طی چند ماه گذشته سفرهای مقامات بلندپایه پاکستانی به افغانستان و در پیوست آن مطرحشدن بحث گفتگوهای مذاکرات چهار جانبه بخاطر زمینه سازی مصالحه با طالبان با رایزنی پاکستان خبرساز شده بود. گمانه زنی هایی وجود داشت که این بار گفتگوهای مذکور تفاوتهایی را نسبت به نشستهای پیشین داشته و علت آن،اشتراک نماینده امریکا و چین در این مذاکرات گفته می شد. گرچه به عنوان نویسنده تفاوت این نشست ها و این امیدواری های کاذب این بود که پاکستانی در این سفر ها و رفت و آمد ها یک تحفه را بار بار به حکومت موجود وعده داده بودند که آن آوردن طالبان به میز مذاکره در اسلام آباد است . با ابلاغیه روز گذشته ای طالبان امید صلح و مذاکره به همکاری پاکستان به زخم خونين مبدل گرديده، حالا نشست های چهار جانبه دو جانبه و نشست های قطر با همه تلاش ها با در نظرداشت ابلاغیه ای را که روز گذشته به این متن طالبان صادر کرده اند. دیگر نمیتوان بخاطر صلح که در آن میز طالبان شرکت داشته باشند باورمند بود. طالبان در ابلاغیه خود با سراحت گفته اند.
نمایندهای به مذاکرات رو در روی صلح با دولت افغانستان نمیفرستد. آنها طی اعلامیه ای گفته اند .تا زمانیکه شرایط ما پذیرفته نشود، مذاکرات به هیچ نتیجهای نخواهد رسید. طالبان در اعلامیه خود که توسط ذبیح الله مجاهد سخنگوی آنها انتشار یافته گفته اند،
همان گونه که در نشست پگواش گفته شد، تا زمانیکه اشغال افغانستان پایان نیابد، فهرست سیاه برداشته نشود و زندانیان مظلوم رها نشوند، مذاکرات بیمفهوم و هدر دادن وقت است و نتیجهای نخواهد داشت.”براساس این خبرنامه ملا اختر منصور، رهبر طالبان هیچ نمایندهای برای شرکت در مذاکرات مستقیم صلح با دولت افغانستان تعیین نکرده است.این در حالی است .قبلا در مورد نشست هاي چهار جانبه و دو جانبه با پاکستان امیدواری های وجود داشت گرچه از چندی بدینسو مقامات ارشد نظامی امریکا از آغازفصل جديد جنگ ها در افغانستان هوشدار داده اند و اين به معني آن است که مقامات امریکایی فصل جديد از جنگ را پيشروي حکومت افغانستان گذاشته و يا اينکه با خودشناسي به اختيار و رضايت امور را طور میدانند که ما نمیدانیم .
