مرگ شهزاده کریم آقاخان چهل و نهمین امام موروثی مسلمانان اسماعیلی جهان یک حادثه مهم بینالمللی به حساب میآید. اغلبا در روز های مرگ شخصیتهای بزرگ، همه تلاش میکنند تا اعلامیه ها و پیامهای تشریفاتی به نشر رسانند. اما منظور این نوشته پخش اعلامیه یا پیام نیست، بل دیدگاه یک پژوهشگر علوم سیاسی و مناسبات بینالمللی به یکی از شخصیتهای تاثیرگذار جهانی است که بیتردید تاثیر ژرفی بر تاریخ معاصر ما خواهد داشت.اینجا تلاش میکنم شخصیت سیاسی، فردی، اجتماعی و فرهنگی زندهیاد کریم آقا خان را به بررسی گیرم.
ادامه خواندن انجام یک ماموریت تاریخی : دکتور ملک ستیزدسته: مطالب تحقیقی و علمی
با فاطمه اختر « از آن سوی آیینه»بخش نخست : استاد نصرالله پرتونادری

باری جایی نوشته بودم، ما در افغانستان دو دسته شاعر داریم. هدف شاعران معاصر است. نخست آن دسته شاعرانی که نام، شهرت و آوازۀ شان چند منزل پیشتر از شعرشان گام بر میدارد؛ دو دیگر شاعرانی که نام، شهرت و آوازۀ شان چند منزل پستر از شعر آنان گام بر میدارد. این امر گاهی ما را در داوریهایمان در پیوند به شعر یک شاعر گرفتار اشتباه میسازد. بانو فاطمه اختر سرایندۀ «از آن سوی آیینه» درست از دستۀ دوم است. شعر او چند و چند منزل پیشتر از نام، شهرت و آوازۀ او گام بر میدارد. گزینۀ شعری «از آن سوی آیینه» سالها پیش زمانی که در پشاور پاکستان برای رادیو بیبیسی کار میکردم به دستم رسیده بود. من تا آن روز نه نامی از فاطمه اختر در ذهن داشتم و نه هم شعری از او خوانده بودم. شاید من نیز در ذهن او چنین بودم.
ادامه خواندن با فاطمه اختر « از آن سوی آیینه»بخش نخست : استاد نصرالله پرتونادریپنج پرسشی که جوان میهنم باید در پی پاسخش باشد: دکتور ملک ستیز

پنج پرسشی که جوان میهنم باید در پی پاسخش باشد. اگر او به این پرسشها پاسخ دریافت کرد، وعده میدهم حتما عظمت و شکوهمندی در انتظارش است.
۱. من کی هستم؟ خود را باید شناخت. باید دریافت که پیشینهام چیست و ریشههایم در کجا هستند؟ باور کنید آنانیکه خود و پیشینه خود را در ماحول جدید از دست میدهند، به بحران معنوی عمیقی مواجه میشوند و به گونهی فرسایشی هویت جعلی کسب میکنند. این دسته انسانها برای همیشه با بحران شخصیتی مواجه هستند.
۲. من چه میخواهم و هدفم در زندگی چیست؟ خودشناسی شما را کمک میکند که استعداد، اشتیاق و امید تان را برای هدفی که میخواهید، منسجم و مشخص سازید. انسانهای بیهدف ناکامترین موجودات اجتماعی هستند. آنان وقتی پیر و بازنشسته میشوند، درمییابند که در زندگی نه به درد خود و نه به درد جامعه خورده اند.
ادامه خواندن پنج پرسشی که جوان میهنم باید در پی پاسخش باشد: دکتور ملک ستیزنظریات قومگرایانه و راسیستی مردود است : نورمحمد غفوری

