مـقـا م پــد ر

سرودۀ از: محمد اسحاق”ثنا”

پـدر خورشید کاخ آسمانـیـست

شکوه وعظمت وفخر جهانیست

طراوت بخش چون گل در گلستان

خـزانـم را بـهـار جاود ا نـیـست

پـسر چـون بلبلی در شاخ باغـش

بصبح و شام مست نغمه خوانیست

ز لطـفـش طفل را سرمایه بخـشـد

عصای پیـری در دور جوانـیـست

شبـان است در حریم خانۀ خود

که فامیل را حیات و زندگانیست

در این دنیای سر تا پا لجن زار

پـد ر بـودن دلیل قهـرمانـیـست

(ثنا) در مقدمش سر، نه که امروز

سـزاوار قـد مـش گـل فـشا نـیـست