یازدهم سپتمبر رویداد خونین در تاریخ بشری است که اکنون از آن هفده سال می گذرد. در این روز چهار طیاره بوسیلهٔ ۱۹ جنگجوی عرب که ۱۲ تن آنان شهروندان سعودی بودند ٬ امریکا را مورد حمله قرار دادند. طیارهٔ اولی برج اول تجارت جهانی را کوبید و ۱۷ دقیقه بعد طیارهٔ دومی بر برج دومی اصابت کرد طیارهٔ سومی پنتاگون را مورد حمله قرار داد که طیارهٔ چهارمی بنا بر برخورد میان تروریست ها و سرنشینان طیاره در شهر پنسلوانیای امریکا سقوط داده شد . این ۱۹ تن از امارات متحد عربی ٬ مصر ٬ لیبیا و سعودی بودند – این طرح را خالد شیخ محمد در سال ۱۹۹۹ برای اسامه پپیشنهاد کرد و او با وی موافقت نکرد و اما در سال ۲۰۰۱ آنرا مورد تایید قرار داد و شیخ به عملی کردن آن اقدام کرد و کار آموزش پیلوت ها را محمد عطا در امریکا به عهده گرفت. در این حمله بیش از همه مرکز تجارتی جهان آسیب دید. این مرکز در یک زمان ظرفیت نگاهداری۱۰۰۰ موتر را در پارک خود دارا بود، ده شبکهٔ تلویویزیونی در منزل بالایی آن فعالیت داشتند. پنج کمپنی بزرگ و ۶ بانک کلان در منازل پایانی و اکسپرس بانک در منزل سوم آن فعالیت داشتند.در این مرکز ۵۰ هزار نفر مصروف کار بودند که مساحت مجموعی آن ۳ ملیون ۲۰۰ هزار متر مربع بود. اکنون در این ساحه با هزینهٔ ۷۰۰ ملیون دالر در هشت هکتار زمین آبدهٔ یاد گاری اعمار شده است. در این حادثه ۳۰۰۰ امریکایی کشته شدند. در این مکان گروند زیرو محلی است که دو طیاره در آنجا برخورد کردند. خسارات این حادثۀ در حدود 555 ملیارد دالر ارزیابی شده است.
امریکا پس از حادثۀ یازدهم سپتمبر با به پرواز درآوردن هواپیمای اف بی 52 و با ریزش بمب های سنگین بر مراکز مهم نظامی طالبان در افغانستان پس از چهل روز توانست تا طالبان را سقوط بدهد. امریکا به انتقام این حادثه توانست تا جبهۀ بزرگ حهانی برضد تروریزم را که روسیه، چین، ایران و پاکستان نیز شامل آین بود، تشکیل بدهد. تبلیغات غول رسانه یی امریکا در کنار شتابزده گی های سیاستمداران کاخ سفید توانست تا تمامی کشور های جهان برضد تروریزم در کنار امریکا بسیج شوند. این در حالی صورت گرفت که گفته هایی وجود داشت که دست کاخ سفید و صهیونیزم جهانی را در آن دخیل می شمردند؛ اما بوش توانست حتا با یک تهدید مشرف را هم به این محور بکشاند که بعد ها با احیا، بسیج و تجهیزطالبان انتقام تهدید بوش را پاسخ داد. امریکا توانست تا در مدت چهل روز گلیم حکومت طالبان را در افغانستان جمع کند و آرامش نسبی را در سراسر افغانستان بوجود آورد؛ اما این آرامش زود گذر بود و در سال 2003 پاکستان توانست تا با استفاده از درگیری امریکا در عراق به احیای طالبان بپردازد.