- مقدمه:
مقالهء تحت عنوان (نظریات قوم گرایانه و راسیستی مردود است) را در ۲۴ جنوری سال ۲۰۱۷ یعنی ۸ سال قبل از امروز در رسانههای اجتماعی مجازی و چاپی در داخل افغانستان به نشر سپردم. حالا بار دیگر و هنوز طرح موضوعات اتنیکی جنجالی در بین افغانها در رسانههای جمعی، بخصوص بیرون از کشور، به نظر می رسد و گاه گاهی نه تنها که جوانان یک قوم در مقابل اقوام دیگر جهتگیری می نمایند، بلکه چنان زیر تاثیر روحیهٔ قومی میروند که سمبولهای قومی خویش را بلندتر از نمادهای ملی کل افغانستان قرار میدهند و حتی به آنها بیحرمتی نموده و اهانت مینمایند. در چنین وضعیت مفید میدانم که نبشته قبلی را با کمی تغیرات مجدداً به مطالعهٔ خوانندگان محترم تقدیم نمایم، تا بر دلایل مقنع برای رد نظریات قومگرایانه و راسیستی برای تبلیغ و ترویج در بین جوانان افزوده باشم.
ادامه خواندن نظریات قومگرایانه و راسیستی مردود است : نورمحمد غفورینقش کدبانوان یا زنان در تشکل تاریخ بشری : داکتر حمید مفید

نگاهی گذرا به گذشته و کاوش و پویش در بدنه قامت راست تاریخ برایندی بسا دل انگیزی دارد.
جمهور پژوهشگران و نکته نگران تاریخ به این فرایند رسیده اند،که نخستین هسته های همبودگاه یا جامعه بشری به دستان و اندیشه های کدبانوان یا زنان گذاشته شده است . این دوره را که از ده هزار سال پیش بنیاد نخستین آن پیریزی شده است ، دوره کدبانوان سالاری و یا مادر سالاری می نامند.
در آثار سنگی ، گلی ، تیکر ، دیگدان ها ، تنور های بشری که اندرمیان سوراخ های کوه ها ودر پهنه ای دشت ها پدیدار شده اند، نشان شصت ودست کدبانوان پدیدار است.
ادامه خواندن نقش کدبانوان یا زنان در تشکل تاریخ بشری : داکتر حمید مفیدپاینده باد افغانستان : میر عنایت الله سادات

مدتی است که بعضی حلقات معين از طریق وسایل نشراتی شان در خارج کشور، نام “افغان” و ” افغانستان” را مورد سوال قرارداده و گاه و بی گاه به مباحثات بدون محتوی می پردازند. هدف آنها درست معلوم نیست ، ولی ظاهرأ از يکطرف ، خود و حلقات مربوط به خود را سرگرم نگهداشته و از جانب دیگر با ایجاد اختلافات وخلق مرز های ذهنی در ميان افغانها ، بازار فروش را برای نشرات فاقد موازین ملی خود را گرم میسازند. گرچه در زمينه ای نظريات وحدت شکنانه ، ضد افغانی و ضد وطنی آنها ، دست اندرکاران عرصه ای جامعه شناسی و تاريخ ، باربار نوشته و ادله قانع کننده ارائه کرده اند . ولی طوریکه دیده میشود ، آنها هنوز هم بدون ند ک ترين توجه به شاخص ها و حقايق تاريخی ، تصورات ذهنی شانرا کمافی السابق به خورد مردم میدهند و به بیان مشخص تر و عام فهم ، آنها رسالت خود ميدانند که همه روزه اين ” کاه بی دانه را باد بدهند”. تا ذهن مردم مارا که از حوادث دلخراش جنگهای تنظیمی و گروهی سخت متأثر شده اند ، به انحصار خود درآورند.
ادامه خواندن پاینده باد افغانستان : میر عنایت الله سادات· قیام کوهـدامـن؛ نویسنده: Vladimir Boyko ؛برگردان: داکتر صبورالله سیاسنگ

