سیاست یا احساسات؟ پاسخ حقوقی به تهدید ترامپ علیه مهاجران : احمد سعید

بعد از حمله رحمان الله لکنوال به دو عضو گارد ملی آمریکا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلان کرده است که ورود مهاجرین از کشور های جهان سوم را به آمریکا متوقف میسازد. 

حالا میخواهم در مورد این تصمیم دونالد ترامپ نکات ذیل را خدمت شما ارائه نمایم. 

۱. کشورهای جهان سوم کدام‌ ها اند؟

ادامه خواندن سیاست یا احساسات؟ پاسخ حقوقی به تهدید ترامپ علیه مهاجران : احمد سعید

پیام آخرین: عبدالرحمن پژواک

«به جان ساقی که همراز و همنشین من است

به جق می که انیس دل حزین من است

نماز کوی بتان کیش آخرین من است

نشان سجده به بتخانه بر جبین من است

ادامه خواندن پیام آخرین: عبدالرحمن پژواک

سخنان خواجه آصف، ابزار فشار یا اعلان جنگ؟ :احمد سعیدی

احمد سعیدی

تبصره ی بر سخنان گستاخانه خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان :

اظهارات امروز خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان مبنی بر این‌که اگر مذاکرات در استانبول نتیجه ندهد، به سوی یک جنگ آشکار می‌رویم. 

به باور من این سخنان چند لایه دارد:

از یک طرف نشان دهنده افزایش فشار سیاسی و روانی اسلام‌آباد بر طالبان است. پاکستان با چنین اظهاراتی می‌خواهد به طالبان پیام دهد که ادامهٔ وضعیت کنونی، به‌ویژه پناه دادن یا چشم‌پوشی از فعالیت گروه‌های مخالف مسلح بلوچ BLA و تحریک طالبان پاکستان (TTP) در خاک افغانستان، برای اسلام‌آباد قابل تحمل نیست؛ در واقع این سخن نوعی تهدید برای گرفتن امتیاز در مذاکرات استانبول است. خواجه آصف با استفاده از واژه‌ی جنگ آشکار، زمینه‌سازی تبلیغاتی برای توجیه هرگونه اقدام نظامی احتمالی در آینده را می‌سازد؛ یعنی اگر مذاکرات شکست بخورد، پاکستان بتواند حملات محدود یا فرامرزی را با عنوان دفاع از خود یا مبارزه با تروریزم مشروع جلوه دهد.

هم‌زمان این اظهارات پیام داخلی نیز دارد و نشان می‌دهد حکومت پاکستان زیر فشار سیاسی و نظامی داخلی است؛ بنابراین بیان چنین جملاتی در داخل کشور نوعی نمایش اقتدار و پاسخ‌گویی به منتقدان به شمار می‌رود. 

همچنین آصف با این جمله عملاً فشار را بر میزبانان مذاکرات (ترکیه و قطر) نیز می‌افزاید تا از نفوذ خود بر طالبان استفاده کنند و اسلام‌آباد را با دست خالی از میز بیرون نکنند.

در مجموع، این سخنان را نباید فوراً به‌معنای تصمیم قطعی برای جنگ دانست، بلکه ابزاری سیاسی برای افزایش اهرم فشار در مذاکرات استانبول است؛ با این حال اگر روند گفت‌وگوها واقعاً به بن‌بست برسد، امکان اقدام نظامی محدود یا حملات مرزی از سوی پاکستان دور از انتظار نیست.

