
نالهٔ زار بر آور زدل ای ساز امشب شاید از ناله شود عقدهٔ دل باز امشب
شب هجر است و در این گوشهٔ تنهایی نیست جز تو ای ساز مرا مونس وهمراز امشب
آشکار است که داری چو من، ای ساز تو نیز گله از دوری آن دلبر طناز امشب
ای صبا ای که توئی قاصد دلباختگان آگه از حال من، آن شوخ مرا، ساز امشب
وز من غمزده برگوی که ای شمع طرب پرتو لطف براین غمکده انداز امشب
تا بدام سر زلف تو گرفتار شود مرغ دلراست بکویت سر پرواز امشب
هیچ عاشق نکشد ناز تو بهتر ز بشیر
ناز کن ناز کن ای نابغه ناز امشب