از آنجا که در فضای سیاسی دوست دایمی و دشمن دایمی وجود ندارد و همه چیز را منافع راهبردی دو طرف کلید می زند. بنا بر این وقوع هر اتفاقی در فضای مناسبات دو کشور افغانستان و پاکستان و یا افغانستان و هند غیر قابل پیش بینی نیست.
پس از حادثه ی چترال و حمله ی طالبان پاکستانی “تی تی پی” به قرارگا های نظامیان این کشور رابطه میان کابل و اسلام آباد را تنش آلودتر کرده است. هرچند پیش از آنهم خوب نبود و اما سفر رئیس ارتش پاکستان به ترکیه و دیدار او با رهبران جهادی پیشین می تواند، نشانه هایی از چرخش سیاست اسلام آباد را در رابطه با طالبان افغانستان رقم بزند. این سفر این گمانه زنی ها را تقویت می کند که گرمی رابطه میان طالبان حاکم در کابل و دهلی هرچه بیشتر سبب سرد مهری پاکستان نسبت به طالبان شده است. این رابطه پاکستان را واداشته تا خط و نشان دیگری برای افغانستان بکشد.
پس از تحویلی ارگ به طالبان باور ها بر این بود که این گروه ابزار عمق استراتیژی پاکستان و لشکر نیابتی این کشور در افغانستان اند. هرچند شماری از اعضای رهبری و صفوف این گروه هنوز هم پاکستان را پدر معنوی خود می خوانند و خانواده ها و دارایی های آنان در پاکستان است؛ اما نشانه هایی از تغییر در رویکرد های این گروه نسبت به پاکستان دیده می شود. بعید است که این رویکرد ناشی از خود ارادیت طالبان یا حمایت مستقیم کشورهای بزرگ و منطقه زیر نام تعامل با این گروه باشد؛ اما در این میان روابط طالبان با هند می تواند، وزنه ی سنگینی در این تصمیم گيری ها داشته باشد. هرچند رابطه ی گروه طالبان در دور نخست حکومت شان با هند پس از آن حساس شد که گروه ی انصار پس از ناکامی حادثه ی گروگانگیری شش جهانگرد خارجی در سال 1994، این گروه چهار سال بعد در یک اقدام دیگر پرواز شماره 814 خطوط هوایی هند را وادار به نشست در قندهار نمود. هواپیما ربایان حرکت انصار این بار تنها به رهایی مسعود اظهر بسنده نمیکنند. آنها خواهان رهایی سه تروریست دیگر از زندانهای هند میشوند. وزیر خارجه آن وقت هند، اظهر را به قندهار آورد و به طالبان سپرد. اظهر پس از وضع تحریم ها از سوی ایالات متحده بر گروه ی انصار، برای ادامه فعالیت آزادنه و برای دور زدن تحریمها “جیش محمد” یا “لشکر محمد” را بنیاد گذاشت.
در دور دوم حکومت طالبان رابطه میان این گروه و هند به گونۀ دیگری آغاز شد و هند خواست تا به گونۀ دیگری با طالبان وارد تعامل شود. وزارت خارجه هند در 9 سنبله 1400 از برگزاری نخستین نشست رسمی سفیر این کشور با یکی از رهبران ارشد طالبان در قطر خبر داد. وزارت خارجه هند با انتشار بیانیهای اعلام کرد که «دیپاک میتال» سفیر این کشور در قطر نشستی رسمی با «شیر محمد عباس ستانکزی» از رهبران ارشد طالبان در قطر داشت. این نشست به درخواست طالبان انجام شده بود. در این گفت و گو ها نگرانیهای کشور هند بر سر احتمال استفاده شبه نظامیان مخالف این کشور از خاک افغانستان برای حمله های تروریستی برضد هند و تامین امنیت شهروندان این کشور در افغانستان مورد بحث قرار گرفت. عباس ستانکزی نیز به طرف هندی اطمینان داد که چنین مشکلی رخ نخواهد داد. هند این سخنان استانکزی را چراغ سبز تلقی کردند.
