
چه میشود که بیایی بهارِ من باشی
مه و ستاره و خورشید و یارِ من باشی
در اُستان دلم میکنم مکانت را
به فرش سرخ جگر افتخارِ من باشی
تو بلبلی و به هر جا بهار ناله کنی
تو باغ یاسمن و لاله زارِ من باشی
بغل کنم به هوای تو من خیالاتم
بهشت و دار جهان و دیارِ من باشی
به شور پیرهنت عطرِ عشق ارزن کن
سکون وسوسه ای بیقرارِ من باشی
تو آیی سال نو آید تو آیی عید شود
تو نازنین خوشی روزگارِ من باشی
قدم گذار به چشمانِ خسته از هجران
که فصلِ آخرِ چشم انتظارِ من باشی
تو سال هاست به محمود سوژهای جانم
تو بهترین ز هزاران هزارِ من باشی
————–
جمعه اول حمل 1404 خورشیدی
که برابر میشود به 21 مارس 2025 میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور