استاد غلام‌دستگیر شیداهنرمند سابقه رادیو افغانستان: م -صدیق سمندر

استاد غلام‌دستگیر شیدا، در سال ۱۲۹۵ خورشیدی، در قریه چهاردهی کابل در یک خانواده هنرمند زاده شد. پدرش استاد قربانعلی نام داشت که از مشهور‌ترین رباب‌نوازان اوایل قرن بیستم در افغانستان بود و در گروه هنری استاد قاسم افغان در دربار امیر حبیب‌الله خان رباب می‌نواخت. استاد میرزا نوروز، عموی وی نیز از شمار هنرمندانی بود که در زمان امیر شیرعلی خان و امیر عبدالرحمان خان در کوچه خرابات کابل آوازخوانی می‌کرد. همچنین، محمدحسین، برادرش هم از طبله‌نوازان معروف دوران خود بود که سال‌ها شاگرد استاد چاچه محمود بوده است.

شیدا، هنوز بیش از ده سال نداشت که برای نخستین‌بار آموزش موسیقی را نزد عموی خود آغاز کرد و استاد غلام‌حسین خان، پدر استاد سرآهنگ، از دیگر اساتیدی بود که شیدا در نزد وی زانوی شاگردی بر زمین زد. و پس از مدتی آموزش در نزد او، راهی هند شد و از تجربیات استاد عبدالوحید خان بهره برد.

گفته می‌شود، درسال ۱٣۴٦ خورشیدی، شیدا با استفاده از یک بورسیه تحصیلی به شهر بنارس هند سفر کرد و شش ماه در آن‌جا ماند[٢]. پس از آن، هر سال، مدت سه تا چهار ماه را در این کشور سپری و از تجربیات اساتید هندی استفاده می‌کرد.

آن‌گونه که در برخی از نوشته‌ها آمده است، دختر خاله شیدا در دوران جوانی بر اثر بیماری لاعلاج درگذشت و این حادثه شیدای جوان را که سخت دلبسته آن دختر بود از نظر روحی دگرگون و گوشه‌نشین کرد و حتی حالت جنون به او دست داد. از این روی، پدر شیدا، که علاوه بر نوازندگی در گروه استاد قاسم در گروه حاجی افضل تاجر نیز نوازندگی می‌کرد و رابطه صمیمانه میان او و حاجی افضل بر قرار بود، از حاجی افضل خواست که در یکی از سفرهای تجاری، شیدا را نیز برای معالجه با خود به هند ببرد.

شیدا در مرکز درمانی حکیم اجمل خان به‌وسیله طب یونانی تحت معالجه قرار گرفت و تا حدودی سلامتی و شادابی خود را به‌دست آورد و به کابل بازگشت.

شیدا برای اولین‌بار در باغ حاجی افضل تاجر در بینی‌حصار کابل آواز خواند و شنوندگان خود را بسیار تحت تاثیر قرار داد و به‌زودی به چهره مشهور در میان مردم تبدیل شد. او آنقدر مست و شوریده می‌خواند که حالت جنون به او دست می‌داد.

عبدالوهاب مددی، در کتاب «سرگذشت موسیقی معاصر افغانستان» آورده است: «همین امر باعث شده است که شنوندگان به او لقب «دیوانه» بدهند چنان‌که او سال‌ها به‌نام غلام‌دستگیر دیوانه معروف بود. دیوانگی‌های او حین خواندن همچنان ادامه داشت و شنونده‌هایش را نیز بی‌خود و مست می‌ساخت تا این‌که یکی از علاقمندان پر نفوذش لقب دیوانه را به «شیدا» عوض کرد و این لقب تا پایان عمر، ضمیمه اسم استاد بود.»[٣]

هر چند از استاد شیدا فقط چند آهنگ در آرشیو موسیقی رادیو افغانستان باقی مانده است ولی بسیاری از صاحب‌نظران بر این باورند که این آثار از نگاه کیفیت هنری از بهترین آهنگ‌هایی افغانی است.

استاد شیدا سه‌بار ازدواج کرد و پدر هفت دختر و پنج پسر شد. که دو فرزندش به هنر موسیقی روی آوردند.

در صبح روز سوم ثور سال ۱۳۴۹ خورشیدی، استاد غلام‌دستگیر شیدا در حالی‌که از قره باغ شمالی به کابل باز می‌گشت، در شاهراه کابل – چاریکار موترش تصادف کرد که میا شیدایی پسرش و محمد یونس جابجا کشته سدندو خودش به همراه سلیم کندهاری جراحات شدید برداشتندجراحت استاد شیدا شدید بود و فردای آن‌روز در کابل درگذشت.

استاد شیدا یکی از آوازخوانانی بود که آهنگ‌های غزل را کاملاً به شیوه کابلی اجرا می‌کرد. اگرچه تعداد آهنگ‌هایش بسیار اندک است، اما همۀ این آهنگ‌ها ماندگار شد. از معروف‌ترین آهنگ‌های استاد شیدا، می‌توان چنین نام برد:

آهنگ فولکلور شاه‌نگار جان صورتگری که آن قد و قامت کشیده است