از اینکه تعدادی زیادی از کشور های مسلمان بخصوص مردم خدا پرست و با دیانت افغانستان کشتن مردمان بی گناه و مسلمان میانمار را بدست بودایان محکومت نموده اند قابل تقدیر است.به عقیده من آنچه که در شرایط موجود در سرزمین ما یعنی افغانستان میگذرد هرگز از جنایت میانمار کمتر نبوده و نیست تعدادی زیادی از مردم با احساس و مسلمان ما که سن و سال بالای 30 سال دارند . فتنه ها و آسيبهای تقریباً چهار دهۀ تاریخ پراضطراب وخونین کشور ما را به یاد دارند هیچ کس نمیتواند به آسانی غمنامۀ تقریباً چهار دهه اندوه و درد مادران
داغدیده و پدران قامت خمیده و خواهران به ماتم نشسته این سرزمین را فراموش کند. چهار دهه تراژیدی خونبار با تعفن دود و باروت و چهار دهه بازی با خون و استخوان و بازی به ابرو عزت و چهار دهه خورد کردن ملت سرفرازیکه در دوام تاریخ، افتخارات انکار ناپذیر داشت و بالاخره چهار دهه تجربه و تکرار بازیهای سیاسی هم مضحک وهم غم افرین که روح هر انسان آزاده و بیداردل را می آزارد و تا هنوز با تمام شدت و حدت ادامه دارد که متاسفانه این حوادث خونین و هولناک اثر مشابه بر آینده گان نیز خواهد داشت؛ بدون تردید با تکرار باید گفت افغانستان نیز از از آنچه که در میانمار میگذرد روز بهتری نداشته و ندارد همه میدانیم طی سال های متمادی نسبت به مسلمانان میانمار افغانها زیادتر مهاجر شده اند و تعدادی کشته ها و زخمی ها در این سرزمین نسبت به مسلمانان میانمار چندین مرتبه بلند تر است همه میگویند میانمار باید در این یاداشت به تفصیل تذکر دهم که میانمار چه نوع کشور و سرزمین است و سابقه این ماجرای خونین و مسلمان کشی در میانمار به چه زمانی بر میگردد با در نظرداشت حدود اربعه نفوس برمه دیروز و میانمار امروز سرزمینی است در آسیای جنوب شرقی. از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محصور است. میانمار با مساحت ۶۷۸۵۰۰ کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی شمرده می شود. این کشور ۱۹۰۰ کیلومتر مرز آبی دارد. نام قبلی این کشور برمه ضمیمه حکومت هند، مستعمره آن وقت بریتانیا بود. در سال ۱۹۳۷ بریتانیا برمه را به همراه منطقه آراکان که اکنون به آن راخین نیز میگویند، مستعمرهای جدا از حکومت هند خواند و آن را برمه بریتانیا نام نهاد. تا اینکه در سال ۱۹۴۸ بریتانیا اجازه داد تا برمه استقلال یابد و از آن زمان به میانمار تغییر نام یافت. میانمار در حال حاضر در حدود 55 ملیون نفوس و 72 درصد مردم آن کشور بودایى اند. در سال ۱۹۸۲ قانون حقوق شهروندی در میانمار به تصویب رسید که به واسطه این قانون از میان ۱۴۴ اقلیت موجود در آن کشور ۱۳۵ اقلیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹ دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگترین این اقلیتها، قوم روهینگیا است. روهینگیا ۴% جمعیت میانمار را تشکیل میدهند و بیشتر در ایالت راخین در سواحل غربی میانمار ساکن هستند. آمار رسمی جمعیت روهینگیا در سال های قبل ۶ میلیون نفر گفته شده بود اما طبق آمار غیر رسمی جمعیت این قوم که صد در صد آنها مسلمان هستند شاید به 7 میلیون نفر برسد.
حالا باید گفت که مسلمانان چه وقت به میانمار آمده اند :
تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجرى برمىگردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب به اسلام، دریانوردان عرب و مسافرتهاى دریایى خود را انجام مىدادند و در مسیر خود همچنین دستبه تبلیغ و دعوت مردم به اسلام مىزدند. بعدها بازرگانان مسلمان از مسیرهاى زمینى که از منطقه غربى میانمار و ایالت آراکان این کشور مىگذشت به مناطق غربى چین سفرمىکردند. بسیارى از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلى آراکان، اقامت کردند و اولین مناطق مسلمان نشین را ایجاد کردند. تاجران چینى در نوشتههاى خود از مناطق مسلمان نشین در مرزهاى بین میانمار و یونن ایالتى در جنوب غربى چین در قرنسوم میلادى یاد کردهاند. امروز یک زبان محلی به نام روهینگیا دارند که در واقع مسلمانان میانمار را امروز به همین نام میشناسند و این زبان هم ترکیبی از عربی، فارسی و ترکی است که نشان دهندۀ این است که اسلام از منطقۀ آسیای غربی به آن منطقه رفته است.
