من در مورد پاکستان دو سه جلد کتاب بنام های پاکستان محور شرارت، ما و فردای پاکستان، عوامل مداخله پاکستان در افغانستان و یک تعداد مقالات دیگر در این نوشته میخواهم معلومات همه جانبه ای را در مورد پاکستان با شما شریک سازم در حال حاضراگر دقت شود نقشه سیاسی پاکستان نشان می دهد که این کشور به دلیل موقعیت جغرافیایی و فرهنگی خود که مناطق سوق الجیشی آسیای جنوب غربی ، آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و کشور چین را بهم متصل می سازد در محاسبات ژئوپولیتیکی جهان و منطقه از اهمیت خاص برخوردار است .پاکستان شاید تنها کشوری باشد که بر اساس هویت اسلامی مشترک به وجود آمده است. پاکستان حدود 181 میلیون نفر نفوس دارد و ششمین کشور پرجمعیت جهان گفته میشود در حدود 96 درصد جمعیت آن کشور مسلمان هستند.
75درصد جمعیت مسلمان سنی بوده و حدود20 درصد مردم پاکستان شیعه هستند. کشور پاکستان در آسیای جنوبی است و قسمتی از آن نیز در خاورمیانه قرار دارد و دارای مرزی هزار کیلومتری با دریای عمان در جنوب است . پاکستان از غرب با ایران و افغانستان، از شرق با هندوستان، و از شمال با چین هم مرز است.مساحت کشور پاکستان 803940 کیلومتر مربع است و نواحی شرق آن بر روی قسمت های مرتفع هند و نواحی غربی و شمالی بر روی قسمت های مرتفع ایران و سرزمین اورآسیاست. تقسیمات کشوری پاکستان شامل چهار ایالت بلوچستان به مرکزیت کویته، ایالت خیبر پختونخواه شمال غربی به مرکزیت پشاور ایالت پنجاب به مرکزیت لاهور،ایالت سند به مرکزیت کراچی و یک منطقه فدرال پایتخت(اسلام آباد)، منطقه خود مختار قبایلی به مرکزیت میران شاه،منطقه جامو وکشمیر به مرکزیت مظفر آباد، منطقه شمالی به مرکزیت گیلکیت. ایالت بلوچستان و ایالت سر حد شمال غربی خود نیز دارای مناطق خود مختار قبایلی هستند.در حال حاضر بلوچ ها تا کنون دست از استقلال طلبی برنداشته اند اما پشتون های آن طرف خط دیورند که زمان ادعای خود ارادیت داشتند حالا از این ادعا صرف نظر نموده رهبران شان با هویت پاکستانی و پنجابی افتخار میکنند نه با پشتون بودن اما پنجابی ها طبق آمار سال 2015،آنها یعنی پنجابی ها بزرگ ترین گروه قومی– زبانی پاکستان هستند که شامل 66 درصد کل جمعیت پاکستان می شوند، دیگر گروه های مهم سندی ها 13 درصد، پشتون ها5/8درصد و بلوچ ها 5درصد و مهاجران که به عنوان گروه نژادی محسوب نمی شوند 5/7 درصد جمعیت پاکستان را تشکیل می دهند.
قومیت به ترکیب پیچیده ای از ویژگی های نژادی،فرهنگی،تاریخی می گویند که جوامع را احتمالا به اقوام سیاسی متخاصم تقسیم کرده است بلوچستان پاکستان به دلیل هم مرز بودن با ایران و افغانستان و اقلیت قومی بلوچ و وسعت زیاد همراه با منابع و معادن غنی از اهمیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی مهمی برخوردار است.اختلافات قومی در پاکستان از شروع تاسیس این کشور در سال1947 میان بازیگران سیاسی بلوچستان و دولت مرکزی پاکستان بروز کرده و به خشونت و جنگ انجامیده است . تمایلات استقلال طلبانه بلوچ ها همواره توسط ارتش پاکستان سرکوب شده است. شورش های سال های 1948، 1958، 1973، و 2004 باعث افزایش تمایلات جدایی طلبانه گردید.