پس از آن تیمی از مقام های وزارت خارجه هند به رهبری معاون وزیر امور خارجه هند «جی پی سینگ» در اوایل ماه جون 2022 به کابل سفر کرد که اولین دیدار رسمی این کشور از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در ماه اگست سال گذشته بود. هیات هندی برای نظارت بر ارسال کمک های هند، با امیرخان متقی سرپرست وزارت امور خارجه طالبان و شیرمحمد عباس استانکزی معاون وی ملاقات کرد. هرچند پیش از سفر این هیأت، طی دو سال اخیر، ارتباطات محدود و گفتگوهای پنهانی میان طالبان و سفارت هند در قطر وجود داشت و یکی از دلایل گماشته شدن دیپک میتل سابق رئیس عمومی در وزارت خارجه ی هند، به سفارت این کشور در قطر، شناخت او از افغانستان بود.
در آستانه سفر این هیأت دیپلماتیک هندی، انس حقانی وزیر داخله و ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان در گفتگو با رسانههای هندی، از دهلی خواستند تا فعالیتهای سفارت خویش را در کابل از سر بگیرد. ملا یعقوب حتی پا از آن فراتر گذاشت و گفت که طالبان علاقه دارد که با هند وارد همکاریهای نظامی و راهبردی نیز شود و برای رسیدن به این هدف، نیاز است تا ابتدا سفارت هند در کابل بازگشایی شود. هند پس از سفر این هیأت دیپلماتیک و دیدار آنها با امیرخان متقی، به بازگشایی محدود نمایندگی در کابل را اقدام کرد. هند در اکتبر 2022 قرارداد تازهای را با طالبان امضا کرد که حجم تجارت میان دو کشور را به ویژه از طریق دهلیز هوایی افزایش داد. پس از این قرار داد وزیر تجارت طالبان میگفت، در صورت کاهش در واردات گندم از روسیه و کشورهای آسیای میانه، خرید گندم از جمله از هند را روی دست خواهند گرفت.
هند در سنبله 1401 هدف از گسترش روابط با کابل را تنها کمک های بشردوستانه اعلان کرد؛ اما تحلیلگران دلایل عمیق تری برای گسترش روابط هند و افغانستان میبینند که رقابت با چین و جلوگیری از نفوذ پاکستان، بخشی از آن است و این روابط را در چارچوب رقابت های ژئوپلیتیکی با چین و پاکستان تنظیم می کنند؛ اما گمانه زنی های غالب این است که چین توان وظرفیت پر کردن خلای امریکا و غرب در افغانستان را ندارد و برای چنین جایگزینی هزینه نخواهد کرد؛ زیرا چین در صدد رسیدن به اهداف اقتصادی آسان و بدون دغدغه است. از سویی هم چینی ها علاقمند اند تا با امریکایی ها در آفغانستان بجای تقابل از در تعامل پیش آیند و حاضر به پرداخت غرامت در این زمینه نیستند. بالاخره اینکه چین بر رغم تقدیم اعتبار نامه ی سفیر اش به کابل بدون تصمیم جهانی حاضر به شناسایی رسمی طالبان نیست.
بر بنیاد گزارش ها پس از حاکمیت طالبان رابطه میان این گروه و هند رو به پیشرفت و اما برعکس رابطه میان کابل و اسلام آباد رو به خرابی رفته است و هر روز تنش آلودتر می شود. در آغاز حکومت طالبان باور ها بر این بود که طالبان ابزار عمق استراتیژی پاکستان در افغانستان اند و به قدرت رسیدن طالبان معنای رسیدن اسلام آباد به اهداف راهبردی اش در افغانستان تلقی می گردید. حضور غیر مترقبه ی فیض حمید رئس آی اس آی به کابل هرچند همراه با تنش های درونی میان طالبان بود؛ اما این نشان دهنده ی نفوذ گسترده ی اسلام آباد بر طالبان بود؛ اما دیری نگذشت که روابط کابل و اسلام آباد پس از حمله های پشاور و کراچی تیره گردید. در 30 جنوری، انفجار در مسجدی در شهر پیشاور در میان نظامیان بیش از 60 کشته بهجا گذاشت و حمله ی انتحاری به یک موتر در شهر کراچی حامل اساتید خارجی و دانشجویان با اسکورت نیروهای امنیتی در مسیر بازگشت از دانشگاه این شهر در 6 ثور 1401 منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 7 نفر از جمله چند شهروند چینی شد. در پی حمله های پیشاور و کراچی، پاکستان عملیات نظامی و پولیس را بخصوص در خیبر پختونخوا و بلوچستان، یکی دیگر از ایالتهای همجوار افغانستان، که حمله های شبه نظامیان در آن افزایش یافته بود، تشدید کرد.
