تیر پشتش به کمان تبدیل شده بود او یک باره در زندگی ما عرض اندام کرد ما از قوم و خویش پدری خویش اصلآ معلومات کافی نداشتیم زیرا انها در یکی از ولسوالی های ولایت بلخ زندگی داشتند. چون پدر کلانم در کابل دکان قالین فروشی داشت و پدرم را در سن جوانی با خود بکابل اورده بود. پدرم در کابل مکتب خوانده بود در کابل بزرگ شده بود وامور تجارت را علمی درمکتب و از پدرش اموخته بود و بعد از وقت مکتب با پدرش در دکان همکاری میکرد.
برای مطالعه داستان ایجا را فشار بدهید
ادامه خواندن کاکا غلام حیدر« داستان کوتاه» نوشته ماریا دارو