
چه میشود که بیایی بهارِ من باشی
مه و ستاره و خورشید و یارِ من باشی
در اُستان دلم میکنم مکانت را
به فرش سرخ جگر افتخارِ من باشی
ادامه خواندن بهارِ من باشی :احمد محمود امپراطورچه میشود که بیایی بهارِ من باشی
مه و ستاره و خورشید و یارِ من باشی
در اُستان دلم میکنم مکانت را
به فرش سرخ جگر افتخارِ من باشی
ادامه خواندن بهارِ من باشی :احمد محمود امپراطورنوروز رنگین کمانی از تنوع فرهنگی و همدیگر پذیری ها
نوروز فراتر از یک جشن باستانی و سنتی، نمادی از همبستگی فرهنگی در میان ملتهای گوناگون بوده است. این جشن باستانی که ریشه در ایران بزرگ باستان دارد، در کشورهای متعددی از آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه، بالکان و حتی بخشهایی از چین و هند گرامی داشته میشود. هر منطقه، بنا بر فرهنگ و سنتهای خود، آداب ویژهای برای نوروز دارد؛ از حاجی فیروز و هفتسین در ایران گرفته تا بایرام در ترکیه، سمنکپزی در آسیای مرکزی و جشنهای رنگارنگ در کردستان و جهنده برافرازی، سبزه کوبی، سمنک پزی و در افغانستان همه نماد های نوروزی اند که حاکی از عظمت و شکوه این روز در سراسر جهان است.
ادامه خواندن طلوع حماسۀ نوروزی؛ نمادی از ایستاده گی برای زنان افغانستان : مهرالدین مشیدمیتوانید بر من بخندید: اگر اینی که هستم، نمیبودم، میخواستم پُستهرسان باشم. (خواهید پرسید: پیشنارفته بگو که حالا چه هستی؟ بازنشسته میاندیشم و پاسخ ندارم، ولی پرسشی یادم آمد: آیا شما میتوانید ایستاده بیندیشید؟ من نمیتوانم.)
برگردم به آرزوی دیرینه، پستهرسانها را دوست دارم. از امروز و دیروز نه، از گذشتههای دوردست که کودک بودم، دوست داشتم. هنوز به برخی از یارانم نامههای دستنویس میفرستم. خوشم میآید هم نوشتن، در پاکت گذاشتن و فرستادنش و هم دریافتن و خواندنش. خوشم میآید آدم بخشی از دل خود را لای نامه بگذارد و بفرستد به هرآنکه بخواهد. (هزار البته، کهنهگرایی من از شایستگی، شتابندگی و کارآیی ایمیل نمیکاهد.)
ادامه خواندن هر روز به ره منتظر نامهرسانم : داکتر صبورالله سیاه سنگبدشت عشق من هر سال منتظر هستم
که همچو لاله برون آیی و بهار کنیم
درود بر بهار، درود بر جانهای بهاری
به نام یگانه دانای گیتیآفرین، آن که دفتر آفرینش را به مُهر بهار مُزیّن ساخت و در گردش روزگار، نسیم نوزایی را در لوح جانها دمید؛
اکنون که بار دیگر چرخ کبود، جامه زمستانی از تن برکنده و به زیور سبز و زرین بهار آراسته شده است و سال ۱۴۰۴ خورشیدی با شکوهی تمامعیار گام بر عرصه گیتی نهاده، فرصت را مغتنم میشمارم تا با دلی سرشار از مهر و صفای ناب، آکنده از خلوص و بیآلایشی، درودی صمیمانه و تهنیتی فاخر و بیریا به عزیزانم تقدیم دارم.
