در این روز کارنامه های جاودان خانم کیتاروویج بصورت شگفت آوری رسانه یی شده است که به راستی بیانگر شهامت و شجاعت یک خانم بحیث زمامدار و سیاستگر بی باک و پاک باز، در عصر کنونی است. این خانم رئیس جمهور کشور کوچکی به نام کرواسی است که در سرخط رسانه های بین المللی قرار گرفته است و هر رسانه یی از صداقت، وطن دوستی، محبت و صمیمیت صادقانه و با حلاوت او به مردم اش سخن می گویند و شرافت زنی را به نمایش می گذارند که با همه ستم هایی که در طول تاریخ بر وی وهم جنسان وی به دلیل زن بودن و به قول ملا های ناآگاه آفریده شده از بغل چپ، روا داشته شده و او را موجود ضعیف و ناتوان نشان داده است؛ برعکس از وی شخصیتی نیرومند، مصمم، وطن دوست و شجاع ارایه داده اند. جا دارد تا همت این خانم ارجمند و سیاستمدار موفق را ستود.
این خانم رئیس جمهور کشور کوچکی در اروپا به نام کرواسی است. کرُواسی نام رسمی جمهوری کرواسی، است که در منطقه بالکان جنوبی در مرکز اروپا موقعیت دارد. این کشور از شمال با اسلوونی و مجارستان، از شمال شرقی با صربستان، از شرق با بوسنی و هرزگووین و از جنوب با مونتهنگرو و دریای آدریاتیک هممرز است. زاگرب پایتخت و بزرگترین شهر کرواسی است. زبان کرواتی در کرواسی و در بخشهایی از بوسنی و هرزگوین بکار برده میشود. این زبان متعلق به زبانهای هندواروپایی است. همچنین تشابهاتی نیز با زبان فارسی و حتی فارسی باستان دارد. در این زبان واژههایی وجود دارد که مشابه آن تنها در زبان فارسی یافت میشود. جمعیت کرواسی ۴ میلیون و ۱۹۰ هزار نفر است.[۱] که اغلب آنها کروات هستند. مذهب رایج این کشور مسیحیت کاتولیک است و زبان رسمی آن زبان کرواتی نام دارد. واحد پول این کشور کونا نام دارد. نظام حکومتی کرواسی جمهوری پارلمانی یک مجلسی است. این کشور در سازمانهای بینالمللی مختلفی از جمله اتحادیه اروپا عضویت دارد و در سالهای ۹–۲۰۰۸ عضو غیردائم شورای امنیت ملل متحد بود. کرواسی در سال ۱۹۱۸ پس از پایان جنگ جهانی اول از امپراتوری اتریش مجارستان جدا شده و در پادشاهی یوگسلاوی ادغام شد. بعد از جنگ جهانی دوم کرواسی یکی از واحدهای مؤسس جمهوری فدرال یوگسلاوی شد. این کشور در ۲۵ ژوئن ۱۹۹۱ از یوگسلاوی جدا شد و اعلام استقلال کرد. جنگ استقلال کرواسی حدود چهار سال طول کشید و با موفقیت استقلالطلبان به پایان رسید.
این خانم درسال 2015، رئیس جمهورفاسد پیشین کرواسی را برکنار کرد وخودش رئیس جمهورشد. وی برنامه هایی را به نفع مردم کم درآمد این کشور راه اندازی کرد که درتاریخ سیاسی معاصرجهان بی پیشینه است. وی معاش خود ووزیران خویش را درسطح معاش کارمندان عادی پایین آورد. وی برای خود یک موتر عادی گرفت وموترهای فیشنی وزیران را فروخت وبرای هر کدام یک موتر عادی داد وسرمایۀ آن را به بانک مرکزی این کشور واریز کرد. جالب تر این که رویکرد های ضد فساد و پیشگیری های او حیف ومیل دارایی های عامه در سطح کشور های اروپایی استثنایی عنوان شده است. وی پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری کرواسی، وی همچنان حداقل دستمزد مردم را به نحو بیسابقه یی بالا برد، جلو بسیاری از ریخت و پاشها و مصارف دولتی و پاداش و مزایای دولتی مقام های ارشد را گرفت و اقشار کمدرآمد را از پرداخت مالیات معاف کرد. وی حتا در راستای صرفه جویی در هزینه های دولت و کوچک سازی نظام اداری آن برخی از سفارت خانه ها و کنسولگری های کرواسی در کشورهای جهان را تعطیل کرده است.