حالا برمیگردیم به چگونگی آغاز بحران موجود در میانمار :
موج جدید این درگیریها از دو ماه قبل و به بهانه کشته شدن یک زن بودایی بدست مسلمانان آغاز شده است. و در ضمن رسانه های بودایی ها خبری نیز منتشر نموده بودند مبنی بر اینکه با این زن بودایی بر علاوه اینکه به دست مسلمانان کشته شده مورد هتک حرمت سه مرد مسلمان نیز قرار گرفته است نظامیان میانمار این سه مردم مسلمان را گرفتار نموده یک نفر آن ها در زندان نظامیان میمبرند و دو نفر دیگر را بدون سوال و جواب اعدام مینمایند .پس از این حادثه یکی از موتر های حامل مسلمانان نیز مورد حمله بودائیان قرار میگیرد. بر علاوه کشتن تعدادی از مسلمان ها در جریان این حمله یک نفر از بودایان نیز در زد و خورد کشته می شود. متعاقب این حادثه تعدادی زیادی از نظامیان تندروی بودایی که «بنام ماگ» یاد میشوند، به مناطق مسلمان نشین در ایالات راخین حمله میبرند و بیش از ۲۰ قریه و حدود ۲۰۰۰ واحد مسکونی مسلمانان را به آتش میکشند. جنگ بین مسلمانان و بودائیان شدت پیدا نموده به حمایت نظامیان میانمار در حدود 750 نفر از مسلمانان کشته و تعداد زیادی زخمی می شوند مسلمانان میانمار بخاطر ترس از وحشت و دهشت خانه و کاشانه خویش را رها نموده از راه های صعب العبور دست به مهاجرت میزنند گفته می شود که تا کنون در حدود 150 هزار خود را به بنگله دیش رسانده اند . و از سوی دیگر در حدود 50هزار نفر دیگر خود را به تایلند و ۴۰ هزار نفر دیگر به مالزی پناهنده شده اند . گرچه تقریباً تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آنجا مشکل نداشتند، در آن مقطع یک بودایی به نام بوداپایا قدرت میرسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری میگذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی میکند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع میشود. از آن زمان است که حقوق مسلمانان نادیده گرفته شده، تبعیضها تشدید میشود و مسئله مسلمانان به تدریج به عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه متوجه این موضوع میشوند و حتی به سطح بین المللی نیز میرود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین الملل است. در این مدت تعدادی از مسلمانان گروههای چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی هم داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت رها بشوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی میکنند.
ارتش ظالم میانمار، روهینگیا را در ۱۹ عملیات نظامی از سال ۱۹۶۲ تاکنون مورد هدف قرار داده است. عملیات در حال اجرای ناساکا، رفتار غیر انسانی با جمعیت روهینگیا داشته و مردم آن را قتل عام و شکنجه میکند. درسال ۱۹۷۸ در عملیاتی به نام ناگامین شاه اژدها حدود ۲۰۰ هزار نفر به بنگلادش فرار کردند. دولت در سال ۱۹۸۲ تابعیت مسلمانان را لغو کرد و آنها را تحت فشار قرار داد به طوری که تا سال ۱۹۹۲ حدود ۳۰۰ هزار مسلمان مجبور به مهاجرت از کشور و فرار به بنگلادش شدند و تعدادی دستگیر یا اعدام، و یا مورد تجاوز واقع شدند. بارها مسلمانان به بنگلادش و تایلند فرار کردهاند ولی در ساحل این دو کشور اجازه ورود نداشته و کشتی آنها را غرق کردهاند. در سال ۲۰۰۸ گردباد نارجیز میانمار را درنوردید. دولت نیز با ممانعت از رسیدن کمکهای بین المللی به اقلیتهای غیربودایی مسلمانان و مسیحیها مرگ شمار زیادی از آنها را رقم زد.
•رژیم میانمار از صدور کارت هویت برای مسلمانان امتناع میکند و به همین خاطر این مردم نمیتوانند در داخل کشور تردد کنند. علاوه بر آن، دولت برای مسلمانان پاسپورت یا کارت هویت صادر نمیکند و لذا آنها از مسافرتهای خارجی محروم هستند؛
•دولت میانمار به مسلمانان روهینگیا اجازه سفرنمی دهد و اگر آنها بخواهند از یک روستا به روستای دیگر بروند باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.