مناقشات داخلی پاکستان
ایالات پاکستان شامل پنجاب، سند،ایالت سرحد شمالی و بلوچستان از تفاوت های زبانی ، نژادی ناشی از سنت منحصر به فرد هر منطقه برخوردارند .پنجاب طبق بیان محمد علی جناح بنیان پاکستان است و ارتش و اقتصاد را در دست دارد و ایالتی صنعتی است.ایالت سند نیمه فئودالی و کشاورزی است . ایالت سرحد شمالی مهم ترین جمعیت پشتون را در خود جای داده است و بیشتر پناهندگان افغان در آن جا هستند ومسیر قاچاق به افغانستان است. ایالت صحرایی بلوچستان که هم مرز ایران وافغانستان است و فقر و بی سوادی از مشخصات آن است. با وجود منابع معدنی ، ذغال سنگ و ذخایر گاز و نفت مردم این ایالت بسیار فقیر هستند. علاوه بر چهار ایالت پاکستان مناطق قبایلی خودمختار به صورت فدرال (FATA)اداره می شوند.ایالات مختلف پاکستان اشتراکات کمی با یکدیگر دارند و از اختلافات ریشه ای رنج می برند و تنش بین آن ها در مورد تامین و دسترسی به منابع طبیعی مثل آب و گاز اختلافات عمیق تری را به وجود آورده و تمایلات جدایی طلبانه را در سال های گذشته دامن زده است. چالش های موجود ناشی از ضعف سیاست ها و سازمان های کشور است. تقریبا هر دهه از تاریخ 70 ساله این کشور نشان از حکومت نظامیان دارد
یکی از عوامل درگیر های قومی و مذهبی در پاکستان استفاده سکولار ها و نظامیان از مذهب برای پیشبرد مقاصد شان از جمله مداخله در امور افغانستان و رویارویی با تهدیدات خارجی واقعی و فرضی است. مثل استفاده از گروه های مذهبی در جنگ افغانستان و کشمیر. مدارس طالبان که از زمان حضور شوروی ها در افغانستان و با حمایت مالی و معنوی جنرال ضیاء الحق حاکم نظامی پاکستان و پشتیبانی امریکا جهت تربیت جنگجویان اسلامی علیه شوروی و حکومت حزب دمکراتیک خلق افغانستان این مداخلات پس اس خروج قوت های شوروی تا کنون ادامه دارد و تا حال که سال 2017 است با حمایت مالی ISI و عربستان سعودی و کشور های عربی خلیج فارس قطر ، امارات 8248 مدرسه رسمی و 25371 مدرسه غیر رسمی به وجود آمد این مدارس اکنون منشاء بسیاری از چالشهای داخلی پاکستان نیز گردیده اند.
اقتصاد پاکستان یک اقتصاد مبتنی بر کشاورزی است. 44٪ جمعیت این کشور در بخش کشاورزی فعال است. رشد جمعیت 4/2 درصد است که نرخ بالایی است. نرخ رشد سن کار نیز 3٪ است که رقم بالایی است. مجموعه این مسائل باعث شده است بخش زیادی از جامعه پاکستان با درآمد کمتر از 2 دلار در روز زندگی کنند و این مساله مشکلات بیشماری را برای اکثریت مردم این کشور به وجود آورده است. و درمجموع پاکستان از بیکاری، بی سوادی و درآمد سرانه پایین رنج می برد. یک سوم جمعیت زیر خط فقر هستند و 21 درصد دیگر درمرز خط فقر قرار دارند این فقر اقتصادی از عوامل گرویدن جوانان به گرو های جهادی و طالبان داعش و گسترش طالبانیسم گردیده است.
از عوامل مناقشه بر انگیز دیگر در پاکستان خط دیوراند بین مرز افغانستان و پاکستان است. بیشتر جمعیت اطراف و نزدیک مرز افغانستان از قبایل پشتون هستند. قبیله پشتون در بخش شمالی منطقه و قبایل بلوچ در بخش جنوبی ساکن هستند. خط دیورند بین مرز پاکستان و افغانستان به طول 2560 کیلومتر در زمان انگلیس ها در شمال تا غربی ترین نقطه بلوچستان در جنوب را که شامل بیشترین ویژگی های طبیعی مثل رودخانه هاو سرچشمه های آب است را در بر می گیرد و روستا های پشتون ها در وزیرستان را از یکدیگر جدا می کند. پاکستان خواهان تثبیت این خط و به رسمیت شناخته شدن آن توسط افغانستان است افغانها به این باور اند که تا کنون هیچ دولتی در افغانستان این خط را به رسمیت نشناخته است. افغانستان خواهان دسترسی به دریای آزاد و رویای الحاق مناطق قبایلی پاکستان به افغانستان است بنابراین این خط را به رسمیت نمی شناسد ، در حالی که پاکستان خواهان حفظ وضع موجود است.
