ  و اهل  شعر  و ادب  و  کارمندان  رادیو  تلویزیون  ملی  افغانستان  عرض  میداریم .  تسلیت  در برابر  غم  بزرگ   جبران  آنچه  از  دست  رفته  است  نمیدارد  اما  باید  بهتر بگویم  در غم  و سوگ  دانشمندان  همیشه  شریکم . 

روح  حافظ  شاد  و بهشت  برین  جایش  باد 

مرگ باید  سجده باشد سجده  ای  پیش  از  قیام

اشهدم  را  خوانده ام ای مرگ  بر  تو صد  سلام

هیچ  ندارد  شاعر  دیونه  دل  جز  جان مست 

میتوان  رفتن به  عرش  خدا  با  شیرین  کلام

 

حمله به رسانه ها حمله مقابل دمو کراسی است نوشته : نذیر ظفر

 

images    صبح امروز به وقت ایالت ور جینیای امریکا ؛ هنگامیکه اخبار داخل و خارج کشور را مرور کردم و طبق معمول سایت های افغانی را به خوانش گرفتم ؛ سر خط اخبار پیام افتاب حاکی از حمله ای افراد امنیتی به دفتر این سایت و باعث اذیت و آزار مدیر مسوول این سایت شده بود. طوریکه از مضمون خبر استنباط گردید ؛ جناب قنبری استاد پو هنتون تعلیم و تر بیه از طرف مقامات امنیتی در کابل به دفترش زندانی و مورد باز پرس قرار گر فته است. در قانون رسانه های افغانستان صریحا آمده است: ماده اول:- این قانون با در نظر داشت اصول و احکام دین مبین اسلام و به تاسی از حکم ماده سی و چهارم قانون اساسی و رعایت ماده نزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر بمنظور حق آزادی فکر و بیان و تنظیم فعالیت رسانه های همگانی در کشور وضع گردیده است.

ماده دوم:- اهداف این قانون عبارت اند از:

1 –حمایت وتضمین حق آزادی و بیان.

2- حمایت از حقوق ژور نالیستان و تا مین شرایط فعالیت آزاد رسانه ها.

با ذکر محتو یات دو ماده فوق قانون رسانه های افغانستان اکتفا نموده و ابراز میدارم که عمل افراد امنیتی و حمله شان در دفتر وب سایت پیام افتاب در کابل ؛ خلاف قانون اساسی افغانستان و مخالف قانون رسانه های افغانستان و ضد ماده نزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر بمنظور حق آزادی فکر و بیان و تنظیم فعالیت های رسانه یی میباشد.

ادامه خواندن حمله به رسانه ها حمله مقابل دمو کراسی است نوشته : نذیر ظفر

شعر حسین نوشته نذیر ظفر 13/12/11

2ngzlux********* 

اشکم برخ چکــیده و نا لان حسین گفت

الهام غم به سینه ای سوزان حسین گفت

هر سو که چشم تر نظرم شد ز روی غم

همراه اشک من همه یکسان حسین گفت

دل یادی از مصا یب ای شـــاه شهید کرد

شعر و سرود و ناله و افغان حسین گفت

ابیات من ز غصــــــه و غم تکه تکه شد

هر تکه اش بحـــــال پریشان حسین گفت

رفتــــــــم سراغ قافــــیه دیــدم بگریه بود

سویم نظر نمـوده و گر یــان حسین گفت

وزن و معــانی سیــنه زنان در بساط غم

تا داشت ناله از ســر امـکان حسین گفت

شـاعر بســوگ کرب و بــلا گریه مینمود

هر خامه را نوشت به دیوان حسین گفت

 

 

 

شخصيت جاودانه ودانشمند فرزانه مولانا جلالدین بلخی… پژوهش (استاد صباح)

Untitled

پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
بی پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا
در پیش یعقوب اندرآ ای یوسف کنعان من
از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم

ادامه خواندن شخصيت جاودانه ودانشمند فرزانه مولانا جلالدین بلخی… پژوهش (استاد صباح)

امیرعلی شیر نوایی، متفکر بزرگ، شاعر، نویسنده وسیاست مدار : بخش يازدهم – پژوهشي از (صباح)