در قدم اول اهداف روشن پاکستان بخاطر مداخله در امور کشور ما و وفهم تاريک ما: متاسفانه در حال حاضر ما در برزخ سياست داخلی و خارجی دست و پنجه نرم میکنیم چنانچه دیده می شود هيچ نوع قاطعيت و ثبات در سياست داخلي و خارجي حکومت موجود ما وجود ندارد و ما هميشه در گزينش و باور ها و شناخت دوست و دشمن دچار مشکل بوده ايم و سياست پاکستان را در قبال افغانستان از همين زاويه به تعريف و تشخيص نشسته ايم . گاهي برادر، گفته ایم گاهی همسايه دلسوز و اثر گزار در صلح وجنگ و ده ها و صد ها خوشبيني ديگر و زماني دشمن مکار و حريص معرفي کرده ايم. حالا سوال اين است که پاکستان چگونه يک هيولاي نا شناخته شده اي در سرنوشت صلح و جنگ است که ياستمداران حکومتي تحليلگران و کار شناسان امور داخلي و خارجي ما در تشخيص ماهيت اين همسايه و بازی های مضحک آن هميشه دچار اشتباه اند و نميدانند آنرا چه معرفي کنند. اما ازديدگاه من پاکستان همان هيولاي حرص و آز است که ميخواهد افغانستان لقمه خام آن باشد. شايد تأکيک هاي آن در تعامل با افغانستان و کشور هاي مقتدر فرق کنند و اما استراتيژي آن خيلي روشن است و آن هم (افغانستان ويران، محتاج در بدر و نياز مند پاکستان براي هميشه) حال اين به رهبران افغان و شخصيت هاي مؤثر ارتباط دارد که با هيولاي اين چنيني چه نوع تعامل و بر خورد لازم مينمايند؛ سازش و کرنش و چاپلوسي و يا قاطعيت و جديت. یا دست بوسی مذاکرات صلح حالابه بن بست رفته است در این راستا چه باید کرد . روز گذشته اشرف غنی رئیس جمهور در افتتاح پارلمان کشور هنوز امیدوار بود که طالبان در میز مذاکره حاضر خواهد شد امریکا نیز در این مورد خواهشات داشت شورای علمای افغانستان نیز حرف برای گفتن داشتند آیا بعد از این در مقابل دشمنی و فریب کاری های زمامداران پاکستان چه نوع زبان را به کار خواهد گرفت زبان گنگ و يا روشن: پاکستان توانمندي هاي خود را در افغانستان درست محاسبه نموده و از همين رهگذر موقف ميگيرد، پاکستان مرزهاي افغانستان را دراختيار خود دارد. پاکستان مواد غذائي را به افغانستان طبق دلخواه خود به فروش می رساند. پاکستان بنادر تجارتي افغانستان را در کنترول داشته، جنس و نقد آن روبنائي حيات اجتماعي واقتصادي افغانها شده. پاکستان افراد بر جسته در کابينه و شوراي ملي را در اسارت خود دارد و پاکستان بيش از يک مليون جاسوس رضا کار در افغانستان شاید داشته باشد و پاکستان لشکر رزمي بنام طالبان آرايش داده تا با خشن ترين وجه با افغانها برخورد کنند. خود کشي انفجار و آتش زدن و از بين بردن تأسيسات دولتي و غيره لذا پاکستان خودرا در همه امور مسلط و پر قدرت محاسبه کرده است و هر گاه همه اين گزينه ها منتفي شود؛ باز هم پاکستان از بين چند مليون مهاجر افغان در سر زمينش سر بازگيري ميکند و زيرعناوين مختلف به افغانستان ميفرستد. لذا بر حکومت افغانستان است تا با استفاده از حضور جامعه جهاني و اشتراک امریکا و چین در مذاکرات چهار جانبه که تا هنوز نتایج آن در پرده ای از ابهام است برای دو کشور امریکا ، چین به زبان خيلي روشن بگوید پاکستان صادق نیست و به آنها بفهماند؛ اگر فشار بر پاکستان همه جانبه وارد نشود والا اين دغدغه جنگ در افغانستان تا نيم قرن ديگر ادامه پيدا خواهد کرد و پاکستان با تر بيت نسل هاي بعدي مجاهد زاده ها و قدسيت بخشيدن اين نام با هدايات قرآن افغانها را عليه افغانها بکار مي بندد و نياز به استفاده از سلاح اتمي ندارد. اگر ما باز هم پاکستان را دوست و برادر بگوئيم انتباه و بر داشت پاکستان اين خواهد بود که رهبران افغانستان با يک مهماني خوش ميشوند و سياست عوض ميکنند چنانچه بعضی دست اندر کاران در شورای صلح که تازه به کار آغاز کرده اند به این باور اند که راحیل شریف و رضوان اختر چندین بار به کابل آمدند سرتاج عزیز دوست دیرینه ما است این ها در همکاری با افغانستان صادق اند این باور های کاذب معنی آنرا دارد که ما منافع ملي و استقلال خودرا به پاي آنها قرباني کنيم ؟
