آن یکی انتر سجود ودیگری اندر قیام *** کار وبارش چون صلوة بی امام …… هر چند بروایت تاریخ وحکایت تاریخ نویسان جغرافیای فعلی افغانستان محصول معاهدات عبدالرحمن خان با انگلیس بوده که متعاقبا از طرف فرزند ونواده اش حبیب الله خان واما ن الله خان نیز تا ئید وامضا شده است وانگلیس هم همین محدوده راا من حیث خاک افغانستان در معاهدۀ دیورند برسمیت شناخته بود.اما باز هم خودرا قیم وسر پرست کشور های منطقه از جمله افغانستا ن میدانست تا اینکه به یمن ایثار وفدا کاری مردم افغانستان تحت امر شاه اما ن الله خان انگلیس شکست خورد و شااه امان الله در کابل استقلال کشور را اعلان کرد با آنکه روسها اولین کشوری بودند که افغا نستان برسمیت شناختند وبسرعت مراودات سیاسی وتجاری بر قرار کردند ولی شاه امان الله با انگلیس ها هم دشمنی دایمی اعلان نکرد با ایشان هم روابط تجاری داشت. واما حاکمان افغانستان گاهی سیاست یکسره وگاهی دوسره وسه سره ازین رویداد با تناقض گو ئی سوء استفاده کردند که در نوشته ذیل این دو روئی ها را کمی روشن میسازیم.
پارادکس تاریخی در سیاست کشور مداران ما چیست؟ درین نوشته پارادکس های تاریخی تناقضات ورفتار های دو گانه حکوکت مردان افغانستان را به تصویر میکشیم که چگونه از فرصت ها به نفع خود سود جو ئی میکنند .با شگفتی میبینیم کسیکه فرصت سازی کرده وکسیکه فرصت ها وچانس هارا به آتش کشیده یکسان مورد قضاوت تاریخ افغانستان اند وما در ین شرائط باید جرأت آنرا داشته باشیم تا بگو ئیم نه خیر برخی بزرگان زور میگویند، دروغ بافی میکنند وتاریخ را جعل ومغشوش جلوه میدهند. شما شهادت میدهید که اما ن الله خان انگلیس را شکست داد اما این را هم بپذیرید که بپای جهالت مردم افغانستان قامتش خم شد وشکست را پذیرفت.دلیلش چه بود؟ اینکه این ملت با انگلیس میرزمد وبا انگلیس ستیز بیشتر..اگر بگو ئیم ملا عبدالله لنگ هم انگلیس بود درست مگر او تنها در مقابل امان الله خان شورش وقیام کرد؟ نه خیر همه پکتیا وخوست تا شمالی با آن بودند وحالا بیاد امان الله خان اتن ملی میکنند؟؟ عکس امان الله خان در داخل دفاتر واز ملا مشک عالم بر دیوار وزارت معارف در حالیکه هردو
دوم: شاه اما نالله خان بنام افتخار تاریخی افغانستان یاد میشود وروز 28 اسد روز استقلال افغانستان با نام ویاداو گره خورده است پس چرا سیاسیون ریا کار وفرصت طلب این دارالغضب که از هر وسیله وفرصتی به نفع قوم وسمت وطائفه استفاده میکنند از خود نمی پرسند که چرا گر فتن نام اما ن الله خان در عهد حاکمیت نادر شاه جرم بوده ؟ وچرا آل یحیی بجای عکس غازی امان الله خان تصاویر خودرا بروی سکه های افغانستان ضرب زدند وچرا بعد از اعلان مشروطیت امانی باز هم در افغانستان سلطنت مطلقه رسمی ورا ئج شد و چرا از دفن کردن جنازۀ افتخار تاریخی افغانستان در کابل مانعت کردند ؟ گذشته از آن چرا بازهم زباله های تاریخی آل یحیی بزور قدرت وپول اجداد شانرا ناد شاه غازی وظاهر بابا وداود قهرمان غور خنگ ملی خوانده با امان الله خان در یک صف قرار میدهند .ملت نباید با تناقض کنار بیاید هم اما ن الله را غازی وهم نادر شاه را که بکمک انگلیس بر تخت تکیه زد.این ملت آنقدر فقر فرهنگی و سیاسی دارد که نمیداند چه کسی بهتر است برای همه کف میزنند که قابل قبول نیست.آ نا نیکه نادر وظاهر را غازی وبابا میگویند نباید امان الله خان را هم نماد استقلال وآزادی معرفی کنند؟؟