پس از این حمله ها انتقاد اسلام آباد از کابل به خاطر دادن پناهگاه امن به تحریک طالبان پاکستان و همچنین درخواست از طالبان افغان برای قطع روابط با این گروه شدیدتر شد. پس از آن سیاست گذاران پاکستانی همزمان با پایان دادن به گفت و گو ها با شبه نظامیان، تصمیم گرفتند تا نگرانیهای خود را در مورد تحریک طالبان پاکستان به گونه ی مستقیم با رهبران بلند پایهٔ طالبان افغانستان، بویژه ملا هبت الله، در میان بگذارند. همه ی این گفت و گو ها از طریق کانال های عقبی، به دور از چشم عموم پشت دروازه های بسته صورت گرفت.
این حمله ها روابط اسلام آباد با حکومت این گروه را که زمانی بسیار نزدیک بود، با فراز و فرودهای غیرمنتظرهای مواجه گردانید. این رخداد ها در حالی واقع شد که بیشتر سیاستمداران پاکستانی در پی تصرف مجدد قدرت از سوی طالبان افغانستان در 15 اگست سال 2021 در افغانستان، این رویداد را به مثابه روی کارآمدن نظامی در افغانستان استقبال کردند که دیگر رقیب دیرینه این کشور هند جای پایی در آن نخواهد داشت. در همین حال اسلام آباد از نظر بسیاری به شمول سیاستمدارن افغانستان و خارجی، عمده ترین حامی «تحریک طالبان» بود. پاکستان از نخستین معدود کشورهایی بود که اجازه فعالیت سفارت طالبان را در خاکش داد و به نحوی وارد تعامل و دوستی با حکومت طالبان شد و در محافل بینالمللی از تعامل با حکومت طالبان و حتی رسمیت آن دفاع کرد.
افزایش حمله های خونبار شبه نظامیان «تحریک طالبان پاکستان» (تیتیپی)، درپی شکست مذاکرات صلح این گروه با اسلامآباد با میانجیگری حکومت طالبان در کابل، روابط کابل و اسلام آباد را به شدت پرتنش نمود. پاکستان مدعی است که مرکز فرماندهی تحریک طالبان پاکستان در افغانستان است و سرعت حمله های این گروه در پاکستان پس از تصرف کابل پایتخت افغانستان توسط طالبان افغانستان درآگست 2021افزایش یافته است. این در حالی است که متحدان ایدیولوژیک تی تی پی در افغانستان به قدرت رسیده و نیروهای ایالات متحده و ناتو از این کشور رفته اند. پس از خروج نیرو های خارجی از افغانستان طالبان پاکستانی توانایی بیشتری برای انجام عملیات در سراسر مرزهای کوهستانی بین دو کشور پیدا کرده اند. پاکستان از طالبان افغان خواست که شورشیان پاکستانی را بیرون یا تحرکات آنها را مهار کنند؛ اما طالبان افغانستان در عوض با پیشنهاد میانجیگری اصرار داشتند که اسلام آباد در مورد توافق صلح با تحریک طالبان پاکستان مذاکره کند.
