محترم اسحاق “ثنا” شاعر ذولا لسانین کشور ما در رابطه به جشن نوروز میگوید!
جشن نوروز و بهار یکی از اعیاد و جشن پر افتخار سرزمین کهن سال خراسان زمین(افغانستان)است که مردمان سلف ما به گواهی اوراق تاریخ آنرا استقبال می نمودند ، محافل شاد مانی بر پا می کردند، و ارزشهای عنعنوی را سازبرگ میدادند و به مثابه فرهنگ جاودانی در همه قلمرو خراسان تجلیل و تکریم میگردید . در این ایام خجسته و میمون پای کوبی ،رقص ،سرود وموسیقی در همه جا طنین انداز میشد و شاهان با لباسهای شاهانه در میان مردم قرار میگرفتند و از رعایا تقدیر بعمل می آوردند که این عنعنۀ پسندیده خراسان زمین تا زمان ما ادامه دارد و همه ساله در کشور افتخار آفرین افغانستان که حالا رنجور و بیمار است بنام جشن دهقان آنرا گرامی میدارند .
ازاینکه جشن نوروز یک عنعنه ی پر افتخار اکثر کشور های آسیایی است (۲۳ فبروری ۲۰۱۰) در سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی به رسمیت شناخته شد و در دفتر سازمان ثبت تاریخ گردید .
بنا به ویژه گی های این روز تاریخی و درک همه جانبه از فرهنگ گذشته ی نیاکان مصاحبه ی کوتاهی را با استاد گرامی محمد اسحاق “ثنا” یکی نویسندگان و شاعران ذوالالسانین معاصر وطن انجام داده ام که آنرا به مطالعه خوانندگان قرار میدهم.
سوال:نوروز از کجا پیدا شده است و ازيادوارههاي کدام دوران است ؟
اسحاق “ثنا”:قبل از همه حلول سال نو 1390 هجری شمسی و نوروز باستانی را به همه خوانندگان و وطنداران عزیز مقیم شهر ونکوور کانادا و تمام وطنداران عزیز در سراسر جهان و کشور عزیزم افغانستان تبریک و تهنیت گفته و سال 1390 را سال صلح و آرامی سال فیض و برکت برای همه ی مردم دنیا از بارگاه ایزد متعال آرزو میکنم .
جواب:به اساس تحقیق جناب سلیمان “راوش” محقق و تاریخ نگار وُ همچنان شاعر ، نویسنده ی گرامی کشور جاوید “فرهاد” در باره ی پیشینه ی نوروز گفتنی های گوناگون وجود دارد که به گفته ی محترم جاوید فرهاد در کتاب “التفهیم” “البیرونی” یاد آوری شده است (نوروز نخستین روز ماه فروردین “حمل” است که آریایی ها تا پنج روز های اول ماه سال را جشن می گرفتند و شادمانی ها میکردند و پادشاه هان به حقوق و مسایل مبرم مردم و بزرگان رسیدگی می کردند. بربنیاد این نوشته ها در آثار پیشینیان آمده است که جشن نو روز را جمشید “یما”نخستین پادشاه آریایی ها بر پا کرده است و در واقع در روایت فردوسی بزرگ در شاهنامه تذکر رفته است که برگزاری نوروز همزمان با مراسم تاج پوشی جمشید بوده است.بنا بر آن روایت جمشید در این روز بر تختی که بر دوش دیوان حمل میشد نشست و فاصله ی طولانی راه ” دماوند” را تا بابل در یک روز پیمود و پس از آن مردم از شگفتی بسیار این روز را گرامی داشته جشن میگرفتند.
زمانیکه دین اسلام در خراسان ظهور کرد این عنعنه پسندیده ی مردم را مسلمانان نیز احترام گذاشتند و تا اکنون همه ساله از آن استقبال بعمل میآید.
