اســتـاد جـان مــحـمـد پـــلار: نـوشـتـه مــاریــا دارو

  این  شخصیت  ادیب  و دانشمند از جمله  تحصیل  یافته گانی  بود که  در زمان  قرار داد های  دوستی  دولت  افغانستان با  ترکیه  جهت  تحصیل  به کشور  مترقی ترکیه  رفته بود و در رشته  تعلیم  وتربیه  با کسب دانش  و تحصیلات  عالی  دوباره  بکشور برگشت.

شادروان  پلار با آنکه  در یک  خانواده  روشنفکر و هنر پرور تولد  نگردیده  بود اما  شخصاْ مرحوم  پلار نه  تنها در خانواده  خویش  بلکه  در اجتماع  مانند یک  چراغ  روشن ذهن و افکار تاریک  مردم  سنتی  را  روشنایی  بخشید.

او  تغیرات  و نو آوری  رااز فاملش آغاز نمود و در جامعه  نیز منحیث  یک  استاد خوب ُ لایق  و مردم دار  و با معاشرت  کسب  شهرت  کرد.

زمانیکه  استاد پلار در ترکیه  تحصیل  مینمود  از تیاتر  ترکیه  و نمایشات آموزنده آن دیدن کرده  بود. اندیشه  تحویلات  مثبت را  در پیاده  کردن  نمایشات  تیاتر جستجو  میکرد. با وجودیکه  موسس  تیاتر  زبان  پشتو  در وطن ما  شادرون  نورمحمد پوهنده  میباشد  اما خدمات استاد پلار در ولایت کندهار خیلی  چشمگیر  و قابل  تحسین  و افتخار  است.


با انکه  حکومت  برای  رایج  ساختن و عمومیت دادن لسان  پشتو تاکید  زیاد داشت و این امر در پارلمان  افغانستان  در وقت داکتر عبدالظاهر  رئیس شورای  ملی پرابلمهای  زیاد ایجاد  گردید و لسان  پشتو درج  قانون اساسی  شد اما در عمل  جنبه  تطیبقی  آن بدین منوال بود  خیلی  تنها  نوشت در  قانون  درد  را دوا  نمیکرد  باید حکومت در روشن ساختن  اذهان  عامه از طریق  علمی  اقدامات مثمر  را اجرا میکردند که  چنان نبود و اما یک  تعداد  دانشمندان به  ساختن غنی سازی زبان از طریق  رسانه  های  جمعی  و تیاتر و نوشتن  کتب  ومقلات و نمایشنامه  های  پشتو میپرداختند که زحمات رشان قابل  قدر میباشد در این  رستا میتوان  از علامه  عبدالحی حبیبی ُ استاد  عبدالغفور بینوا  ُ استاد عبدالشکور رشاد و استاد پژواک ُ استاد محمد دین ژواکُ  استادپلار ُاستاد ابراهیم خواخوژی  سایر دانشمندان  یاد آوری کرد که در نوشتن  رساله  ها نشر مطالب در اخبار وجراید و نوشتن  نمایش نامه  های  پشتو  زحمات زیادکشیدند و وظایف شان را انجام دادند که  اکثریت  آن دانشمندان در  کابل  فعالیت  مینمودند.
استاد پلار یگانه  کسی  بود که  در ولایت کندهار با همه تعصب و افکار سنتی  اهالی کندهار میارزه  پیگیر را از  طریق  تیاتر براه  انداخت.

استاد با پیروی  از تیاتر ترکیه  و تجارت دانشمندان  چون علامه سلجوقی  در ایجاد تیاتر در ساحه  علمی  مکاتب کوشید  او منحیث  استاد در لیسه  احمد شاهی  کندهار تدریس  مینمود و با کشف استعداد جوانان  نمایشات را در روز های  ملی و تجلیل از جشنواره های معلم  آغاز کرد و آهسته  اهسته اهالی شهر کندهار به  ماهیت علمی  ومثمر بودن  صنحه  تیاتر که  از ایام قدیم  در بین  پشتونهای  کشور ما با قرائت  اشعار حماسی  آغاز گردیده بودُ متعقد  ساخت  و زمینه  ایجاد تیاتر  رسمی  را مساعد نمود. نمایشات  از صحن  مکتب آغاز گردید  زمانیکه  تیاتر آماده  گردید بنام تیاتر  ولایت  کندهار مسما گردید.  استاد از جمع  شاگردان  جوانان با استعداد را برای  تمثیل  درامها تربیت  کرد.  او خود نمایشنامه  مینوشت که به  رسوم  و عنعنات  مردم احترام  گذاشته  شود. استاد با خانواده  های  شاگردانش  تماس  حاصل  میکرد  تا آنها مانع  فرزندان شان در اجرای  نمایشات  نگردند.  دراین  رابطه  هیچ  نوع  کمک  و حمایت از طرف  ولایت کندهار و یا مرکز کابل  دریافت  نمیکرد ُ او خود برای  صحنه  های مختلف  نمایش  لباس  میدوخت  ُ مکیاژ مینمود و دیکور صحنه هارا با کمک و همکاری شاگردانش انجام میداد.

در اثر نمایشاتیکه  از قلم  توانای استاد پلار  تراوش  میکرد آهسته  آهسته  حساسیت ها از بین رفت  و هنرمندان  خوبی تربیت شد که از جمله  میتوان استاد فضل  محمد فضلی را نام برد.

