فتنه : شعر زیبای از شاعر فقید شادروان فانی

شعر از
شادروان رازق فانی

فتنه
هنگامه بپا گردد،  یارم چوبه پا خیزد
شوق ازهمه جا جوشد ؛ شورازهمه جاخیزد

دیوانه دل عاشق، بی باده به وجد آید
این گ.وونه  که ان ساقی؛ با ناز وادا خیزد
مگذار که از وصلت، نومید شود عاشق
مپسند که از خوانت؛ آرزده گدا خیزد
گر عشق بگوش او؛ آیات جنون خواند
زاهد ز نماز خویش؛ ناکرده دعا خیزد
شیخ ازسرمستی کرد،این غارت وخونریزی
آیا که به هوشیار، زفتنه چها خیزد
هر چشمه  که میخشکد، ماازمژه خون باریم
هر لانه  که میسوزد ، دود  از دل  ما خیزد

فانی –کلیفورنیا  خزان  1993میلادی