سوال:چوب های که بنام جهنده”توغ” در شهر مزار شریف و جاهای دیگر بلند میشود چی ارتباط به جشن نو روز دارد ؟
جواب:تاریخ دقیق بر افراشتن جهنده شاه ولایتماب که در آغاز سال جدید ” روز نوروز ” در شهر مزارشریف بر افراشته میشود یکی از عنعنات قدیمی مردم است و مردم اعتقاد دارند که در موقع بر افراشتن جهنده افراد نا بینا و آدمهای مریض صحت یاب مبشوند. در این روز مردم از سراسر افغانستان و حتی از خارج کشور برای تجلیل از حلول سال نو به مزار شریف می آیند و تا امروز به این وتیره است، تجلیل از رسم نو روز در برخی مناطق دیگر افغانستان چون کابل ، هرات ،کندهار و غیره معمول است و اینکه بر افراشتن جهنده چی ارتباطی به جشن نوروز دارد و چرا در سخی شاه اولیا در سال نو جهنده را بالا می کنند، کدام اساس و ریشه ی مذهبی ندارد، ممکن برای گرفتن فال نیک از حلول سال باشد.
آقای ثنا صاحب :در افغانستان بخصوص مردم شمال افغانستان در این روز به زیارت گاه ها می روند و اکثرآ در مقابر و مزار ها شمع روشن میکنند در این ارتباط چی گفتنی دارید؟
جواب:روشن کردن شمع و یا چراغ دلیلی است که بقایا و آثار دین زردهوشت هنوز هم در دل و دماغ مردم ما جای دارد و بر آن ارج می نهند اساس دین اسلام بدان اجازه نمی دهد که با آتش پرستی مخلوط باشد.
سوال:سفره ی هفت سین چیست؟ چه وقت به وجود آمد؟ نماد چی را بیان میکند؟
جواب: در روایت قدیم آمده است که آریایی ها قدیم عدد هفت را نیکو و پاک می دانستند زیرا به عقیده ی آنها طبقه ی زمین و آسمان وسیاره ها همه شمار شان به عدد هفت می رسد همچنان ستاره گان هفت گانه مانند زهره ، مشتری،عطارد،زحل،زمین و خورشید هفت تا اند و روز های هفته نیز هفت اند.
چنانکه در شروع فروردین “حمل” سفره پهن می کنند و روی آن هفت چیز را که نام شان با سین شروع میشود می گذارند که هفت سین نام دارد مانند سبزی،سرکه،سمنک،سنجک سیر سمارق و غیره….
با تشکر از استاد محترم اسحاق ثنا شاعر توانای کشور ما که همیشه با سرودن اشعار به زبانهای فارسی و اوزبیکی سلیس و ساده مفاهیم بزرگ را در سفته هایش چون در ناب در رشته میکشد . در رابطه یک قطعه شعر بهاریه ی آنرا که به زبان اوزبیکی است انتخاب نمودم به امید آنکه از خواندن آن لذت ببرید.
امان معاشر
یسندی باغلر
کیـلـدی گـل فـصلی بهـار اولـدی یسندی باغـلـر
سیر گـل ایـتـماق ضـرور ایـمدی کیلنگ اور تاقـلـر
نی گن گـل بیلن چـقنر ، نـه یلـغـوز بـوستان
لا له بیرلـن چـقـنه شـور الـوان کـبـیـدور راغـلر
کیم که کورسه ایکی مخمور کوزلرینگ سر مست ناز
محـو اولـوب قـولـدن بـیـرر عقـلنی کـوپـلر ساغـلر
زاهـدا ! چـقـگیـل اویـنـگـدن تـرک عـزلت ایـلـه گـیـل
چون کیلیبدور یخشی فصل و یخشی پیت و چاغلر
ای فـلک رحم ایله گیل مسکین”ثنا”دور بغـری قـان
سالـمـه گـیـل مـونـدن زیـاده داغ آرا ، سن داغـلـر
شعر از:اسحاق ثنا