مذاکرات با میانجیگری سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت داخلهٔ طالبان افغانستان، ادامه یافت؛ جناحی که نزدیکترین گروه به پاکستان تصورمیشود. در حالیکه مذاکرات ادامه داشت، تحریک طالبان پاکستان به حمله های خود برضد پاکستان ادامه میداد. گفتگوها پیشرفت چندانی نداشت، زیرا تحریک طالبان پاکستان پیشنهاد عفو پاکستان را رد کرد، که مستلزم انحلال آنها بود. هیئت تحریک طالبان پاکستان به رهبری محسود نیز از خواسته های خود عقب نشینی نکرد. هرچند که بسیاری از آنها برای طرف پاکستانی غیرقابل قبول بودند. اینها شامل لغو تصمیم اسلام آباد در ماه می 2018 برای ادغام مناطق قبیله ای تحت ادارهٔ فدرال – سرزمین های مرزی ناهموار یکه پیشتر تحت یک رژیم قانونی خاص بودند – در خیبر پختونخوا بود که قوانین ایالتی پاکستان را به آن مناطق گسترش داده است. ستیزه جویان از اردوی پاکستان میخواهند که از این مناطق مرزی خارج شود و دولت قوانین اسلامی را در تمام کمربند پشتون خیبر پختونخوا و بلوچستان اعمال کند. در نهایت، آنان خواستار عفو عمومی و همچنین آزادی فرماندهان و مبارزان بازداشت شدهٔ خود هستند، در حالیکه هنوز از گذاشتن سلاح برزمین خودداری میکنند. رهبران ملکی و نظامی پاکستان، و همچنین بسیاری از تحلیلگران امنیتی پاکستان، بر این باور اند که گفتوگوهای بعدی تنها شورشیان را جسورتر کرد. که سر انجام در نوامبر 2022، مذاکرات شکست خورد.
اسلام آباد با اوج گیری حمله های تی تی پی، تلاش مجددی را برای تحت فشار قرار دادن طالبان حاکم بر کابل، برای مهار تحریک طالبان پاکستان از طریق دیدارهای هیئت های بلندپایه و هم از طریق کانالهای پشتیبان به طالبان افغان آغاز کرد. این دیدار ها بر رغم تهدید های پاکستان نتیجه ی مطلوبی در پی نداشته است. یکی از مقام های طالبان افغانستان به گروه بحران گفت که نمایندگان دو دولت به طور خصوصی در مورد این موضوع بحث میکنند تا از لجنپردازی در رسانهها جلوگیری شود؛ اما واقعیت این است که طالبان افغانستان از کنترول طالبان پاکستان عاجز اند؛ زیرا این گروه ساختن یک نظام اسلامی در پاکستان بویژه در پختوخواه را امری اسلامی و خود را برای اجرای آن ملزم می داند. در صورتی که ماجرای شبیه چترال از سوی تی تی پی بار دیگر برضد پاکستان تکرار شود.
احتمال دارد که یک حمله ی نیرو های پاکستانی به مراکز تی تی پی در افغانستان تمامی معادله را برهم بزند و جنگ تمام عیاری میان دو طرف صورت بگیرد. چنانکه انوارالحق کاکر نخست وزیر موقت پاکستان گفته است که پاکستان در زمان معین در افغانستان عملیات خواهد کرد. در این صورت اوضاع در منطقه پیچیده و نیاز پاکستان به جنگجویان نیابتی بیشتر می شود؛ زیرا در پشت این ماجرا ها دست های استخباراتی کشور های منطقه دخیل است که حکایت از یک جنگ نیابتی دارد.
موجودیت تی تی پی در افغانستان به همان اندازه که روابط کابل و اسلام آباد را متشنج گردانیده، با همان میزان رابطه میان کابل و دهلی را نزدیک کرده است. این رابطه را در واقع تی تی پی کلید زده است. تی تی پی در عین داشتن اختلاف با اسلام آباد با دهلی همنوا است و در ضمن از گذشته ها بدین سو حتا پیش از غفار خان با دهلی رابطه ی سنتی دارد. هرچند داعیه ی تی تی پی با خان متفاوت و بیشتر نزدیک به خواست ایپی فقیر است. خان تا پایان عمر خواهان پیوستن سرحد با هند و اما ایپی فقیر تا پایان بر ضد انگلیس و حکومت پاکستان رزمید. وی برای یک سرحد آزاد تا سال های 1965 رزمید و بالاخره به گونه ی مرموز وفات کرد. اما خان بخاطر داعیه ی پیوستن با هند به گاندی وفادار ماند تا آنکه از سوی جناح زندانی شد.