در همین حال تمرکز نامتناسب دولت پاکستان بر ایدئولوژی، مقدورات نظامی و اتحاد های خارجی باعث تنش در روابط داخلی و خارجی گردیده است.ایدئولوژی اسلام به عنوان ایدئو لوژی حکومت به عنوان ابزاری برای تعریف هویت پاکستان از زمان تاسیس پاکستان به کار گرفته شده. رهبران پاکستان از احساسات مذهبی برای تقویت هویت ملی کشور استفاده نموده اند. اقدام سیاسی پاکستان برای یک دولت ایدئولوژیک با اقدام استراتژیک صدور ایدئولوژی جهادی برای نفوذ منطقه ای تکمیل گردیده است. در طول بحران 1971 بنگلادش ، نظامیان پاکستان از اسلام گرا های تندرو استفاده نمودند. شورش بنگالی ها و حمایت هند و سرکوب شدید ارتش پاکستان منجر به انتخاباتی شد که به جدایی بنگلادش از پاکستان انجامید. پاکستان با ترکیبی از ملی گرایی مذهبی و نظامی اداره می شود و در نتیجه با اتحاد مساجد و نظامیان گروه های مذهبی مسلح و غیر مسلح به تدریج قدرت گرفتند.
حاکمان پاکستان به طور سنتی شبه نظامیان اسلام گرا را به خدمت گرفتند. تاکید پاکستان بر هویت اسلامی همزمان با دولت ذوالفقار علی بهوتو در اوایل دهه 1970 ادامه یافت و با دولت نظامی جنرال ضیاءالحق تا دهه 1980 به شدت گسترش یافت. تلاش های جنرال ضیاء الحق در اسلامیزه کردن، پاکستان را به یک مرکز مهم ایدئولوژیکی و سازمانی جنبش های اسلام گرا تبدیل نمود. بیش از سه دهه است که ISIاز شبه نظامیان مسلمان برای جنگ های مخفی خود استفاده می کند. موفقیت گرو های جهادی علیه اتحاد شوروی پاکستان را ترغیب نمود که این جهاد را علیه هند و کشور های آسیای مرکزی به کار گیرد.پاکستان از اسلام به عنوان دکترین استراتژی سیاسی نظامی در جهت کسب پرستیژ استفاده می کند. در زمان حکومت مرحوم سردار محمد داوود خان چه در دوره اول صدارت آن و چه در دوره پنج سال ریاست جمهوری آن مناسبات افغانستان و پاکستان خیلی تیره و تار بود بعد از آن که حزب دمکراتیک خلق افغانستان قدرت را بدست گرفت از حکومت نور محمد ترکی الی آخرین روز های حکومت دوکتور نجیب الله روابط بین پاکستان و افغانستان به اوج قله از بی اعتمادی ها رسیده بود در حال حاضر و در گذشته پاکستانی ها بر علاوه معضله خط دیورند روابط افغانستان و هند ادعای دیگر شان مداخله افغانستان به همکاری هندوستان در ایالات بلوچستان گفته شده است اما این حقیقت را هیچ کس نمیتواند انکار نماید که از ابتدای استقلال پاکستان در سال 1947 تاکنون نوعی واگرایی بین بلوچها و دولت مرکزی پاکستان وجود داشته است. این گرایشهای واگرایانه در سالهای 1948، 1958، 1973 و 2004 منجر به درگیریهای نظامی شدیدی بین بلوچها و ارتش پاکستان گردید.
اگرچه بلوچها ممکن است علل گوناگونی داشته باشد اما سه عامل در این میان برجستهتر به نظر میرسند: سلب مالکیت، در حاشیه قرار گرفتن (سلب هویت)، و خلع ید (سلب منابع).