•تحصیل در دانشگاهها برای مسلمانان ممنوع است؛
•مسلمانان نمیتوانند در ادارات دولتی استخدام شوند؛
•مسلمانان بدون کسب مجوز نمیتوانند ازدواج کنند و برای گرفتن این مجوز هم باید مالیات بدهند و پس از ازدواج نیز نمیتوانند بیش از دو فرزند داشته باشند؛
•بالغ بر ۴۰ هزار نفر از کودکان روهینگیا در غرب میانمار به این خاطر از هرگونه تحصیل و سفر و… محروم هستند که والدین مسلمان آنها بدون اجازه دولت ازدواج کردهاند و خودشان جزو فرزندان سوم و یا چهارم هستند. این کودکان شناسنامه ندارند؛
•خانوادههای مسلمانان میانمار مجبور هستند تا در هر سال یک عکس خانوادگی را که شامل تمامی اعضای خانواده آنها باشد به دولت تحویل بدهند و در صورتی که نوزاد جدیدی در خانواده آنها متولد شده و یا یکی از اعضای خانواده آنها درگذشته باشد باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.
•آنها اغلب برای بیگاری کار اجباری برده میشوند و از آنها به زور اخاذی میشود؛
•خدمات عمومی مثل خدمات بهداشتی و آموزش و پرورش از مسلمانان روهینگیا دریغ میشود و بیسوادی در میان آنها تا ۸۰ درصد است و در واقع، هیچ نهادی وجود ندارد که مشابه دولت آنها را سرپرستی نماید؛
•این مسلمانان حق مالکیت بر زمین را نیز ندارند. این آزارها و شرایط ضدانسانی بسیاری از بومیان روهینگیا را وادار میکند که از زادگاه خود به سمت کشورهای بیگانه مثل بنگلادش، تایلند و مالزی بگریزند، اما اغلب جان خود را از دست میدهند و یا به جای اول بازگردانده میشوند.
•مسلمانان روهینگیا اجازه تعمیر و نوسازی مساجد و یا مدارس خود را بدون مجوز دولت ندارند و هر کسی که اقدام به نوسازی این بناها کند زندانی میشود و از همین رو به مدت ۲۰ سال است که در این منطقه مسجد و یا مدرسه جدیدی ساخته نشده است.
•اگر مسلمانی در میانمار قصد دایر کردن فروشگاهی را داشته باشد باید با یک بودائی شریک شود. فرد بودائی در این شرکات هیچ سهمی را نمیپردازد اما از سود حاصل از این فروشگاه بهرهمند میشود.
•دولت جنرال نی وین پس از روی کار آمدن در ۱۹۶۲ رفتن مسلمانان به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در ۱۹۸۰ پس از گذشت ۱۸ سال به هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج به مکه مشرف شوند و متعاقب آن عدهاى از مسلمانان نیز جهت شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.
•تین سین، رئیسجمهور فعلی میانمار جمعیت ۸۰۰ هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان شهروند میانمار نیستند یا باید در اردوگاههای آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.
•خانم آنگ سان سوچی برنده جایزه نوبل که رهبری حزب ان. ال. دی (اتحاد ملی برای دموکراسی را به عهده دارد نیز هیچ نوع کمکی را بخاطر نجات از ظلم و استبداد که بر مسلمان در آن کشور روا داشته می شود نکرده است. تردیدی وجود ندارد که دولت میانمار
از زمان استقلال این کشور، یک سیاست حذفی را در قبال مسلمانان بکار گرفته تا کشوری را براساس آئین بودا تشکیل دهد. در این زمینه سایر مذاهب و گروههای قومی یا مجبور به همسان شدن با بودائیان شدهاند و یا آنکه به اجبار دست به مهاجرت زدهاند. این سیاست با هدف کاهش نفوذ گروههای مختلف دینی در میانمار انجام شده است.
حالا باید گفت کشور های که خود را حامی دمکراسی و عدالت اجتماعی میدانند بشمول امریکا چرا خاموش اند.
به عقیده من آمریکا علاقمند سرمایه گذاری در میانمار را دارد و بقیه مسائل حاشیهای محسوب میشوند، هرچند پای کشتار فجیع هزاران انسان در میان هم باشد. از سوی دیگر بالای کشور میانمار رقابت های بین چین و امریکا نیز وجود دارد و هر کس در تلاش منافع خود است روی این اصل قدرتهای اصلی منافع مشخصی را در میانمار دارند و به دلیل این منافع در قبال وضعیت موجود در این کشور سکوت کردهاند. میانمار همچنین منابع طبیعی مهمی دارد باید گفت سیاستهای آمریکا و چین در میانمار درگیر هستند. و هر دو یعنی پکن و واشنگتن به دولت میانمار چشم دوختهاند.