 Untitled

امیر علی شیرنوائی در تمام دورهء وزارت و صدارت خویش با آرامش و اداره  مردم خراسان، بحیث وزیر دست راست سلطان حسین میرزا با اختیارات و اعتماد کامل متوجه بود و با تمام اقتدار و شوکت و شانی که داشت به مسایل دنیایی ارزشی نمیداد و وقتی کمترین فرصتی میداشت و ازکارهای شبانه روزی فراغت می یافت به صحبت دوستان فاضل ، شاعر و ادیب خویش خاصتاً جامی می پرداخت. شعر می سرود و در مباحث عارفانه و صحبت های صوفیانه مستغرق می گردید.نوایی دوست ایام کودکی سلطان حسین بایقرا بود هنگامیکه سلطان حسین به هرات تسلط یافت درتسخیروتصرف هرات نیز امیرعلیشیر نوائی نقش مهمی داشت و ازهمین سبب سلطان به این وزیر با تدبیر خویش لطف عمیق و نا گستنی داشت.

امیر علی شیر نوایی، متفکر بزرگ، شاعر، ادیب و نویسنده چیره دست روزگار، مرد سیاست، شخصیت معروف و شناخته شده جهانی به تاریخ نهم فبروری سال ۱۴۴۱ میلادی مصادف با هفدهم رمضان المبارک سال ۸۴۴ هجری قمری در هرات، در یک خانواده متدین و روشنفکر چشم به جهان گشود. علی شیر نوایی در چهار سالگی تحصیلات ابتدایی خویش را آغاز و در ده سالگی شروع به شعر گویی کرد. علی شیر نوایی به زبانهای ترکی و پارسی، اشعار و داستانهای زیادی را به رشته تحریر در آورد. او در نبشته هایش توده ها را به نیکی، راستی، تقوا و آموزش و پرورش فرا خوانده است. یکی از آثار گرانقدر علی شیر نوایی کلیات خمسه وی است. او در آثار و اشعار ترکی اش «نوایی» و در نبشته های خود به زبان پارسی «فانی» تخلص می کرد. چون که علی شیر نوایی شاعر مبتکر و دانشمند مدبر و نویسنده و سیاستمدار با تدبیر بود و در عین حال برادر رضاعی سلطان حسین بایقرا بود، مورد اعتبار و اعتماد سلطان قرار گرفت و در پستهای حساس دولتی ایفای وظیفه نمود و به  

ادامه خواندن امیرعلی شیر نوایی، متفکر بزرگ، شاعر، نویسنده وسیاست مدار : بخش يازدهم – پژوهشي از (صباح)

اقبال انديشمند وشاعري دري گويي شبه قاره هند :بخش دهم – استاد(صباح)

Untitled

آخرين شاعر بزرگ و تواناي است که در شبه قاره هندوستان، زبان به شعر پارسي گشود و بر همه استادان مقدم بر خود در آن سامان پيشي گرفت. فکر و تفکر، انديشه و خيال و باريکي انديشه ها و تنوع احساسات و افکار او بحق شايسته تحسين و اعجاب است. وي از پيشروان و اصلاح طلبان بزرگ شمرده مي شود. عمق انديشه هاي او بسيار و تواناييش براي بيان اين انديشه هاي عميق سزاوار تحسين است.اشعار اقبال، برانگیزنده روح پویایی و نهضت و جنبش است و او این مفاهیم را به صورت‏های گوناگون در اشعارش مطرح می‏کند. سخن از موج دریا و ترجیح التهاب و پیچ و تاب آن بر ساحلِ آرمیده و ضرورت مبارزه در زنده گی از همین دیدگاه است. مگرنه آن که موجودیت موج در فراز و فرود و حرکات شتابنده آن است.

ادامه خواندن اقبال انديشمند وشاعري دري گويي شبه قاره هند :بخش دهم – استاد(صباح)

نورالدین عبدالرحمن جامی ( ۸۱۷- ۸۹۸ – ه. ق ) از انديشمندان برجسته نظم ونثر پارسی دري بود بخش هشتم – پژوهش (صباح)