وی به همین گونه کارهای دیگری را هم برای بهبود وضع مالی مردم کرواسی انجام داد که وی در نتیجه محبوبیت بی پیشینه یی درمیان مردم خود پیداکرده است. با خواندن کارنامۀ این خانم، به گونهء فوری این موضوع در ذهنم خطور کرد که چه دلایل و ستمی در عقب تاریخ مذکر قرار دارد.دلیل بزرگ اش زن ستیزی و فرصت گیری از زنان بوده که مردان در طول تاریخ از قوت عدالت خواهی و عاطفهءشفاف زن می ترسیده اند. این هراس بیشتر در مردان ستمگر موجود بوده که از قوت عدالت خواهی تسلیم ناپذیر زن هراس داشتند و از این رو زن رارقیب خود یافته بودند. مردان برای بقای حاکمیت استبدادی خود همیشه قهرمانان را از جنس مرد نشان داده تا زنان به حاشیه رانده شکند. اما زمانی که زنان فرصت یافته اند نقش خود را خوب بازی کرده اند.چنانکه در برگهایی از تاریخ زمانی که زنان مطرح شده اند و دیده می شود که چگونه مسلط و قدرتمند حضور یافته اند و عمل کرده اند. نمونه های آن را درترکیهء عثمانی می توان یافت. هرچند در سریال ها نقش زنان آنچنانی که باید مطرج میشد مطرح نشده اند.
از همه جالب تر این که خانم کیتاوویچ، چند روزقبل برای شرکت درجام جهانی فوتبال، درطیارۀ عادی ترانسپورتی به مسکو سفر کرد و در میدان هوای مسکو ازرفتن درمسیر افراد بلند پایۀ دولتی خود داری کرد و از یک مسیرعادی خود را دریک هتل ساده درمسکو رساند و در آن اتاق گرفت. وی درپهلوی امانویل مکرون رئیس جمهور فرانسه نشست وجام جهانی فوتبال را تماشاکرد. وی از رفتن به آن بخش از استدیوم خودداری کرد که برای مقام های ارشد اختصاص یافته بود. وی بازی تیم کرواسی با روسیه را که در چارچوب یک چهارم نهایی برگزار شده بود، همچون یک طرفدارعادی کرواسی روی جوکی یی در کنار طرفداران تیم کرواسی نشست و پس از اینکه دیمیتری مدودف نخست وزیر روسیه از جایگاه ویژه استادیوم از او دعوت کرد تا در کنار هم بازی را تماشا کنند، به خواست و دعوت مقام روسی به جایگاه ویژه رفت. این خانم پنجاهساله که بازی آخر فتبال را در کنار رئیس جمهور فرانسه مشاهده کرد، محبوب ترین رئیس جمهور کشور خود است، نه فقط به دلیل پوشیدن پیراهن تیم ملی فتبال کشور اش؛ بلکه به دلیل ایجاد اصلاحات و جلوگیری از حیف و میل به ارزش میلیون ها دالر اموال دولتی است که به نفع مردم خود از آن استفاده کرد. وی، دارای دوکتورای روابط بینالملل بوده، به چهار زبان کرواسی، انگلیسی، اسپانیایی و پرتغالی کاملا مسلط است و به زبانهای ایتالیایی و فرانسه و آلمانی هم آشنایی دارد. کیتاروویچ همسر و دو فرزند دارد؛ یک دختر هفده ساله و یک پسر پانزدهساله و دختر او از قهرمانان ملی ورزش اسکیت سواری در کرواسی است.
در این شکی نیست که این خانم تحصیلکردۀ امریکا است و گفته می شود که در دانشگاههای استخباراتی امریکا آموزش دیده است و در مقطع داکتری هم مدرک دارد و از لحاظ فرهنگی هم مربوط به جامعۀ اروپا است و ارزش های اخلاقی در شرق و غرب متفاوت است و این که اخلاق در شرق عصارۀ ایثار است و ایثارهم عملی برضد خود و به نفع دیگران، این وجۀ دینی دارد که تنها در دین می توان پایگاه آن را یافت و در غرب از ان خبری نیست ؛ خلاصه این که در وجود این خانم افزون بر تفاوت های اخلاقی شرق و غرب ممکن زیاد کمبودی هایی موجود باشد که نمی توان از آن انکار کرد؛ اما آنچه که تمامی ابعاد حتا منفی شخصیتی این خانم را تحت پوشش برده است ؛ همانا حس خدمتگذاری او به مردم اش است که سایر ابعاد اخلاقی و زنده گی شخصی او را تحت پوشش برده است. این به دلیل آن بوده است که مردم افغانستان تشنۀ عدالت اند و از بی عدالتی و ستم روایی شماری از رهبران جهادی و سیاسی شان به جان آمده اند. از دست آنانی که شاید به ساده گی حکم نسزا گویی بر خانم کیتاوویچ را صادر کنند و به او دهها عیب بگویند و ابعاد اخلاقی زنده گی او را پرسش برانگیز نشان بدهند و با تاسف که جرات ندارند که بخاطر اعمال ناروایی های شان بر مردم مظلوم افغانستان حتا یک بار عذر خواهی کنند و زیر عمامۀ مقدس و ریش های مبارک چه غارت ها و جنایت ها که نکردند و شاید ضعف اخلاقی این زن از دید شرقی ها به گوشه یی از ناروایی های انان که همه با تاسف زیر نام دین انجام شده ، قابل مقایسه نباشد. برای من تنها شجاعت انسانی این خانم برای خدمتگذاری به مردم اش قابل تقدیر است که مردم ما از این ناحیه از دست رهبران خشکه مقدس فاسد و سیاستگران معامله گر به ستوه امده اند. حال که این خانم زیبا است و اگر بدرنگ و خیلی قوارۀ زشت هم میداشت فکر می کنم که این کارنامه هایش در جهت خدمتگذاری به مردم اش او را زیبا تر از حسن ظاهری اش جلوه میداد.
