ملیت، مجموعهای از اقوام و مردمانی است که با توجه به فرهنگِ میان- قومیشان ، خاستگاهشان میتواند نقطهی جغرافیایی واحد یا مشترکی باشد؛ اما باید افزود که تنها نقطهی جغرافیایی واحد و یا هم مشترک، نمیتواند اصلِ نخست برای شناخت هویت ملیت پنداشته شود؛ بل وجودِ فرهنگ میان- قومی و یا به گونهی گستردهتر فرهنگ میان – مردمی، در واقع نقطهی آغاز پیدایش ملت است.
– ملت (Nation)
“هرگاه جمعیتی، حتا با اختلاف در عادات، زبان و باورهای مذهبی، در چهارچوب جغرافیای معلوم و مشخصی با یکدیگر همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند و برای اعتلای جامعهی خود کوشا باشند، از نظر حقوق بینالملل؛ تشکیل یک ملت دادهاند.
طبیعی است چنین ملتی، با داشتن مرزهای جغرافیایی معین، زمانی تبدیل به یک کشور میشود که حکومتی از هر دست با دولتی مقتدر، در رأس ادارهی جامعه باشد.” ( دکتر شمسالدین فرهیخته، فرهنگِ فرهیخته، چاپ دوم، 1386، ص 703 )
با آن که داشتن “جغرافیای معلوم” و “همزیستی مسالمتآمیز” برای اعتلای جامعه در میان مردم، از موارد مهم در شکلگیری مقولهی ملت است. موردی که در مسأله بالا به آن اشاره شد، وجودِ مرزهای جغرافیایی مشخص و داشتن حکومت مقتدر برای ادارهی جامعه است؛ چیزی که به شدت افغانستان به آن نیاز دارد و نبود آن سبب ایجاد دشواری و چالشهای فراوان در عرصهی ملت، ملیگرایی و ملینگری شده است.
تنوع فرهنگها – به ویژه تنوع زبانی – اکنون در افغانستان، سبب بروز تنش و تشدد فراوان شده است. گرایشهای قومی و تباری، واکنشهای منفی را در پی داشته و ملینگری، جایش را به ملیگرایی درشعار داده است.
– ما ملت نیستیم:
ما هنوز ملت به معنای واقعی کلمه نیستیم؛ اما از تلاشهای مان برای دستیابی به این مقولهی شریف، یکدم هم نمی ایستیم.
پس با این پیشفرض، وقتی ما هنوز ملت به معنای واقعی آن نیستیم، چگونه میتوانیم منافع ملی تعریف شده و همه پذیر داشته باشیم. میخواهم بگویم که نباید در توَهُمِ شعار زدهگی گیر بمانیم و با برخورد غیر عقلانی از چیزی گپ بزنیم که هنوز وجود ندارد و دهانِ ما هم از فرطِ احساسات به این مقولهی شریف کف کند.
برای ملت شدن از کجا آغاز کنیم؟
به جای گرایش شعاری به مقولهی ملت ، بهتر است ملیگرایی را تجربه کنیم؛ اما این تجربه زمانی میتواند شکل بگیرد که ما در نخست، درک درستی از مفاهیم ملیت، ملت و ملیگرایی واقعی (و نه شعاری) داشته باشیم. برخوردهای شعاری در مورد آن را کنار بگذاریم و تجربهی خود را با واقعبینی دربارهی شکلگیری مفهوم “ملت” آغاز کنیم.
برای آغاز این تجربه، ما نیاز به شناخت ژرف از این مقوله ( ملت ) داریم، و این شناخت را میتوانیم نخست از طریق راهاندازی گفتمانها، تعریفها و درکِ درست از مقولهی ملت به دست آوریم و سپس تجربهی ملتهای دیگررا نیز در این زمینه مورد پژوهش قرار دهیم.
جاویدفرهاد