قیام کوهدامن در اواخر جولای و اوایل اگست ۱۹۳۰، یکی از دلیرانهترین تلاشها برای سرنگونی محمدنادر شاه شمرده میشود. او پس از دورۀ نُه ماهه که افغانها آن را “انقلاب” مینامند، در اکتبر ۱۹۲۹ به قدرت رسیده بود.
خیزشی که از کوهدامن و کوهستان – معروف به “شمالی” با باشندگان عمدتاً تاجیک به نام “شمالیوارها” – آغاز شد و تا سطح شورش بزرگ ملی گسترش یافت، سه انگیزه داشت:
۱. ضبط بخشی از زمینهای کوهدامن برای بودوباش قبایل پشتون که در جریان انقلاب به سود نادر جنگیده بودند. (قضیۀ انتقال اراضی باید تا پاییز ۱۹۳۰ پیاده میشد.)
۲. مصادرۀ اموال و خلع سلاح اجباری کوهدامنیها که از زمان حکومت حبیبالله کلکانی معروف به بچۀ سقا به اسلحۀ فراوان دسترسی داشتند.
۳. انتصاب محمد یوسف خان، زمیندار بسیار متنفذ منطقه، به حیث حاکم در تابستان ۱۹۳۰. (او منشی خاص امیر حبیبالله، حاکم ولایت لوگر و رئیس کمیسیون مصالحه در ولایت شرقی بود و به درخواست خواهرزادهاش، خلیلالله – مبارز جوان سقاویِ بخشیدهشده توسط نادر – از زندان آزاد گردید. سپس، سلسلۀ وظایف زیرین به یوسف خان سپرده شد: خلع سلاح شمالی، بازگردانی آثار/ اموالی که توسط هواداران حبیبالله از کابل برده شده بود، شناسایی افراد غیروفادار و کارهای دیگری در همین راستا)
ادامه خواندن · قیام کوهـدامـن؛ نویسنده: Vladimir Boyko ؛برگردان: داکتر صبورالله سیاسنگنگاهی به “قبلۀ سوم”(سرگذشت یک نسل بربادرفته) :

ماه گذشته، بنگاه انتشارات “کتاب کابل”/ تورنتو، کانادا از چاپ “قبلۀ سوم” (نوشتۀ نجیب روشن) مژده داد. در مقدمۀ این اثر آمده است: “منظور از “قبلهٔ سوم” واشنگتن است./…/ ببرک کارمل بعد از تغییرات در سیاست شوروی دوران گرباچف طی یک صحبت خصوصی گفته بود: “قبلهٔ اول [مکه] را از دست داده بودیم، حالا قبلهٔ دوم [مسکو] را نیز از دست دادیم”.
کتاب که به نسل جوان اهدا شده، در ده فصل با تحلیل تاریخی از اوضاع عمومیافغانستان – مقارن تأسیس جریان دموکراتیک خلق – آغاز و با بررسی سرنوشت مارکسیزم در قرن حاضر پایان مییابد.
ادامه خواندن نگاهی به “قبلۀ سوم”(سرگذشت یک نسل بربادرفته) :خودکشی زنان در رژیم طالبان: علل، پیامدها و چالشها : گلچهره احمد

مقدمه
حکومت طالبان بر افغانستان از زمان بازگشت این گروه به قدرت در 2021 باعث بحرانهای انسانی و اجتماعی گستردهای شده است. یکی از پیامدهای تلخ و نگرانکننده این وضعیت، افزایش نرخ خودکشی در میان زنان افغان است. زنان تحت حاکمیت طالبان با محدودیتهای شدید در زمینه حقوق، آزادیها و فرصتهای اجتماعی روبرو شدهاند و این فشارها، بسیاری از آنان را به سمت خودکشی سوق داده است. خودکشي در میان دختران افغانستانی نیز یکی از مشکلات جدی است که بهویژه در مناطقی مانند بدخشان مشاهده میشود. فشارهای اجتماعی، روانی و محدودیتهای شدید در زندگی روزمره میتواند احساس ناامیدی و افسردگی را در دختران به وجود آورد. بربنیاد این یافتهها، ولایت بدخشان با داشتن ۲۵۱ پرونده اقدام به خودکشی، درجایگاه نخست قراردارد.
در این مقاله، به بررسی علل افزایش خودکشی زنان در دوران حکومت طالبان، پیامدهای اجتماعی و روانی آن، و چالشهای موجود برای مقابله با این بحران خواهیم پرداخت.
علل خودکشی زنان در رژیم طالبان
محدودیتهای اجتماعی و حقوقی-1
یکی از علل اصلی خودکشی زنان تحت حکومت طالبان، محدودیتهای بیرحمانه در زمینه حقوق اجتماعی و فردی است. پس از بازگشت طالبان به قدرت، زنان از بسیاری از حقوق پایهای خود محروم شدند، از جمله محدودیتهای جدی در آموزش، کار، آزادی حرکت و پوشش. این سرکوبها موجب احساس بیارزشی و درماندگی در زنان شده و بسیاری از آنها به این نتیجه میرسند که دیگر هیچ راهی برای فرار از این وضعیت ندارند
گور و گردنِ Fraser Tytler ؛ بخش نخست؛ Afghanistan – برگردان: داکتر صبورالله سیاسنگ