بوش برای دستیابی به سرزمین های نفت خیز شرقی و پیش گیری از برنامه های کلان اقتصادی روسیه، چین و ایران و برتری جویی های اقتصادی آنان جنگ نوینی را درسطح گسترده زیر نام تروریزم در افغانستان و بعد عراق آغاز کرد. امریکا در این راستا اهداف بلند مدتی را دنبال مینمود ؛ اما خسارات ناشی از آن همراه با بحرانهای شدید اقتصادی چنان این کشور را به ورشکستگی های خطر ناک اقتصادی مواجه گردانیده است این کشور را به پرتگاۀ نابودی کشانده است. چنانکه روزنامۀ واشنگتن پست (2) نوشته است: هزینه های جنگی امریکا درافغانستان تاسال 2018 به 1.7 تریلیون دالرمیرسد. “استف ام کوسیاک” نویسندۀ این تحقیق کانگرس نوشته است که امریکا819.6ملیارددالررابرای سال مالی 2008به منظورتامین مصارف جنگی درجنگ عراق وافغانستان به تصویب رسانیده است . سال مالی 2009 دولت امریکادرآخرسپتامبر2009 به پایان میرسد. دراین گزارش آمده است که مصارف جنگ برای حکومت امریکادرسال 2001 صرف 17 ملیارددالرافزایش یافت . زمانیکه طالبان ازافغانستان بیرون رانده شدند. این مصارف به 93 میلیارددالرافزایش یافت وباشروع تهاجم امریکابه عراق درسال 2003 مصارف ارتش امریکادرسال 2008 سربه 182 ملیارددالررسانید. و در گزارشی دیگر متخصص انجمن تشریک مساعی تخنیکی آلمان ( جی تی زید) (3) درشروع سال 2007 مصارف جنک درافغانستان رااضافه ترازصدملیارددالرنشان دادند. هزینۀ هرسربازآلمانی رابرابربه 4000دالردرروزذکرکرده است که همین اکنون 4500سربازاین کشوردرافغانستان مستقراند. ازشروع سال 2002تااواسط سال 2006 هزینۀ جنگی امریکادرافغانستان و عراق برابربه 582 ملیارددالررسیده است . درحالیکه تنها3.7 ملیارددالررابرای بازسازی افغانستان هزینه شده است. . در حالیکه هزینه های نظامی امریکا هنوز هم بسنده نیست و در موزات استرتیژی های آن در حال تغییر است . چنانکه رابرت گیتس (4) وزیزدفاع امریکا پیشنهاد70 ملیارددالراضافی رابرای جنگ عراق وافغانستان نموده است . درحالیکه بودجۀ قبلی آن درحدود66ملیارددالرپیش بینی شده بود. واکنون به 136 ملیارددالرمیرسد. این افزایش به اساس مصارف کنونی پیش بینی شده است . درصورتیکه وضعیت تغییرنماید ، درمقداراین پول نیزتغییرات خواهدآمد . در این اواخر پنتاگون (5) اعلام نمود که برای پیشبرد جنگ عراق و افغانستان به 83 ملیارد دالر دیگر نیاز است. در این مبلغ 7.3 ملیارد هم شامل است که در این اواخر 17هزار سرباز امریکایی به افغانستان می آیند. درحالیکه بوش بوش (6) درسال 2000 بودجۀ نظامی امریکارا323 ملیارددالرپیش بینی کرده بودکه این بودجه درسال 2008 به 696 ملیارددالررسید . بدهی های دولت امریکادرسال 2000 به 5.6 درصد ودرسال 2008 به 10. 5 درصدرسید . میزان حمایت ازبوش درسال 2000 به 65درصد میرسید؛ ولی درسال 2008 به 28 درصدکاهش یافت
. اوباما (7) در کانگرس امریکا در حالی محمولۀ 769 ملیارددالری را بوسیلۀ سنای این کشور به تصویب رساند که تنها ازجمع جمهوریخواهان سه تن درمجلس سنای این کشوربه این محموله رای مثبت دادند. 150 ملیارددالر دراین محموله برای تاسیسات زیربنایی درنظرگرفته شده است که درظرف دوسال آینده اضافه تراز3.5 ملیون شغل راحفظ ویا احیا وایجاد خواهد نمود. نماینده گان جمهوریخوا ادعا دارندکه این پول ها حیف ومیل خواهدشد وپاسخگوی بحکران مالی امریکانیست ومیگویندکه شاید سرازیرشدن پول دربانکها رهگشای بحران نباشد .. این در حالی است که هزینه های هنگفت نظامی امریکا را به بحران شدید اقتصادی ومالی روبرو نموده است و بحران مالی جامعۀ امریکایی رابصورت شدیدی زیرفشاراقتصادی قرارداده است . درماۀ دسمبردرحدود7.8 درصدبه شماربیکاران امریکایی افزوده است که 524000امریکایی شغل خودرادراین کشورازدست دادند. شماربیکاران امریکایی درسال 2008 به 2.6 ملیون تن رسید و به گزارش شبکۀ بی بی سی حدود 600 هزار نفر دیگر در ماۀ جنوری گذشته در آمریکا بیکار شدند