سخنان بزرگان جهان : نگارش هارون یوسفی

سخنان کارل مارکس

کارل مارکس فیلسوف، جامعه‌شناس، اقتصاددان و نظریه‌پرداز انقلابی آلمانی بود که در قرن نوزدهم زندگی می‌کرد

کارگران جهان متحد شوید

شما چیزی برای از دست دادن ندارید

******

هنر٬ همیشه و همه جا٬ اعتراف پنهانی و در عین حال حرکتِ جاودانه ی زمانه ی خود است

******

ادامه خواندن سخنان بزرگان جهان : نگارش هارون یوسفی

افغانستان به داشتن مروارید‌هایش می‌بالد، : داکتر صبورالله سیاه سنگ

آفتاب تازه سر زده بود که خود را در برابر سه جوان برومند ایستاده در دم دروازه یافتم. اگر زبیر هجران را چند سال پیش نمی‌دیده بودم/ دیده نمی‌بوده باشم/ ندیده بودم/ نمی‌دیدم/ (چه کسی گفته فارسی آسان است؟)، گمان می‌بردم آن دو تن دیگر برای دست‌بند زدن و گرفتار کردنم آمده اند. (چهره‌های خندان سلیمان دیدار و مجیب مهرداد به پولیس نمی‌ماند، ولی با بخت خود چه می‌کردم؟ به دو چیز معتادم: قهوه نوشیدن و زندان رفتن)

مرا بردند به یکی از بهترین رستوران‌های در دل شهر. چه درد سر دهم؟ از آستان دروازه تا بالای برنده، جای سوزن انداختن نبود. ناگزیر بیرون شدیم و رفتیم به جای دیگر که پُرتر از اولی بود … و رستوران سوم و چهارم و پنجم با همان سرنوشت سرشار؛ تا این‌که گوشۀ دنجی در یک قهوه‌خانۀ برازیلی یافتیم.

ادامه خواندن افغانستان به داشتن مروارید‌هایش می‌بالد، : داکتر صبورالله سیاه سنگ

بحران امنیتی پاکستان و ضرورت حل‌وفصل داخلی آن: نور محمد غفوری

از زمان تشکیل دولت پاکستان در سال ۱۹۴۷، این کشور همواره با چالش‌های امنیتی، سیاسی و قومی درگیر بوده است. در دهه‌های اخیر، به‌ویژه در نتیجهٔ سیاست‌های ناهماهنگ و کوتاه‌مدت دولت مرکزی، بحران‌های داخلی پیچیده‌تری در عرصهٔ امنیت ملی پدید آمده است.پاکستان امروز با طیفی از گروه‌های مسلح و جنبش‌های مدنی مخالف روبه‌روست؛ از جمله تحریک طالبان پاکستان  (TTP) ارتش آزادی‌بخش بلوچستان  (BLA)،  جبههٔ آزادی‌بخش بلوچستان (BLF) ، جنبش تحفظ پشتون‌ها  (PTM)،  حزب عوامی جیههٔ سند  و چندین گروه کوچک جهادی و قومی دیگر.

ادامه خواندن بحران امنیتی پاکستان و ضرورت حل‌وفصل داخلی آن: نور محمد غفوری

سیاست تعامل تخنیکی آلمان با طالبان: نور محمد غفوری

واقع‌گرایی دیپلماتیک و مسئولیت بشردوستانه

در این روزها در رسانه های اجتماعی و بخصوص از جانب فعالین زنان انتقادات شدید متوجه سیاست آلمان در تعامل با حاکمان کنونی افغانستان است. من می خواهم در مورد تحلیل و نظر خویش را به طور فشرده بر مبنای اساسات علمی پیشکش خوانندگان گرامی نمایم. 

ادامه خواندن سیاست تعامل تخنیکی آلمان با طالبان: نور محمد غفوری

سلام سنگی در نقش زردشت : داکتر صبورالله سیاسنگ

در بهار ۱۹۹۰ در مکروریان کهنۀ کابل با خواهر و برادر نوجوانی به نام‌های بدریه و بهزاد آشنا شدم. پدر شان پیشۀ بازرگانی داشت و از من خواسته بود فرزندانش را با الفبای انگلیسی آشنا سازم.

در نخستین روز دیدار مان، چشمم به چند عکس سلام سنگی روی دیوارهای دهلیز و اتاق درس شان افتاد. آنان کلکسیون بزرگی از عکس‌های این هنرمند داشتند و دوست‌دارش بودند.