اعلیحضرت امیر امانالله خان آدم پیچیده و مرموز بود و دارای جذابیت و صمیمیتی که از ویژگیهای فرزندان پاینده خان – بنیانگذار خاندان حاکم محمدزایی – به شمار میرود. (در نامۀ تعارفی از سوی King George V پس از امضای معاهدۀ انگلیس-افغانستان، اولین بار “اعلیحضرت” خطاب شد و در جون 1926 لقب “پادشاه” را اختیار کرد.)
ادامه خواندن گور و گردنِ Fraser Tytler ؛ بخش نخست؛ Afghanistan – برگردان: داکتر صبورالله سیاسنگنادر شاه و خانوادۀ غلامنبی چرخی ؛ نویسنده: میر محمدصدیق فرهنگ

«در کابل طرفداران امانالله شاه و سایر مخالفان دولت به دور غلامنبی خان که مردی مردمدار و سخاوتمنش بود جمع شدند و خانهاش حیثیت کلوب عناصر مخالف را پیدا کرد که در بین شان جواسیس دولت هم پنهان بودند.
«در کابل طرفداران امانالله شاه و سایر مخالفان دولت به دور غلامنبی خان که مردی مردمدار و سخاوتمنش بود جمع شدند و خانهاش حیثیت کلوب عناصر مخالف را پیدا کرد که در بین شان جواسیس دولت هم پنهان بودند.
ادامه خواندن نادر شاه و خانوادۀ غلامنبی چرخی ؛ نویسنده: میر محمدصدیق فرهنگاو برای من همیشه زنده است»:نویسنده: نیلوفر ظهوری راعون

«باز ماه عقرب است و به یاد نیشهای زهرآگین عقربهایی میافتم که رساترین حنجرهی عدالتخواهی را آماج قرار دادند. طاهر بدخشی را میگویم، اسطورهی آزادی، همانی که خورشید اندیشهاش هرگز غروب نخواهد کرد. بخشی از صحبت تیلفونی دیروزم با بانو جمیله بدخشی، همسرطاهر بدخشی:
در دوازده سال زندگی مشترک، شاهد پنج بار زندانی شدنش بودم. آخرین بار، برای همیشه چشم به راهش ماندم. در زمانی که امین جلاد، بر اریکهی قدرت مستی میکرد، بدخشی شکنجههای زندان را دلیرانه تحمل مینمود؛ ما از حال او بیخبر بودیم. تا دیرها نمیدانستم در کجا یا کدام زندان بسر میبرد، تا اینکه برادرم – سلطانعلی کشتمند – از پشت میلههای زندان، توسط یکی از زندانبانان به کسی از اقوام ما، احوال فرستاد که پدر نیلاب (طاهر بدخشی) هم اینجاست. پس از آن پیبردم که او در پلچرخی زندانی است.
ادامه خواندن او برای من همیشه زنده است»:نویسنده: نیلوفر ظهوری راعوناستاد محمد هاشم واسوخت : استاد داکتر عنایت الله شهرانی

شادروان استاد محمد هاشم واسوخت را آنهايیكه در دایرهٔ علم و عرفان بدخشان گردش كرده اند به اسم پدر معارف آن ولايت میشناسند، واسوخت سالهای زيادی از عمر گرامیاش را در خدمت به معارف سپری نمود.