آخرین آمار منتشر شده توسط دولت آمریکا حاکی از آن است که در اولین ماۀ سال میلادی جاری 598 هزار نفر در این کشور بیکار شده اند. هم اکنون نرخ میانگین بیکاری در آمریکا به 7.6 درصد رسیده است. این رقم در ماه دسامبر گذشته 7.2 بود. این در حالیست که در برخی از ایالت های آمریکا مانند ایالت کالیفرنیا نرخ بیکاری از 9 درصد هم فراتر رفته است. کارشناسان اقتصادی در آمریکا انتظار داشتند که نرخ بیکاری در ماه ژانویه 7.5 درصد باشد. آن ها افزایش بیکاری در این کشور را نشانه جدی بودن رکود اقتصادی آمریکا می دانند. بیکار شدن 598 هزار نفر طی یک ماه در 34 سال گذشته بی سابقه بوده است. دشواری های سیاسی و نظامی همراه با بحران های شدید اقتصادی و مالی بالاخره اوباما را با چالش عجیبی در این کشور روبرو گردانیده است تا ناگزیر به ترک بخشی از اهداف دراز مدت خود درافغانستان گردد. چنانکه به گزارش یونایتدپرس انترنشنل (8)، پنتاگون گزارش جدیدی رابه امضای رابرت گیتس برای ارایه به کاخ سفیدآماده کرده است . دراین گزارش تاکیدشده است که امریکاباتقلیل دادن به اهدافش درافغانستان ، برقراری دموکراسی دراین کشوررادراولویت دوم قرارداده وبه کمک اردوی پاکستان به تمرکزبیشتری روی هدف قراردادن مراکزالقاعده وطالبان درمناطق سرحدی پاکستان تاکیدکرده است. این گزارش وانمودکنندۀ تغییراسترتیژی امریکادرافغانستان است . ارقام بالا نشاندهندۀ این واقعیت است که حادثۀ یازدهم سپتمبر با همه ابهامات اسرار آمیزش نه تنها فاجعۀ دردناک را برمردمان افغانستان وعراق تحمیل نموده است ؛ بلکه تراژیدی الم بار آن مردم امریکا را نیز زمینگیر کرده است که امروز هر خانوادۀ چهار نفرۀ امریکایی 12 هزار دالر بدهکار هستند. چنانکه اوباما (9)گفت که محمولۀ 700 ملیارددالری برای شکستن بحران مالی واقتصادی درامریکاناکافی بوده وشاید این مبلغ به یک تریلیون دالربرسدکه شامل غرامت به وال استریت وموسسات مالی واقتصادی بزرگترنمیشود. وی افزودکه همین اکنون هرخانوادۀ چهارنفرۀ امریکایی 12هزاردالرقرضداراست وکسربودجۀ امریکابه 800ملیارددالرخواهدرسید. اودرتلاش است تادست کم برای 3ملیون بیکاردرامریکاشغل بوجودآوردکه محمولۀ کمکی بیشترصرف این برنامه خواهدشد.
هزینۀ هنگفت مبارزه با تروریزم امریکا را از نگاۀ اقتصادی و مالی زمینگیر نمود و کسر بودجۀ این کشور را به 1300 ملیارد رساند . بسیاری از بانک ها ، مراکز مالی، شرکت های بزرگ ، موسسات تولیدی و صنعتی و کمپنی های بزرگ موتر سازی چون فورد ، جنرال موتورو … خسارات زیادی را متحمل شدند که از دولت امریکا خواستار سی ملیارد دالر برای نجات از ورشکستگی های خود گردیدند که دولت تا حال برای آنها 17 ملیارد دالر کمک نموده است . ورشکستگی های شدید اقتصادی از آنرو جامعۀ امریکا را فراگرفت که این مبارزه ساحۀ وسیعی از قلمرو های اسلامی وفرا اسلامی را در جهان دربر گرفت . امریکا تنها درعراق و افغانستان مصارف زیاد نظامی را متحمل نگردید ؛ بلکه سالانه 297 ملیون دالر برای نظامیان پاکستانی نیز می پردازد تا این کشور بتواند در مبارزه باتروریزم مصرف نماید. امادراین اواخر از پرداخت کمک سیصد میلیون دالر به پاکستان اباورزیده است وتا اکنون بیشتر از 34 ملیارد دالر برای پاکستان کمک مالی کرده است . به همین گونه کشور های دیگری هم که در مبارزه با تروبریزم خود را آسیب پذیر میدانند ، از امریکا کمک های مالی واقتصادی دریافت میدارند. این جدا از مصارف نظامی امریکا است که این کشور مبالغ هنگفتی را برای کشور های آسیای میانه چون ازبکستان ، قرغزستان ، تاجکستان وغیره پرداخته است وهنوز هم می پردازد.