نورادلین جامي در كودكي به همراه پدر خود به شهرهرات كه آن زمان جزو بزرگترين مراكز علوم اسلامي بود، رفت و علوم متداوله از قبيل ديني، ادبيات، تاريخ و …. را فراگرفت. جامي پس از سفرهاي بسيار خود تا پايان عمر در هرات ماند . در اين زمان زنده گي او رنگ و بوي فرهنگي – اجتماعي داشت  و به تدريس در مدرسه گوهرشاد بيگم و رسيده گي به مسائل خانقاه‌ها و حل و فصل مشكلات مردم مشغول بود . همچنين بسياري از آثارش را در اين زمان نوشت . جامي آموزش‌هاي ابتدايي چون مقدمات صرف و نحو عربي و خواندن قرآن را در كودكي در جام گذراند . خانواده جامي تا  پيش از سيزده سالگي او در جام زنده گي مي‌كردند و حدود هشتصدوسي قمري به شهرهرات رفتند . كوچيدن به هرات نخستين سفر جامي است . پس از ورود به هرات درس و تحصيل خود را در مدرسه بازار خوش آغاز كرد . جامي در آموختن  علوم استعداد و ذهن بسيار آماده‌اي داشته است . جامي پس از تحصيل در هرات ، براي فراگيري بيشتر علوم ، راهي سمرقند شد و در آنجا در محضر قاضي‌زاده رومي ، كه از دانشمندان رصدخانه الغ بيگ بود ، علومي چون نجوم و هيئت را آموخت.

ادامه خواندن نورالدین عبدالرحمن جامی ( ۸۱۷- ۸۹۸ – ه. ق ) از انديشمندان برجسته نظم ونثر پارسی دري بود بخش هشتم – پژوهش (صباح)

شخصيت فاضل واديب – سلطان حسین بایقرا : بخش سوم – پژوهش (صباح)

 تيموريان يكي از حكومت هايي بود كه ساليان دراز در افغانستان حكومت كرد و تاثير زيادي در حكومت هاي بعد از خود گذاشت. دوره سلطان حسين بايقرا به دليل حمايت از فرهنگ و هنر، از بهترين دوره هاي حيات فرهنگي هرات به شمار مي رود. وي در پيشبرد و ترويج جنبه هاي گوناگون فرهنگ و هنر كوشيد و در هرات محيطي را فراهم آورد كه هنرمندان، اديبان، عالمان و بسياري از افراد با ذوق رو به اين شهر آوردند

سلطان حسین بایقرا

  بایقرااز حاميان بزرگ علم و فضل و از طرفداران جدي ادبيات و صنعت بود. وي از شاهزاده گان گوركاني است كه نخست تحت حمايت الغ بيك بود و چون وي و پسرش عبدالطيف بقتل رسيدند، ابوسعيد اورا به حبس افكند، سلطان حسين از حبس گريخته به ابوالقاسم بابرپيوست وبا او فراركرد و در سال هشتصدوشصت ودواسترآباد را تسخير كرد و در آنجا به شاهي نشست .  بعد از مرگ ابوسعيد، سلطان حسين هرات را گرفت و در سال هشتصدوهفتادودو هجري به تخت نشست.دربارسلطان حسين بايقرا در هرات مجمع اهل دانش و كمال بود و لطفش شامل حال سخنوران و قلم بدستان گرديده و از اين حيث نام خود را بعنوان يكي از بزرگترين معارف پروران باقي گذاشته است.

ادامه خواندن شخصيت فاضل واديب – سلطان حسین بایقرا : بخش سوم – پژوهش (صباح)

نه تنها مهارت و استادی بی نظير اين نقاش گرانمايه بلکه آن نگاه ژرف، تيز بين و انسانی اوست که به کاراش جان بخشيده است

مرتضی کاتوزیان در 11 تیرماه 1322 در خانواده ای متوسط و هنر دوست در تهران به دنیا آمد. از کودکی عاشق نقاشی بود و تمام اوقات او بدون مربی صرف فراگیری این هنر می شد. در سال 1339 به طور حرفه ای به کار گرافیک و نقاشی روی آورد. در زمینه گرافیک تعداد بسیاری پوستر، آرم، جلد کتاب و بروشور ساخت. سال 1353 مسئولیت برگزاری نمایشگاه بین المللی گرافیک تهران با عنوان گرسنگان آفریقا توسط سازمان جهانی I.A.A را قبول و بشکل آبرومندانه ای به انجام رساند و برنده جایزه پوستر همبستگی شد.او از پایه گزاران سندیکای گرافیست ها در سالهای قبل از انقلاب و 2 سال عضویت هیات مدیره آن بود. طی سالهای گذشته در نمایشگاههای جمعی بسیاری شرکت و 4 نمایشگاه انفرادی برگزار کرد. تمامی آنها به دلیل کیفیت بالای آثار ارائه شده و نگاه محبت آمیزی که به انسانها و مسائل مربوط به زندگی آنها در نقاشی هایش بود پربیننده ترین نمایشگاههای تاریخ هنر ایران شد.