به فکر من پاکستان در استانه نشست بعدی چهار جانبه در اسلام آباد صادقانه با امکانات که در دست داشته طالبان را در میز مذاکره تشويق ترغیب نکرده است. شاید پاکستان مخفیانه مشوره داده باشد که از نشست اسلام آباد از مذاکرات خود داری نموده و از عمليات جديد و شديد خبر دهند تا دولت افغانستان مجبور به دادن امتياز همه جانبه بخاطر مذاکرات بعدی به پاکستان شود؛ يعني تنها پاکستان است که ميتواند جلو مخالفت های طالبان را در امر مذاکره بگیرد ورنه جنگ بهار آینده از فصل هاي ديگر سوزنده تر و خونین تر خواهد بود. وجالب اين است که مقامات امريکائي هم اين تهديدات و جنگ بهار آینده را یک امر حتمی میداند. چنانچه جنرال متقاعد امریکایی کمبل در روز های آخر ماموریت خود در افغانستان گفته بود که فصل خونين جنگ در افغانستان در راه است وحالا اينکه افغانها و رهبران شان چه ميکنند ديده شود بايد انتظار کشيد به عقیده من هم زمان با دایره صلح و مذاکره در بهار آینده پاکستان ميخواهد هم جغرافياي جنگ را از آن سوي مرز به اين طرف سرحد انتقال دهد و هم استحکامات خودرا بدون دادن امتياز در مرز ديورند مستحکم سازد.
هر چند بی وفایی ها فریب کاری ها و تجاوز پاکستان پديدۀ تازه نيست بعد از سخنان چند روز قبل سر تاج عزیز مشاور سیاست خارجی پاکستان حالا ملت حکومت و ارکان دولت و حتي جامعه جهاني شک ندارند که حکومت پاکستان متجاوز و حامی جنگ نیابتی قرار گرفته است و جواب این جنگ و این تجاوز آشکار و پنهان بايد داده شود یا خیر این وظیفه ملت است ملتي متحد و قهرمان و برادر. ولي از حکومت انتظار نداشته باشيد. که بتواند آنچه را که می گوید عملی بسازد. حالیکه طالبان مذاکرات
صلح را رد کرده اند و گزینه جنگ را انتخاب نموده اند. بهتر است در چنین شرایط حکومت افغانستان و شورای عالی صلح موضع شان را در گفتگوهای صلح مشخص و روشن کنند. تازمانی که دیدگاه مخالفین دولت افغانستان و حامیان شان مشخص و واحد نشود، وارد شدن به گفتگوهای صلح فایده ای ندارد. از طرف دیگر به همکاری جامعه بین المللی . در حال حاضر باید طالبان را کنار بگذاریم و تکلیف خود را با اسلام آباد مشخص کنیم. حالا مشکل بین کابل – اسلام آباد است، درست است که افغانستان استراتیژی صلح را در دستور کار دارد و ادامه خواهد داد. درست است که جنگ به این کشور تحمیل شده است و برای رسیدن به هدف، باید دگرگونی ها و تجدید نظر اساسی در گفتگوهای صلح صورت بگیرد و بازنگری شود، با این وضعیتی که داریم مسئله صلح تاهنوز موفق نبوده و ناکامی های زیادی داشت.
افغانستان به تنهایی نمی تواند به صلح دست یابد، این بن بست یا هم چالش های کنونی که نتیجه آن عدم رسیدن به صلح است، که بر مشکلات مردم ما هر روز افزوده می شود اگر وضعیت همچنین ادامه پیدا کند تشویش دارم که افغانستان به پایگاه و یا مرکز ترانزیت تروریزم در منطقه تبدیل خواهد شد؟ به باور من افغانستان بخاطر آوردن صلح و مذاکره به یک بازنگری عمیق ضرورت دارد در غیر آن با این امیدواری های کاذب که پاکستان وعده داده و می دهد هرگز ما نمیتوانیم به صلح برسیم تقویب قوای مسلح اتحاد و همبستگی مردم افغانستان ضامن پیروزی ما خواهد بود .