نگارندهٔ اين سطور زمانيكه فقط ششسال داشتم استاد واسوخت منحيث سرمعلم مكتب معروف خاش مقرر شد و او بار اول نام مرا در جملهٔ جديدالشمولان صنف اول مكتب مذكور نوشت و از اينكه صبح روز بود آن مرد مهربان به پدر مغفورم و من چای صبح را صلاح ديد و باهم چای خورديم و فردايش از بركت قلم و لطف او آغاز به تحصيل كردم تا اينكه درجهٔ دكتورا را از دانشگاه اريزونای امريكا بدست آوردم.
ادامه خواندن استاد محمد هاشم واسوخت : استاد داکتر عنایت الله شهرانیاستاد محمد عمر : نویسنده و پژوهشگر : استاد وحید قاسمی

زادگاهش گذر باغبان کوچه شهر کهنه کابل و متولد سال 1284خورشیدی برابر به سال 1905میلادی بوده است . نخستین در سهای موسیقی و اساسات نواختن رباب را از پدرش استاد محمد ابراهیم که نوازنده رباب و طبله بود فراگرفت وبه ادامه آن نزد پسر کاکایش محمد ایوب رباب نواز به شاگردی نشست.
در کنار نوازندگی به فراگیری هنر اواز خوانی نیز پرداخت و نزد اقا محمد پدر استاد موسی قاسمی به شاگردی نشست و بعد از مدتی به تعلیم خانه استاد قاسم در جمع شاگردان پیوست و از اندوخته های استاد قاسم مرحوم کسب فیض نمود ولی بعد از مدتی استاد قاسم برایش پیشنهاد کرد که تنها به هنر نوازندگی بپردازد .استاد محمد عمر سخنان استاد ش را پذیرفت و از آن به بعد تمریناتش را در نواختن رباب بیشتر و بیشتر نمود تا اینکه در سال1949میلادی در حضور استادان بزرگ موسیقی چون استاد قاسم,استاد غلام حسین,استاد معراج الدین ستار نواز,استادنبی گل و استاد محمود طبله نواز لقب استادی را در نواختن رباب بدست آورد .
ادامه خواندن استاد محمد عمر : نویسنده و پژوهشگر : استاد وحید قاسمیاحوال اقبال از زبان کلیوال : داکتر صبورالله سیاه سنگ

انجنیر سلطانجان کلیوال شینواری شاعر، نویسنده و مترجم سختکوش افغان پس از برگردان رباعیات عمر خیام، پنجصد رباعی اقبال لاهوری – از دو مجموعۀ “ارمغان حجاز” و لالۀ طور” – را با پرداز دلنشین به پشتو درآورده است. او در سرآغاز زحماتش مینویسد:
«با سپاس و صمیمیت، پیشکش به همه دانشمندان، شاعران و هنرمندانی که آدمها را به وادی محبت فرامیخوانند، به انسان و انسانیت عشق میورزند، دلهای سرشار از مهر و تهی از کین دارند و در سراسر زندگی لحظه به لحظه به نیکویی میاندیشند و برای اقدام عملی دست به کار میشوند”. (سنبلۀ ۱۳۹۹/ جنوری 2021)»
ادامه خواندن احوال اقبال از زبان کلیوال : داکتر صبورالله سیاه سنگدربارهٔ نوعیت رهبری و فعالیت های حزب و ائتلاف : نور محمد غفوری

در دههٔ دوم قرن ۲۱ میلادی موضوع وحدت احزاب و سازمانهای دموکراتیک و مدنی در افغانستان اوج گرفته بود. در این جریان موضوع جبهه سازی و ائتلاف سازی نیز ورد زبان روشنفکران افغانستان بود. یک وقت رهبران ۱۱ حزب و سازمان مترقی و مردمی تصمیم گرفتند که قبل از وحدت سازمانی در یک ائتلاف باهم حرکت و فعالیت کنند. در همان زمان یک جبههٔ قوی دیگر تحت نام (جبههٔ نجات از بحران) در کشور تأسیس شد که در آن سیاستمداران مترقی و سازمانهای ملی با هم جمع شده بودند. اما بعد از بیشتر از سه- چهارسال فعالیت خویش به زندگی خویش ادامه داده نتوانست.
ادامه خواندن دربارهٔ نوعیت رهبری و فعالیت های حزب و ائتلاف : نور محمد غفوریپه کومو قاعدو ولاړ دی؟ (د پخوا نۍ لیکنې په سلسله) : نور محمد غفوری