به عنوان مثال نمایشگاه نقاشی هایش در موزه هنرهای معاصر تهران در سال 1368 طبق آمار رسمی 20 هزار بازدید کننده داشت. آخرین نمایشگاهی که با 94 اثر خود در خردادماه 1387 در مجموعه فرهنگی تاریخی سعد آباد برگزار کرد، روز چهارشنبه 29 خرداد ماه از طرف سازمان یونسکو به پاس فعالیتهای 50 ساله اش در زمینه نقاشی و 30 سال تعلیم مخلصانه به جوانان ایرانی طی مراسم با شکوهی مفتخر به دریافت لوح تقدیر این سازمان شد. در مدت 30 سال تدریس نقاشی از آتلیه کوچک او ده ها نقاش تقدیم جامعه هنری شد.

در ادامه ایمیل نمونه هایی از مجموعه آثار طراحی و نقاشی استاد مرتضی کاتوزیان تقدیم شما دوستان می شود. امید است که لذت ببرید …

Katoziyan_Persian-Star.org_51
Katoziyan_Persian-Star.org_03
Katoziyan_Persian-Star.org_54
Katoziyan_Persian-Star.org_50
Katoziyan_Persian-Star.org_17
Katoziyan_Persian-Star.org_49

گفتگویی با استاد قیوم بیسد “پدرتیاترافغانستان” مصاحبه کننده الهه افتخار

    یکی از روز ها هنگامیکه به خانه میامدم برخلاف همیشه در صحن آپارتمان مقابل ؛  مرد پیر و فرتوت ؛ خیلی توجه ام را به خویش مبذول داشت. زمانی که از کنارش رد میشدم سلام کردم باهمه ی توان و صدای رسا جوابم داد خیلی مهم این بود که در پشت آن نگاه ضعیف و ناتوانش حس میکردم کوه پرغرور و باشکوه استوار برقرار است. اما بعد از آن روز؛ ماه ها دیگر ندیدمش . 

بعد از یک مدت یاد از تیاتر افغانستان و همینطور از لیاقت و شجاعت  استاد بزرگوار قیوم بیسید در خانه ما شد و برادرم گفت: استاد در همینجا زندگی میکنند. آدرس را از برادرم گرفتم و به خانه ایشان رفتم با چنان هیاهو و هیجان که سراپایم را فراگرفته بود که حتی نمیتوانستم تصور کنم  با کی و چی شخصیتی خواهم مقابل شد ، بالاخره من با همان شخصیتی که ذهنم را اینقدر متوجه خود ساخته بود دیدارکردم .ایشان از کارها و کارنامه های ماندگار خویش برایم حکایت نمودند که حالا به آنها میپردازم.

پس از عرض احترام و ادب به استاد محترم .

ادامه خواندن گفتگویی با استاد قیوم بیسد “پدرتیاترافغانستان” مصاحبه کننده الهه افتخار

عسکر تیاتر : نوشته نذیر ظفر

   تیاتر محلی را گویند که در انجا مردم غرض تماشای نمایشی جمع میشوند و یونانیان اولین قومی بودند که تیاتر را پایه گذاری کردند که در ابتدا تیاتر جنبه مذهبی داشت و مراسم مذهبی را نمایش میدادند. تیاتر در زمان اسکندر اهمیت زیادی یافت و به تعداد تیاتر ها افزوده شد؛ سپس مو سیقی و رقص علاوه بر حرکات نمایشی وارد تیاتر گردید تا اینکه تیاتر بتدریج تکامل یافت و در ایران نیز از زمان پارت و ساسانیان بصورت ساده وجود داشت و نمایشات چوگان بازی و شمشیر بازی نیز اهسته اهسته بصورت تیاتر در آمد.
با تکامل و پیشرفت کار های نمایشی در ایران نوحه خوانی و شبیه سازی در رثای ائمه اطهار علیهم السلام همراه بود و در عصر قاچاریه و صفویه به تیاتر اهمیت زیادی داده شد .

ادامه خواندن عسکر تیاتر : نوشته نذیر ظفر

نخستین جشنواره ی ادبی گُل انگور هرات : شاه ولی بهره

  نخستین جشنواره ی ادبی گُل انگور هرات طی محفل با شکوهی با اشتراک  بیش از یکهزار تن از شعرا نویسنده گان ، بزرگان ومتنفذین ، هنرمندان ، باغداران وباغبانان نمونه ی ولایت هرات روز جمعه در باغ هزار جریب هرات ولسوالی گذره تدویر یافت. این محفل فرخنده با تلاوت چند آیت از کلام فیض بخش الهی توسط قاری هروی نورباران  وسپس خواجه احراری با نوای نای صوفیانه وزمزمه ی شعر حضرت مولانا فضای محفل وباغ  را رونق معنوی بخشید.
ولی شاه بهره رئیس انجمن ادبی هرات طی صجبتی ، تاک را انگشت شهادت باغ  وبرگ را دست سبز تاک به سوی آستان حضرت حق در حال نیایش واستدعا معرفی نمود.

