آقای حشمت خلیل غبار فرزند مورخ شهیر کشورمیرغلام محمدغبار که حق نشر کتاب افغانستان در مسیر تاریخ را شادروان میرغلام محمد غبار به ایشان تفویض نموده در یادداشتی نوشته اند که:
(اخیراٌ شخصی بنام اورنگ زیب ارشاد توسط موسسهً انتشارات دانش (دانش خپرندویه تولنه ) بدون اخذ اجازه قانونی از این جانب به ترجمه وچاپ هردو جلد افغانستان در مسیر تاریخ بزبان پشتو پرداخته است. این اقدام خلاف تمام موازین اخلاقی مطبوعاتی وخلاف تمام قوانین حق چاپ و ترجمه وتکثیر کتب میباشد. تمام مراجع قانونی ملی و بین الملی چنین عمل را دزدی و سرقت ادبی دانسته قابل مجازات قانونی میدانند.
علاوه برآن این ترجمه آقای اورنگ زیب ارشاد باطل وفاقد اعتبار است٬ زیرا نه تنها بدون اجازهً قانونی اقدام کرده ٬بلکه مفاهیم و مطالب و صفحات را کم وزیاد کرده است . بطور مثال اهدایهً مرحوم غبار را در جلد اول و دوم حذف کرده است. همچنین یادداشت لازمهً اینجانب را در آغاز هردو جلد کتاب نیز از قلم انداخته است . علاوه برآن تمام ضمایم لازمه هردو جلد مثل : فهرست کتب ماًخذ ٬ سوانح و آثار مولف ٬ تبصره های منابع خارجی در مورد موًلف و کتاب وی٬ تصویر مولف و کتاب نامهً آن را نیز حذف کرده است.
با درنظر داشت نکته های فوق الذکر ترجمه این کتاب به زبان پشتو توسط آقای اورنگ زیب ارشاد به عنوان «افغانستان دتاریخ به بهیرکی » ٬ باطل و فاقد اعتبار است زیرا در گنجینه تاریخی افغانستان٬ ناشیانه دستبرد زده شده است.)
برای بررسی ابعاد حقوقی و قانونی این موضوع توجه خوانندگان عزیز را به نظریات جلال نورانی طنز نویس چیره دست ،ژورنالیست باتجربه وسابقه دار ومشاور پیشین وزارت اطلاعات وفرهنگ ، در این زمینه جلب میکنیم
نوراني: من جلال نوراني استم، سابق مشاور وزير اطلاعات و فرهنگ، آنچه را كه شما تذكر داديد كه كسي بنام اورنگزيب ارشاد كتاب افغانستان در مسير تاریخ شادروان غبار را بدون اجازه كسي كه صلاحيت دار اش است، حشمت خليل، فرزند او، بدون مشوره با آنها، بدون اخذ اجازه آنها ازطریق (دانش خپرندویه تولنه) به پشتو ترجمه كرده و چاپ كرده، اين يك عمل جرمي و خلاف قانون است و جالب اينست كه خصوصاً دستكاري هايي كه اين آدم كرده، مثلاً بعضي قسمت ها را از قلم انداخته، اين نشان ميدهد كه يك عمل بسيار قصدي و عمدي و يك عمل جرمي بسيار فاحش و صریح را انجام داده ، اين قابل تعقيب است، قابل باز خواست است، بايد اين كتاب جمع آوري شود.
ارمغان: قانون كاپي رايت در این زمینه چي ميگويد؟
نوراني: قانوني كاپي رايت به صراحت مي گويد كه هيچ كتابي و هيچ اثر هيچ مؤلف و يا كمپوزيتور، يك آهنگي را كه يك آهنگساز ساخته، كتاب را كه يك نويسنده نوشته، يا اشعار يك نويسنده را ، مطابق قانون كاپي رايت كسي حق ندارد كه بدون استيذان او و بدون اجازه از او به چاپ برساند ، به خصوص وقتیكه در آن دستبرد هم بزند، مثلاً وزن شعر را خراب بكند يا مثلاً كمپوز را خراب بكند و در متن كتاب چيزهايي را زياد بكند و يا كم بكند، مطلقاً قانون كاپي رايت همين اجازه را به هيچكس نميدهد.
ارمغان: اگر كسي همين تخطی ها را كرد با او چه بايد شود؟
نوراني: اين مطلقاً چون يك عمل جرمي است بايد تعقيب قانوني شود.
ارمغان: به كدام مراجع بايد مراجعه شود؟
نوراني: من فكر مي كنم بايد اين به لوي سارنوالي ارجاع شود و به محاكم مراجعه شود ، به خاطر اينكه واقعاً اين عمل جرمي است، ببينيد همين ملكيت هاي معنوي مانند ملكيت هاي مادي از خود صاحب دارد، بطور مثال شما يك موتر داريد قانوناً آن موتر را خريده ايد ، يا يك خانه يا يك نمره زمين است يا اموال است هيچكس حق ندارد كه اداره اش این مال شما را بدست خود بگيرد، اگر مي گيرد آن عمل از لحاظ قانون جرم شناخته مي شود، سرقت شمرده ميشود و آن شخص را محاكم به جزاي اعمال اش ميرساند و حق شما را اعاده مي كند، همين رقم آدم مطلقاً مالك آثار خلاقانه خود است، حالا فرق نميكند كه اشعارش باشد، داستان هايش باشد، كتاب تحقيقي اش باشد، يك كمپوزش باشد يا اختراع اش باشد. ببينيد يك كسي يك ماشيني را ميخواهد بسازد و ماشين را مي سازد ، اين ثبت ميشود بنام آن آدم ، حالا اگر فابريكه يي يا يك كسي ميخواهد از اين ماشين زيادتر توليد بكند و به دسترس مردم قرار دهد يا سر آن تجارت بكند بايد اولاً به همين مخترع مراجعه بكند، موافقت او را كسب بكند يا مثلاً امتیازاز را بخرد از پيش از او، بخرد بعد از آن تكثير بكند، اما اينطور نيست كه بدون از اينكه آن آدم خبر باشد مخترع و يا مصنف يا مؤلف يا يك كمپوزيتور يا كسي كه يك نمايشنامه يك فلمنامه يك درامه يا هر چيزي كه از تراوشات ذهني يك كسي است و به همان شخص تعلق دارد، كس ديگري که آنرا تكثير مي كند بايد صد در صد قانون كاپي رايت را مراعات بكند يعني از مالك اصلي اجازه و استيذان اش را كسب بكند بعد از آن تكثير بكند.