ادامه خواندن مقدم بهار خجسته باد! -۰ احمد محمود امپرطوراوضاع ناهنجار کنونی و مسؤولیت های همگانی
روزی معلم تاریخ ما وارد صنف شد؛ اما آن روز خلاف روز های گذشته، ناراحت و افسرده به نظر می رسید. در حالیکه او روز های گذشته دروازه ی صنف را با لبخند می گشود و پس از شوخی طبعی های ظریفانه با شاگردان، تدریس را آغاز می کرد؛ اما آن روز حالت اش چنان خراب بود که خستگی و درمانده گی از سیمایش پیدا بود. او آن روز نتوانست مانند روز های گذشته فضای مثبت و انرژی تازه در صنف بوجود آورد و احساس خوشحالی و آرامش را در روح پریشان دانش آموزان بدمد تا هرچه بیستر فضای صمیمانه را در صنف بوجود آورد و در ضمن رابطه ی رفیقانه و صمیمانه ی خود را با شاگردان هرچه بیشتر تقویت نماید. پیش از آنکه او به درس دادن آغاز کند.
ادامه خواندن ناپاسخگویی های روشنفکرانه و سرنوشت غم انگیز مردم افغانستان : مهرالدین مشیدشادباش ای دل ز بشگفتن خبر دارد بهار
در چمن گلهای زیبا سر به سر دارد بهار
دست قدرت دامن سحرا نموده لاله زار
باغ ها با نخل های پر ثمر دارد بهار
ادامه خواندن هودج گل : استاد محمد اسحاق ثنادر پهنهی بیانتها و سکوت ژرف آفرینش، آن دم که انسان چشمان جان را از خواب فراموشی میگشاید و پردههای سنگین غفلت را یکییکی از آیینهی دل میزداید، نسیمی از عالم قدس بر باغ جانش میوزد و افقهای نادیده، پیش چشم دل، گشوده میگردد.
در آن لحظهی ناب، انسان درمییابد که وجودش بازیچهی حادثه و اسیر باد و خاک نیست، بلکه شرارهای از آتش جاودان حقیقت در نهاد او افروخته شده؛ نوری از سرچشمهی ازلیت که از اقیانوس بیکران رحمت الهی در پیالهی وجودش ریختهاند.
این انسانِ به ظاهر خاکنشین، حامل رازی ملکوتی است؛ رازی که فرشتگان از دریافت آن عاجزند و آسمانها در برابر آن سر به تعظیم فرو میآورند.
ادامه خواندن از غبار خاک تا افلاک عشق: نویسنده- احمد محمود امپراطورنوروز، بهمثابهی مهمترین جشن آریایی، در تأریخ فرهنگی آریاییان پیشینهی کهن دارد.
برگزاری این جشن از دورههای پار و پیرار، با سنتها و روشهای ویژه به همراه بودهاست که از آن شمار میتوان از تهیهی “هفت سین، شمع روشن کردن، خانهتکانی، نهالشانی، سمنکپزی، سبزهکوبی” و … نام بُرد.
در بارهی پیشینهی نوروز گفتههای گوناگونی وجود دارد که از این شمار با توجه به ارزش پژوهشی آنها، نقلی از کتاب “التفیهم” ابوریحانِ بیرونی را در این اینجا میآورم:
“نوروز، نخستین روز از ماه فروردین(حمل) است که آریاییها تا پنچ روز پس از آن، جشن برپا مینمودند و پادشاهان به حقوق اطرافیان، مردم و بزرگان رسیدهگی میکردند.”
ابوریحان، با اشاره به این پیشینهی کهن میافزاید: “آریاییهای قدیم، اول فروردین را وقت نزول فروهرها (فرشتگان) از آسمان میدانستند و جشن “فروردین” را برپا می کردند.”
ادامه خواندن جُستاری در بارهی نوروز و پیشینهی آن : استاد جاوید فرهادمنطق زمان با برگشت حکمتیار از بازماندهگان دکترین برژنسکی در افغانستان سازگار نیست.
ـ حکمتیار دیگر یک ایدیالوگ نیست. ایدیالوژی ویرا طالبان در سالهای ۹۰ ربودند و حکمتیار از داشتن فکر برای افغانستان تهی شد. از اینرو جایگاه فکریاش در جامعهء افغانستان فرسوده و تکراری است. «زنان چادر بپوشند و مردان ریش گذارند» نمیتواند یک فکر سیاسی در جامعهء امروز ما باشد.
