بسته پیشنهادی أحزاب سیاسی یا حیات تازۀ دموکراسی: احمد سعیدی

     در نبود احزاب سیاسی و نهاد های مدنی هیچ نظام وحکومتی حق ندارد ادعا کند که متکی براصول دموکراسی  وارزش های مدنی استوار است ،دولت های که پیوسته درجهت تضعیف جامعهء مدنی و بیرون راندن احزاب سیاسی از میدان فعالیت سیاسی تلاش می ورزند دولت های اند که باورمند به اصول دموکراسی نبوده بلکه با استفاده از کلیمه دموکراسی در برابر واقعیت دموکراسی وارزش های مدنی استاد شده است موجودیت جامعهء مدنی نیرومند، شرط اساسی دوام و استقراردموکراسی در یک جامعه است نه خورد کردن ویا بی إعتنائی به آن.عجیب است خیلی هم تأمل انگیز حکومت مدعی دموکراسی هر فریاد ملی ومردمی را در تضاد با منافع وموقعیت خودمیداند حرکتهای سیاسی وملی را همیشه با نگاه کج وسیمای عبوس به تما شا نشسته ، حکومتیکه امداد گرفتن از نهاد های سیاسی، اجتماعی ومدنی برایش به مفهوم دست دراز کردن بسوی دشمن است ،بیجا نخواهد بود که بگوئیم دلیل جدایی ودوری حکومت انحصاری افغانستان از مردم بر بنیاد همین اندیشه استوار است.                                                  

                 

نقش مردم در سال های گذشته : خیلی مبرهن است که مردم ما در یک دهه گذشته از طریق حضور گسترده‌ شان در چهار انتخابات برای تعیین رئیس دولت و وکلای شان در شورای ملی با قاطعیت از روند دموکراتیک وانتقال مسالمت آمیز قدرت و رهبری سیاسی حمایت کردند گذشته از آن مردم افغانستان در این پروسه از فرصت‌ها و چالش‏های جریان انتخابات درس‏های باارزش را آموختند که باید در تکامل و تمرین دموکراتیک توسعه سیاسی کشور وبه منظور جلوگیري از تکرار ناهنجاری‏های گذشته از آن استفاده موثر صورت گیرد  ناموثر بودن تلاش‌ها برای اصلاحات امور انتخاباتی در سال‌های 2008-2011 از نتایج مستقیم اشتراک کم رنگ نهادهای مدنی و احزاب سیاسی برای  ایجاد فشار بر نهاد های زیربط ( حکومت و پارلمان ) بود ودموکراسی دریک جامعه بدون موجودیت جامعهء مدنی فعال واحزاب سیاسی نمی تواند مفهومی داشته باشد.آن جا که جامعهء مدنی و احزاب سیاسی وجود نداردمی توان گفت که درآن جامعهء چیزی به نام دموکراسی هم هنوز شکل نگرفته است.

 خوشحالم که در جریان دو هفته گذشته دو حرکت سیاسی ومدنی بخاطر ارائه پیشنهاد سالم بحکومت جهت مؤثر سازی نظام وشفافیت پروسه انتخابات از احزاب سیاسی، سازمان‌های اجتماعی و نهادهای مدنی راه اندازی شد که اساسی ترین حرکت بنوع خود در تاریخ فعالیت های سیاسی افغانها بحساب میرود. نشست أخیر که از سوی 16 سازمان اجتماعی و نهادهای مدنی، و 36 حزب سياسي در قالب يك ائتلاف و بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه (فیفا) برنامه ریزی شده بود در هتل کابل سرينا برگزار و اعلامیه پیشنهادی دارای 15 فصل و 56 ماده  را به اتفاق تصویب  وتحویل گوشهای  دیر شنوی حکومت کردند  .
 نقش نشست های مشترک أحزاب سیاسی ونهاد های مدنی : بلی همه ما میدانیم که فرآیند توسعه سیاسی و نهادمند شدن دموکراسی در کشورهای بعد از جنگ مانند افغانستان که دوران طولانی بی ثباتی وسیاسی را تجربه کرده و ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن صدمه دیده با چالش‏های چند گانه مواجه است.بناءٌ  انتخابات آزاد و عادلانه محور و عالی ترین تجلی سیاسی یک نظام دموکراتیک دانسته شده که از طریق سمت دهی نهاد های سیاسی و اشتراک آگاهانه و معنا دار، شهروندان در پروسه های سیاسی و قدرت سیاسی بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم تمثیل می‏شود این واقعیت در نشستها وموقف گیری های أحزاب سیاسی ونهاد های مدنی بدرستی تمثیل شد.  با درک این واقعیت که تکامل و توسعه سیاسی دموکراتیک، در کشور از طریق اشتراک گسترده مردم (به‏صورت مستقیم ویا از طریق نهاد های مدنی و احزاب سیاسی )در تدوین سیاست‏ها در خصوص امور انتخاباتی  مؤثر است نقش احزاب سیاسی بر جسته تر میشود.  با درک اینکه برگزاری آزاد و عادلانه انتخابات ریاست جمهوری 2014 از سنگ بناهای ثبات سیاسی دایمی و پایه های اساسی در کشور است  اعلامیه مشترک ویا اصول پیشنهادی این أحزاب پروسه‏ انتخابات را تسهیل و تسریع بخشیده و عمل به آن هم نگرانی‏های مردم نسبت به 2014 را کاهش داده و برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه را تضمین کند..

اما جانب حکومت:هیچ کس از نقش مرثر أحزاب سیاسی ونهاد های مدنی واجتماعی در توسعه دموکراسی وانتقال مسالمت آمیز قدرت چشم پوشی کرده نمیتواند واما  از انجائیکه جایگاه احزاب سیاسی در تشکیل حکومت افغانستان مشخص نیست  ودموکراسی وآزادی أحزاب سیاسی بشکل سمبولیک جزء از شاخصه های نظام فعلی شده کس نمیتواند شعاع اثر گزاری این نشستهارا بر حکومت مستبد دموکراسی شعار پیشبینی کند و در مقدمه هم ذکر شد  که حکومت نه تنها بر نهاد ها  سیاسی ومدنی که بر مردم هم نا باور است به همین دلیل تیم از کار شناسان حکومت شاید حوصله مرور این پیشنهاد را نداشته باشند.چون استراتیژی حکومت فعلی جمع آوری سر مایه با شعار (پنبه در گوش ودنبه در هوش است) تا جائیکه ممکن است لقمه چرب را بدست میآورد وبه هیچ فریادی انتقادی وپیشنهادی خارج از حوزۀ تیم ارگ گوش فرا نمیدهد.موقف گیری أخیر أحزاب سیاسی از یک فرایند دموکراتیک حمایت میکند وافغانستان هم دارائی دموکراسی کر است وحکومت فعلی شاید حاضر نباشد به نصایح وپیشنهادات مفید دحزاب هم تن دهد.این حالت یا کشور را بسوی دیکتا توری سوق میدهد ویا خیزش های  مردمی را در برابر ستم سبب میشود یا هو