این خانم هوشیار و سیاستگری فرهیخته رئیس جمهور یک کشور اروپایی است که در عمل ساده زیستن و بی پیرایه زنده گی کردن را برای مردم خود می آموزاند. وی در حالی این گونه زنده گی ساده را برگزیده که کشورش از امکانات بسندۀ اقتصادی برای تامین بهتر زنده گی او بخیث رئیس جمهور برخوردار است؛ اما صدها دریغ و درد بر سیاستگران و زمام داران افغانستان که میلیون ها دالر را روزانه صرف موتر های زرهی و تدابیر امنیتی خودساختۀ خود می نمایند و به دلیل بی کفایتی سیاسی و ناتوانی های فکری و تخصصی آنان 125 هزار میلیون دالر پول های کمکی غرب در افغانستان به هدر رفت و یا حیف و میل شد و بخشی از این پول ها هم به تاراج دولتمردان و شرکای مافیایی آنان از جهادی تا لیبرال و تکنوکرات رفت. از این رو جا دارد تا از این زن سیاستمدار نیکوکار و با بصیرت خیلی ستود و او را بس گرامی داشت.
درست زنی که شهامت، وجاهت، عزت و بزرگواری اش گذشته از این که او یک خانم اروپایی و مسیحی بوده و دارای اخلاق منحصر به فرد خود است، نسبت به مردان و بویژه شماری از رهبران جهادی و غیر جهادی و زمامداران مرد افغانستان بیشتر برتری و سنگینی می کند که جز برای خود و منافع شخصی خود به چیز دیگری فکر نمی کنند. با این حال آگاهی از کارنامه های استثنایی این خانم انسان را به شگفتی می آورد و با خوانش کارنامه های او درست انسان، تهور سیاسی یک خانمی را با چشمان باز درک می کند که جا دارد تا از او تحسین کرد و او را فراتر از یک خانم گرامی داشت. این خانم با این جرات خود دست کم توانسته تا گوشه یی از توانایی های واقعی زن را به نمایش بگذارد . وی ثابت کرده است که به مراتب بهتر، پاک تر، بی آلایش تر وصادقانه تر از بسا مردان سیاست می کند و زمام امور را با تدبیر زنانه اش بهتر از مردان به پیش می برد. خانمی به این مقام انسانی در سیاست رسیده است که از قرن ها بدین سو کوله باری از رنج های بی پایان زنان را در طول تاریخ با خود حمل کرده است و هنوز هم داغ های خونین ستم مردان نامرد بر پشت و پهلویش سنگینی می کند که دیروز از خشونت توان قامت راست کردن را نداشت و در ضمن شاق ترین کار را به پیش می برد و امروز هم قربانی ضرب و شتم نرم افزاری در غرب و سخت افزاری در شرق است. دیروز اسیر خواست های ضد بشری مرد بود و ناگزیر بود تا به جرم زن بودن رنج های بیکران را ناگزیرانه تحمل کند و امروز زیر نام پرزرق و برق واژههای آزادی و حقوق بشر بدترین ستم را متحمل می شود و ابزاری برای شور آفریدن به بازار های بیروح سرمایه داری، ملعلبه در چنگال نظام سرمایه و و تفننی در دستان آهنین سرمایه داران است؛ اما چگونه شده است که خانم کیتاوویچ توانست تا از آنسوی ابر های تیرۀ قرون یک باره در سرزمین کرواسی سر بکشد و با به پشت زدن کوله باری از دشواری ها جایگاۀ استثنایی را بحیث یک خانم در کشور کرواسی احراز کند. به جرات گفته می توان که درد و بلای این زن هوشیار و بادرک بر سر دهها سیاستگر و زمامداری که هنوز قادر نشده اند تا منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح بدهند و سرنوشت مردم افغانستان را بیرحمانه در قمار سیاست های خود نهاده اند. هر یک با ژست های گوناگون، سناریو های متفاوت را برای به فریب کشاندن افکار عامه به راه انداخته اند و نه تنها مردم را در اسارت مثلث تروریزم، فساد و مواد مخدر اسیر گردانیده اند؛ بلکه هر روز بیشتر از روز دیگر آسیاب سنگ ستم ملی، انحصار قدرت و استبداد را بر سر و سینه های شهروندان افغانستان می چرخانند. یاهو