شرایط سیاسی داخلی چطور است :
به عقیده من مسلمانان میانمار قربانی یک شرایط سیاسی ویژه شدهاند؛ نهاد نظامی از سر اجبار میخواهد قدرت را به نهادهای دموکراتیک واگذار کند و دراین بین، با اعلام وضعیت فوق العاده در ایالت راخین، میخواهد اهمیت و جایگاه خودش را در مملکت داری به رخ سوچی و چهرههای غیرنظامی بکشد و بگوید که کشورداری چندان هم آسان نیست.
اسلام هراسی جهانی :
بودایی های میانمار همسو با غربیها، در چارچوب یک سیاست جهانی هدفمند، اسلام هراسی را در همه جا تبلیغ میکنند و کشتار میانمار در اصل، یکی از محصولات همین اسلام هراسی است.
سیاست تلافی جویانه بوداییها:
میانمار از وقتی که طالبان مجسمههای بودا را در افغانستان تخریب کرده، صحنه آشوبهای ضد مسلمان بوده است. تعصب، تعصب به دنبال دارد. آشوب دیگری نیز به علت تخریب مجسمههای بودا توسط افراد ناشناسی در ماندالیا ایجاد شده.
به هر صورت امید می رفت که برنده جایزه نوبل خانم آنگ سان سوچی زمانیکه قدرت را در میانمار بدست گیرد وضعیت مسلمانان بهتر خواهد شد متاسفانه این خانم نیز مانع از تداوم جنایت علیه مسلمانان نشد. بلکه بحران و تنش در مناطق مرزی میانمار و بنگلادش با گذشت هر روز ازدیاد یافته است به عقیده من در این رابطه نکات زیر میتواند مورد توجه قرار گیرد. و بخاطر نجات از این وضعیت به آن عمل شود
1ـ امروز مسلمانان با دولتی مسئولیتناپذیر مواجه هستند که نمیخواهد حضور آنان را در وطن خود بپذیرد. فشارهای سیاسی بینالمللی باید در مسیری هدایت و ادامه یابد که دولت این کشور، اقدامات لازم را برای حفاظت از هزاران مسلمان روهینگیایی انجام دهد.
2ـ کشورهای مسلمان قاطعانه از سازمان ملل متحد بخواهند تا با اعزام گروه حقیقتیاب به میانمار و بنگلادش، از نزدیک در جریان مصائب مسلمانان قرار گرفته و اقدامات لازم را در چارچوب وظایف سازمانی خود انجام دهد.
3ـ ممانعت از رساندن کمکهای انسانی به مسلمانان این منطقه توجیه قانونی ندارد و باید تمام تلاشهای بینالمللی برای رفع مانع از ارسال کمکهای انسانی برای مردم مسلمان منطقه استوار شود.
4ـ گرچه متاسفانه امروز سازمان همکاریهای اسلامی نسبت به جنایات اعمالشده علیه مسلمانان چه در افغانستان چه در فلسطین چه در نقطه دیگر دنیا بیاعتناست و به عنوان ابزاری در خدمت منافع ابر قدرت ها عمل میکند، اما بر اساس منشور سازمان موظف است از مسلمانان تحت ستم حمایت کرده و از کشورهای عضو و غیرعضو بخواهد تا حقوق دینی، مذهبی و اجتماعی مسلمانان را رعایت کند.
5 ـ در زمینه فعالیتهای مردمی، مسلمانان جهان باید بهطور مستمر، با اتحاد و یکپارچگی علیه دولت میانمار بسیج شده و با محکوم کردن جنایت علیه مسلمانان، از تمام ظرفیت خود برای انعکاس صدای مظلومیت مسلمانان مظلوم میانمار در سطح جهان استفاده کنند.
نکته آخر اینکه رسانههای جهان و بخصوص رسانه های آزاد باید بهصورت مستند و مستمر، حوادث دردناک و کشتار و کوچ اجباری دهها هزار تن از مسلمانان روهینگیا را منتشر کرده و با اقدامات هوشمندانه خود در کاهش فشار بر مسلمانان و متقاعد شدن سازمانهای بینالمللی و نهادهای بینالمللی اسلامی برای حمایت از آنان تاثیرگذار باشند.