ادامه خواندن نخستین جشنواره ی ادبی گُل انگور هرات : شاه ولی بهره

اکثریت در گرو اقلیت خود کامه بحران آفرین : احمد سعیدی

    افغانستان در حلقه تیم ها وگروه های بحران آفرینو رسانه های  بحران سنج گیر مانده است یکی با بی کفایتی ، بی مسئولیتی وبی تفاوتی آفت بحران را توسعه وگسترش میدهد وگروهی در بیرون عمق بحران وپیامد های آنرا در ایندۀ افغانستان ذره بینی میکند وبد تر از همه اینکه مردم مظلوم افغانستان در برابر اثرات بدی بحران دست بسته اند وحتی کوچکترین چانس بخاطردفاع در برابر هجوم مصیبت های ناشی از بحران وفرار را ندارند.ملت را قصدا اسیر پنجه بی رحم بحرانهای فراگیر وغم انگیز ساخته اند. آفریدگاران بحران: اینکه عامل زایش وافزایش بحران در کشور کیست نیازی به پاسخ ندارد،آری شلاق بی عدالتی وبی کفایتی حاکمان خود پسند روح ملت را خسته و وهوش هواس را بغارت برده است میدانید در

ادامه خواندن اکثریت در گرو اقلیت خود کامه بحران آفرین : احمد سعیدی

فیصله های شورای وزیران و یا رها کردن باد در هوا – مساله ی فر هنگی با همه پهنا و ژرفای که دارد: مولانا کبیر فرخاری

   پیشرفت علوم، اختراعات، انکشافات و نو آوری که در جهان دیده میشود به حدی سریع السیر است  که شگفت آفرین و در آفرنیش وسایل و آلات معجزه می نماید .امریکا دشمنان خویش را ذریعه ی طیارات  بدون پیلوت در عمق  اهداف خویش تعقیب و هدف قرار میدهد ذریعه ی ماواره های پیشرفته گزمه میزند و میهن خود را از نفوذ دشمنانش حفاظت میکند. تلفون بی سیم، اختراع و ابداع وسایل دیگر شرق و غرب شمال و جنوب را با هم مرتبط ساخته است و میتوان مطالب و موضوعات قابل انتقال را در یک ثانیه از امریکا تا اقصای جهان و دور ترین نقطه انتقال بدهد و از ان جا ها موضوعات را به امریکا بیاورد.همیگونه است رساندن پست و نامه نیاز به وسایل انتقال داشت، اکنون از طریق الکتریک و انرژی در کمتر از یک دقیقه به ادرس منظور میرساند.

ادامه خواندن فیصله های شورای وزیران و یا رها کردن باد در هوا – مساله ی فر هنگی با همه پهنا و ژرفای که دارد: مولانا کبیر فرخاری

شاد روان وحید الله « رمق » منصوری : گفتند از دوست چه بینی که ترا شاد کند = گفتم از دوست همین بس که مرا یاد کند- نوشته ماریا دارو

                                                                                                                                                                                                    دوستان گرامی این فرد زیبا بمثابه یک کتاب برای ما مهفوم میدهد. یادی از دوستان و گذشتگان مرور بربرگه های تاریخ است زیرا انسان سازنده تاریخ است و کارنامه های انسانهای فرهنگی برگه های پرُ بار فرهنگ کشور را تشکیل میدهد . با تائید از فرد زیبای فوق یادی از حاجی وحیدالله « رمق» منصوری مینمایم که در ( ۲۳) سنبله (۱۳۲۶) هش- در یک خانواده متدین پا برعرصه وجود گذاشت و پدرش حاجی فضل الحق وی را وحید الله نامید.

وحیدالله در لیسه استقلال الی صنف نهم درس خواند و بعد به ریاست افغانفیلم مربوط وزارت اطلاعات و کلتور جهت فیلم برداری شامل خمت گردید و این کار فرهنگی را تا رتبه اول در پیچ وخم زمان به پایان رسانید.

ادامه خواندن شاد روان وحید الله « رمق » منصوری : گفتند از دوست چه بینی که ترا شاد کند = گفتم از دوست همین بس که مرا یاد کند- نوشته ماریا دارو