بدریه و بهزاد در یک روز برف‌باران همان سال به دیدنم آمدند و گفتند: “برای خداحافظی آمده ‌ایم. به کسی نگویید، ما از افغانستان می‌رویم.” سپس آلبوم دوست‌داشتنی شان را نزد من امانت گذاشتند و افزودند: “هرکسی نشانی درست بیاورد، عکس‌ها را به او بدهید تا به ما برساند.”

ادامه خواندن سلام سنگی در نقش زردشت : داکتر صبورالله سیاسنگ

دموکراسي څه شی ده او سوسیال دموکراسي څه ته وايي؟: نور محمد غفوری

دا سوال د ډیرو ځوانانو پر مخ کې پروت او مطرح دی. د دموکراسۍ په اړه ما ډیرې مقالې لیکلې. په هغې لړ کې مې په ۲۰۱۱م کال کې یوه لیکنه د «دموکراسي (ولسواکي)» تر سر لیک لاندې نشر کړې ده. په هغې کې د دموکراسۍ یا ولسواکۍ په اړه بنسټیز علمی معلومات وړاندې شوی دی. هلته مې لیکلي چې د دموکراسۍ اصطلاح یوناني جرړې لري چې له دوو اجزاوو، (dēmos) ډیموس (خلکو) اوکراتوس (kratía) (حکومت کولو) څخه جوړه شوی ده. لغوی معنا یې په پښتو ژبه کې د ولسواکي یا پر خلکو باندې د خلکو حکومت کول دي. ولسواکۍ ته مختلفو کسانو او علمی سیاسی کړیو راز راز تعریفونه ورکړي چې په ټولو کې دا موضوع ځلیږي چې دولتي ځواک په مستقیمه او یا غیر مستقیمه توګه د ولس په اختیار کې وي.

ادامه خواندن دموکراسي څه شی ده او سوسیال دموکراسي څه ته وايي؟: نور محمد غفوری

خاطره به یادگار ماندی از استاد صالح محمد خلیق : احمد محمود امپراطور

در پاییز سال ۱۳۹۹ خورشیدی، سفری داشتم به شهر مولاعلی؛ شهری سرشار از خاطرات ناب و دیدارهای فراموش‌نشدنی.

 در این سفر، توفیق آن را یافتم تا شماری از شاعران و شخصیت‌ های فرهنگی آن دیار را از نزدیک ملاقات کنم. 

یکی از لحظات درخشان این سفر، دیدار حضوری با استاد فرهیخته، صالح محمد خلیق بود؛

ادامه خواندن خاطره به یادگار ماندی از استاد صالح محمد خلیق : احمد محمود امپراطور

لافوکان جهان متحد شوید !  میر عبدالواحد سادات

به بهانه اظهارات اخیر « جنرال » سمیع سادات 

این اقا که « مقر فرمانده » شان در واشنگتن در یک تعمیر مجلل نزدیک به قصر سپید است ، هر از گاهی و در حالیکه سیگار دود مینماید ، سخنان مشمیز کننده و اراجیف را بخورد رسانه ها میدهد .

البته در افغانستان در پهلوی آفات و بلیات فراوان ، لافوک های حرفوی و تا سطح امپراپوف کم نیستند که حرف های شان ببرکت کهکشان انترنیت ثبت تاریخ و برای همه قابل دسترسی است . 