اختلاس ، کلاهبرداری، حقه بازی و استفاده جوی آنقدر دربین قرار دادی های امریکایی وشرکای آنها زیاد است که به مثابۀ ستون پنجم ضربۀ شدید مالی را برپیکر مبارزه با تروریزم امریکایی وارد کرده است . چنانکه اسوشیتت پرس به نقل از واشنگتن پست (10)گزارشی را ازبخش تفتیش ونظارت کمیسیون سنای امریکا پخش نمود که هزاران میل سلاح های مختلف امریکایی درافغانستان ناپدید شده است . این کزارش ازمفقودی 242000تفنگ وتفنگچه وتجهیزات مختلف ذکرکرده است که ازسال 2004- 2008 به افغانستان سپرده شده است. از این جمله 87هزار آن مفقود گردیده است که 41 هزار آن دراردوی افغانستان ثبت و46 هزار آن ثبت نگردیده است . این جدا از135000سلاحی است که بوسیلۀ 21 کشوراتحادیۀ اروپایی وهم پیمانان آن چون مصر، هنگری ، سلوانیاو رومانیا به افغانستان ارسال شده است. دولت امریکا ابراز نگرانی کرده است که بدلیل افزایش فساد وشدت ضعف درحکومت کابل سلاح های یادشده بفروش رسانیده شده باشند. عظیمی سخن گوی وزارت دفاع گفت که هر سلاحی که بوسیلۀ ناتووامریکا به اردوی افغانستان سپرده شده است ، درسلاحکوت های افغانستان موجود هستند ، صرف شماری ازآنها موجودنیست که در اثنای جنگ از اردوسی ملی درمیدان جنگ باقیمانده است. براساس این گزارش سازمان ملل بعد ازسال 2003 درحدور100ملیون دالررابرای خلع سلاح هزینه کرده بود تاازرسیدن سلاح بدست گروه های غیرقانون جلوگیری شود. بدون آنکه بیشتر رو ی چون وچند این تاراج بحث شود ، اینقدر گفته میتوان که در کنار یک سلسله حیف ومیل های دیگر در عقب بخش عظیمی از این مفقودی ها دستان قرار دادی ها وشرکت های امریکایی نهفته است که درتبانی با قاچاقبران سلاح این برنامه را سازماندهی کردند.
بازیهای امریکا در مبارزه با تروریزم چنان مرموز وپیچیده است که مصارف سرسام آور نظامی این کشور در اشکال مختلف ، نه تنها دراز راۀ مبارزه با تروریزم را کوتاه ننموده است ، بلکه به گونه یی در تداوم آن نیز کمک کرده است. امریکا درشماری موارد پل های عبوری را نیز ازعقب خود برداشته است و یا در عقب خود مار هایی را جابجا نموده است که در اولین بازگشت خودش را به قربانی میگیرد . چنانکه حمیدگل (11)درمصاحبه باروزنامۀ ندای ملت گفت : بعدازیازدهم سپتمبرامریکانیرورها خاص رادرقبایل ایجادکرده است که همۀ آنهادرلباس محلی اند. وی به نقل ازخبرنیویارک تایمزگفت که امریکا بیشتراز اپنجا گروپ ها رادرقبایل پاکستان جابجاکرده است. وی درپاسخ سوالی گفت که بیت الله مسعود، دروزیرستان جنوبی ، مولوی نذیر، گل بهادرطالبان اصلی اند؛ ولی طالبان هستندکه روزانه جوال جوال پول برای شان میرسد، سلاح برای آنهامیرسدوهلیکوپترهابرای آنهامی آید.