څو ورځې مخکې د همدې ۲۰۲۴م کال د اکتوبر د میاشتې په ۱۹- مه نېټه مې د «نړیوال نظم او افغانستان» تر سرلیک لاندې یوه مقاله خپره کړه چې په هغو کې مې د لیکنې په ضرورت، د نړیوال نظم په ماهیت او د عمل په فکټورونو یې رڼا واچوله. هلته د نړیوال نظم قواعد، اصول او نارمونه؛ د نړیوال نظم سازمانی بنسټونه او په نړیوال ډګر کې د قوې ویش او بیلانس د نړیوال نظم د اساسي فکټورونو او اجزاوو په حیث یاد شول. یادونه وشوه چې نړیوال نظم یو چوکاټ دی چې د هغه قوانینو، اصولو، او نورمونو مجموعه ده چې د نړۍ په کچه د هېوادونو ترمنځ اړیکې تنظیموي. دا نظم د نړیوالو تړونونو، موافقو، سازمانونو، او نورو رسمي او غیر رسمي جوړښتونو له لارې رامنځته شوی دی، او موخه یې د سولې، امنیت، اقتصادي پرمختګ، او نړیوالې همکارۍ ساتل دي. نن به دلته د نړیوال نظم په قواعدو، اصولو او نارمونو رڼا واچوو.
1. د نړیوال نظم قواعد (Rules)يا (Regeln):
ادامه خواندن په کومو قاعدو ولاړ دی؟ (د پخوا نۍ لیکنې په سلسله) : نور محمد غفورید نړیوال نظم سازماني بنسټونه(لومړۍ برخه): نور محمد غفوری

د لیکنو ددې سلسلې په پیل کې (د نړیوال نظم او افغانستان) تر سرلیک لاندې مقاله کې مو دا ذکر کړل چې نړیوال نظم درې رُکنه (ستونه) لري. یو یې د نړیوال نظم اخلاقي، ټولنیز او حقوقي بنسټونه (چوکاټونه)؛ بل یې سازماني بنسټونه او دریم یې په نړیوال ډګر کې د قوې (زور) بیلانس دی. ددې نظم د لومړي رکن په اړه مو په تیرو وروستیو دریو لیکنو کې د هغو د قاعدو، اصولو او نارمونو په اړه په کافي اندازه رڼاواچوله، بیلګې مو یې ذکر کړې او په ورته والي او بیلوالی مو یې خبرې وکړې. په دې برخه کې به د نړیوال نظم د دوهم ستون (د نړیوال نظم په سازماني بنسټونو) خبرې وکړو.
د نړیوال نظم سازمانی بنسټونه:
ادامه خواندن د نړیوال نظم سازماني بنسټونه(لومړۍ برخه): نور محمد غفورییادی از معابد (کنیسه )یهودی ها: نصرالدین سلجوقی

در افغانستان بهودی های زیادی زیست می نمودند که بیشتر آنها در هرات به محلهء برادرانی ها، مهمند ها،کوچهء مرغ فروشی، کوچهء موسایی ها اقامت داشتند ، که آنها در همان محلات. کنیسه های داشتند که به عبادت می پرداختند. چهار کنیسه در هرات شناسایی شده است که از جمله می توان از معابد گل وگیا، آشور ، غول یواو و معبد شمایل یادآوری نمود.
من همواره علاقه داشتم تااین کنیسه هارا از نزدیک مشاهده کنم چون در بین کوچه ها قرارداشت پیدا نمودن آن برایم دشوار بود ، خوشبختانه روزی یکی از دوستان متدین ،منور و هنرور من جناب آقای فوزی امینی که زمانی در همان محدوده ها زیست داشته موتری را تهیه نموده بود مرا با خود به دو کنیسه ای که ورود به آن به نسبت اینکه از این کنیسه ها به عنوان مسجد و مکتب استفاده می شود آزاد بود با خود برد که از لطف شان اظهار امتنان می نمایم.
ادامه خواندن یادی از معابد (کنیسه )یهودی ها: نصرالدین سلجوقیراست یا دروغ: قاچاق طلا …؟ نویسنده: Phillip Corwin: برگردان؛ داکتر صبورالله سیاسنگ