ادامه خواندن حکمتیار، برگشت یا شکست؟ : نوشته ملک ستیزخورشید توهم تو کهکشانم باشی
در هر دو سرایی هستی جانم باشی
موجِ گهری و بحر و کانم باشی
شاه بیتِ قصیده ی زبانم باشی
ادامه خواندن مخمس از : احمد محمود امپراطورارایۀ راهکار ها برای همگرایی بجای زهر پاشی ها برای واگرایی
در این تردیدی وجود ندارد که زمامداران و سیاستگران افغانستان، به هر قوم و مذهب و گروهی که تعلق داشتند و دارند؛ به بهای پشت پا زدن به ایثار و فداکاری های صادقانه و صمیمانه ی مردم این کشور، به تمامیت ارضی و افتخارات تاریخی آنان خیانت کرده اند. اینکه غنی بحیث زمامدار پشتون تبار در همکاری با جمعی از سیاستگران هم تبارش با سیاست های انحصار گرایانه ، قومی و ضد ملی در یک بازی مرموز استخباراتی بسان هم تباران گذشته اش فغانستان را به پرتگاه ی تروریسم افکند، یک واقعیت انکار ناپذیر است؛
ادامه خواندن دشمنی با زمامداران و سیاستگران خاین را قومی نسازید : مهرالدین میشد(نيلوفر قشنگ)
اى نور ديده ی من و آیينه جهان
تاريخ ساز بابر و تهمينه ی زمان
ادامه خواندن سروده های از شعرای شهر تورنتو بمناسب زاد روز نیلوفر ایماقاسطوره های تاریخی و حماسه های تلخانی
هر کس با توجه به تجربه ها، فراز و فرود ها و پیش آمد های روزانه، از گوشه و کنار زنده گی و زوایای پیدا و پنهان آن تعریفی و سخنی دارد؛ اما از نظر من زنده گی بار گرانسنگ سراپرده ی امواج خروشان و شگوفایی و پاییزی خاطره ها است که دم به دم شور زیستن و نور حلاوت را در رگبار های زنده گی می دمد و شادابی و طراوت را در کوچه باغ های آشفته و خشکیده ی آن پیهم به ارمغان می آورد. ممکن شماری ها با این نظر من موافق نباشند؛ زیرا هر کس با توجه به شرایط زنده گی خود معنای متفاوت و تعریف خاصی از زنده گی دارد که متاثر از سبک تربیتی، محیط زیستی و حتی دوستان و اطرافیان او است.
ادامه خواندن یک” تل” “خان”، هزاران تلخان حماسه آفرید : مهر الدین مشیدبی وجود زن جهان تار و مکدر میشود،
شام تاریک از فروغ او منور میشود.
زن به فرزندان خود مادر، به شوهر همسر است،
در سپهر زندهگی بر مرد شهپر میشود.
