از اوائل قرن ۱۹ میلادی، مهاجرت وسیع مردم به شهر های بزرگ اتفاق جدیدی در روحیه بشر ایجاد کرد. ساکنین شهرهای بزرگ از نعمت ناشناس ماندن و گم شدن در اجتماع بزرگ لذت می بردند و این امکان را یافتند که به دور از حساب و کتاب های فامیل و قبیله در زمینه های مختلف رفتاری و اخلاقی و حتی شغلی جسارت به خرج دهند.
زندگی در شهر بزرگ به افراد فرصت می داد هر چیز جدیدی را امتحان کنند، از آریش و لباس های جدید تا آداب معاشرت و مراوده گرفته تا شیطنت های کوچک نظیر رفتن به سالن های عمومی موسیقی و تئاتر و حتی سرگرمی های نه چندان محترم … در ضمن شهروندان متوجه شدند دیگر لازم نیست همیشه در گردهم ایی های ثابت و هفتگیِ مذهبی در شهری که کسی آنها را نمی شناسد شرکت کنند.
آزادی و راحتی زندگی در شهرهای بزرگ البته مشکلات فراوانی نیز با خود ایجاد کرد. بزرگ بودن شهرها، تردد روزانه برای شغل و خرید و انجام کارهای اساسی به یکباره مردم شهرها را با جمعیت وسیع ناشناسان روبرو ساخت. در اتوبوس و قطار شهری تا رستورانها و فروشگاه ها این احساس به شهروندان دست می داد که حریم شخصی شان از فاصله بسیار نزدیک فیزیکی، مدام در تلاقی با دیگران قرار می گیرد.
از همان ازمان۱۹ شگردهای جدیدی توسط شهروندان ابداع شد و از استقبال شرکت های خدماتی نیز برخوردارگشت. کتاب خواندن یکی از چاره های بود که ساکنین شهرها به مزیت جدیدش پی بردند. کتاب خواندن به سرعت تبدیل به نقاب یا یک محفظه روحی و روانی شخصی شد که به بهانه آن، افراد توانستند چشم و گوش و ذهن خود را در مسیری مشخص قرار دهند و به خودی خود یک حریم جدید در میان انبوه جمعیت ایجاد کنند.
از همان زمان، خواندن کتاب های جیبی و داستان های مهیج که می توانست توجه و دقت را برای زمان های کوتاه محصور خود کند رشد کردند و به مرور با افزایش فرهنگ کتابخوانی، ایجاد کتابخانه های عمومی و رشد انتشارات، سلیقه های خواندن نیز افزایش پیدا کرد.
بعدها با آمدن واکمن و ام پی ۳ و این روزها با ای پد و تلفن ها، شهرنشینان امکان یافتند با انتخاب و تمرکز بر روی صداهای مورد علاقه، حریم جدیدتری نیز برای خود بیافرینند.
عکاس هلندی Reinier Gerritsen
نمایشگاهی از آثارش تدارک دیده است که از شهروندان نیویورک در وسایل نقلیه و در حال کتاب خواند گرفته است. انگیزه اصلی این بود که نشان دهد رسم کتاب خواندن از بین نخواهد رفت.