بدون هیچگونه پیشداوری توجه خوانندگان را پیرامون کودتای 26 سرطان 1352 به اظهارات محمد ظاهر شاه و محمد داود و نظریات بعضی همکاران کودتا و صاحبنظران از کتابهای «افغانستان در قرن بیستم (ص 170-175)» و «خاطرات سیاسی جنرال عبدالقادر(ص 77 و 78)» جلب میکنیم: کودتا از طرف کسانی شد که کسی انتظارش را نداشت
محمد ظاهر شاه :
تا زماني كه من به خاطر دارم، حركتهايي كه صورت گرفته ، حركتهايي نبودند كه سبب از هم پاشي گرديده باشد. غير از اين كه يك حادثه پيش آمد و كودتايي از طرف كساني شد كه كسي انتظارش را نداشت.
***
دولت به حدي فاسد گرديد كه ديگر اميد و انتظاري براي اصلاح آن باقي نماند
محمد داود :
وطن پرستان در هر گوشه و كنا ر مملكت كه بودند اين حالت رقت بار وطن خود را با يك دنيا تاثر و تالم نگاه مي كردند و مراقت احوال و طن خود بودند. مخصوصاً اردو (ارتش)، اين درد را اصلا بيشتر احساس ميكردندو به اميد آنكه امروز و فردا اين دستگاه فاسد و فرسوده بالاخره از وضع بدبخت ملت مطلع شده و به اصلاح خود خواهد كوشيد انتهاي صبرو حوصله را به خرج داده اند. اما نتيجه ثابت ساخت كه اين اميد ها به كلي بيجا و رژيم و دستگاه دولت به حدي فاسد گرديد كه ديگر اميد و انتظاري براي اصلاح آن باقي نماند.
***
سيد قاسم رشتيا:
سقوط سلطنت به نظر من ا ز اين نقطه نظر نبود كه سلطنت به افلاس رسيده باشد . بلكه از اين نقطه نظر بود كه حريف ها فكر كردند كه بايد اقدام كرد و بايد ديگر جلو پيشرفت را گرفت. در دوره آخر (حكومت) موسي شفيق بعضي حركات به راه افتاده بود كه اگر آنها پيشرفت مي كرد و دوام ميكرد شايد وضعيت از آن حالت مي بر آمد. اينجا، هم دستان خارجي و هم دستان داخلي كار كرد، (اما) اينها متوجه بودند و نگذاشتند كه همين ورق بگردد. پيش از اين كه ورق بگردد، آنها خود همان اساس را از بين بردند.
***
سيد طيب جواد :
اين تعبير كلاسيك است كه تمام رقابت هاي سياسي در منطقه ما را در چارچوب بازي بزرگ براي كشيدن راه به آبهاي گرم توجيه مي كند؛ اما تحقيقاتي كه در سالهاي اخير صورت گرفته ، نشان ميدهد كه مسكو از طريق سازمان استخباراتي نظامي شوروي يا اداره اطلاعات كل ارتش كه به مخفف لاتين آن یعنی (GRU) معروف است، نقش موثري را در كودتاي 1973 داود خان داشته است. (GRU) زمينه اين را فراهم ساخت تايك تعداد قابل توجه افسراني كه در موفقيت كودتا نقش اساسي داشتند، در كنار داوود خان قرار بگيرند. اكثراين افسران جز سازماني به نام سازمان انقلابي قواي مسلح بودند كه در سال 1964 زير نظر (GRU) در كابل ميان افسران جوان تشكيل شده بود. همين سازمان در موفقيت كودتاي داود خان نقش اساسي داشت.
***
عبدالحميد محتاط :
من بعد از شهريور/سنبله 1351 با محمد داود ارتباط پيدا كردم كه او هم از طريق شبكه هاي معيني كه در اردو ( ارتش ) داشت بعضي از افراد و اشخاص را براي يك نظام جمهور ي دعوت مي كرد و داود در جريان مذاكراتي كه ما داشتيم ، خصوصا دو نقطه مورد حمله او قرارمي گرفت ؛ يكي موافقت نامه آب هيرمند كه توسط صدر اعظم وقت آقاي موسي شفيق با مقامات ايراني ختم شده بود و مساله دو م ، مساله پشتونستان بود و د ر سياست داخلي بيشتر حكومت را محكوم ميكرد كه نتوانست خشكسالي هاي سالهاي 1972و 1973 ( 1351و 1352) را حل كند .
***
محمد عزيز نعيم :
تاجايي كه من از شخص رييس جمهور پرسيده بودم كه اين پرسش در سال 1976 موجود بود؛ طوري كه در افواه است و مي گويند ، يك قرار داد سري و پنهاني بين به اصطلاح حزب دموكراتيك خلق و قيام 26 سرطان ( تيرماه )-17 جولاي 1973 – صورت گرفته .
آيا همين واقعيت دارد يانه ؟خدا را شاهد آورد و گفت كه اين قطعاً واقعيت ندارد. نه آشكار و نه پنهان با اينها ارتباطي ( وجود ) نداشت.
***
سلطانعلي كشتمند :
رابطه حزب با محمد داود خان بيشتر – يك رابطه اي كه اگر بوده باشد – تا حدودي معيني ذهني و فكري بود و هيچ گونه قرار دادي در ميان و جود نداشت . و بعدا وقتي محمد داود خان جمهوري را اعلام كرد و به حاكميت رسيد، بازهم روابط ميان حزب دموكراتيك خلق و محمد داود خان بيشتر يك رابطه رسمي بود با يك تفاهم معين متقابل.
***
گفتگوی جنرال قادر با داود خان در روز جذب قادر به کودتا:
جنرال قادر: …بعد از پیر وزی نظام سیاسی اقتصادی اجتماعی افغانستان چه خواهد بود؟
داود خان: جز «سوسیالیزم…»
…
داودخان: «هیچ نظامی بغیر از سوسیالیزم نمی تواند افغانستان را نجات بدهد.»
جنرال قادر: «اجازه است یک چیز دیگر بپرسم؟»
داود خان: «بلی»
جنرال قادر: «اگر ما پیروز شویم کی ما را تائید خواهد کرد؟»
داود خان: «دل کس که می خواهد ما را تائید کند یا نمی خواهد.»
جنرال قادر: «با اجازه شما یک سوال دیگر هم دارم. ما کمی خرد هستیم دست و پای ما میلرزد …»
داود خان: «نه نه نه! نلرزد! نباید بلرزد! شما باید با شهامت باشید. شما باید با جرأت باشید…»
جنرال قادر: «اگر ناکام شدیم و کشته نشدیم و زنده ماندیم کی به ما پناه میدهد؟»
داود خان: «ما چرا ناکام شویم ما قطعاً ناکام نمی شویم ما پیروز می شویم .»
…
جنرال قادر: «همه را قبول دارم بیشتر برای گفتن چیزی ندارم.»