بعید نیست که تی تی پی نقش رابط را میان طالبان افغانستان و تی تی پی داشته باشد و در ضمن گفته می توان که تی تی پی یک جناحی از طالبان آفغانستانی را نیز همسو با هند گردانیده است. این رابطه تازه نیست و پیشینه ی زیادی دارد. یکی از رهبران تی تی پی از احمد شاه مسعود نیز برای ضربه زدن به پاکستان خواهان کمک شده بود؛ اما او به دلیل انسانی از حمله های تروریستی حمایت نکرده و پاسخ رد داده بود.
طالبان پاکستانی ملغمهای از گروههای افراطی اسلامی و قبیلهای هستند که در سال 2007 باهم ادغام شدند. این گروهها پس از حرکت اردوبرضد گروههای جهادی فراملی، از جمله برخی همسو با القاعده، علیه دولت پاکستان قیام کردند که از سال 2002 در کمربند قبیلهای پاکستان پناه گرفته بودند. زمانیکه مداخله به رهبری ایالات متحده آنها را از افغانستان بیرون کرد. درست آن زمانی بود که کمربند قبیله ای خارج از قلمرو دولت، بوسیله ی رهبران محلی قبایل کنترول میشد. اکثریت مطلق طالبان افغانستانی و طالبان پاکستانی از قوم پشتون هستند و به مکتب فکری اسلام دیوبندی پایبند میباشند. پیوند آنها با همتایان افغان شان به ظهور جنبش دیوبندی در دههٔ 1990 بر میگردد. که در آن زمان، افغان ها به دلیل فرار از حملهٔ شوروی در پاکستان پناهنده شده بودند و در مدرسه های دیوبندی نزد پاکستانی ها درس میخواندند. طالبان پاکستانی سپس در کنار افغانها جنگیدند تابه آنها کمک کنند و برای اولین بار در سال 1996 قدرت را در کابل به دست آوردند. این روابط پس از بیرون راندن طالبان افغانستان بوسیله ی ایالات متحده، نزدیکترشد. طالبان پاکستانی در زمان حمله ی امریکا به افغانستان، از مرز دو کشور فرار کردند. دولت پاکستان به طالبان افغان گذرگاه امن داد، اما باشنده گان قبایلی در ایالت های مرزی برای تی تی پی پناه دادند.
پیوند میان طالبان افغانستانی و پاکستانی پس از سال 2016، زمانی آشکارتر شد که اردوی پاکستان تلاش های ضد شورش را در خیبر پختونخوا تشدید کرد. این عملیات تا حد زیادی تحریک طالبان پاکستان را از کمربند قبیله ای پاکستان خارج کرد و بسیاری از رهبران و افراد تی تی پی را مجبور به عبور از مرز به افغانستان نمود؛ جاییکه برخی در کنار طالبان افغانستانی برای بیرون راندن نیروهای غربی و سرنگونی دولت اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین افغانستان که مورد حمایت ایالات متحده بود، جنگیدند. زمانیکه طالبان در اوایل سال 2021 در کابل به قدرت رسیدند. صدها تن از طالبان پاکستانی، از جمله رهبران کلیدی، را از زندانهای دولت سابق بیرون آوردند. در ماه آگست، پس از سقوط کابل، مفتی نور ولی محسود، رئیس طالبان پاکستان، سوگند وفاداری این گروه را با هبتالله آخوندزاده، امیر طالبان افغانستان، تجدید کرد (رهبران متوالی تحریک طالبان پاکستان پیشتر از آن به رهبران طالبان افغانستانی سوگند وفاداری یاد کرده بودند). محسود همچنین چندین گروه منشعب از تحریک طالبان پاکستان را دوباره متحد کرد و ساختارهای عملیاتی، از جمله فرماندهی مرکزی در افغانستان وحکومتهای سایه در خیبر پختونخوا و کمربند پشتون بلوچستان به رهبری جناحهای قبیلهای مانند گروه مهمند را تقویت کرد. روابط بین دو گروه طالبان با وجود این واقعیت نزدیک است که دولت پاکستان – دشمن قسم خوردهٔ تحریک طالبان پاکستان – از لحاظ تاریخی بزرگترین حا می خارجی طا لبان افغانستانی بوده است.