دفتر وکیل وزیر خارجه/ شام هژدهم اپریل 1992: نمایندگان هند، پاکستان، روسیه و ایران نیز آمده اند. حضور آنان نمایانگر حمایت از طرح سازمان ملل و همبستگی در موضوع اجازۀ خروج نجیبالله از افغانستان است. بینن سیوان [به وکیل]: به نمایندگی از سرمنشی سازمان ملل، از دولت شما از نگاه بشردوستانه خواهش میکنم که در تضمین خروج مصون رئیسجمهور پیشین و همراهانش از افغانستان کمک کند. باور دارم این اقدام در سطح جهانی به دولت شما کمک میکند و هم به روند صلح یاری میرساند. موضوع عاجل است.
وکیل: هنوز برای راهحل صلحآمیز دیر نشده است، ولی اگر همین تقاضای کمک از دولت ما زودتر و با مشوره صورت میگرفت، چارۀ ساده میداشت. ضربالمثلی داریم: “دیر آید، درست آید”. موافقم که نجیبالله از دیدگاه تمام جوانب، مانع بزرگ صلح پنداشته میشد. امید ما این بود که خروجش با سایر مقامات در آرامش و فضای صلحآمیز انجام شود.
ادامه خواندن راست یا دروغ: قاچاق طلا …؟ نویسنده: Phillip Corwin: برگردان؛ داکتر صبورالله سیاسنگفریاد کشور های منطقه از طالبان برخاست : داکتر عارف عرفان

پروژه ای چند منظوره ای طالبان که همیاری تاکتیکی کشور های همسایه را برتافت،اکنون در همرنگی وهمپیمانی باتروریسم رنگ باخته وغوغای کشور های منطقه را برانگیخته است.کشور های منطقه یی با تغافل بر پیوند استراتژیک طالبان با ایالات متحده آمریکا مستدام تلاش داشتند تا روابط نیک با طالبان را تامین نموده واز پروژه های کلان،منابع ومعادن افغانستان سود جویند.
حال آنها متوجه شده اند،که طالبان افغانستان را به باشگاه تروریسم جهانی در آورده واز تروریسم قاطعانه حمایت می نمایند.
ادامه خواندن فریاد کشور های منطقه از طالبان برخاست : داکتر عارف عرفانتازهترین اثر داکتر محمدحسن شرق : داکتر سیاه سنگ

تازهترین اثر داکتر محمدحسن شرق با سرنامۀ “تعلل در مصالحۀ ملی، تجویز تجزیۀ افغانستان و موضوع پنجشیر” که در صدمین سالگرۀ زندگی او نوشته شده بود، هفتۀ پیش از سوی انتشارات شاهمامه به چاپ رسید.
گرچه این کتاب را میتوان دنبالۀ اپدیت “کرباسپوشان برهنهپا” (1990) و “تأسیس و تخریب اولین جمهوری افغانستان” (2000) دانست، با آویزههایی که در چاپ دوم (2005) و چاپ سوم (2010) نیامده، ارزش زیادتر مییابد.
داکتر شرق در “تعلل در مصالحۀ ملی، تجویز تجزیۀ افغانستان و موضوع پنجشیر” نخستین بار از برخی نامههایی که به مسکو فرستاده بود و گفتوشنودهای شیرین و تلخی که با گرباچف، داکتر نجیبالله، عبدالوکیل، بنین سیوان، دیگو کوردویز، گزارشگران در نیویارک و چند تن از سیماهای کلیدی افغانستان و جهان داشت، یادآوری میکند و مینمایاند که چشمۀ کشاکش نجیبالله با رفقا یا موافقین پریروز و دشمنان یا مخالفین دیروزش از کجاها گلآلود شد و رفته رفته رسید به جایی که امروز تماشاگرش هستیم.
ادامه خواندن تازهترین اثر داکتر محمدحسن شرق : داکتر سیاه سنگنوآوری در نویسندهگی : جاوید فرهاد