ادامه خواندن لافوکان جهان متحد شوید !  میر عبدالواحد سادات

بیانیه ی داکتر فیض الله نهال ایماق : در انجمن فرهنگی ( خورشید )، به مناسبت روز ملی کانادا 

https://onedrive.live.com/?qt=allmyphotos&photosData=%2Fshare%2F5D8F76CB7AAB015F%21sa74c24ef893a4680ac59c584d5b1c9ab%3Fithint%3Dvideo%26wdOrigin%3DOWA%2ELINK%26wdPreviousSession%3D4aba1694%2D8a06%2D4460%2D991a%2Dc2cd10daa25f%26migratedtospo%3Dtrue&sw=bypassConfig&cid=5D8F76CB7AAB015F&id=5D8F76CB7AAB015F%21sa74c24ef893a4680ac59c584d5b1c9ab&redeem=aHR0cHM6Ly8xZHJ2Lm1zL3YvYy81ZDhmNzZjYjdhYWIwMTVmL0VlOGtUS2M2aVlCR3JGbkZoTld4eWFzQlNvZkE4bENMa3hCaDFaZW5JeDh0cHc%5Fd2RPcmlnaW49T1dBLkxJTksmd2RQcmV2aW91c1Nlc3Npb249NGFiYTE2OTQtOGEwNi00NDYwLTk5MWEtYzJjZDEwZGFhMjVm&v=photos

سرگزشت ؛صنم

قسمت ؛ اول

مه صنم استم یکی از دخترای مزار فعلا کابل زنده گی میکنیم نمیخایم از چهره که دارم زیاد بگویم فقد چهریم متوسط است ….داستان مه از جای شروع میشه که یک روز همرای خواهرم میخاستم برم بازار مادرم گفت نرین امشب خاله تان میاین باید کمک شوین کتیم زیاد خوش شدم وقتی مادرم گفت خالیت میایه چون مه یک بچه خالی مه دوست دارم تصمیم گرفتم امشب که آمد حس خده برش بگویم خوب آماده گی گرفته شده خالیم شان آمدن خوب شب به خوبی گزشت صبح وقت با صدای آزان بیدار شدم رفتم وضوع کدم نماز خاندم دیدم سهراب هم بیدار شده از اتاق برامد گفتم بهترین وقت است که باید برش بگویم صدایش کدم گفت بلی گفتم میخایم برت یک چیز بگو گفتم مه تره دوست دارم دگه نمیتانم حس خده پنهان کنم ازت یک پوز خندی زد گفت جدی استی گفتم بلی بعد گفت شب باز زنگ میزنمت جواب بتی گپ میزنم مام خوش شدم گفتم شاید دوستم داشته باشه اوهم خوب همه گی کم کم خیستن صبحانه خورده شد و خالیم شان

ادامه خواندن سرگزشت ؛صنم

انتون پاولوویچ چیخوف : نوشته – هارون یوسفی

انتون پاولوویچ چیخوف – طبیب٬ نمایشنامه نویس٬ طنز نویس و نویسنده ی روسی بود که به عنوانِ یکی از بزرگترین نویسندگانِ داستان های کوتاه در تاریخ ادبیات جهان شناخته میشود

چیخوف در طول عمر ۴۵ ساله اش بیش از ۷۰۰ اثر ارزشمند از خود به جای گذاشت

——————

سخنان ناب و امید بخش انتوان چخوف

خطرناکترین نوع بشر٬ انسانی است که اعتقادش زیاد و فهم اش کم است

******

ادامه خواندن انتون پاولوویچ چیخوف : نوشته – هارون یوسفی

یادگاری از روزگاران شیرین : احمد محمود امپراطور

در سال ۱۳۸۶ خورشیدی، در یکی از روزهای مملو از خاطره، شخصی از دفتر «بابای ملت» به خانه‌ی ما قدم رنجه فرمود. او نزد پدرم، شیر احمد یاور کنگورچی، آمد و با احترام تمام گفت:

«شماره تماس‌تان را می‌خواهم تا به خانم لیلما حسینی، همسر شهزاده محمدنادر ظاهر، برسانم. چند روزی‌ست که به کابل آمده‌اند و در کارته سوم اقامت دارند. 