شگفت آور اینکه مقام های اسلامآباد از مدتها بدین سو نمیتوانستند، ارتباط بین دشمنانشان تحریک طالبان پاکستان و متحدانشان (طالبان افغان) را ببینند. آن چیزیکه از آن “پیوند ایدیولوژیک” یاد شده است. تحریک طالبان پاکستان قبل از اینکه طالبان افغان به قدرت برسند، شروع به افزایش حمله های فرامرزی بر ضد نیروهای امنیتی پاکستان کرد. در آن زمان، مقام های پاکستانی حکومت غنی را متهم به حمایت از تی تی پی می کرد. در آن زمان هم پاکستان ادعا داشت که گروههای مخالف پاکستان در قندهار پایگاه های نظامی دارند که از سوی هند تمویل می شوند. اسلام آباد همچنین نیروهای ضد پاکستانی، بخصوص سازمان های اطلاعاتی هند را نیز به حمایت از تحریک طالبان پاکستان متهم می کند. ادعایی که اکنون رابطه میان اسلام آباد و کابل را به نقطه ی غیر قابل بازگشت رسانده است. اسلام آباد بدین باور رسیده که دهلی طالبان را بلعیده و تیر های اسلام آباد را به کلی خلاص کرده است.
سفر رئیس ارتش پاکستان و دیدار او با رهبران پیشین جهادی نمایانگر این است که اسلام آباد از طالبان حاکم در کابل مایوس شده و در حال خط و نشان کشیدن های جدید برای افغانستان است. اسلام آباد مثلی که در دهه ی نود تحریک طالبان را جانشین گروههای مجاهدین کرد و حالا ناگزیر شده تا مهره های سوخته و کفن کشان قدیم را دوباره وارد میدان بازی کند. زیرا که نظامیان تروریست پرور پاکستان از طریق راه اندازی جنگ های نیابتی و گروه های نیابتی ب۶ زنده گی ذلت بار عادت کرده اند. بعید نیست که پاکستان را خطر روز افزون تی تی پی همزمان با ورشکستگی های سیاسی و اقتصادی و نا کار آمدی شاخه ی داعش پاکستانی وادار به این رویکرد کرده است و معادله بندی های اسلام آباد در مورد افغانستان را به گونه ی غیر قابل انتظار بهم زده است؛ اما ناممکن به نظر می رسد که این مهرههای نفرین شده ی مردم افغانستان با حمایت پاکستان ورشکسته از لحاظ اقتصادی کاری انجام بدهند که پاکستان را در رسیدن به اهداف اش در افغانستان کمک کنند. از این رو گمانه زنی ها بطرف برنده گی هند سنگینی می کند که تا حدودی بر وفق مراد آمریکای خسته از سیاست های تروریست پروانه ی نظامیان پاکستان نیز است. بویژه اکنون که افغانستان تحت حاکمیت طالبان به میدان بازی های جیوپولیتیک کشور های منطقه و جهان بدل شده است. در این بازی آنانی برنده خواهند بود که مانند هند آهسته و پیوسته در رابطه به افغانستان گام برداشته اند؛ اما با تاسف که طالبان ظرفیت استفاده از این بازی را به دلیل نداشتن مشروعیت ملی و بین اامللی به سود ملی مردم افغانستان ندارند. یاهو