ادامه خواندن در ثنای مادران و خواهران پاکدامن : محمد اسحاق ثناای زن محبوب هستی مایه بالندگی
وی توی لطف خدایی در جهان زندگی
از فروغ روی تو روشن چراغ خانه ها
شود از نام نیک ات در هر کجا افسانه ها
ادامه خواندن حدیث زن : استاد محمد اسحاق ثناحماسه های شکوهمند و تاریخ ساز زنان افغانستان خجسته باد
هرچند هشتم مارچ برابر به روز همبستگی زنان جهان است؛ اما مردم افغانستان بویژه زنان دردمند این کشور از این روز به مثابه ی نمادی از مقاومت و ایستاده گی بزرگداشت به عمل می آورند. زنان و دختران با سهامتی که تحت استبداد و سیطره ی بدوی ترین رژیم افراطی از هیچ گونه مبارزه و ایثار برای اعاده ی حق مشروع و انسانی شان خودداری نکرده اند. جا دارد تا این روز را برای تمامی زنان دردمند و مظلوم افغانستان تبریک و تهنیت گفت؛ البته تبریک به زنان باشهامت و مقاوم و شجاع افعانستان که رنج واقعی زن بودن را پایمردانه و باوقار به سر و دوش متحمل شده اند که با همه دشواری ها و مصیبت های بزرگ و پایان ناپذیر شجاعانه و با شهامت چون دژی استوار در برابر توفان های زنده گی و ناملایمات آن ایستاده اند
ادامه خواندن هشتم مارچ و فریاد های در گلو شکسته شده ی زنان افغانستان : مهرالدین میشددوستان قدر نعمت خالق اداع کنید
شکرانگی هزار ، به پیش خدا کنید
از هست و بود ماست خبر خالق جهان
آئید همه رجوع بدری کبریا کنید
ادامه خواندن التماس یک گداه : خلیل پوپلد مارچ ۸مه، د ښځو نړیواله ورځ، د نړۍ په ګوټ ګوټ کې له تعذیب او تاوتریخوالي څخه د ښځو د آزادۍ او د حقونو د برابرۍ له پاره د مبارزې په سمبول اوښتې او د هغوی د بریاوو او لاسته راوړنو د ستایلو سبب کېږي. دا ورځ نه یوازې د ښځو او د ښځو له پاره د تاریخي مبارزو یادونه کوي، بلکې د هغوی د ټولنیز، سیاسي، اقتصادي، او کلتوري حقوقو د خوندي کولو لپاره ټولنې ته د دوامداره هاند او هڅو پیغام هم رسوي. د ښځو نړیواله ورځ یادونه کوي چې د ښځو حقوق یوازې د ښځو لپاره نه، بلکې د ټولنې د عام پرمختګ او سوکاله اجتماعي ژوند لپاره هم اړین دي. دا ورځ نه یوازې د ښځو د لاسته راوړنو لمانځنه کوي، بلکې دا د ټولنې هر وګړي ته مسئولیت ورپه یادوي چې د جنسیتي برابرۍ، عدالت، او ازادۍ لپاره کار او مبارزه وکړي. د نړۍ په مختلفو ټولنو کې ثابته شوې ده چې هر څومره چې ښځو ته د ټولنې د کاملالحقوقه انسان په سترګه وکتل شي، د بشري افرادو په حیث آزادي ولري، د هغوی حقوق خوندي وي او د هېواد د ټولنیز، اقتصادي، سیاسي او کلتوري فعالیتونو برخه وي، همغومره ټولنه پرمختللې، باثباته او سوکاله وي.
ادامه خواندن د مارچ د ۸مې د ښځو د نړیوالې ورځې په اړوند : نورمحمد غفوریاز آنجا که افغانستان باتوجه به عوامل ثابت و متغیر جغرافیایی، موقعیت ژئوپولیتیکی ویژه در میان کشورهای منطقه وارد و این ویژه گی سبب شده تا افغانستان از منظر ژئوپولیتیکی در منطقه حیثیت چهار راهی را دارا باشد که جنوب آسیا را به آسیای مرکزی و برعکس آن تا خاورمیانه و شرق دور را با کم ترین هزینه و زمان برای تجارت و ترانزیت وصل می نماید. هرچند تحولات افغانستان در طول تاریخ بر اوضاع سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور های منطقه و جهان تاثیر گذار بوده ؛ اما متأسفانه که مبحث ژئوپولیتیک افغانستان و همچنان نقش و اهمیت آن در تحولات سیاسی-امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صد سال اخیر، در محافل علمی و اکادمیک این کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ادامه خواندن افغانستان در چرخه ی بازی های ژئوپلیتیک کشور های منطقه و جهان : مهرالدین میشدبیا که حضرت می شیخ خانقای منست
بیا که ذکر تو در لوحه ای دعای منست
بیا که هر نفسم سبحه گونه میلغزد
خبر ز حال دلمن فقط خدای منست
ادامه خواندن خانقاى دل : نذیر ظفر• نگرهی مینیمالیسم یا ریزهگرایی در بارهی هنر:
مینیمالیستها (ریزهگرایان) دیدگاه شان را از هنر در انتزاعیت، سادهگی و فردیت خلاصه میکنند. از دیدِ مینیمالیستها: “هنر، پدیدهی انتزاعی است که اساس خود را بر پایهی سادهگی بیان و روشهای ساده و خالی از پیچیدهگیِ معمولِ فلسفی یا شبه فلسفی میگذارد و بیشتر بر بازتاب فردیّت هنرمند اتکا دارد.”
