شانزده سال ازحضورنظامی امریکا درافغانستان سپری میگردد. درسال 2011 یکصد وسی هزار نظامیان امریکایی به هدف مبارزه باتروریسم، قاچاق موادمخدر، تامین امنیت وحکومت داری خوب درافغانستان مستقر گردیدند. امریکا طی این مدت طولانی با وجود حمایت کشورهای منطقه وجهان نتوانست ماموریت خودرا موفقانه انجام بدهد.درسال 2014 تعدادی زیادی ازسربازان امریکا ونیروهای ائتلاف افغانستان را ترک گفتند وبیشترازسیزده هزارنیروهای آنان ظاهرا بخاطرحمایت وآموزش نیروهای ملی افغانستان اما درواقع برای حفظ دولت دست نشانده باقی ماند. اوضاع درافغانستان بدتراز16 سال پیش گردیده است، تروریستها درکابل، قلب افغانستان آزادانه وبدون موانع مرتکب انفجاروقتل مردم بی گناه می گردند وحتی درکنار سفارت های خارجی که تحت کنترل ومراقبت شدید امنیتی قراردارند خودرا منفجر میگردانند.
با این عملیات وحشیانه وزنجری تروریستها نه تنها صد ها خانواده بی گناه داغدارمی گردد بلکه پنتاگون وناتو را نیزلرزانید تا پیرامون وضع افغانستان دراستراتژی نظامی خود تجدید نظر نماید .درفجایع رمزآلود ومشکوک سران امنیتی، کارشناسان وحتی مقامات بلند پایه افغانستان دولت را در این انفجارها چون مشارک وهمکارتروریست های داعش وطالب متهم ومحکوم می نمایند که تروردولتی وتمرکزقدرت درارگ ریاست جمهوری شرایط قیام های قهرآمیز را ایجاد نموده است. جوانان افغانستان درکشورهای اروپا ودرجوارکاخ سفید بابرگزاری تظاهرات عادلانه ترورهای دولتی رادرافغانستان خطرناک ترازداعش وطالب می دانند وازدولت امریکا وکشورهای اتحادیه اروپا درخواست می نمایند تاپول مالیات مردم این کشورها را به جیب تروریستها دولتی نه ریزند. امریکا باید به سیاست خود درافغانستان تجدید نظرنماید وپشتبانی امریکا از تروردولتی لطمه جبران ناپذیر به حیثیت امریکا درجهان ومنطقه وارد خواهد نمود. اگر چه درافغانستان نیروهای مسلح ناتو درکنارامریکا برعلیه تروریسم می جنگند ولی جهانیان می دانند که جنگ افغانستان ، جنگ امریکا است .
<li
امریکا اولترازهمه باید با تروریستهای دولتی مبارزه نماید که باعث تشویق تروریستهای افراطی درنقاط مختلف افغانستان گردیده است. دونالت ترامپ که درتاریخ رئیسان جهمری امریکا چون فرد غیر عادی وغیرقابل پیشبینی اداره اموربزرگترین قدرت اقتصادی ونظامی جهان را دردست دارد، می داند که جامعه امریکا دستخوش انشعاب بی سابقه گردیده است وبحرانهای داخلی می تواند پایگاه نظامی واقتدار سیاسی آنرا درجهان تضعیف نماید او می خواهد امریکا رامتحد بگرداند کاری را که رئیسان جمهوری سابق مانند پوش پسر و اوباما نه توانست انجام بدهند، ترامپ می خواهد تاروح تازه به تن پژمرده امریکا بدمد وبه جهانیان وعده داد که امریکا به امورداخلی سایرکشورهای جهان مداخله نمی نماید وازکودتا ها برای سرنگونی دولتها حمایت نمی نمی کند، استراتژی سیاسی ترامپ پیرامون افغانستان تاهنوزفاش ومشخص نگردیده است ولی ترورهای دولتی درافغانستان مایه نگرانی شدید نظامیان امریکا گردیده است، امریکا بعدازشانزده سال مبارزه بی ثمر که بیشترباعث بدنامی آن گردیده است نمی تواند افغانستان راترک بگوید، وقتیکه امپراطوری ها قلمرواشغال شده راترک میگوید معنای سقوط امپراطوری را میدهد.