جویای حال شما شده‌اند و مرا مأمور یافته‌اند تا شما را یافته، فرصتی برای دیدار فراهم آید.» پدرم، که سالیان درازی از این بانوی بزرگوار بی‌خبر بود، چنان شادمان و متأثر شد که گویی عزیز گمشده‌ای را باز یافته است. 

ادامه خواندن یادگاری از روزگاران شیرین : احمد محمود امپراطور

سفیران درد دل و امید : احمد محمود امپرطور

هم‌میهنان گرامی، اندیشمندان بزرگوار و دوستداران وفادار این سرزمین کهن!

با درودی از ژرفای تاریخ‌مان و عشقی به بلندای آسمان، سخنی از دل برمی‌آورم به امید آن‌که بر دل بنشیند. بی‌تردید همگی ما از فراز و نشیب‌ های تلخ و رنج‌ آلودی که بر میهن‌ مان گذشته و همچنان می‌گذرد، آگاهیم؛ فراز هایی اندک و گذرا، و فرودهایی بس عمیق و فرساینده که نه‌فقط کالبد جامعه، بلکه روح و روان مردم ما را نیز آزرده‌اند. در دل این دوران دشوار، بسیاری از ما ـ خواه ناگزیر از شرایط و خواه با تصمیمی دردناک و سنجیده ـ مجبور به ترک خانه، خاک و خاطره شدیم؛ دل از دیار کندیم و روانه سرزمین‌هایی شدیم که در ذهن‌مان نوید آرامش، امنیت و افقی روشن‌تر را داشتند. اما دریغا که واقعیت، چهره‌ای دیگر داشت؛ این مسیر، مملو از گردنه‌ های طاقت‌فرسا و سنگلاخ‌هایی جان‌سوز بود.  شمار زیادی از هم‌میهنان مظلوم و دردکشیده‌ی ما هیچگاه به مقصد نهایی نرسیدند.  برخی در مرزها ماندگار شدند؛ میان ماندن و رفتن، میان امید و یأس، و در دل بیابان‌ها و اردوگاه‌ها، با نگاهی چشم‌انتظار و دستانی خالی. 

ادامه خواندن سفیران درد دل و امید : احمد محمود امپرطور

نیم قرن حادثه از کوچه‌های جنگ تا آغوش صلح: احمد محمود امپراطور

گاهی لحظاتی در زندگی ما نقش می‌بندند که تا پایان عمر، مثل سایه‌ای با ما می‌مانند. نه می‌توان آن‌ها را فراموش کرد، نه از تکرارشان گریخت. این روایت، برشی‌ست از خاطره‌ای که هنوز، بعد از سال‌ها، بوی خاک، باروت و دلسوزی یک زن غریبه را با خود دارد.

از شش‌سالگی تا امروز، زخم‌ها و آسیب‌های فراوان جسمی و روحی بر من وارد شده است. 

نخستین ضربه در روز ۱۶ حوت ۱۳۶۸ خورشیدی بود؛ همان روزی که کودتای شهنواز تنی رخ داد و من از ناحیه زانو مصدوم شدم. زخمی که نه تنها جسم، بلکه روحم را نیز درگیر کرد.

در سال ۱۳۷۱ خورشیدی، با سقوط حکومت داکتر نجیب‌الله و تسلط تنظیم های جهادی بر کابل، روزهای تلخ و پرآشوبی آغاز شد. در آن زمان، من دانش‌آموز صنف سوم مکتب بودم و هر روز در میان آتش و دود، به لیسه عالی حبیبیه که مقابل خانه ما بود می‌رفتم. 

ادامه خواندن نیم قرن حادثه از کوچه‌های جنگ تا آغوش صلح: احمد محمود امپراطور

چشم انداز امروز بشری : احمد محمود امپرطور

چشم‌ انداز امروز بشری، آئینه‌ای تلخ و اندوه‌بار از گمگشتگی انسان در طوفان مدرنیتی بی‌روح و ماشین‌وار است؛

 مدرنیتی‌ ای که با تمام زرق‌ و برقش، روح را فراموش کرده

 و انسان را به ابزاری در خدمت منافع سرد و بی‌احساس

 قدرت‌های سلطه‌جو تقلیل داده است. 