• نگرهی مُدرنسیم در بارهی هنر:
از نظر مُدرنسیتها، “هنر، یکنواختیِ ارگانیک (انداموار) را در هم میشکند و کُلیّت دروغین را انکار میکند. لذت بردن از این هنر، نیازمند اندیشیدن است. هنرمُدرن اصل را بر ویرانی عادتهای زیباییشناسانه گذاشتهاست؛ پس هم به استقلالِ فکر نیاز دارد، و هم موجبِ آن میشود.”
ادامه خواندن ● نگرههایی در بارهی چیستی هنر : جاوید فر هادرفتن به پای مردم بیگانه در بهشت – حقا که با عقوبت دوزخ برابر است
گفت و گو ها میان واشنگتن و مسکو در غیاب کیف، خاطره های مذاکرات آمریکا با طالبان را در غیاب نماینده گان حکومت افغانستان تداعی می کند که به بهای سقوط کابل و بازی با سرنوشت مردم افغانستان تمام شد. این رخداد غم انگیز به عنوان همسرنوشتی سایگون و کابل به مثابه ی دو همزاد بیمار و دو قلویی هم سرنوشش یاد گردید. حالا که از سناریوی افغانستان سه ونیم سال می گذرد، عین سناریو در اوکراین در حال تکرار شدن است و از آن به عنوان هم سرنوشتی کابل و کیف سخن زده می شود. سقوط سایگون پایتخت ویتنام جنوبی به دست ارتش خلق ویتنام و جبهه آزادی ملی در ۳۰ اپریل ۱۹۷۵ رخ داد. سقوط سایگون نشانه شکست آمریکا و جبهه ویتنام جنوبی، پایان جنگ ویتنام و آغاز دوره رسمی کمونیست شدن ویتنام میباشد. کابل هم پس از گفت و گو های دو ساله میان آمریکا و طالبان در غیاب حکومت افغانستان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ سقوط کرد.
ادامه خواندن سیگون و کابل دیروز و کابل کیف امروز؛ چند قلویی های همسرنوشت : مهرالدین مشیدمیتوانید بر من بخندید: اگر اینی که هستم، نمیبودم، میخواستم پُستهرسان باشم. (خواهید پرسید: پیشنارفته بگو که حالا چه هستی؟ بازنشسته میاندیشم و پاسخ ندارم، ولی پرسشی یادم آمد: آیا شما میتوانید ایستاده بیندیشید؟ من نمیتوانم.)
برگردم به آرزوی دیرینه، پستهرسانها را دوست دارم. از امروز و دیروز نه، از گذشتههای دوردست که کودک بودم، دوست داشتم. هنوز به برخی از یارانم نامههای دستنویس میفرستم. خوشم میآید هم نوشتن، در پاکت گذاشتن و فرستادنش و هم دریافتن و خواندنش. خوشم میآید آدم بخشی از دل خود را لای نامه بگذارد و بفرستد به هرآنکه بخواهد. (هزار البته، کهنهگرایی من از شایستگی، شتابندگی و کارآیی ایمیل نمیکاهد.)
ادامه خواندن هر روز به ره منتظر نامهرسانم : داکتر صبورالله سیاه سنگ