نظامیان امریکایی درگزارشهای رسمی خود تصویرسیاه وتاریک ازوضع افغانستان ارائه می نمایند، پیشنهاد پنتاگون مبنی به اعزام چهارهزارنیروهای تازه نفس درافغانستان بیانگرفصل جدید استراتژی نظامی امریکا درافغانستان است وامریکا این باربه چالش های دشوارترازگذشته روبروگردیده است. امریکا درمقابل چالش های جدید باید وظایف جدید را انجام بدهد تا اشتباه های گذشته تکرارنگردد. پیروزی امریکا درافغانستان بدون احترام به خواسته های عادلانه مردم ناممکن است. دولت وحدت ملی این اختراع نامبارک امریکا به حکومت ترورملی تبدیل گردیده است که وظیفه آن رفتارهای غیرقانونی برای سرکوب مخالفین، تصفیه حساب بارقبای سیاسی، بخاک وخون کشانیدن اعتراض های مدنی می باشد. هرانسان باوجدان وعلاقمند به آینده افغانستان ترورهای سیاسی ارگ را چون توطئه به قانون اساسی می داند درقانون اساسی کشورهیچ فردی باید بدون موجب متضررنگردد،حکومت ترورملی شرایط رابدست خود برای فعالیت های قهرآمیزآماده گردانیده است. امروزترور های دولتی درافغانستان خطرناک تراز داعش است.دردولتهای دست نشانده امریکا مردم افغانستان بیشتر قربانی ترور دولتی گردیده اند. مبارزه با تروریستهای افراطی بدون مبارزه برعلیه تروردولتی نامکن است.حمایت رهبری جدید امریکا ازحکومت ترورملی بی احترامی به اراده مردم افغانستان وتشویق به داعش خواهدبود. امریکا تا هنوزدرافغانستان ازمهم ترین اصول و اساسات دموکراسی که حقیقت، واقعیت ، منطق، شایسته سالاری ،تلرانس، تساوی طلبی های بشردوستانه، دموکراسی وحاکمیت قانون است چشم پوشی نموده است. جنگ بامردم می تواند عواقب ناگوار داشته باشد. دیده میشود که امریکا ویژگی ملی مردم افغانستان را خوب تشخیص نه نموده است ، افغانها درطول تاریخ با اخلاق حکومت های فاسد خوب آشنا می باشند وهیج زمانی ازسقوط حکومت ها طرفداری نه نموده اند،این حکومتها بوده اند که باترورمکارانه همدیگرسربریده اند ولی مردم افغانستان به حکومت های ترورملی اجازه نداده اند واجازه نه خواهند داد که به تمامیت ارضی کشوربه معامله گری های خائینانه خود ادامه بدهند. مادرافغانستان قوم تجزیه طلب نداریم .اما تروردولتی براساس تقسیم کن وحکومت کن می تواند کینه های حسادت ورقابت را میان اقوام مختلف چنان شعله وربگرداند که تروخشک دراین آتش خواهد سوخت. رهبران نوبه روزگاررسیده وتنگ نظر دولت وحدت ملی که مسئولیت ملی وتاریخی ندارند این شرایط خطرناک ایجاد نموده اند.مردم ازاین دولت خسته ومتنفر گردیده اند، مردم ازدولتی حمایت می نماید که ازحقوق طبیعی،مالکیت شخصی وسیاسی آنها ازشرتجاوزگران دسیسه جو که درسینه های شان باد تکبروخود خواهی وتفرقه افگنی می وزد دفاع نماید.اگر امریکا استراتژی سیاسی خودرا درافغانستان تغیرندهد با عملیات نظامی واستفاده اززور نمی تواند درجنگ باتروریسم موفق گردد وبدون اصلاحات سیاسی مردم را نیزبرعلیه خود تحریک خواهد نمود. مردم افغانستان ازرهبری جدید امریکا انتظاردارند تا اشتباهات سیاسی گذشته درافغانستان تکرارنگردد .
دکتورعلی احمد کریمی- تحلیلگراموربین المللی