سلب مالکیت : بلوچستان موفق به بهره برداری از ذخایر گاز طبیعی خود نشده است. ابتدا ذخایر گاز در سویی در سال1953 کشف شد. گاز به راولپندی و مولتان در پنجاب در سال 1964، عرضه شد ، اما کویته ، پایتخت بلوچستان ، تا سال 1988 سهم خود از گاز را دریافت نکرد و فقط به دلیل تاسیس یک پایگاه نظامی در مرکز ایالت ،دولت مرکزی تصمیم به گسترش خط لوله گازدر این منطقه گرفت .در حقیقت با وجود این که 36 درصد تولید گاز پاکستان در این منطقه قرارد دارد تنها 17 در صد آن در ایالت مصرف می شود و مابقی یعنی 83 درصد به سایر نقاط کشور پاکستان ارسال می شود.علاوه بر این ، دولت مرکزی قیمت بسیار کمتری برای گاز بلوچ نسبت به تولید گاز در ایالات دیگر ، به خصوص سند وپنجاب در نظر می گیرد. علاوه بر این ، بلوچستان بیشتر از4/12 درصد از حق امتیاز تامین گاز را دریافت نمی کند. بلوچستان بیش از 40 درصد از انرژی اولیه پاکستان (گاز طبیعی ، زغال سنگ ،و برق) را تولید می کند. دولت اعلام کرده است که ذخایر گازی که در حال حاضر در حال بهره برداری است تا سال 2018 پایان می یابد ، که نیاز به حفاری های عمیق تر و انجام اکتشافات تازه دارد. گزارش ها توسط کارشناسان زمین شناسی نشان می دهد که 19 تریلیون فوت مکعب گاز و 6 تریلیون بشکه ذخایر نفت در بلوچستان وجود دارد ، اما بلوچ ها مصمم به جلوگیری ازاکتشاف وتوسعه بیشتر بدون رضایت آنها می باشند. آنها خواهان توافق نامه ای برای سهم مساوی از منابع می باشند .
در حاشیه قرار گرفتن: بلوچ ها فقط نقش کوچکی در ساخت و ساز بندر گوادر داشته اند ، این پروژه به طور کامل تحت کنترل دولت مرکزی قرار داشت . پروژه در اشتغال بومیان بلوچ ناکام بود و تنها در شروع آن یک ششم کارگران روزمزد آن بلوچ بودند. همچنین تنها یک جاده است که گوادر را به کراچی پیوند می دهد که دروازه بندر به سایر نقاط کشور است. اگرچه گوادر تنها منطقه بندری عمیق می باشد اما هنوز سیاست تعریف شده ای برای منطقه آزاد تجاری شدن ندارد. هیچ تلاشی برای آموزش مردم محلی جهت اشتغال در پروژه های توسعه وجود ندارد. هیچ مدرسه یا پوهنتون مسلکی در گوادر یا مناطق اطراف آن وجود ندارد. علاوه بر این ، زمین اطراف بندر توسط نیروی دریایی پاکستان و گارد ساحلی زیر قیمت بازار خریداری شد و میان افسران آن ها توزیع گردید که به عنوان زمین خواری بزرگ معروف گردید .
بلوچ ها ی گوادراز این که در سرزمین خود به یک اقلیت تبدیل شوند هراس دارند. اگربرنامه های دولت مرکزی موفقیت آمیز باشد ، جمعیت گوادر و مناطق اطراف آن از هفتاد هزار نفر به حدود دو میلیون نفر افزایش خواهد یافت. بلوچ ها اعتقاد دارندکه اکثریت از آن سندی ها و پنجابی ها خواهد شد.
دولت مایل به ساخت پایگاه های نظامی در سه منطقه حساس بلوچستان – سوئی ، بانصب تاسیسات تولید گاز؛ گوادر با بندر آن ؛ و کولیو ،مرکز قوم ماری، که اکثر ملی گراها متعصب به آن جا تعلق دارند،می باشد.بلوچ ها که از قبل معتقد به استعمار شدن توسط پنجابی ها هستند احساس می کنند که با این پروژه ها خلع سلاح شده اند.
درپشت این سه مشکل ، که بلوچ ها ان را به عنوان عمل خصمانه می دانند تقاضا برای خود مختاری و نه استقللال کامل افزایش یافته است. در حالی که اسلام آباد از نظر منابع بلوچستان را به عنوان اموال ملی می داند و بر این اساس عمل می کند ، بلوچ ها تقاضا دارند که منابع ایالت تنها به نفع مردم بلوچ استفاده شود. در چنین وضعیتی که پاکستان مغرضانه در امور افغانستان مداخله مینماید افغانستان نیز باید به خود حق دهد تا در تعین سرنوشت بلوچ ها که زیر سلطه استبداد نظامی گران پاکستان حیات به سر میبرند برادران بلوچ را بخاطر حق آزادی و خود ارادیت شان همکاری نماید بخصوص در این روز های که پاکستان خود دچار نفاق و شقاق داخلی است افغانستان باید فرصت را غنیمت دانسته از شرایط به وجود امده به نفع افغانستان و استقلال طلبی بلوچ های کویته در سطح ملی و بین المللی فعال شود .