نوآوری امری از پیش تعیین شده در نویسندهگی نیست؛ زیرا بر بنیاد استعداد و تجربهی فردی هر نویسنده از زندهگی و بازتاب آن در بستری بهنام زبان، روشهای نوآوری متفاوت و چندگونه اند. بهگونهی مثال روش نوآوری فرانتس کافکا، آلبر کامو، صادق هدایت و محمود دولتآبادی از هم فرق دارد؛ درست است که گاهی رگههایی از تاثیرگیری و تاثیرپذیری را از رهگذر محتوایی در آثار این نویسندهگان بزرگ زیر نامِ هممانندی (مشابهتِ محتوایی) میتوان دریافت؛ اما گونهی پردازش آنان با توجه بهروش نوآوری در تولید آثار ادبی متفاوت است؛ چون نوآوری وابسته به فردیّت نویسنده است و فردیت بهجای جمعیّت یا روش نوآوری عمومی قرار دارد.
•نوآوری چیست؟
کشف تازه از هستی و سپس پردازش آن در نویسندهگی با روش متفاوت در بستری بهنام زبان.
ادامه خواندن نوآوری در نویسندهگی : جاوید فرهادبه جوانان عزیز کشورم! : داکتر ملک ستیز

این درس زندگیام را از دنیای آموزش و فراگیری با شما شریک میسازم. شاید روزی به درد تان بخورد. این درس نتیجه سالهای دراز درسخواندن و درسدادن من است و به خون جگر بدست آمده است. اما حالا این درس را برای سه دقیقه مرور کنید و اگر از آن چیزی آموختید با دیگران شریک سازید.
من سه نوع دانشجو را میشناسم.
۱. دانشجوی فعال
این دانشجو به مفاهیم یک درس و بحثهای دانشگاهی توجه دارد. حتا قبل از آغاز بحث به ساختار و اجندا آن توجه کرده است. او در جریان بحث مفاهیم را با تحلیل آموزگار، متخصص و سخنران به بررسی میگیرد. این دانشجو پرسشهای در ذهن خود از جریان بحث میپرواند و تلاش دارد تا به آن پاسخ یابد. در بحثهای حضوری دانشجوی فعال حتما پرسشهای را مطرح میکند و در جریان بحث یادداشت میگیرد. او در ختم بحث عملکرد آموزگار، سخنران و نقش خود را در بحث به چالش میکشد و ارزیابی میکند.
۲. دانشجوی کمتر فعال
ادامه خواندن به جوانان عزیز کشورم! : داکتر ملک ستیزبرای سیاسنگ مهربان و کار زیبایش: «یادگار ابریشم» : نوشته بانو نازی مظفری

دو سال قبل با نوشتن «آتش در پائیز» با صبورالله سیاسنگ آشنا شدم. آدمی مهربان، پرکار، متواضع و بیادعاست. از همان موقع علاقمند شدم که تمام کتابهایش را داشته باشم و در وقت های آزادم از خواندنش لذت ببرم تا لحظاتم را زیبا کنم. برنامه این بود که وقتی هالند بروم با خانم منیژه نادری هماهنگی کرده کتابها را دریافت کنم. اما بهخاطر تنبلی خودم و اینکه همیشه بدون برنامهریزی قبلی هالند رفتیم، موفق نشدم کتابهای مورد نظر را تهیه کنم. بلاخره تصمیم گرفتم به خانم منیژه نادری زنگ بزنم و خواهش کنم که کتابها را برایم ارسال کند.
ادامه خواندن برای سیاسنگ مهربان و کار زیبایش: «یادگار ابریشم» : نوشته بانو نازی مظفری