انجنیر فضل احمد افغان مؤلف کتاب (فغان افغان)یکی از شخصیت های با اعتبار در جامعه افغانی درونکوور کانادا است و در مسایل ملی اجتماعی و سیاسی به مثابه یک روشنفکر مبتکر و مسؤول ابراز نظر می نماید و از تحصیلات اکادمیک برخوردار است.
برای بنیانگذاری وحدت افغانها در ونکوور کانادا تلاشهای همه جانبه را انجام میدهد و حتی در تغییر اساسنامه اتحادیه افغانها که دارای نواقص جدیست و به یک اساسنامه جامع و فراگیر نیاز دارد تلاشهای خویش را دریغ نداشته است.
آقای افغان یکی از اعضای برجسته ی خانه ی فرهنگی مولاناست و در پیشبرد امور آن نقش یک انسان آگاه را ایفا می نماید و از کتاب خود کتابخانه ی این خانه فرهنگی را بهره مند ساخته است. محترم انجنیر فضل احمد افغان معلومات کوتاهی از دوره های تحصیلی , وظایف رسمی و دست آوردهای فرهنگی شان داده گفت:
آقای معاشر بعد از عرض سلام من خوشحالم که شما بحیث یک ژورنالست مبتکر و با جرئب به سلسله مصاحبات ارزشمند خود با شخصیتهای افغان وغیر افغان امروز موقع را برای این بنده عاجزمساعد فرمودید صحبت چند در باره اثر اخیر من که تحت عنوان “فغان افغان ” است داشته باشیم.
من فرزند مرحوم عبدالستارخان درانی در سال 1937م در صالحان ولسوالی پنجوائی ولایت قندهار بدنیا آمده تعلیمات ابتدائی و متوسط را در لیسه عالی حبیبیه و ثانوی را در لیسه عالی تخنیک ثانوی, و لیسانس انجنیر را در پوهنتون کابل و درجه ماستری را در 1972م در کانادا انجام داده ام.
از سال 1964م تا 1981م در پست های مختلف در ریاست تعمیرات وزارت تعلیم و تربیه خدمت نموده ام که آخرین وظیفه من در داخل افغانستان از در بست رتبه اول بحیث رئیس عمومی دستکاه ساختمانی وزارت تعلیم و تربیه بود.همچنان بحیث آمر پروژه های امدادی یونسکو, یونسف, مؤسسه جهانی کار در مقابل مواد غذای, کمکهای (یو , اس, آی, دی) امریکا , کمکهای کانادا و بانک جهانی نیز بودم
از سال 1981م تا 1985م بحیث جنرال قنسل افغانستان در بمبئی هند اجرای وظیفه نموده. و از سال 1987م در جلاوطنی در ونکوور ایالت برتش کولمبیا حیات بسر میبرم و بیشتر اوقاتم مصروف نیوسندگی میباشد که میتوان از تآلیفات ذیل خود نامبرد. .
1: تیزسس ماستری در انجنیری ساختمان ار یونیورستی مانیتوبا , کانادا (می سال1972م).2: رساله “نوآوری در سیستم اداری ساختمان مکاتب به لسان انگلیسی برای یونسکو در 1978م قبل از27 اپریل درکابل”3: ناله ها و فریادها ی من به رهبران جهان به لسان انگلیسی در بمبئی هندوستان “سال 1984م” .4: کتاب ” افغانستان از ثریا به قهقرا ” در حدود ششصد صفحه و ششصد قطعه عکس که بیانگر واقعات و حوادث مستند و مصور تاریخی سال های 1700م تا 2001م است و بر علوه از تقاریظ عدۀ از دانشمندان جوایز مطبوعاتی مرحوم کریم نزیهی و مرحوم استاد عبدالعلی مستغنی را از طرف بنیاد ژورنالستان آریانا افغانستان در سال 2004م اخذ نموده است.5:همچنان از کتاب مستند و مصور در هفتصد صفحه بنام ” فغان افغان”یاد آورگردید.. من در سال 1985م وظیفه رسمی جنرال قونسلگری را ترک و به کشور کانادا پناهنده شده ام و تا امروز به نوشتن مقالات سیاسی- اجتماعی و فرهنگی اشتغال دارم و نیز پنج کتاب دیگر رویدست است امید به لطف خداوند متعال الی اخیر سال 2012م و یا 2013م تکمیل شوند.
