زلزله  : محمد اسحاق ثنا

شهر است دهان بسته خموشست صدا گم

نی ساز و سرودیست نه هم شور و ترنم 

نی مژده ز یاری و نه از دوست کلامی 

نه خنده به لب هاست نه یک بار تبسم 

قلب ها همه‌ سنگ اند و محبت همه مرده 

کوچیده از این ملک نیابی تو ترحم 

تا چند چنین در به دری و غم و اندوه 

تاکی بود تاختن و جنگ و تهاجم 

برخیز وطندار چو دریا به خروش آی 

جوشان شده طوفان کن و بار آر طلاطم 

دشمن ز پای افگن و کن زلزله بر پای 

از رزمی تو سرباز وطن شاد همه‌ مردم 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا

۱۱/۰۷/۲۰۲۱