فرهنگیان و هنرمندان در تمام جوامع بشری در جملهٔ خوبان جامعه بشمار میآیند و سرمایههای معنوی جامعه بشری محسوب میگردند.
از جمله این خوبان و دلباختهگان فرهنگ که عمر عزیزش را صرف خدمات فرهنگی نموده یکی هم محترم داکتر فیضالله ایماق است.
داکتر فیضالله ایماق فرزند شاهمردانقل، در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی در باغبوستان اولسوالی قورغان اندخوی ولایت فاریاب چشم به جهان گشود. و بعد از ختم مکتب ابتدایی در اولسوالی قورغان، شامل مکتب متوسطه ابنسینای کابل گردید و بعداً شامل دارالمعلمین کابل شد و سپس با ختم موفقانهی دانشکده ژورنالیزم در کابل، دیپلوم ماستری و دوکتورای شانرا در رشتهی ادبیات اوزبیکی و فیلالوژی از دارالفنون ملی اولوغبیگ تاشکینت اوزبیکستان به دست آوردند.
ایشان ضمن نوشتن رسالهٔ دوکتورا، سه سال تمام به حیث استاد زبان دری در انیستیتوت شرقشناسی تاشکینت ایفای وظیفه نمودند.
ایماق در ابتدا به وظیفه مقدس آموزگاری در کابل اشتغال داشته، بعداً به حیث مدیر پروگرامهای تربیتی روزنه رادیو افغانستان تقرر یافتند و همچنان به سمت اولین آمر و مدیر عمومی و اساسگذار پروگرامهای محلی (اوزبیکی، تورکمنی، بلوچی، پشهیی و نورستانی) در رادیوی افغانستان انجام وظیفه نمودند. گفتنیست نشرات محلی در پهلوی سایر نشرات رادیو افغانستان ۱۰ میزان سال ۱۳۵۰ خورشیدی به نشرات خود آغاز کرد.
جناب داکتر فیضالله ایماق به زبانهای اوزبیکی، دری، پشتو و روسی ید طولایی داشته و اشعاری هم در زبانهای دری، اوزبیکی و پشتو نیز سرودهاند.
داکتر فیضالله ایماق ۹ سال تمام در سفارت افغانستان مقیم تاشکینت، به حیث اتشه فرهنگی ایفای وظیفه نموده، ضمناً نطاق ورزیده زبان دری در رادیوی بینالمللی اوزبیکستان بودند.
بیبی حاجی انابت ایماق خانم و یلدا جان ایماق دختر، در پهلوی شوهر و پدر شان محترم ایماق نیز در این رادیو به حیث نطاق ایفای وظیفه میکردند.
جناب ایماق نویسنده، فولکلوریست و پژوهشگر توانای کشور تا کنون۱۷ اثر در کشورهای افغانستان، اوزبیکستان و کانادا تألیف نمودهاند و ۸ اثر دیگر شان آماده نشر است که مختصراً میتوان از کتاب «خلق دردانهلری» که در سال ۱۳۵۵ مستحق اولین جایزهٔ خوشحالخان ختک گردید، شربت توس، پادو، سوزوان، قاموس دو جلدی تحت عنوان «فرهنگ تورکی اوزبیکی به فارسی/دری» و «سوز دل» یاد آور شد. دایرةالمعارف پنج جلدی تورکی اؤزبیکی به فارسی/دری محترم ایماق که در نوشتن آن بیش از چهل سال عمر عزیز خویش را سپری کرده است، نیز آماده چاپ میباشد
جای خوشبختی است که فرهنگ دو جلدی شان تحت عنوان ( فرهنگ تورکی اوزبیکی به فارسی / دری ) در سال ۲۰۱۹ در شهر تورنتوی کانادا اقبال چاپ یافت.
ایشان با قریحه سرشاریکه دارند، گاهگاهی شعر هم میسرایند و با وجودیکه ایشان اوزبیکتبار اند در نطاقی به زبان دری در رادیوی اوزبیکستان مقام اول را کسب نموده جوایز زیادیرا از ادارهٔ رادیوی بینالمللی تاشکینت بدست آوردند.