سوال:- حناب انجنیر صاحب انگیزه های که اسباب زحمت شما را در نوشتن کتاب و گرد اوری مضامین باعث شده باشد چیست؟
جواب:- به جناب شما باید عرض شد که مهاجرت, عشق سرشار به مادروطن و دوری از آن , شنید ن مظالم قدرتهای اشغالگر و نوکران خریده شده شان بر ملت مظلوم وستمدیده افغان , رنج زندگی در کشورهای دور از فرهنگ اصیل افغانی در سی و دو سال اخیر ودیدی از آینده تاریک وطن و فرزندان امروزی و فردای افغان انگیزه اصلی بود که بنده را بنابر وظیقه ملی , وجدانی ,اخلاقی,انسانی و اسلامی در مقابل مادروطنکه در آغوش پر محبتش پرورده شده بودم دست به اقدام افشائی دسایس شوم دشمنان مادروطنما به جهانیان و هموطنانم شده و خواستم در عوض استفاده از شمشیر از قلم برای ایجاد وحدت ملی هموطنانم در مقابل اشغالگران برای آزادی افغانستان مستقل و دیموکرات دست بکارشوم که بلاثربه نوشتن نامه ها به رهبران جهان , سازمان ملل متحد با ارائیه پیشنهادات در مقالات متعدد وارسال ایمیلها بمنظور ختم مظالم تحمیل شده بر ملت عزیز افغان و ایجاد صلح طرف قبول اکثریت قاطع ملت افغان بوده باشد اقدام وبا ادای سوگند به خداوند (ج) به ملت افغان در اولین نامه من که بتاریخ 2 آگست 1984م عنوانی سر منشی سازمان ملل متحد تحریر گردیده است تعهد سپردم که الی آخرین رمق حیاتم در راۀ ایجاد وحدت ملی ملت قهرمان افغان و آزادی افغانستان عزیز از قید اشغالگران و ایجاد دیموکراسی واقعی مطابق شرایط اجتماعی افغانستان سربلند به مبارزه برحق خود دوام خواهم داد که بالاخر قبل از اینکه تعداد اوراق مبارزه صلح آمیزم زیاد شود آثر خود را تحت عنوان “فغان افغان” که بیانگر دردها و آلام خودم و هموطنان افغانم در جمله هقتصد صفحه میباشد اقدام و هموطنان عزیز خاصتآ دانشمندان گرانقدر را دعوت نمایم که طرق راۀ حل را برای ایجاد وحدت ملی , صلح و آزادی افغانستان عزیز جستجوه نمایند.
سوال:-آقای افغان این واژه ی مرکب کتاب شما (فغان افغان) چه معنی را میرساند؟ و وجه نامگذاری کتاب به این نام چیست؟
جواب:- جناب آقای معاشر شما سوال خوبی را طرح فرمودید. باید عرض شد که “فغان” در غیاث اللغات و در فرهنگ فارسی به معنی آه , ناله و فریاد است و ” افغان ” نه تنها تخلص من بلکه همه فرزندان مادروطن عزیزما” افغانستان” از شرق الی غرب و از شمال الی جنوب بدون در نظرداشت قوم, منطقه, زبان و مذهب همه بنام افغان یاد میشوند است لهذا اثر من که تحت عنوان “فغان افغان” است نه تنها بیانگر آه, ناله ها ,رنجها و فریادهای من بحیث نویسنده میباشد بلکه بیانگر فریادها, ناله ها و رنجهای تمام ملت نجیب و قهرمان افغان در سی ودو سال اخیر میباشد که من یک فرد کوچک آن میباشم.
