
هر لحظه دم به دم من با خویش در ستیزم
سرشار و پر تلاطم، دریای موج خیزم
آن خاطرات دیروز امروز شد سبب تا
در آسمان حسرت من ابر ِاشک ریزم
از بس که باورم را دزدیده دوست و دشمن
از خویش در هراس و از سایه ام گریزم
با من اگر بسازی، لذت بری و نازی
در شوربای خصلت من مرچ تند و تیزم
تندیس خویشتن را بر می کشم زرابا
در بزم اهل دانش من گرد روی میزم
۲- ۲ – ۲۰۲۵
هالند