در دنیایی که ارزش های انسانی به حاشیه رانده شده‌اند

ادامه خواندن چشم انداز امروز بشری : احمد محمود امپرطور

یوغلط خبر د جنجال منبع : نورمحمد غفوری

په دې ورځو کې د مغرضو او دروغجنو خولو او سرچینو څخه داسې آوازې خپرې دې چې د سویس دولت پښتانه افغاني مهاجرین بیرته افغانستان ته په دې خاطر استوي چې اوسني طالب واکمنان پښتانه دی، د پيښو سره قومی چلند کوي او ځکه نو هغه پښتانه چې له خارجه ورځي، د طالبانو لخوا نه آزاریږي. مګر واقعیت دادی چې د سویس د کډوالو  فدرالی ادارې  دا پریکړه نه ده کړې چې پښتانه مهاجرین دې یوازې د دې لپاره افغانستان ته واستول شي چې طالبان هم پښتانه دي او له پښتنو سره څه نه کوي، خو د نورو افغاني قومونو سره ظلم کوي.

ادامه خواندن یوغلط خبر د جنجال منبع : نورمحمد غفوری

زورگویی او قلدری (د یوه ګران دوست د پوښتنې په ځواب کې):نور محمد غفوری

د زورګویۍ او قلدرۍ لغتونه یو له بله سره ډیر نږدې دی، خو بیا هم ځینې تفاوتونه لري.

زورگویی:

په (قاموس کبیر افغانستان) کې لیکي چې د زورګويي (/zor.goo.yee/) د لغت ترکیب دری دی چې لغوي معنا یې په پښتو ځورول، زور چلول، جبر کول یا څوک په زور یوه کار ته اړایستل دي. 

په عام مفهوم کې، “زورگویی” داسې عمل ته ویل کېږي چې یو څوک په زور، ویره، یا تهدید سره پر بل چا خپله اراده یا غوښتنه تحمیلوي. دا اصطلاح هم په فردي اړیکو کې کارېږي او هم په سیاسي، ټولنیز یا اداري چوکاټ کې ترې کار اخیستل کیږي.

ادامه خواندن زورگویی او قلدری (د یوه ګران دوست د پوښتنې په ځواب کې):نور محمد غفوری

افغانستان؛ وطن مشترک ما، فراتر از قوم و زبان: احمد سعیدی

قبل از هر چیز به درستی می‌دانم جملات، کلمات و دیدگاه‌هایی را که در این نوشته مطرح می‌کنم و با شما شریک میسازم ممکن است واکنش‌های تند برخی از دوستان احساساتی را برانگیزد؛ اما منافع ملی سرزمینم ایجاب می‌کند آنچه را که باور دارم با اهل منطق و اندیشه در میان بگذارم. در این روزها شاهد آن هستیم که در افغانستان، عده‌ای یا با عقده یا با عقیده، یا با شیوه دیگری بر زبان، هویت و قومیت یکدیگر در ستیز افتاده‌اند؛ توهین و تحقیر، به امری رایج تبدیل شده است. یکی می‌گوید من از فلان زبان نفرت دارم و با آن زبان نیستم،دیگری میگوید من از فلان قوم نفرت دارم با آن نیستم، دیگری پاسخ می‌دهد “من چنان هستم،تو چنین نیستی، واقعیت این است که یکی از بزرگ‌ترین دردهای مزمن افغانستان، همین دعواهای قومی و هویتی است، درست است که ما باید مسئله هویت را حل و فصل کنیم اما نسل‌هاست مردم را خسته و کشور را بی‌ثبات کرده است، ولی حل هویت قومی و زبانی یک ضرورت عینی شمرده میشود.

ادامه خواندن افغانستان؛ وطن مشترک ما، فراتر از قوم و زبان: احمد سعیدی

گُدی پران باز : رهنورد زریاب

من يك گدى پران باز هستم. از وقتى كه خودم را شناخته ام، سر و كارم با تار و گدى پران بوده است. تمام بهار و تابستان را انتظار مى كشم تا زمستان فرا رسد. هر قسم تار مى توانم بزنم؛ آسمانى، گلابى، ليمويى، سفيد و چِتکَه يى. البته هر كدام اين رنگ ها براى يک وقت معين خوب است. مثلاً وقتى در آسمان ابر تيره باشد، تار سفيد خوب است. اگر ابر روشن، رنگ ليمويى خوب است. و اگر صاف باشد، تار آسمانى بهتر است. زيرا تار به خوبى ديده نمى شود و از دست چيلک بچه ها محفوظ مى باشد.

ادامه خواندن گُدی پران باز : رهنورد زریاب

گریسـتن در ته دریا : داکتر صبورالله سیاه سنگ

مرواریدهای “اشک ماهی” را “عشق‌سرایی” یافتم، از سربرگ که “خاکستر” را “آتش عاشق” و به دنبالش “شعر سپید” را “غزل عاشق” نامیده تا آن‌جا که می‌گوید: “عاشقی تلخ‌ترین حادثۀ یک سفر است/ چون قطار از تن پُرلرزۀ پل بی‌خبر است”

این گزینۀ نازک را نمی‌شود در یک نفس خواند. شماری از مصراع‌ها درنگ دوباره می‌خواهند؛ مثلاً هنگامی که چشمم خورد به این تصویر، “هر بار که موهای تو در باد” … گمان بردم که رهایی گیسو در باد، پریشانی و آشفتگی در پی خواهد داشت. او دگرگونه سروده بود: “هربار که موهای تو در باد رها نیست/ انگار که این منطقه خوش‌آب و هوا نیست”

ادامه خواندن گریسـتن در ته دریا : داکتر صبورالله سیاه سنگ

نامش جبار است , 25 سال عمر دارد .:زبیر پاداش

سه ماه بعد از درخواست پناهنده گی , محکمه آلمان در خواست پناهندگی اش را قبول میکند و از طرف اداره سوسیال برایش تمام وسایل رفاه زندگی برآورده شده و از طرف اداره کارهمچنان در شرکت که من در آنجا کار میکنم به صفت کارمند شامل کار میشود , با خانم و سه فرزند درشهرفرانکفورت زندگی میکند هیچگونه مشکلی ندارد جز تکلم زبان آلمانی .

تکیه کلامش لالا و بادار , سردار و آغا جان است .

هر باریکه کدام نامه از ادارات رسمی و یا مکتب و کودکستان بچه هایش برایش میرسد برای من می آورد تا برایش ترجمه کنم , بعد از شنیدن محتوا هر نامه میگوید : ای زن هفت پشت تانه .

چندین بار بخاطر اعتنا نکردن به نامه های رسمی جریمه نقدی شده و تا حال میپردازد .

ادامه خواندن نامش جبار است , 25 سال عمر دارد .:زبیر پاداش

لیلة القدر بیدار شدن است نه بیدار ماندن! احمد محمود امپراطور

شب قدر، شب برداشته‌شدن حجاب‌هاست؛ شبی که فاصله خاک و افلاک رنگ می‌بازد و درهای غیب به روی دل‌های بیدار گشوده می‌شود.

 در این شب، نه زمان قید دارد و نه مکان، که همه چیز در نور بی‌کران الهی محو است.

فرشتگان با کاروانی از نور، بر جان‌ های صاف و دلباختگان فرود می‌آیند.

 دفتر قضا و قدر در دستان ملائک است و سرنوشت‌ها به قلم حکمت ازلی نوشته می‌شود. 

ادامه خواندن لیلة القدر بیدار شدن است نه بیدار ماندن! احمد محمود امپراطور