مبارزه با تروریزم که زیر شعار دفاع ازحقوق بشر آغاز شد . در بسیاری موارد پیامد های آن چنان فاجعه بار گردید که شکنجه ها وبد رفتاری های افسران امریکایی در زندانهای ابوغریب بغداد ، گوانتاناموی کیوبا، بگرام افغانستان وده ها زندان مخفی دیگر امریکا در کشورهای دیگر دفاع از حقوق بشر امریکایی را زیر سوال برد و دفاع از حقوق بشر سکویی برای پرش سیاست های امریکایی قرار گرفت. گفت و گوی زندانیان بگرام افغانستان با رسانه ها که حکایت از قساوت وبیرحمی بی پیشینۀ سربازان امریکایی در برابر زندانیان افغان را نشان می دهد. شکنجه ها در زندان بگرام در شامل دریدن گلوی زندانیان بوسیلۀ سگ و دها شکنجۀ جسمی و اذیت های روحی و جنسی و جسمی آنقدر وحشتناک است که از وحشت آن مو بر اندام انسان راست می شود که وحشتناک تر از کشاندن زندانیان ابوغریب بغداد است که با بستن آلآ تناسلی زندانیان آنان را به زمین می کشاندند. از همین رو است که حالا امریکایی ها مخالفت شدید شان را با دادگاۀ کیفری بین المللی اعلان کرده اند؛ زیرا تحقیقات این دادگاه پرده از سیمای امریکا بر می دارد. از این که امریکا و روسیه و چین تا کنون عضویت آن را نپذیرفته اند و در برابر فیصله های آن خود را مکلف نمی دانند.
اکنون که از این جنگ هفده سال می گذرد، هنوز نه تنها درگیری ها و خشونت ها در افغانستان کاهش یافته، بلکه برعکس افزایش یافته و به مراتب بدتر و خطرناک و فاجعه بارتر از یازدهم سپتمبر ادامه دارد ، تلفات افرادملکی ازآغازحملۀ امریکا به به این کشورگراف بالایی رامی پیماید و هنوز هم وحشت و دهشت در سراسر افغانستان حاکم است. افغانستان به مرکز مانور تروریزم جهانی بدل شده است و اکنون بیشتر از بیست گروۀ تروریستی در این کشور فعال اند و هر روز بدتر از روز دیگر حوادث خونین و وحشتناک را در این کشور می آفرینند تا کنون یشتر از یک صدو پنجا هزار شهروند افغانستان کشته شده اند و هزاران شهروند این کشور در داخل و هزاران دیگر هم به خارج مهاجر شده اند که نظر به گزارش صفحهٔ انترنیتی به نام خسارات ( آی کزولیتیز ) تلفات سربازان امریکای طی سال های گذشته در جنگ افغانستان ۲۷۱۰ تن ذکر شده است که شامل سربازانی میباشد که در سایر پایگاههای امریکایی به ارتباط افغانستان کشته شده اند . از این جمله ۱۷۶۵ امریکایی ٬ ۳۸۰ سرباز انگلیسی ٬ ۱۵۷ کانادایی ٬ ۷۳ فرانسه یی ( تلفات فرانسه یی ها اکنون به ۷۵ رسیده است ) ٬ ۵۳ آلمانی ٬ ۴۲ دنمارکی ٬ ۳۹ ایتالیایی ٬ ۳۳ هسپانیایی ٬ ۲۹ پولیندی ٬ ۲۹ آسترالیایی ٬ ۲۵ هالندی و متباقی آن از کشورهای دیگر ناتو هستند.(*)
امریکا تا کنون بیش از ۱۳۴ میلیارد دالر کمک های امریکا به تاراج رفته و بخش زیاد آن قربانی فساد نظامیان امریکایی و کمپنی های کلان نفتی و اسلحه و دلالان سیاسی امریکا شده است و قسمتی از آن هم به جیب مافیای جهادی وغیر جهادی اعم از تکنوکرات و لیبرال این کشور افتاده است. شکی نیست که در بخش عمدۀ این فساد امریکایی ها دست داشتند و اما موجودیت حکومت های ضعیف در افغانستان و رهبران سیاسی استفاده جو و منفعت طلب سبب شد تا فساد در افغانستان به اوجش برسد. بجای کار برای وحدت ملی و اقتدار ملی برعکس برای تشتت و نفاق قومی و گروهی کار کردند. روند ملت سازی را در افغانستان صدمه زدند و اکنون وحدت ملی و اقتدار ملی د ر افغانستان در معرض خطر نابودی قرار دارد.