سوال :-انجنیر صاحب برخی ها در مورد کتاب شما نظر میدهند که محتوای کتاب فغان افغان منافع قوم خاص را در نظر گرفته است نظر شما در این مورد چیست؟
جواب:-در این قسمت باید عرض کرد که متأسفانه بعضیها هنوز هم هستند که تحت تأثیر دشمنان قسم خورده مادروطن عزیزما که در سی ودو سال اخیرفرزندانش را بخاک و خون کشانیده اند میباشند. من برای این خواهران و یا برادرن که شک و تردید در باره شخصیت من , کارنامه های من در راۀ ایجاد وحدت و یا وطندوستی من دارند اولآ لطف فرموده کتاب را بدقت تام بخوانند و بعدآ قضاوت بفرمایند یعنی نبائید آب را نادیده موزه را به هدایت باداران خود از پا بکشند.و خود را در آب که از آن بوی خون می اید غرق سازند من برای چنین هموطنان عزیز عرض میدارم که اگر قدرت خرید کتاب را ندارند میتوانند کتاب را در یکی از نزدیکترین کتابخانه های عامه برتش کولمبیا که شعبه فارسی داشته باشد بخوانند و بعدآ من حاضرم درهرجاه که لازم دانند در یک فضائی دوستانه با ایشان صحبت نمایم. البته به افتخار مهمان من به یک کافی نیز خواهند بود.و نیز به آنهایکه از افغانیت خود انکار میورزند لطفآ یکبارپاسپورت و اوراق قبولی خود را در کانادا و یا هر کشور دیگری که هستند ببینند که بنام افغان قبول شده اند ویا بنام قوم خود. من افتخار میکنم که بنام افغان قبول شده ام نه قوم خود و آرزومندم که به همین نام نامی افغان نیز بمیرم.
سوال :میتوانید بگوید منابع را که در این کتاب استفاده برده اید منابع معتبر است یا خیر؟
جواب:-آقای معاشر سوالی خوبی را مطرح فرمودید. اگر کتاب خوانده شود دیده میشود که قسمت بشتری آن نظریات و تحلیل های شخصی خودم بروی واقعیتهای روز میباشد که البته به مؤخذ ضرورت نداشته البته در بعضی قسمتهای کتاب “فغان افغان” که نقل قول از دیگران صورت گرفته برخلاف تعامل که در اخیر کتاب لست مؤخذ میباشد من برای آسانی خواننده گان گرامی در قسمتهای که نقل قول را از نویسنده گان نموده ام در اخیر آن مؤخذ آنها را که نویسنده گان معتبر افغانی و غیر افغانی میباشند با اسم نویسنده و صفحه آن در قوسین ذکر نموده ام من یقین دارم که خواننده گان گرامی در وقت خواندن کتاب به مأخذ متوجه خواهند شد.برای اطمینان خاطر قسمت افغانستان در سی سال اخیر دیده شود.
سوال: انجنیر صاحب این کتاب به دسترس همه قرار گرفته میتواند؟ به تعداد چند جلد منتشر شده است؟
جواب:-به خدمت شما باید عرض شد که نسبت بلند بودن مصارف چاپ, تعداد بسیا رمحدودی از کتاب را چاپ نمودم که هموطنانما میتوانند کتاب را در شعبه فارسی کتابخانه های ایالت برتش کولمبیا بخوانند و اگر علاقه به خریداری کتاب داشته باشند میتوانند کتاب را از کتاب فروشی “نیما” در نارت ونکور بین خیابان 15 و 16 در منزل دوم پهلوی قنادی گلستان , در لاس انجلس در فامیلی مارکیت , در نیو یارک کوچی سوپر مارکیت و در ورجینیا در افغان مارکیت بدست آرند.
خبرنگار : جناب افغان که حاضر شدید به سوالات ما جواب بدهید یک جهان تشکر.
فضل احمد افغان: آقای معاشر از شما که ژورنالست آزاد و با استعداد افغان ما میباشید و در هر موقع مخصوصآ معرفی مسائیل فرهنگی از هیچ نوع زحمات دریغ نفرموده اید و امروز یکبار دیگر با عشق سرشار به مسلک ژورنالیزم خود و معرفی فرهنگیان افغانی موقع را مساعد ساختید که برای این برادر خود اجازه بدهید که درپاره اثر اخیرم که تحت عنوان “فغان افغان” است صحبت و درد دلی داشته باشم لهذا من وظیفه خود میدانم که از لطف شما برادر گرامی و ژورنالست با احساس پرکار از صمیم قلب تشکر و آرزوی مؤفقیت مزید شما را از بارگاۀ زات پاک الهی تمنا نمایم.
امان معاشر ،خبرنگار آزاد