ایشان اشعاری نیز به زبانهای دری، اوزبیکی و پشتو سرودهاند. اشعار، مقالات تحقیقی، بیانیهها و مصاحبههای ایشان در سال ۱۳۹۳ تحت عنوان «دل سؤزلری/سوز دل» از طرف «بنیاد غضنفر» با سه عنوان اثر دیگر شان جمله چهار کتابش در کابل اقبال چاپ یافت.
توفیقات فرهنگی که نصیب ایشان گردیده با وجود قریحه و بذل مساعی خود شان، دستگیری و خدمات محترمه بیبی حاجی انابت ایماق خانم شان درین عرصه تأثیرگذار بوده است.
محترم ایماق از ۱۸ سال به اینسو در کشور کانادا زندهگی داشته، در این کشور همچنان بیکار ننشسته به کارهای فرهنگی داوطلبانه و خیریه مشغول بوده، در سال ۲۰۱۲ مدال الماس و طلا و در سال ۲۰۱۴ تقدیرنامهٔ دولت کانادا را بدست آوردند که خبر آن در میدیای داخلی و خارجی به نشر رسیده است.
در سال ۲۰۰۹ میلادی جهت انتخاب رییس ففتا «فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان» در شهر گووالف آنتاریوی کانادا گردهمایی تورکتباران افغان کانادایی صورت گرفت. در این انتخابات داکتر ایماق با گرفتن اکثریت آرا، به حیث رییس عمومی تورکتباران افغانستان در سراسر کانادا انتخاب گردید. جناب ایماق در راجستریشن و رونق این انجمن فرهنگی بیش از پیش بذل مساعی نمود و در نتیجه از طرف رییس عمومی و اساسگذار فدراسیون مذکور که در کشور هالند قرار داشت و همچنان دولت ایالت آنتاریو مستحق تقدیرنامه گردید.
محترم ایماق انسان خیرخواه بوده، دست باز دارد. او در سال ۱۳۸۹ چهارصد جلد کتب مختلفه کتابخانه شخصی خویش را به کتابخانه عامهی کابل اهدأ کرد که خبر آن در مطبوعات داخلی و خارجی به نشر رسیده است.
داکتر فیضالله ایماق دانشمند متواضح، رفیق بینهایت صمیمی و کمی شوخ مشرب و یک فرهنگی زحمتکش است که متاع دنیا را هیچگاه گرانتر از متاع فرهنگی قیاس نکردهاند و با سرمایه قناعت امرار حیات میکنند.
خرسندم که در زندهگی این فرهنگی یادی از او و کار کردهایش میکنم و از خداوند بینیاز طول عمر و سعادت دارین برایش آرزو میکنم.
این هم دو نمونهٔ از اشعار اوزبیکی و دری داکتر فیضالله ایماق:
هجران
جــان و دلنی عاقـبت، یـولیـنگده قـربـان ایلهدیم
کؤز یاشیمنی سر به سر، بـغـریم کبی قـان ایلهدیم
نــالــهی زاریـم میـنـیـنـگ بـارور فـلـکلـر قـاشیگـه
لیک ایشیتمهیسن جفاجو، شـونـچه افـغان ایلهدیم
استـخـوانـیـمدین قلم ایله ب، یورهک قــانـی بـیـلـن
عــرض حـالـیـم نـی یـازیـب، تقدیم سلطان ایله دیم
ای کوزیم نینگ روشنی، جانلر فدا بولسین سینگه
عمرلر مجنون کبی ، اوزیمنی سرسان ایله دیم
عمری اوتدی انتظاره باقمه دینگ « ایماق » ساری
بیر کیلرسن دیب یولینگده، قنچه ارمان ایله دیم
***
آفت جان
قدت را آفت جان می نویسم
رخت را ، ماه تابان می نویسم
به لبخندی بهار نو میاری
لبت را لعل خندان می نویسم
صدف دندان، تنت مرمر، رخت گل
لب لعلت ، بدخشان می نویسم
برفتارت بسی حیرانم ایدوست
که من آنرا خرامان می نویسم
نگاهت را که سرتاپای ناز است
بسان چشم ترکان می نویسم
صفاتت را اگر گیرم سیاهه
هزاران در هزاران می نویسم
شدم حیرانِ ابروی سیاهت
که آنرا د ُم ماران می نویسم
به این ناز و ادا و دلبریت
ترا از کوی خوبان می نویسم
نهال از ژرفه ی دل این غزل را
به وصف شاه خوبان می نویسم
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.