دشمنان اسلام و بویژه آنانی که رویا های کلان برای رسیدن به اهداف سترتیژیک و راهبردی شان در منطقه جنوب آسیا و آسیای میانن و شرق میانه دارند. این مناطق را حلقه های زنجیره یی برای تقویت ستراتیژی خود تلقی می کنند و برای این هدف حامیان وشرکایی در منطقه مانند پاکستان در جنوب اسیا و سعودی را در شرق میانه برگزیده اند. در حالی که پاکستان را بحیث مرکز و لانه افراطیون انتخاب کرده اند و از آن برای اموزش، تجهیز و تمویل تروریستان بحیث کانال لوژیستیک استفاده میکنند . در ضمن سعودی را بحیث شریک ستراتیژی خود درآورده و از ان بحیث تمویل کننده سود می جویند. پاکستان و سعودی به مثابه بازوی امریکا بحیث دو حکومت در محور شرارت با امریکا سرنوشت ملت های منطقه را زیر نام مبارزه با تروریزم به گروگان گرفته اند. بازی امریکا زیر نام مبارزه با تروریزم از سال ۲۰۰۱بدین سو بویژه با پاکستان این حامی بزرگ تروریزم در چهان، چهره واقعی امریکا را به نمایش نهاده است . هرگاه امریکا بازی دوگانه د نزرد با تروریزم انجام نمی داد و ا یک دست برای تقویت تروریزم پاکستان و از دست دیگر افغانستان را سرنوشت جنگ امروز به گونه دیگر ی می بود. طالبانی که با یک ضرب امریکا در چند محو شدن به این ح قدرتمند نمی شدند و اژن مساله برای جهانیان اشکار شده و اسناد منتشره د این باره از روبط امریکا با طالبان پر ده برداشته است . امریکا در مبارزه با تروریزم دو هدف را دنبال می کند از یک طرف مردم ام یکا را برای رهایی از تهدید تروریزم فریب می دهد و از سویی هم بخش اعظم این پول ها به جیب مافیا های نفتی و اسلحه و سیاسی امریکا رفته و قسمتی از ان به حاکمان کاخ سفید رسیده است . جنگ امربکا در افغانستان منبع درامد های کلان مافیایی برای امپریالژزم امریکا است و از همین رو است که علاقه یی به پایان جنگ ندارند و بر عکس هر روز روی آن باروت می پاشند.
بجا بود اگر غرب وزمامداران کابل وحامیان بین المللی اش پیش از آن که کارد فساد و ناروایی ها به استخوان ملت مظلوم افغانستان میرسید و بحران سیاسی و نظامی در کشور به عمق کنونی اش قد بر نمی افراشت . زمینه را برای ملت سازی در افغانستان فراهم می کردند و اجماع ملی در یک حکومت ملی آماده میکرد ؛ البته اجماعی که حضور تمامی مخالفان و موافقان در آن پررنگ میبود. این اداره توانایی میداشت تا طالبان وسایر مخالفان دولت را با پذیرش انعطاف های بدون قید وشرط وبیرون از سیطرۀ خارجی ها به محور مذاکرۀ مشترک می کشاند. در آنصورت هرگاه مشکل مهم حضور نیرو های خارجی میبود ، با خروج کامل آنها از این کشور ، بایست این مانع را نیز از سر راۀ صلح برمیداشت . شکی نیست که دراین حال منافع شماری بهم میخورد ؛ ولی تامین صلح و استقرار ثبات برتر از هر چیزی است که باید برای آن قربانی داد ؛ اما آنهاییکه از منافع شخصی خود برای صلح نمی گذرند ، بهتر بود که آنها راقربانی صلح سراسری ، تامین منافع ملی و وحدت ملی مینمود. در این زمینه کاری که نشد؛ اما برعکس اوضاع کشور به مراتب شکننده و بحرانی شده وافغانستان اکنون به میدان جنگ نیابتی کشور های گوناگون بدل شده است و بیش از بیست گروۀ تروریستی به شمول طالبان و داعش در آن فعال اند و برضد نیرو های حکومت و مردم افغانستان می جنگند. این در حالی است که هر روز اوضاع سیاسی و نظامی و اقتصادی در افغانستان پیچیده تر می شود و آیندۀ افغانستان را در هاله یی از ابهام نشان می دهد که هیچ کس نمیداند که این کشتی توفان زده به مثابۀ ظرف سفالین شکستۀ از هم نریخته به کدام ساحلی آرام می گیرد یا خیر. خلاصه این که مردم افغانستان حال و احوال خود و کشور شان را در برابر سیاست های چند پهلو و منافع محورانۀ قدرت های بزرگ منطقه یی و جهانی، در این شعر حافظ بزرگ می بینند:
شب تاریک و بیم موجو گردابی چنین حایل کجا دانند حال ما سبکساران ساحل ها
نوت : آمار پیش از سال 2018 است و اپدیت یا بروز نشده است.
*. ویسا ٬ شمارهٔ۱۵۵۸ ٬ ۱۱ سپتمبر