  برعلاوه  آثار استاد پلار آثار نویسندگان  چون  بینواد  ُ خواخوژی  ُ نور محمد پوهنده و دیگران نیز روی  صحنه تیاتر کندهار به نمایش درآمد.  تیاتر  کندهار نه  تنها در ولایت  کندهار بلکه  در کابل  و سایر ولایات  به رسمیت  شناخته  شد و حتایک  تعداد هنر مندان  از کابل  جهت  سهم گیری  در نمایشات  آن تیاتر  وراد کندهار گردیدند.

بدبختانه که  داکتر انس  بصفت  والی  کندهار مقرر گردید و در یکی دوسال  درولایت کندهار خشک سالی رخ  داد و مردم  عوام از طرف  مقامات  ولایت را برعلیه  تیاتر  تحریک گردیدند و دهاقین با بیل و کدال  به تیاتر  یورش  بردند و در نیمه  شب  تیاتر  بسته  و به هنرمندان  اخطار دادند تا از کار های  شیطانی  و دور خود داری  نمایند که به  همین  دلیل  آب  رحمت الی  در کندهار نمی بارد و خشک سالی  دوام  دارد.

هنرمندانیکه از کابل  و یا ولایات دیگر آمده بودند دوباره  روانه  مکان اصلی  شان گردیدند و استاد  فضلی که  از جمله  شاگردان  استاد پلار بود و در اثر تمثیل  فوق العاده  خود در تیاتر به  شهرت رسیده بود  نیز ولایت  کندهار  را ترک  نمود و به کابل  نقل و مکان کرد. تمام  زحمات و شب و روز کار  و تلاش استاد در ظرف  یک ساعت  بغاوت  دهاقین  از بین رفت و دیگر در کندهار تیاتر ایجاد نشد

هنرمندانیکه  هنوز متعلیم  بودند به  دروس  شان  ادامه دادند و کسانیکه  تحصیل  شان  ختم و در تیاتر کار میکردند مانند  استاد فضلی  روانه  دیگر ولایات  گردیدند.

استاد پلار تا زمانیکه از معارف  تقاعد کرد ُ در ولایت  کندهار چندین  نسل جوان را تربیه وبه جامعه  تقدیم  نمود ُ پس  از  تقاعد  روانه  کابل  گردید. 

در کابل  زمانیکه  با رادیو  افغانستان منحیث  نویسند پشتو  عقد  قرارداد نمود در مدیریت  درامهای  پشتو و برنامه  های  ادبی  پشتو و مدیرت  برنامه  های  پشتونستان  مطالب فراوان نوشت و بدست  نشر سپرد.

استاد پلار شخصیت  ادیب  و فرهخیته  دارای  اخلاق نجیب و دانش فراوان بود او برای دخترش بنام  زردیوه نیز اجازه  داد تا منحیث  ممثله درامهای  پشتو با رادیو  افغانستان  و بعدها با تلویزیون  همکاری  نماید.

استاد جانمحمد خان را به چند  دلیل  پلار خطاب  میکردند.

اول اینکه او یک  استاد کاملا دلسو ز ومهربان  بود که  شاگردانش  اورابا محبت  پلار صدا میکردند .

دوم  اینکه  بعد از ایجاد تیاتر ُ جوانان را پدرانه  تشویق  وترغیب  میکرد تا بدور تیاتر خانه  هنر وفرهنگ  جمع شوند و چراغ  این  خانه هنری  را روشن سازند.  روی  همین  شفقت  و دلسوزی  اورا پلار  خطاب  کردند و کلمه  استاد بخاطر که  در لیسه  احمد شاهی  تدریس مینمود برایش خیلی زیبنده بود . که این دو کلمه مقدس و افتخاری  برای  چنین  شخصیت ادیب  خیلی زیبا بوده  و افتخارات  معنوی  استاد بشمار میرود. با تمام زحماتیکه در ارتباط  روشنگری اذهانه  عامه از طریق  قلم و سخن و نمایشات  تیاتر انجام داد حکومت  وقت هیچ  گونه  لقب برای وی اعطا نکرد اما مشک  آنست که  خود گوید نه عطار …استاد پلار- پلار  همه شاگردان  معارف  و تیاتر کندهار بوده و شایستگی آن را داشت .  برای  زندگینامه  مفصل  استاد پلار خیلی  تلاش کردم اما  متاسفانه  هیج  یک  از اعضای  فاملش را پیدا کرده نتوانسم که تاریخ  تولد و تاریخ  تحصیلات اورا مینوشتم از انجایکه  همکارم  در رادیو  تلویزیون  بودُ  حق  استادی  بالای  من  نیز داشت  و خاطرات  و  یادداشتهای  از زندگی  هنری  وعلمی  او را درحافظه  داشتم  ُ برگ سبز تحفه  دروش نوشتم  تا درج  کتاب گردد . خدا کند مورد قبول  دوست داران  هنرش  واقع  شود. 

استاد پلار واقعاٌ در تیاتر کندهار مانند  پلار باخون دل خوردنها  خدمات  صادقانه  انجام داد اما افسوس  خدماتش  بخاطر عقایدسنتی  و نا فهمی از پیامهای  تیاتر و عدم همکاری حکومت  از بین رفت.  روانش  شاد باد.

شما میتواند درصفحه (۱۴۲) کتاب  هنرمندان تاریخ ساز تیاتر  اثر  ماریا دارو در باره این  هنرمند مطالعه  نمایید.

لینک : https://www.scribd.com/document/269906069/Maria-Daro-Theatre