سوم پارادکس فرصت سازی وفرصت سوزی: همه نویسندگان ، تحلیلگران وروشنفکران عقیده دارند که اما ن الله آزادی کشور را بدست آورد وبا اعلان مشروطیت بر سیستم استبدادی وسلطنت مطلقه نقطه پایان گذاشت وبا اصلاحات گسترده در بخش معارف اقتصاد وسیاست خارجی افغانستان را به یک کشور به مفهوم واقعی آن مبدل ساخت اما قیام وشورش علیه امان الله خان به سر گردگی ملا عبدالله لنگ از خوست وامیر حبیب الله خان از شمال کابل شروع شد وطور کسترده از طرف همین مردم افغانستان حمایت گر دید تا اینکه وی را مجبور به استعفی وترک وطن کردند وهمین مهاجرت و اسارت واعدام واستبداد مثلت امان الله ، حبیب الله ونادر شاه در کشور ما یکسان تجلیل میشود.تا هنوز که هنوز است تناقض گو ئی در مورد حقیقت این شخصیت ها ادامه دارد.یکی قهر مان میگوید یکی خائن یکی غازی میخواند ودیگری ملحد، جمعی استقلال طلب می پندارند وگروهی مزدور .طائفۀ ای خادم دین رسول الله می نامند وگروهی دزد وقطاع الطریق.به تر تیب یکی شاه را سال ها به تبعید میفرستد تفاله دیگرش به او لقب بابا میدهد وتبعید گرش را قهرمان میخواند..پدر را خائن ووطن فروش وپسر را غازی وآزادی خواه معرفی میکنند درین میان نسل های آینده اند که باید تاوان این حقه بازی هارا بپردازند ونفهمند این سر زمین در کدام مقطع از تاریخ آزاد بوده با این همه پارادکس ها وتنا قضات تاریخی ملت راهش را گم کرده ملتیکه تاریخش تحریف شده وتا هنوز جعل میشود.
اکت ها وتناقض گو ئی ها ریا کارانه :شاه امان الله خان با استعمار انگلیس جنگید و افغانستان را از سلطه خارجی ها خارج ساخت واستقلال افغانستان را اعلان کرد، اما کسانیکه استعمار روس را بدون خواست ملت وفیصله شورای امنیت ملل متحد در تاریکی شب به افغانستان آوردند آنها هم به ازادی خواهی امان الله خان افتخار میکنند ؟؟.آنها ئیکه از مدرنیته ومشروطیت امان الله خان حمایت میکنند از رئیس جمهور شروع تا وزیر در 13 سال متمادی به شانه افسران وسر بازان خارجی مدال نصیب کردند وافغانستان مستقل گفتند وهم یکی از اینها حاضر نشد در روز های ملی ومحافل سیاسی خانم های شان در کنارش استاد شود پس چگونه از اصلاحات امانی حمایت میکنند.جوانان عزیز همه دروغ میگویند .تنها میخواهند با استفاده ازین روز سخنرانی کنند ودروغ های خودرا به مصرف برسانند.
چشم پوشی از اشتباهات امان الله خان: فراموش نکنیم که سفر شش ماهه یک زعیم بخارج از کشور یک اشتباه جبران نا پذیر است ونباید از آن چشم پوشی کرد. زعما وسخنوران باید در کنار هنر ها از کمبودی ها هم بگو یند تا برای نسل جوان هم تجربه باشد وهم آموزنده. اصلاحات اعلان شده در لویه جرگه پغمان برخی با ارزش های فرهنگی واعتقادی وکلتوری مردم افغانستان در تضاد بود وتا هنوز این کم فهمی زعمای افغانستان از ما قربانی میگیرد.ما هر اندیشه سیاسی که داشته باشیم نمیتوانیم بطور صریح بر اعتقادات مردم خود بتازیم والا ما نند امان الله خان شکست خورده ومانند زعمای خلقیها و پرچمی ها ترک وطن میکنیم ، ومانند دست نشانده های حکومت فعلی محکوم به زوال تدریجی خواهیم بود چون شکست حکومت ها همه ریشه در همین اشتباهات ویا جهالت سیاسی اجتماعی زعما کم دانش دارد.